سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


اعتبار جشنواره و اعتبار مهرجویی


اعتبار جشنواره و اعتبار مهرجویی
یکی از شگفتی های جشنواره امسال (جشنواره امسال از این شگفتی ها بسیار داشت) این بود که در فهرست نامزدهای اعلام شده، فیلم علی سنتوری کار داریوش مهرجویی در هیچ رشته یی نبود. یعنی نه طراحی صحنه، نه بازی ها و نه کارگردانی فیلم شایستگی این را که در فهرست پنج فیلم برتر قرار گیرند نداشتند.
یعنی کارگردانی مثلاً اقلیما بهتر از کارگردانی علی سنتوری بود. خب، می توان گفت به نظر هیات داوران این طور بود.
داوری فیلم ها در عمق خود هیچ ملاک و معیاری ندارد و برعکس اینکه همه می گویند باید بر اساس ضوابطی باشد، به نظر من کاملاً سلیقه یی است. یعنی هیات داوران می توانند بگویند که به نظر اکثریت شان علی سنتوری در هیچ یک از رشته ها شایستگی نامزد شدن را هم نداشته است. حق شان است.
اما من هم در مقام بیننده و منتقد می توانم درباره چنین سلیقه یی بحث کنم. سلیقه یی که ارزش های سینمایی علی سنتوری را ندیده باشد، متوجه جریان سیال و نرم آن، طراحی صحنه فوق العاده و بازی های مثل همیشه روان فیلم های مهرجویی نشده باشد، نفهمیده باشد که مهرجویی چگونه در گام به گام فیلمنامه اش از انتظارات روایی بیننده استفاده می کند به آنها دامن می زند و بعد آنها را ناکام می گذارد، که جذابیت و تم های فیلمش در لحظه به لحظه آن جاری است، خب، قرار نیست اینجا نقد فیلم بنویسیم، این را می خواهم بگویم که چنین سلیقه یی... به گمانم باید کسانی که با این سلیقه نامزد شده اند و جایزه گرفته اند یک مقدار به خودشان شک کنند. نبود نام علی سنتوری و داریوش مهرجویی در فهرست نامزدها آن قدر عجیب است که احتمالات دیگری را هم به ذهن می آورد.
مثلاً اینکه فیلم اصلاً داوری نشده باشد. یعنی آن ماجراهای اوایل جشنواره در این باره که فیلم بالاخره در جشنواره نشان داده می شود یا نه همه برای این بوده باشد که هیات داوران فیلم را نبیند و آن را داوری نکند. اگر چنین است هیات داوران باید اعلام کند. هرچند با این کار از اعتبار از دست رفته جشنواره بابت چنین خبطی چیزی کاسته نمی شود. امٌا صورت مساله و انگیزه رویداد عوض می شود. در این حالت دیگر نباید به حال کج سلیقگی و سطح نازل دانش سینمایی هیات داوران تاسف خورد، بلکه باید دل به حال کسانی سوزاند که می خواهند با ابزارهای بوروکراتیک در امر انتخاب هنری دخالت کنند (نمونه دیگر و بسیار آشکارتر این موضوع را در بخش سینمای مستند دیدیم).
به هر رو، جشنواره بیست وپنجم، از دیدگاه همین دخالت های بوروکراتیک و شیوه های آشکار و پنهان در حذف آدم ها و فیلم ها و بالا کشیدن آدم ها و فیلم های دیگر در یادها خواهد ماند. این گونه کوشش ها نه به زیان کسانی مانند مهرجویی که بیش از همه به زیان اعتبار بخش داخلی جشنواره خواهد بود که تنها بخش قابل اعتنای جشنواره فیلم فجر است. مهرجویی به اعتقاد همه کسانی که سینمای ایران را دنبال کرده اند یکی از چند کارگردان مهم تاریخ سینمای ماست و من شخصاً فکر می کنم بعد از لیلا، مهمان مامان و علی سنتوری، او مهم ترین کارگردان سینمای ایران است.
کسی است که در داخل و برای داخل فیلم ساخته و بالا آمده است؛ کسی است که با بالا رفتن سنش کارش ساده تر، سهل و ممتنع تر و شاداب تر شده است، بدون اینکه نشانی از بی حوصلگی و شلختگی در آن نمودار شود، که با امکانات همین سینما فیلم ساخته، شهرتش مدیون موفقیت های بین المللی نیست و بدون تردید یکی از ملی ترین هنرمندان سرزمین است، کسی که ایران امروز و مردمش با همه خوب و بدشان در فیلم هایش حضور دارند، که بهترین فیلمنامه نویس تاریخ سینمای ایران است و در کارگردانی از بهترین ها.
کسی که با هر فیلمش می خواهد از نظر فرم کار تازه یی بکند و در پی این نیست که موفقیت های قبلی خود را تکرار کند.
البته سوء تفاهم پیش نیاید. این همه که گفتم به معنای این نیست که کسی حق ندارد از فیلم مهرجویی خوشش نیاید.
می دانم همین علی سنتوری را بعضی ها چندان نپسندیده اند. با آنها بحث خواهیم کرد. اعضای هیات داوران هم ممکن است در جرگه همین ها باشند. اما اینکه این فیلم در هیچ یک از رشته ها جزء یکی از پنج فیلم برگزیده هم نبوده است به شدت مشکوک است.
روبرت صافاریان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید