یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تحول نظام آموزشی- SWOT درنظام آموزش‌وپرورش (بخش پایانی)


تحول نظام آموزشی- SWOT درنظام آموزش‌وپرورش (بخش پایانی)
هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که به بقا و قدرت خود در کنار دیگر کشورها بیندیشد و از وجوب پیشرفت علمی و تکنولوژیکی خود در آینده غفلت ورزد؛ و هیچ پیشرفتی در این زمینه‌ها صورت نمی‌بندد، مگر با اتکا بر سرمایه‌های ذهنی و هوشی. تلاش بی‌وقفه و پررقابت کشورهای صنعتی برای جذب، نگهداری و به کارگیری نخبگان سراسر جهان در دانشگاه‌ها، آزمایشگاه‌ها و مراکز تولیدی و صنعتیِ خود؛ شاهد روشنی بر اهمیت این موضوع است.
توجه خاص به استعدادهای درخشان به صورت تأسیس مدارس خاص برای تیزهوشان به طور متمرکز و به عنوان یکی از سازمان‌های تحت مدیریت وزارت آموزش و پرورش و فراگیر در سطح کل کشور؛ بیستمین سال خود (تاریخ انجام پژوهش،۱۳۸۶) را می‌گذراند. وضعیت اقتصادی آموزش و پرورشِ کشور، جمعیت کثیر دانش‌آموزی، رشد گسترده‌ی مدارس غیرانتفاعی در سال‌های اخیر و فقدان امکان تحصیل اقشار با درآمد متوسط در این مدارس، از سویی؛ و توجه همه جانبه به لزوم پیشرفت علمی و تکنولوژیکی در کشور از سوی دیگر، موجب شده است تا شیوه‌ی "جداسازی" از میان امکانات خاص دیگر که به طور معمول در اختیار دانش‌آموزان مستعد قرار می‌گیرد انتخاب شود؛ بدون آن‌ که محدودیتی برای سایر این امکانات و تسهیلات ایجاد شود.
در تحقیق حاضر سعی برآن بوده تا در حد امکاناتی که در اختیار پژوهشگران قرار داشته است، اطلاعات مقدماتی لازم برای ایجاد امکان برنامه‌ریزی استراتژیک فراهم آید.
این اطلاعات طی فصول متعددی گردآوری شده‌اند که اهم آن‌ها عبارتند از:
▪ زمینه فرهنگی نخبه پروری در تاریخ آموزش و پرورش ایران،
▪ تعریف و ماهیت تیزهوشی از نظر روانشناسی مدرن،
▪ شیوه‌های متنوع آموزش و پرورش تیزهوشان و امکانات خاصی که به طور معمول در اختیار این دسته از دانش‌آموزان قرار می‌گیرد،
▪ مطالعه تطبیقی در مورد آموزش و پرورش تیزهوشان در جهان.
▪ وضعیت موجود پرورش استعدادهای درخشان، تحلیل عوامل اثرگذار بیرونی اجمالاً و نقاط قوت و ضعف طی یک فهرست با توضیحات وافی، و در پایان نتیجه گیری بقیه مباحث این تحقیق را تشکیل می‌دهند.
● اهداف پژوهش:
از جمعیت دانش‌آموزی فعلی کشور چنین بر می‌آید که در سال ۱۴۰۶ در ایران حدود یک‌صد هزار تیزهوش در سطح بسیار عالی در سنین بین ۲۸ تا ۴۰ ساله خواهیم داشت که هم‌اینک در اختیار و تحت تربیت و تعلیمِ وزارت آموزش و پرورش هستند. توجه به آموزش این سرمایه عظیم کافی است تا کشور ایران جایگاه واقعی خود را در جهان به دست آورد.
با نظر به چالش‌های موجود در کشور در زمینه آموزش تیزهوشان سعی شده است تا با نگاهی عمقی و ریشه‌ای به مسائلی چون عدالت آموزشی، مهاجرت تحصیلکردگان، مدارس غیرانتفاعی و امکان برخورداری اقشار متمکن از امکانات آموزشی بهتر، جمعیت کثیر دانش‌آموزی، و وضعیت کلی گزینش و تحصیل در سطح آموزش عالی؛ بهترین راه برای بهره برداری از این گنجینه بی بدیل کشور و به فعلیت رسانیدن این نیروی عظیم بالقوه به دست آید.
● شیوه‌های گرداوری اطلاعات و تحقیق:
متأسفانه در روند این تحقیق امکان تحقیق‌های مِیدانی که برای به دست آوردن اطلاعات و مقایسه و استنتاج علمی عملکرد یادگیری ضروری هستند، موجود نبود و پژوهشگران در این طرح به اطلاعات موجود اکتفا نموده‌اند. تنها راه برای استنتاج نتایج مورد نظر مقایسه موفقیت دانش‌آموزان در مناطقی معدود بعد و قبل از ایجاد امکانات خاص برای تیزهوشان، آن نیز در سطح موفقیت‌های رسمی بود که سعی شده تا از این اطلاعات به بهترین وجه استفاده شود.
در بحث‌های تئوریک علمی، پس از منبع‌یابی و گزینش از میان منابع داخلی و خارجی، با اتکا به تجربه و دانش متخصصین به تحلیل و استنتاج پرداخته شده است. در مورد منابع موجود فارسی سعی شده است تا هیچ منبع فارسی از نظر محققین دور نماند. در موارد دیگر، اطلاعات خامی که به صورت اسناد اداری وجود د اشته‌اند، پردازش و تحلیل شده‌اند. منابع فارسی موجود در مورد ماهیت تیزهوشی و تعاریف آن و شیوه‌های متنوع آموزش تیزهوشان و امکانات خاصی که ممکن است در اختیار آنان قرار گیرد، در سطحی بود که نیازهای این تحقیق را مرتفع نماید؛ مگر در مواردی خاص که خلاء موجود با مراجعه به کتب و مقالات به زبان انگلیسی مرتفع گردید.
در موارد بسیاری در این پژوهش سعی شده است تا با مصاحبه و نظر خواهی از مجربین و صاحبنظران، خلل موجود در عدم امکان مطالعات میدانی، جبران شود. در این مورد محققین، از مصاحبه رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، فارغ‌التحصیلان سازمان، و مدیران مراکز آموزشی این سازمان برخوردار بوده‌اند. لازم به ذکر است که این قسمت از اطلاعات که در گفت‌وگوهای شفاهی استحصال شده است، منبعی ارزشمند و قابل اعتماد را تشکیل می‌دهد.
پژوهشگران این تحقیق وجوب جمع آوری این اطلاعات را که در کمال تاسف به صورت مکتوب در نیامده‌اند را، خاطرنشان می‌کنند. رجوع به تنها نشریه تخصصی کشور در زمینه استعدادهای درخشان نشان می‌دهد که خلاء موجود در این زمینه بسیار زیاد است و جا برای تحقیقات میدانی در همه عناوین این تحقیق، بدون استثنا هم‌چنان باز است.
● وضع مطلوب نظام آموزش استعدادهای درخشان:
وضع مطلوب آموزش تیزهوشان هنگامی به درستی و کمال تعریف خواهد شد که جامعه بیست سال آینده به نحوی دقیق تعریف شود، نیازهای آن تعیین و تخصص‌های لازم و نیروی فکری که برآورده کننده نیازهای آن جامعه است، مشخص گردد. به این ترتیب می‌توان به دقت روشن کرد که چه آموزش‌هایی باید به نیروهای فکری آینده داده شود. دقت در این امر کمال اهمیت را دارد و حتی در گزینش امروز نیز مؤثر خواهد بود. با این وجود، کمیِ اطلاعات ما از آینده، و در دست نبودن اهداف استراتژیک کشور، مانع ترسیم اجمالی از کیفیت آموزش تیزهوشان در آینده نخواهد بود.
در ترسیم اجمالی که در این تحقیق نسبت به وضع مطلوب آموزش استعدادهای درخشان در ایران انجام شده، سعی شده تا با در نظر داشتن وضعیت اقتصادی و زمینه‌های فرهنگی کشور از واقعیت دور نشده و میان "وضع ایده‌ آل" و "وضع مطلوب" تفکیک لازم به عمل آید. به این منظور چالش‌های اصلی آموزش تیزهوشان در کشور مد نظر قرار گرفته است تا هنگام مطالعه‌ی مقایسه‌ای، تحت تاثیر مسایل و معضلات "دیگران" قرار نگیریم، و انرژی و توان خود را مصروف مسایل واقعی کشور کنیم.
این چالش‌ها عبارتند از:
۱) عدالت آموزشی و توجه خاص به تیزهوشان
در واقع هنگامی که طرحی با عنوان "بررسی کمی و کیفی وضع موجود و مطلوب عملکرد یادگیری دروندادها و فرایندهای یادگیری در نظام آموزش و پرورش استعدادهای درخشان " برای تحقیق پیشنهاد می‌شود، ظاهراً لزوم وجود آموزش و پرورش استعدادهای درخشان مفروض گرفته شده است. در حقیقت حکم به لزوم وجود یا عدم وجود نظام پرورش استعدادهای درخشان به طور خاص بر عهده کمیته‌های دیگر نهاده شده است و از عهده محققین این طرح خارج است؛ با این وجود ضمن این تحقیق در این‌باره نیز در موارد ضروری بحث شده است.
در این مورد گذشته از لزوم تعریف عدالت و تفکیک آن از مساوات لازم است تعریف هوش و تیزهوشی در روان‌شناسی مدرن و تفکیک آن از مفهوم ”عقل“ در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی به‌طور دقیق بیان شود. همچنین به این سؤال پاسخ داده شود که آیا هزینه‌ی بیشتر برای آموختنِ آن‌چه آمادگی آموختن در یک شخص بیشتر است به منظور بازدهی بیشتر او به اجتماعِ فردا، به معنای نفی عدالت هست یا خیر. مقدمات لازم برای این بحث در این تحقیق به اجمال و در حد بضاعت پژوهشگران، بررسی شده است.
۲) مناسب ترین شیوه از میان شیوه‌های آموزشیِ معمول، برای آموزش تیزهوشان در وضعیت فعلی کشور
۳) تخصص‌های ارجح برای تشویق تیزهوشان به کسب آن‌ها
در این مورد خصوصا تخصص‌های حوزه‌ی علوم انسانی در سال‌های اخیر مورد نظر بوده است.
۴) تربیت فرهنگی استعدادهای درخشان و مسأله مهاجرت نخبگان
مسأله مهاجرت نخبگان و ارتباط آن با مسائل تربیتی و فرهنگی، مسأله‌ای است که سال‌هاست حول آن در کشور بحث می‌شود. حل این معضل مسأله‌ای است چند وجهی که در اندازه‌ی این تحقیق نیست، اما در این تحقیق به برخی از نکات مربوط به آن، که به نظر کلیدی می‌آید، اشاره شده است.
در نظر داشتن این مسایل پژوهشگران را واداشت تا فصولی را با عنوان فصول تمهیدی در این فصل (واقع در متن کامل پژوهش) بگنجانند.
فصلی کوتاه درباره‌ی زمینه‌ی فرهنگی کل آموزش و پرورش در ایران و وضعیت نخبگان در این زمینه‌ی فرهنگی و نشان دادن این که اعتقادات مذهبی و باورهای دینی در ایران، که یک جامعه‌ی مذهبی است و اعتقادات مذهبی همواره در آن در همه‌ی شئونات اجتماعی مؤثر بوده است، نقشی اساسی در آموزش تیزهوشان دارد و تبیین این موضوع از اهمیت برخوردار است.
نگارندگان سعی کرده‌اند در این‌باره از حد اطلاعات و تخصص خود خارج نشوند و از آن‌جا که بحث دقیق در این مورد بر عهده‌ی متخصصین مربوطه در کمیته‌های تحقیقی دیگر است، به اختصار اکتفا کرده‌اند.
بخش دیگری از این تحقیق (واقع در فصل دوم متن کامل پژوهش) مربوط به مبانی تئوریک تیزهوشی، تعریف تیزهوش، انواع تیزهوشی، انواع نظریه‌ها درباره هوش و تیزهوشی، خصوصیات روانی تیزهوشان، روانشناسی شخصیت تیزهوش، خصوصاً با تاکید بر شخصیت خلاق است.
اهمیت شناخت ماهیت هوش و تیزهوشی و خصوصیات تیزهوشی از آن جهت مهم است که محیط ، و تعامل مناسب با تیزهوشی بدون شناخت از این مقوله ناممکن است و به این ترتیب شناخت تیزهوشی مستقیماً به وضعیت مطلوب آموزش تیزهوشان مربوط می‌شود. نخبگی‌های خاص، که از جمله مهم‌ترین آن‌ها خلاقیت و رهبری هستند به دو جهت خاص مورد بررسی بیشتر قرار گرفته شده‌اند؛ خلاقیت به دلیل نزدیکی فرهنگ مردم ما با خصوصیات خلقی و شخصیتی مناسب با خلاقیت، و رهبری به دلیل اهمیت آن و غفلت موجود در این باره؛ گذشته از این که نیازهای کشور در بسیاری از موارد به این دو نوع تیزهوشی باز می-گردد.
انواع خدمات آموزشی قابل ارائه به تیزهوشان نیز قسمت عمده¬ای از تلاش پژوهشگران این تحقیق را به خود اختصاص داده است. سه شیوه کلاسیک مرسوم یعنی غنی سازی، ادغام و تفکیک به عنوان سه راه مهم برای آموزش تیزهوشان با توجه به تجربه¬های علمی و عملی دیگر کشورها و ملزومات و آسیب شناسی هر یک مورد بررسی کاملاً دقیق قرار گرفته.
پرورش و تربیت تیزهوشان در جنبه‌های غیرمذهبی نیز مطلبی است که کمتر از آن صحبت و به آن پرداخته شده و زیر سایه توجه به آموزشِ علمی فراموش شده است. مباحثی چون رفتار کار گروهی، توانایی‌های کلامی، توانایی ایجاد ارتباط اجتماعی، تقویت خودباوری، همراهی با جمع و امثال آن مطلبی نیست که فقط جامعه تیزهوشان ما به آن نیاز داشته باشد و ابتلاء به نارسایی‌های رفتاری در زمینه‌های مذکور در میان روانشناسان تیزهوش در سراسر جهان مورد توجه و تحقیق بوده است. در این فصل (واقع در متن کامل پژوهش) چندین الگوی مختلف که از جانب روانشناسان مختلف غربی ارائه شده، معرفی شده است. نگارندگان به لزوم بررسی دقیق راجع به این الگوها و به دست آوردن الگوهای متناسب با فرهنگ دانش‌آموزان ایرانی تأکید می‌ورزند و لزوم تحقیقات گسترده‌تر را خاطرنشان می‌کنند.
● مطالعه تطبیقی:
بخش عمده‌ای از این تحقیق در فصل مربوط به "وضعیت مطلوب" نظام آموزش استعدادهای درخشان ( واقع درمتن کامل پژوهش) به مطالعه‌ی وضعیت کشورهای دیگر در زمینه آموزش استعدادهای درخشان اختصاص یافته است.
در مجموع آموزش تیزهوشان در بیست و پنج کشور در دو قسمت مورد بررسی قرار گرفته است.
- در قسمت اول، وضعیت ۲۱ کشور اروپایی با تمرکز بر چند شاخص اساسی از جمله چگونگی گزینش و شناخت تیزهوشان، آموزش و تربیت معلمین برای آموزش تیزهوشان، و تأکیدات خاصی که در این کشورها در این زمینه وجود دارد اطلاعات خام گردآوری و تألیف شده است.
این کشورها عبارتند از اتریش، بلژیک‌، سوییس‌، آلمان‌، دانمارک‌، اسپانیا‌، فنلاند، فرانسه‌، یونان‌، مجارستان‌، ایرلند‌، ایتالیا، لوکزامبورگ‌، لتونی، هلند، لهستان‌، پرتغال‌، رومانی‌، سوئد، اسلوونی‌ و انگلستان.
در این قسمت، هم کشورهایی که از نظر اقتصادی و سابقه و غنای آموزش و پرورش دانش‌آموزان در سطح مطلوب هستند، مورد بررسی قرار گرفته شده و هم کشورهایی که از نظر اقتصادی در سطحی نیستند که بتوانند به اندازه کافی به همه جنبه‌ها و شعبه‌های آموزش و پرورش توجه و رسیدگی کنند. در مطالعه هر یک از این کشورها آموزه‌هایی برای الگوبرداری و بومی سازی وجود دارد. به نظر می‌رسد اروپای متحد خود را در یک رقابت جدی جهانی می‌بیند و توجه به نخبگان را یکی از راه‌های غیرقابل صرف‌ نظرکردن برای موفقیت در این رقابت یافته است. به خصوص در بعضی از کشورهای اروپای شرقی این اقبال بیشتر دیده می‌شود تا بتوانند هر چه زودتر خود را در صحنه این رقابت به جایگاه مطلوب برسانند.
در این قسمت سعی شده است تا آخرین اطلاعات مربوط به کشورهای اروپایی درج شود، قدیمی‌ترین اطلاعات در این قسمت از سال ۲۰۰۴ میلادی فراتر نمی‌رود.
- در قسمت دوم، چند کشور آسیایی به جهت قرابت فرهنگی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته‌اند. سنگاپور به این دلیل که چند سال است در پی عزم ملی در این کشور مبنی بر تبدیل سنگاپور به قطب آموزشی منطقه، بر موضوع آموزش و پرورش استعدادهای درخشان تمرکز و سرمایه‌گذاری خاص داشته است؛ هند از جهت شباهت‌های سیاسی و تنوع فرهنگی؛ و در کنار آن‌ها استرالیا نیز به علت نگاه خاص آن کشور به تنوع فرهنگی در آموزش و پرورش و عزم دولت بر سرمایه‌گذاری بر روی نخبگانِ آن کشور در جهت پیشرفت اقتصادی؛ و دو کشور دیگر مورد بررسی قرار گرفته شده است؛ این کشورها عبارتند از: نیوزیلند و شیلی.
- در پایان و در قسمت سوم، کشور آمریکا قرار دارد که با وجود فاصله بسیار زیاد آموزش و پرورش آن کشور از نظر اقتصادی با آموزش و پرورش کشور ما، تنوع بسیار زیاد آموزش و پرورش تیزهوشان دراین کشور مانع می‌شود که از بررسی آن صرف‌نظر شود. به خصوص که به علت فراوانی مراکز عالی آموزشی در این کشور (۷۵ درصد کل دکتراهای جهان در آمریکا اعطا می‌شود)، نظام ارتباط آموزش تیزهوشان در دوره ابتدایی و متوسطه با آموزش عالی حاوی سازوکارهایی است که در کشورهای دیگر ردیابی آن برای نگارندگان دشوارتر بوده است.
برای آسانی نتیجه‌گیری از اطلاعات موجود، خصوصاً پنج شاخص مهم مورد بررسیِ بیشتر قرار گرفته است؛ این پنج شاخص عبارتند از: قوانین آموزشی، تسهیلات و امکانات خاص، معیارهای گزینش، آموزش حرفه‌ای و ارتقای سطح معلمان و شبکه‌های تبادل اطلاعات، تحقیق و برنامه‌های توسعه.
مجموعه‌ی مطالعات انجام شده درباره آموزش و پرورش تیزهوشان در کشورهای اروپایی و آمریکا این نتیجه قاطع را به همراه دارد که برخلاف توصیه‌های سازمان یونسکو وابسته به سازمان ملل در مورد محیطهای "فراگیر" برای آموزش، هیچ‌یک از کشورهای غربی و صنعتی در عمل از توجه خاص به تیزهوشان صرفنظر نکرده اند؛ بلکه برعکس، بر خلاف توصیه‌های تئوریک خود به دیگر کشورها، توجه خود به آموزش خاص برای تیزهوشان و استعدادهای برتر را مضاعف کرده‌اند. این توجه در ۱۵-۱۰ سال اخیر خصوصاً در اروپا کاملاً چشمگیر بوده است.
اگر چه شیوه جداسازی به طور مطلق در همه کشورهای اروپایی توصیه و اجرا نشده است، اما این شیوه نیز به همراه سایر شیوه‌های توجه خاص به تیزهوشان مورد توجه و پیگیری است.
● وضع موجود نظام آموزش و پرورش استعدادهای درخشان:
در این پژوهش با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، مجموعه‌ای نسبتاً تفصیلی و غنی از وضعیت موجود آموزش و پرورش تیزهوش در ایران بر طبق مؤلفه‌های پنج‌گانه، با دقت و تفصیل کافی تدوین گردیده است.
نگاهی به تاریخچه‌ی آموزش و پرورش تیزهوشان در پنجاه سال اخیر نشان می‌دهد که توجه به این موضوع در پیش از انقلاب اسلامی؛ با قیاس با آن‌چه پس از انقلاب در دو دهه اخیر انجام شده، بسیار محدود بوده و قابل صرف‌ نظرکردن است. سابقه آموزش و پرورش استعدادهای درخشان در پیش از انقلاب اسلامی بسیار اندک و بیشتر محدود به پایتخت بوده است. آغاز کار و گسترش قابل توجه مدارس سازمان، از بیست سال پیش پس از تصویب هیات دولت وقت، مبنی بر تشکیل سازمانی برای تربیت و تعلیم دانش‌آموزان سرآمد، آغاز شده است.
● مدیریت و راهبری کلان:
سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، با نظارت عالیه هیات امنای سازمان، به عنوان یکی از سازمان‌های تحت مدیریت وزارت آموزش و پرورش آغاز به کار نموده و اگر چه رییس سازمان به صورت دوره‌ای توسط هیات امنا انتخاب می‌شود، اما به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش مدیریت این سازمان را برعهده دارد. تصویب و اجرای قانون تجمیع در سال‌های اخیر اثر مهمی در نوع مدیریت و نفوذ برنامه‌های ستادی بر مراکز شهرستان‌ها و کیفیت آموزشی مدارس تحت پوشش این سازمان در شهرستان‌ها داشته است که به طور کلی این اثرات، توسط مدیران مجرب مدارس و متخصصین، نوعاَ منفی تلقی می‌شوند. اگر چه مدارس سازمان در سراسر کشور عضوهای پیکره‌ی بزرگ آموزش و پرورش هستند و از قوانین مصوب آموزش و پرورش تبعیت می‌نمایند، اما ساختار تشکیلاتی مدارس سمپاد (سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) با مدارس آموزش و پرورش متفاوت است، که این تفاوت ساختاری و تشکیلاتی با نوع آموزش تیزهوشان متناسب به نظر می‌آید.
در فصول مربوط به "وضعیت موجود"، تحت عنوان "منابع انسانی"، چگونگی به کارگیری و نگه‌داشت نیروهای آموزشی و خلل‌هایی که در سازمان در این زمینه وجود دارد و مکانیسم‌هایی که طی آن معلمینِ مناسب‌تر به مراکز آموزشی سازمان جذب می‌شوند، بررسی و تشریح شده است. هم‌چنین به عدم تربیت معلم خاص تیزهوشان و نبود واحدهای درسی مربوط به تیزهوشان در درس‌های دانشکده‌های تربیت معلم پرداخته شده است. معلمین سازمان در حالی به مراکز آموزشی سازمان وارد می‌شوند که به طور رسمی و سازمان‌دهی شده، آموزش خاصی درارتباط با آموزش تیزهوش ندیده‌اند. به این ترتیب، برخی از فارغ‌التحصیلان این مراکز که به عنوان معلم به مراکز آموزشی باز می‌گردند، به علت شناختی که خود به خود از تیزهوشان دارند به توفیق بیشتری در امر تدریس و مشاوره نایل می‌آیند.
نظام آموزش و پرورش تیزهوشان مانند بسیاری از نظام‌های دیگر آموزش و پرورش در کشور، دچار کمبود تحقیقات کافی در زمینه‌ی فعالیت‌های آموزشی پرورشی خود است، اگر چه تخصص ریاست سازمان و ارتباط مستقیم او با مراکز دانشگاهی تا حدی این نقیصه را جبران نموده است، اما خلاء تحقیقات مورد نیاز به وضوح قابل مشاهده است.
موفقیت‌های رسمی دانش‌آموزان مراکز آموزشی استعدادهای درخشان و افتخارات علمی آنان در جشنواره‌ها، مسابقات کشوری و بین‌المللی و المپیادهای جهانی قسمت دیگری از اطلاعات موجود در این تحقیق را در بردارد که در جای خود در قضاوت نسبت به عملکرد یادگیری مؤثر بوده است.
● منابع مالی سازمان:
بودجه‌ی دولتی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان مانند دیگر مدارس کشور و در همان حد از طریق سرانه دانش‌آموزی تأمین و توزیع می‌شود که همین مقدار نیز، در سال‌های گذشته به علت نقص قوانین و مشکلات اجرایی، با اختلال‌هایی مواجه بوده است. مراکز آموزشی استعدادهای درخشان نیز، علاوه بر استفاده از منابع دولتی، بر اساس مجوز صادر شده از سوی هیات امنای سازمان، اقدام به دریافت حق‌الثبت از دانش‌آموزان می‌نمایند.
بر اساس مصوبه‌ی هیات امنای سازمان، مراکز آموزشی استعدادهای درخشان برای انجام فعالیت‌های فوق‌برنامه و ارتقای سطح کیفی آموزش‌های ارائه شده به دانش‌آموزان، مجازند تا سقف ۵۰ درصد نرخِ مصوب حق‌الثبت مدارسِ غیرانتفاعیِ شهر خود را از دانش‌آموز دریافت نمایند. در مجموع مقدار هزینه‌ای که برای این سازمان از طریق دولت تأمین می‌شود، پا سخ‌گوی نیازهای آموزشی و پرورشی نیست.
فضاهای کالبدی مراکز آموزشی این سازمان به علت پی‌گیری‌های مستمر ریاست این سازمان در بیست سال گذشته، نسبت به مدارس عادی از فضا و امکانات بهتری برخوردار است.
مجموعه‌ی زمین‌های در اختیار مراکز آموزشی سازمان در سراسر کشور به حدود یک میلیون ‌و ششصد وهشتاد و یک‌هزار و پنجاه‌ وچهار (۱۶۸۱۰۵۴) متر مربع بالغ می‌شود و فضاهای آموزشی با زیربنای مجموع نزدیک به پانصد و پنجاه و پنج هزار و دویست و نود و پنج (۵۵۵۲۹۵) متر مربع دراین زمین‌ها احداث شده است. به استثنای تهران و چند شهر دیگر، مدارسِ سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان از این نظر در سطح بالاتری از دیگر مدارس کشور قرار دارند.
● قوانین آموزشی و گزینش:
مقاطع تحصیلی تحت پوشش سازمان عبارتند از: مقاطع راهنمایی، دبیرستان و پیش دانشگاهی.
این دانش‌آموزان در رشته‌های ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی تحصیل می‌نمایند. با وجود آن‌که ماده واحده مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و نیز اساسنامه سازمان، هر دو بر شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان کشور در سطوح مختلف تحصیلی تأکید دارند، اما سازمان تاکنون اقدام به پذیرش دانش‌آموز در مقطع تحصیلی ابتدایی ننموده است. اگرچه برای دانش‌آموزان این مراکز آموزشی متون درسی تکمیلی در ستاد مرکزی، تألیف و در مدارس تدریس می‌شود و برنامه‌های آموزشی فوق برنامه از جمله سمینارها و سخنرانی‌های علمی توسط متخصصین دانشگاهی، کارگاه‌های آموزشی علمی و پروژه‌های دانش‌آموزی در همه‌ی مراکز سازمان همواره مورد توجه بوده است، اما همه این فعالیت‌های آموزشی تحت تأثیر تقید مراکز آموزشی سازمان به رعایت چارچوب‌های وزارت آموزش و پرورش قرار دارند. مضایقی که به علت تقید سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به قوانین غیرقابل انعطاف آموزش و پرورش به مراکز آموزشی آن تحمیل شده در مجموع، موجب محدودیت این سازمان در برنامه‌ریزی مناسب با توانایی‌های دانش‌آموزان شده است و وجود کارگاه‌های آموزشی، پروژه‌های دانش‌آموزی، متون تکمیلی تألیف شده توسط ستاد مرکزی، بازتاب این محدودیت‌ها است که به صورت برنامه‌های ستادی و یا به طور موضعی و پراکنده در مراکز آموزشی خود را نشان می‌دهد.
گزینش دانش‌آموزان در سازمان به نحو متمرکز در ستاد سازمان، برنامه‌ریزی و مدیریت می‌شود. متخصصین مجرب همه ساله در طراحی سؤالات شرکت می‌کنند و سپس در سراسر کشور با همکاری ادارات کل استان به صورت یک آزمون سراسری برگزار می‌شود. نظارت دقیق و مستقیم ریاست سازمان بر کل روند گزینش دانش آموزان، اجرای سالم و تا حد امکان کارشناسانه این گزینش را در دو مقطع "دبستان – راهنمایی" و "راهنمایی – دبیرستان" تأمین می‌نماید. طی این روند با مقیاس‌های متفاوت می‌توان گفت که حدود ۶۰ در صد از دانش‌آموزان کشور در روند گزینش سازمان قرار می‌گیرند. سایر دانش آموزان کشور که در مناطق با تراکم کم جمعیتی زندگی می‌کنند از داخل شدن در روند گزینش سازمان محروم هستند.
● برنامه‌های ملی:
برنامه‌های ملّی ستاد مرکزی سمپاد عبارتند از: کنگره‌ی سراسری قرآن کریم سمپاد، کنگره‌ی قرآنی سال اولی‌ها؛ المپیاد ورزشی سمپاد که همه‌ساله و با مشارکت گسترده‌ی مراکز در میزبانی این مراحل برگزار می‌شود.
در برنامه‌ی حمایت از پروژه‌های دانش‌آموزی سمپاد، پس از فراخوان عمومی برای ارسال پروژه‌های دانش‌آموزی از مراکز آموزشی استعدادهای درخشان سراسر کشور، گروه‌های تخصصی داوری در ۱۱ گروه علمی به بررسی و داوری پروژه‌ها می‌پردازند؛ یکی از برنامه‌های اصلی حمایتی، کمک به دانش‌آموزان بی‌بضاعت است که به منظور حصول اطمینان از این است که همه‌ی دانش‌آموزان تیزهوش می‌توانند بدون توجه به وضعیت اقتصادی خانواده‌ها از تحصیل در این مراکز برخوردار شوند.
فصلنامه‌ی خبری، تحلیلی و پژوهشی استعدادهای درخشان، با سابقه‌ی انتشار مستمر بیش از چهارده سال، تنها نشریه‌ی خبری و پژوهشی در حوزه‌ی آموزش و پرورش تیزهوشان در کشور است. همچنین، انتشارات سمپاد، علاوه بر آماده‌سازی و انتشار و توزیع فصلنامه‌ی استعدادهای درخشان و نیز مجموعه‌ی کتاب‌های محتوای تکمیلی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، در سال‌های اخیر اقدام به انتشار کتاب‌های علمی و پژوهشی با موضوع استعدادهای درخشان نموده است.
● بررسی عوامل محیطی، فرصت‌ها و تهدیدها:
سه محیط پیرامونی برای استعدادهای درخشان قابل ترسیم است:
▪ اول، وزارت آموزش و پرورش و آموزش و پرورش عمومی به عنوان محیط مادر،
▪ دوم، وزارت علوم و تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان محیط مقصد،
▪ سوم، جامعه به عنوان محیطی که تیزهوش امروز را به عنوان نظریه پرداز و محقق و کارگزار می‌پذیرد.
قوانین غیرقابل انعطاف آموزش و پرورش عمومی که مدارس سازمان باید از آن پیروی کنند و انفصال کلی‌ای که میان مدرسه و دانشگاه وجود دارد، از جمله مهم‌ترین تهدیدهای نظام آموزش تیزهوش قلمداد شده است. این عدم انعطاف و صلب بودن نظام آموزشی، عدم تنوع در شیوه‌های آموزشی؛ یکه بودن کتاب‌ها و برنامه‌های درسی، ایجاد بسیاری از خدمات را به تیزهوشان امکان‌ناپذیر می‌نماید.
نبودن رشته‌ی تربیت معلم و واحد درسی مربوطه در آموزش تربیت معلم تهدید دیگری است.
کنکور سراسری و آزمون‌های صلب و غیردقیق دیگر، عدم استقلال دانشگاه‌ها در گزینش دانشجو، عدم ارتباط ارگانیک میان دانشگاه و دانش‌آموزان، تهدیدات اساسی دیگری است که آموزش استعدادهای درخشان را محدود می‌نماید.
در این تحقیق، از بررسی جامعه به عنوان محیط کلان پذیرش تیزهوشان به جهت وسعت و پیچیدگی بحث صرف‌نظر شده است؛ و تنها به مسایلی کلی که نگارندگان و مصاحبه شوندگان از طریق تجربیات شخصی به آن دست یافته‌اند اشاره شده است. نگارندگان لزوم بررسی در این مورد را خاطرنشان می‌کنند.
جمعیت کثیر دانش‌آموزی و جوان در کشور اگر چه در ساحت‌های دیگر در سطح کلان تهدیدی به شمار می‌رود، اما می‌تواند برای آینده‌ی کشور فرصتی منحصر به فرد باشد. در میان این جمعیت فراوان، استعدادهای فوق‌العاده درخشانی وجود دارند که با آموزشِ آنان می‌توان به پیشرفت‌های بزرگ و غیرقابل تصور در کشور دست یافت.
محیط‌های علمی و آموزشی جذاب، فعال و پویا در خارج از کشور و تلاش مؤسسات دانشگاهی و پژوهشی خارج از کشور برای جذب نخبگان تهدید بزرگی است که خطر از دست رفتن باهوش‌ترین و تواناترین دانش‌آموزان کشور را به جامعه افزایش می‌دهد.
● نقاط قوت و ضعف:
آن‌چه در این تحقیق تحت عنوان نقاط قوت و ضعف آمده، نتیجه‌ی بحث و بررسی‌های حضوری و گروهی، مطالعه و تحلیل وضع موجود، و مصاحبه با ریاست سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، و فارغ‌التحصیلان و مدیران مراکز آموزشی سازمان است.
در این مورد بر طبق مؤلفه‌های اصلی نظام آموزش و پرورش و با رعایت نسبی اندازه و غرض و مأموریتی که به پژوهشگران داده شده؛ آن‌چه به نظر محققین آمده، نگاشته شده و در مجموع، حدود پنجاه نقطه قوت و ضعف به نسبتی تقریبا مساوی مورد بررسی قرار گرفته شده است.
مهم‌ترین نقاط قوت به این ترتیب هستند:
▪ تمرکز نسبی خدمات آموزشی در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و کم حجم بودن ستاد سمپاد
▪ حضور سمپاد در بدنه‌ی آموزش و پرورش
▪ چارت سازمانی متفاوت از دیگر مدارس
▪ گزینش سالم و سراسری
▪ فضای شاداب و پویای علمی که در اثر هم‌افزایی نیروهای ذهنی دانش‌آموزان به وجود آمده است
▪ برخورداری از معلمین و مربیان متناسب با وضعیت دانش‌آموزان به طور نسبی.
نقاط ضعف مهم عبارتند از:
▪ نبودن برنامه‌ی مدون و منظم برای آموزش معلمین
▪ نبودن برنامه‌ی مدون و بودجه کافی برای تدوین کتب درسی خاص تیزهوشان
▪ نبودن امکانات مالی کافی برای حفظ معلمین شایسته در رقابت با مدارس غیرانتفاعی
▪ عدم وجود مشاوران مناسب و متخصص و فقدان برنامه‌ی متمرکز برای ارائه‌ی مشاوره به دانش‌آموزان و خانواده‌ها
▪ عدم تمرکز در مدیریت در مراکز شهرستان‌ها و عدم هماهنگی سیاست‌های آموزشی و پرورشی در استان‌ها پس از طرح تجمیع.
اولویت‌ها و برنامه‌های مورد نیاز نظام آموزش استعدادهای درخشان در بیست سال آینده:
این اولویتها در فصل ششم (واقع در متن کامل پژوهش) تحت عناوین مختلف شامل پنج بخش با عناوینی مطابق با مؤلفه‌های پنج‌گانه آمده است. در هر یک از این عناوین با درنظر داشتن عوامل محیطی مرتبط با هر عنوان و نقاط قوت و ضعف در مولفه‌ی مورد نظر در نظام آموزش و پرورش استعدادهای درخشان، سعی شده است تا توصیه‌ای عملی و قابل اجرا در مورد مولفه‌ی مورد بحث و با استفاده از داده‌ها و یافته‌های فصول پیشین، تقدیم شود.
۱) ساختار و تشکیلات:
تمرکز خدمات آموزشی به دانش‌آموزان تیزهوش در کل کشور در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان با توجه به اقبال مسوولین و مدیران در هدایت و به کارگیری بهینه‌ی نخبگان در جهت پیشرفت اقتصادی و تکنولوژیک و علمی کشور، که در تشکیل بنیاد نخبگان با ریاست معاون رئیس جمهور متبلور شده است؛ امکان فوق‌العاده‌ای را ایجاد می‌کند.
این امکان عبارت است از ارتباط مستمر و مداوم دو سویه میان دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و تحقیقاتی و صنعتی، که نیازهای اصلی کشور را به برنامه‌ریزان آموزشی استعدادهای درخشان منتقل کنند تا این استعدادها بدون هرز رفتن هزینه‌ها، مستقیما و هدفمند در جهت کسب مهارت‌ها و دانایی‌های لازم برای رفع این نیازها آموزش بینند و تربیت شوند.
در نیل به این مقصود می‌باید:
۱-۱) روابط عمومی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در ایجاد ارتباط با مراکز دانشگاهی و پژوهشی و بنیاد نخبگان فعال گردد.
۱-۲) با رفع قانون تجمیع و بازگشت سازمان از جهت ارتباط با ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها به حالت قبل از سال ۱۳۷۹، امکان تعمیم و نفوذ برنامه‌ریزی آموزشی ستاد مرکزی را به همه‌ی مراکز آموزشی تحت پوشش را فراهم آورد.
۱-۳) اگر چه رفع تقید چارچوب‌های رسمی آموزش و پرورش در مورد مواد آموزشی و برنامه‌ی آموزشی، تا هنگامی که کنکور سراسری تنها راه اصلی ورود به دانشگاه‌ها و ادامه‌ی تحصیل دانش‌آموزان مستعد در مراکز آموزش عالی است، تأثیر چندانی بر آزادی عمل برای برنامه‌ریزی در مدارس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان نخواهد داشت، اما به جهت اثرات نسبی مثبت و غیرقابل صرف‌نظر آن، ضروری است تا این مضایق و محدودیت‌ها از مراکز آموزشی سازمان مرتفع گردد.
۲) منابع انسانی:
وجود خیل عظیم معلمان در کشور، امکان گزینش و استفاده از این معلمان را در مراکز آموزشی استعدادهای درخشان فراهم آورده، اما نادیده گرفتن آموزش این معلمین و عدم آشنایی آنان با روانشناسی و آموزش تیزهوشان، نقطه ضعفی است که امکان رفع این نقطه ضعف به علت احتیاج اجرای آن به برنامه‌ریزی و صرف هزینه در کوتاه مدت امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد؛
بنابراین توصیه می‌شود:
۲-۱) به همراه ایجاد رشته‌ی آموزش و پرورش تیزهوش در برنامه‌های رسمی مراکز تربیت معلم و یا ایجاد واحدهای درسی مخصوص شناخت تیزهوش و آموزش تیزهوشان در این مراکز، رشته‌های خاص تیزهوشان و آموزش تیزهوشان در دانشگاه‌ها تأسیس شود.
۲-۲) با ایجاد واحدهایی در مراکز آموزش عالی (شبیه آن‌چه در کشورهای اروپایی در سال‌های اخیر رایج شده است) امکان گذراندن این واحدهای دانشگاهی برای معلمین فراهم آید تا معلمین پس از گذراندن آن‌ها در ضمن انجام خدمت، پس از کسب مهارت‌ها و دانش لازم، گواهینامه "متخصصِ آموزشِ تیزهوش" را دریافت نمایند.
۲-۳) با توجه به پتانسیل موجود در میان فارغ‌التحصیلان جوان مراکز آموزشی استعدادهای درخشان و علاقه آنان به بازگشت به مراکز، به عنوان معلم و آشنایی خودبه‌خود آنان با تیزهوشان و اتمسفر مدارس تیزهوش، با ایجاد گشایش‌های قانونی و تأمین و حمایت مالی از آنان به عنوان دانشجو- معلم یا سرباز- معلم در مدارس سازمان استفاده شود.
ترکیب شیوه‌های فوق، در کوتاه مدت و بلند مدت می‌تواند نقاط ضعف سازمان را در زمینه‌ی نیروی انسانی و آموزش بهتر به دانش‌آموزان مرتفع نماید.
۳) بودجه:
وجود مدارس غیرانتفاعی به طور خاص و امکان آموزش خصوصی و پرهزینه برای فرزندان خانواده‌های متمکن به عنوان یک تهدید محیطی به همراه مضایق مالی درون سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، افزایش بودجه و امکانات مادی را برای این نظام آموزشی غیرقابل اجتناب می‌نمایاند. برای حل این مشکل چند راه حل قابل تصور است.
۳-۱) افزایش شهریه‌ی اخذ شده از اولیای دانش‌آموزان توسط مراکز آموزشی استعدادهای درخشان که به علت اثرات منفی که بر آموزش خواهد گذاشت و سایر موانع ناممکن به نظر می‌رسد.
۳-۲) تخصیص بودجه‌ی بیشتر دولتی به سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان که بستگی به امکانات وزارت آموزش و پرورش در آینده خواهد داشت.
۳-۳) تشویق مراکز صنعتی و دیگر نهادهای دولتی و خصوصی، صاحبان صنایع و مدیران و متمولین محلی و امثال آن به کمک مستقیم مالی به مراکز آموزشی استعدادهای درخشان.
خاطر نشان می‌شود در صورت ایجاد ارتباطی که در بند ۱ در بالا توضیح داده شد و با اطلاع رسانی صحیح و تبلیغات مؤثر و توضیح این معنا که منافع چنین کمک‌ها و حمایت‌هایی، به صورت متخصصین و مبتکران به خود کشور و مراکز صنعتی کشور باز می‌گردد، و با استفاده از تجاربی که در دیگر کشورهای جهان به وفور وجود دارد، جذب چنین حمایت‌هایی ممکن است. نمونه‌های موجود در دیگر کشورها نیز حاکی از امکان کسب این موفقیت و کارایی این روش است.
۴) برنامه‌ریزی آموزشی:
۴-۱) شیوه‌های دیگر آموزش تیزهوشان غیر از شیوه‌ای که فعلاً در کشور ترجیح داده شده است (تفکیک)، منوط به رفع مضایق و محدودیت‌های محیطی است.
تا هنگامی که تمامی مدارس کشور، پس از رفع نیازهای اولیه‌ی آموزشی در حد معمولی و ابتدایی خود نظیر فضای کالبدی مناسب، سرانه‌ی دانش‌آموزی کافی، و معلمین آموزش دیده؛ به اولیات آموزش تیزهوش نظیر مشاوره در هر مدرسه جهت تشخیص تیزهوشان، ایجاد امکانات لازم برای کلاس‌های مخصوص تیزهوشان در هر مدرسه، آموزش انفرادی و مشاوره به دانش‌آموز و خانواده‌ی تیزهوشان، فراوانی کافی معلمین متخصصِ آموزش تیزهوشان در هر مدرسه، و امثال آن نائل نشده باشد؛ حذف شیوه‌ی جداسازی، مساوی با حذف توجه به تیزهوشان خواهد بود.
با تخمینی که پژوهشگران این تحقیق از وضعیت سال‌های آینده‌ی آموزش و پرورش کشور دارند، حذف شیوه‌ی جداسازی را توصیه نمی‌کنند. در عین حال بررسی دقیق این موضوع با استفاده از نظر برنامه‌ریزان استراتژیک و مدیریت کلان کشور توصیه می‌شود. علاوه براین، تحقیق دقیقی پیرامون آسیب شناسی شیوه‌ی جداسازی تیزهوشان و برنامه‌ریزی جهت رفع آسیب‌های مختلف این شیوه قویا توصیه می‌شود.
۴-۲) رفع چارچوب‌ها و ضوابط قانونی آموزش و پرورش عمومی کشور از آموزش و پرورش تیزهوشان در کشور و آزاد گذاشتن آنان در برنامه‌ریزی آموزشی و مواد آموزشی، با وجود تمایل قوی دانش‌آموزان تیزهوش و خانواده‌های آنان برای موفقیت در کنکور سراسری دانشگاه‌ها؛ کم فایده خواهد بود. سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان نخواهد توانست برنامه‌ها و مواد آموزشی خود را بر خلاف میل دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان و در جهتی خلاف آن‌چه لازمه‌ی موفقیت دانش آموزان در کنکور سراسری است، سوق دهد. بنابراین توصیه می‌شود:
۴-۲-۱) در صورتی که شرایط استقلال دانشگاه‌ها در گزینش دانشجو و یا اعمال شیوه‌های صحیح‌تر و دقیق‌تر که توانایی‌های واقعی و کاربردی دانشجویان را می‌سنجد در کشور فراهم آید، بلافاصله مراکز تیزهوشان در برنامه‌ریزی آموزشی خود مستقل شوند تا این محدودیت محیطی مرتفع گردد.
۴-۲-۲) از آن‌جا که بنابر اطلاعاتی که پژوهشگران این تحقیق به دست آورده‌اند، در سال‌های آتی در هر صورت شیوه‌های گزینش دانشجو اصلاح خواهد شد؛ لازم است سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پیشاپیش به برنامه‌ریزی آموزشی نوین اقدام کند تا در زمان مناسب زمان را از دست ندهد و از حرکت اصلاحی گزینش دانشجویان عقب نماند.
۴-۲-۳) تا زمانی که شرایط گزینش دانشجو به صورت فعلی است، نقاط ضعف فعلی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و محدودیت‌های محیطی آن با رفع مضایق قانونی مرتفع گردد. چارت فعلی مراکز آموزشی سازمان نقطه قوتی است که انجام موارد زیر را ممکن می‌سازد. این موارد از این قرارند:
۴-۲-۳-۱) امکان تسریع ملایم در مراکز آموزشی سازمان به صورت امکان گذراندن واحدهای درسی پایه‌های بالاتر پس از بررسی و امکان‌یابی
۴-۲-۳-۲) ساعات درسی در مراکز سازمان منعطف‌تر و شناور شوند تا به این وسیله امکان پرداختن دانش‌آموزان این مراکز به فعالیت‌های فوق برنامه‌ی علمی مانند پروژه‌های پژوهشی دانش‌آموزی و شرکت در کارگاه‌های علمی – آموزشی دانش‌آموزی فراهم آید.
۴-۲-۳-۳) امکان گذراندن واحدهای دانشگاهی برای دانش‌آموزان تیزهوش پس از بررسی و امکان‌یابی فراهم آید.
۴-۲-۳-۴) آموزش برنامه‌ریزی شده و جدیِ شیوه‌ی پژوهش علمی به دانش‌آموزان تیزهوش فراهم آید و آموزش پروژه محور و پروژه‌های دانش‌آموزی در ارتباط مستقیم با مراکز آموزش عالی و مراکز پژوهشی و علمی کشور، گسترش یابد.
توصیه‌های فوق در صورتی که انفکاک فعلی آموزش عالی کشور با آموزش و پرورش استمرار یابد، اگر چه اثرات ایده‌آلی که مورد نیاز کشور است را فراهم نمی‌نماید، اماعملی‌تر و قابل اجرا خواهند بود.
۵) توصیه‌ی مهم دیگر گسترش امر مشاوره به تیزهوشان و خانواده‌های آنان است که به طور طبیعی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان متولی اصلی آن است، اما قبل از تأسیس رشته‌های تخصصی مربوطه در مراکز آموزش عالی، امکان فراهم آمدن تخصص‌های مربوط به آن به وجود نخواهد آمد.
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید