چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


قلب های تنها و بدنام در آمریکا گمشده اند


قلب های تنها و بدنام در آمریکا گمشده اند
● مروری بر چند فیلم بخش نمایش های ویژه از جشنواره بیست و پنجم فجر
شاید باورش مشكل باشد كه ربع قرن از اولین جشنواره فیلم بعد از انقلاب اسلامی گذشته است، اما زمان مثل باد در گذر است، حالا كودكان فیلم های آن موقع مردان جوان و برومندی شده اند كه بعضی هایشان خودشان فیلم هم می سازند، فیلمسازان جوان آن سال ها هم حالا در میانسالی یا تبدیل به كارگردانانی صاحب سبك شده اند و یا همچنان به ساخت فیلم های كسل بار قدیمی شان مشغولند و مرتب خودشان را تكرار می كنند.
اما هر چه هست در این سال ها جشنواره فجر در سطح ملی یك رویداد منحصر به فرد سینمایی باقی مانده است. یكی از بخش های ثابت این جشنواره هم بخش های مخصوص نمایش فیلم های خارجی است، از جشنواره جشنواره ها گرفته تا مسابقه سینمای بین الملل و یا نمایش های ویژه.
گرچه زندگی امروزه گاهی نمی گذارد آدم به دل مشغولی هایش بپردازد و شال و كلاهی بكند و به سینما برود و اغلب آدم ها ترجیح می دهند فیلم ها را توی دستگاه های خانگی شان ببینند، اما حال و هوای جشنواره، هیاهوهای بسیارش، جمعیت گاه كاذبش و همه و همه، انگیزه ای است كه سالی یكبار هم كه شده برویم فیلم های جالبی را كه ارزش دیدن دارند روی پرده عریض ببینیم، آنچه می خوانید مروری است بر تعدادی از فیلم های پخش شده در بخش نمایش های ویژه جشنواره بیست و پنجم.
▪ بد نام Infamous
نویسنده و كارگردان: واگلاس مك كراشا، فیلمبردار: برونو دلنوبل، موسیقی: ریچل پورتمن، بازیگران: تابی جونز (ترومن كاپوتی)، ساندرا بولاك (نل هارپرلی)، لی پیس (دیك هیكاك)، دانیل كریگ (پری اسمیت)، پیتر باگدانوویچ (نبت سرف)، جف دانیلز (الوین دیوی)، گوینیت پالترو (كیتی دین)، ایزابلاروسلینی (مارلا) سیگورنی ویور (بیب بالی) محصول ۲۰۰۶ امریكا.
یك نویسنده امریكایی به اسم ترومن كاپوتی در اواخر دهه ۵۰ خبری را در یك روزنامه درباره قتل یك خانواده چهار نفره در كانزاس می خواند و تصمیم می گیرد از این سوژه مقاله ای بلند و یا كتابی بنویسد، پس با دوست نویسنده اش نل هارپرلی، سفری را به كانزاس در پیش می گیرند.
قاتلان كه دو نفرند دستگیر می شوند، كاپوتی به ملاقاتشان می رود و سعی می كند به یكی از آن ها به نام دیك هیكاك نزدیك شود و او را وادار به تعریف كل ماجرای قتل كند.
بین این دو رابطه ای خاص شكل می گیرد، دو قاتل اعدام می شوند و كاپوتی هم كتاب معروفش «در كمال خونسردی» را از این ماجرا منتشر می كند، كتاب پرفروش می شود و كاپوتی به شهرت می رسد، اما اثرات ارتباط بین او و دیك هیكاك و تبعات ناشی از آن چنان در ذهن و جان او باقی مانده كه منجر به مرگ تدریجی او می گردد و در سال های آخر عمرش در دهه ۸۰ رنج و درد فراوانی را تحمل می كند.
سال ۲۰۰۵ نیز یك فیلم به اسم «كاپوتی» ساخته شد كه در چند رشته كاندیدای اسكار شد و بازیگر نقش اول آن یعنی فیلیپ سمیورهافمن با بازی حیرت انگیزش برنده اسكار بهترین هنرپیشه مرد شد. فیلم به نام تفاوت هایی در روایت اثر از كتاب «جرج پلیونپن» دارد و برخی منتقدان از جمله جیمز براردنیلی، بدنام را فیلم پرتحرك تر و گرمتری از «كاپوتی» می دانند. فیلم شبیه آثار مستند زندگی نامه ای است و یك دوجین از هنرپیشه های معروف را گرد هم آورده تا داستان خود ویرانگری نویسنده ای را به تصویر بكشند.
▪ گم شده در امریكا America in Missing
كارگردان: گابریل ساویج داكترمن، نویسنده فیلمنامه: كن میلر، نانسی لابین و داكترمن، فیلمبردار: كن كلش، بازیگران: دنی گلاور (جیك)، لیندا همیلتن (كیت)، دیوید استراترن (هنری)، زوئه وایزنبوم (لنی)، ران پولمان (رد)، محصول ۲۰۰۵ امریكا.
یكی از سربازان جنگ ویتنام كه جیك نیلی نام دارد، مدت هاست كه در خارج از شهر و به دور از تمدن در یك كلبه دور افتاده زندگی می كند. روزی یك دختر دورگه ویتنامی (لنی)، به دیدن جیك می رود. پدرلنی در جنگ از افراد جیك بوده و در جنگ با گاز خردل شیمیایی شده ولنی هم یادگار دوران جنگ اوست.
حال پدرلنی بسیار وخیم است و همین دلیلی است كه لنی را به جیك بسپارد تا از او نگهداری كند. جیك ابتدا در مقابل این موضوع مقاومت می كند، اما به تدریج علاقه ای پدرانه به لنی پیدا می كند و لنی هم تصمیم می گیرد به سربازانی كه آسیب دیده اند كمك كند.
باز هم فیلمی دیگر كه حتی در هزاره سوم، تبعات جنگ ویرانگر ویتنام را به تصویر می كشد و جالب آن كه بازیگران اصلی سیاهپوست و زردپوست دورگه هستند نه سفیدپوستان حق به جانبی كه خود را قیم بقیه مردم دنیا می دانند. فیلمبرداری فیلم، زیبا و اغلب در لوكیشن های طبیعی انجام گرفته است. بازی دنی گلاور در یك نقش متفاوت بسیار تاثیرگذار است و اندوه حاكم بر فیلم را به خوبی انتقال می دهد.
▪ ادیسون Edison
نویسنده و كارگردان: دیوید برك، فیلمبرداری: فرانسیس كنی، بازیگران: مورگان فریمن (اشنورد)، جان هرد (تیلمن)، كوین آسپیسی (والاس)، جاستین تیمبرلیك (پولاك)، دیلن مك درمت (لازروف) محصول ۲۰۰۵ امریكا.
در ونكوور كانادا، یك دسته پلیس پس از یك سری عملیات پاكسازی تبهكاران تبدیل به گروه ویژه ای شده اند كه قدرت فراوانی پیدا كرده اند. دو تن از این گروه لازروف و دید، دو نفر قاچاقچی را دستگیر می كنند و یكی از آن ها را به قتل می رسانند و دیگری را وادار می كنند كه اعتراف كند، پلیس ها دوستش را تصادفی و در دفاع از خودشان كشته اند.
كار به دادگاه می كشد و همه چیز طبق پیش بینی های لازروف پیش می رود، اما خبرنگار جوان و جویای نامی به اسم پولاك تصادفاً پی به قسمتی از ماجرا می برد و پس از مدتی تحقیق مطلبی را در روزنامه اش چاپ می كند، اما توسط سردبیر روزنامه یعنی اشفورد اخراج می شود و با ادامه تحقیقات پولاك، او و نامزدش مورد حمله بی رحمانه ای قرار می گیرند.
فیلم تركیبی از اغلب فیلم هایی است كه فساد را در لابه لای جریان های اداری و سیاسی و پلیس امریكا نشان می دهند فیلم هایی مثل «محرمانه لس آنجلس» البته این فیلم هیچ گاه قدرت آن دسته از فیلم های افشاگرانه را ندارد، اما به دلیل بازی بازیگران معتبرش همچون هریمن و اسپیسی، توانسته تا حدودی خودش را جمع و جور كند.
فیلم در اختتامیه جشنواره تورنتو به نمایش درآمده و با سر و صدای فراوانی هم روبه رو شده است. در كار دیوید برك، كارگردان فیلم ردپای كارگردانان بزرگی مثل مایكل مان، سیدنی، لومت و پولانسكی دیده می شود و برخی صحنه های فیلم كاملاً از آثار آنان گرته برداری شده است.
▪ قلب های تنها LonleyHearts
نویسنده و كارگردان: تاد رابینسون، فیلمبرداری: پیترلوی، موسیقی: مایكل دانا، بازیگران: جان تراولت (المر رابینسون)، سلماهایك (مارتابك)، جیمز گندالفین (چارلز هیلدبرنت)، جاردلیتو (فرناندز)، لوران درن(رنی)، محصول ۲۰۰۶ امریكا.
در سال های آخر دهه ۱۹۴۰ امریكا یك زوج خلافكار جوان مارتا و فرناندز، دست به یك سری قتل های سریالی می زنند، ریموند فرناندز در روزنامه ها آگهی می دهد و خودش را جوانی رمانتیك و در جست وجوی زوجی مناسب معرفی می كند بعد از این كه بیوه یا پیردختر پولداری به آگهی جواب می دهد، ریموند و مارتا به سراغ آن ها می روند و پس از سرقت پول هایشان به طرز وحشیانه ای آن ها را به قتل می رسانند.
این دو بعد از دستگیری به ۱۲ مورد قتل اعتراف می كنند، اما پلیس معتقد است كه قتل ها خیلی بیشتر از این ها است. آن ها ادعای جنون و تقاضای عفو می كنند كه پذیرفته نمی شود و سرانجام پس از چندین تقاضای فرجام، در ۱۹۵۱ با صندلی الكتریكی اعدام می شوند.
داستان زوج های جوان تبهكار تاكنون دستمایه كار فیلمسازان زیادی قرار گرفته كه «بانی وكلاید» با بازی فی داناوی و وارن بیتی برجسته ترین آن ها است. در «قلب های تنها» هم تاد رابینسون حكایت جذابی را از شرارت و در عین حال دلدادگی زوج خلافكار جوان بیان می كند. جالب است كه كارآگاه فیلم المر رابینسون كه نقش او را جان تراولتا ایفا می كند، پدربزرگ خود تاد رابینسون كارگردان است.
صحنه های خشن فیلم تكان دهنده است و از جنون عجیب این زوج حكایت دارد. بازی بازیگران اغلب تاثیرگذار است كه از همه برجسته تر نقش «سلماهایك» است كه كاملاً بر فیلم سوار است. صحنه آرایی فیلم نیز یكی از نقاط قوت آن محسوب می شود كه فضای فیلم های نوآر دهه ۴۰ را به خوبی به یاد می آورد و در مجموع بازسازی جالبی از آن عصر را ارایه می دهد. دو فیلم دیگر نیز از داستان این زوج ساخته شده اند كه هیچ كدام اثرات این قلب های تنها را ندارند.
آزاده رضایی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید