شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
چگونه در مترو کمی آسودهتر باشیم
من مسافر هر صبح قطاری هستم که ایستگاه مبدأ آن کرج و مقصد آن پایان خط پنج مترو، یعنی ایستگاه صادقیه است. بعد از صادقیه هم دوباره سوار قطارهای خط دو میشوم و معمولا ایستگاه دانشگاه افسری امام علی(ع( )مجلس سابق) انتهای مسافرت زیرزمینی من در ابتدای هر روز کاری است.مثل اکثر کسانی که محل سکونت آنها کرج یا گلشهر و محل کارشان تهران است، روزانه بهطور متوسط بیش از چهار ساعت از وقتم صرف رفت و آمد میان خانه و محل کار میشود. هر روز صبح حدود ساعت پنج و نیم از خانه بیرون میآیم و دو ساعت بعد، مقابل چشمان نگهبان محترم اداره، کارت ورود میزنم.
عصرها هم حدود ساعت پنج مسافرت تکراریام را شروع و بابت ترافیک عصرگاهی کمی بیشتر از دو ساعت بعد میتوانم خانوادهام را ببینم. برای رسیدن به خانه و اداره از همه جور وسیله نقلیه کمک میگیرم، اما بیشتر آن <حدود چهار ساعت> فوقالذکر را، به دلیل کمهزینهبودن، کنار دیگرانی مثل خودم توی قطارهای خط پنج و دو متروی <تهران و حومه> میگذرانم. توی این مدت شانه به شانه دیگران بیشتر از هر کار دیگری میدوم و گاهی اوقات هل میدهم و لگد میشوم. همیشه نیمنگاهی به ساعت بغلدستیها دارم و انتظار ورود قطار را میکشم. گاهی اوقات احتمالا مثل بعضی تازهواردها از خودم میپرسم این همه آدم <به کجا چنین شتابان؟>
حساب کرده بودم اگر بخواهم ۳۰ سال به همین ترتیب زندگی کنم، پنج سال آن در رفت و آمد خواهد گذشت. با فرض اینکه این شکل زندگی همچنان ادامه خواهد داشت و به تبعیت از اصل عمومی <تلاش برای بهینهسازی> فعالیتها که نتیجه آن دستکم ظهور علومی مانند اقتصاد، مدیریت و پژوهش عملیاتی بوده است، در این مدت سعی کردم روشها یا نکاتی برای کاهش زمان رفت و آمد و استفاده مناسب از آن پنج سال مزبور پیدا کنم. طبیعتا عمده تلاشهای من درخصوص بهینهسازی اوقات مصروف به مسافرتهای یومیه بین شهری، ارتباط زیادی پیدا میکرد، با مترو بهعنوان وسیله نقلیهای که بیشترین استفاده را از آن میکنم. همچنین کشف این نکات میتوانست به من کمک کند، چگونه جایی برای نشستن گیر بیاورم تا شاید کمی از کمبود خوابم را جبران کنم یا اگر امکان داشته باشد، کتابی و نشریهای بخوانم. در واقع این تلاش من را میتوان در زمره اولین قدمهایی دانست که تا به حال در راه ظهور و پیدایی <آشنایی با مترو> برداشته شده است.
در این مدت توانسته بودم پی به بعضی نکتهها ببرم و دوست داشتم در صورت امکان آنها را در قالب نکاتی کاربردی به دیگرانی مانند خودم منتقل کنم. تدقیق در مبانی نوظهوری که میخواستم پایهگذارش باشم، من را به این نتیجه رساند که گویی این موضوع مستثنی از دیگر موضوعات دوره مدرن نبوده و هدفی مشابه آنهای دیگر دارد. انگار مسیر تمام علوم در عصر ما به یک چیز ختم میشود: <تلاش برای حداکثرکردن منافع مادی.>
تصمیم گرفتم فکر افزودن یک شاخه علمی جدید را از سر بیرون کنم و تنها شرح حالی بر مسافران مترو بنویسم در قالب نکاتی کاربردی:
۱) یکی از چیزهایی که تازهمسافران را خیلی متعجب میکند، دویدن مسافرها حتی زمانی است که از قطار پیاده شدهاند و ظاهرا به مقصد رسیدهاند. دلیل این دویدنها رسیدن به اتوبوس یا تاکسیهایی است که وسیله حرکت به مقصد بعدی مسافران خواهند بود. پیشنهاد میکنم سوار کوپههایی از قطار ایستگاه صادقیه شوید که زمان رسیدن به ایستگاه مقصد، به خروجی نزدیکتر باشد. در این وضعیت میتوانید زودتر از بقیه به اتوبوسها برسید و احتمالا جایی برای نشستن پیدا کنید.
۲) تازهمسافرها همیشه نسبت به کسانی که جلوی در واگنها تجمع کردهاند و به آنها اجازه سوارشدن به قطار را نمیدهند، اعتراض دارند. دلیل این اعتراضهای دائمی، عدم اطلاع آنها از قوانین مترو است. علت تجمع این دسته از مسافران در محل ورودیها این است که میخواهند با زور و زحمت کمتری در ایستگاههای مقصد پیاده شوند و یا به قطارهای با مقصد کرج برسند. البته یکی از مسافرها دلیل دم درایستادنش را زودتر رسیدن به پلههای برقی عنوان میکرد.
۳) مسافران حرفهای خط یک مترو به تجربه متوجه شدهاند قطار در محل ثابتی توقف میکند. به همین دلیل آنها در نقاط قرارگرفتن در واگنها تجمع میکنند تا جلوتر از بقیه سوار قطار شوند و صندلی گیر بیاورند. بهعنوان مهمترین نکته پیشنهاد میکنم گول این جمعیت را نخورید و راحت و آسوده روی صندلیها، منتظر ورود قطار بمانید.
اگر قطار در جایی غیر از محل پیشبینیشده توقف کند (که احتمالا میکند) کسانی که در این دستههای فشرده منتظر هستند، نمیتوانند بهراحتی به سمت در حرکت کنند. شما در این زمان میتوانید بهراحتی و ترجیحا در مسیر مستقیم در، با فشار جمعیت جلویی، موفق به نشستن روی صندلی شوید.
۴) در مدل کوانتومی (نظریه شرودینگر در سال ۱۹۲۶) که بر پایه خواص موجی الکترونها استوار است به جای صحبت از مکان دقیق الکترون، احتمال حضور آن در فضای معینی در اطراف هسته مورد توجه قرار میگیرد. این فضای اطراف هسته را که احتمال حضور الکترون در آن بیش از ۹۰ درصد است، اوربیتال میگویند. مطابق اصل هوند، روش پرشدن اوربیتالها به این ترتیب است که در زیر لایههایی خاص، ابتدا به هر اوربیتال، یک الکترون با اسپین ماوزی و همسو میرسد و سپس جفتشدن آغاز میشود. زمانی که مسافرهای خط پنج (قطار کرج - صادقیه) با هجوم وارد قطار میشوند، عموما و ناخواسته از اصل هوند تبعیت میکنند. به این ترتیب که مسافرها ترجیح میدهند ابتدا جایی بنشینند که فعلا خالی است و همین مساله آنها را به سمت قسمتهای میانی واگن سوق میدهد. پیشنهاد میکنم از اصل هوند تبعیت نکنید. بیخیال قسمتهای خالیشده باشید و در صندلیهای ابتدای واگن بنشینید. اینطوری سریعتر میتوانید پیاده شوید و به اتوبوسها و تاکسیهای منتظر برسید.
۵) صندلی کنار پنجره به صندلیهای وسط و کناری ارجحیت دارند. از کسانی که روی این صندلیها نشستهاند، به علت کمدسترسبودن، انتظار کمتری هست که صندلیشان را به بزرگتری بدهند.
۶) سعی کنید آدمهای لاغر و کوتاه قد را برای روبهرونشینی انتخاب کنید. چرا که فاصله صندلیها خیلی کم است و معمولا دو نفر روبهروی هم زانو به زانو میشوند. البته سعی کنید فرآیند تصمیمگیری برای پیداکردن چنین آدمهایی بیشتر از یک ثانیه طول نکشد.
۷) به نظر من بهترین صندلی، تکصندلیها و آنهایی هستند که صندلی روبهرو ندارند، چرا که دردسرهای روبهرونشینی ندارند.
۸) حتما یک روزنامه، با اولویت روزنامههای با قطع بزرگ همراه داشته باشید. اگر موفق نشدید روی صندلی بنشینید، میتوانید کف زمین، روی این روزنامه نشیمن کنید. این روزنامهها بهخصوص در فصل تابستان یک کارایی مهم دیگر هم دارند. میتوانید در هوای فوقالعاده گرم و نامطبوع داخل واگنها که آدم را یاد سالنهای کشتی و بدنسازی میاندازد، از این روزنامهها به جای بادبزن و پنکه استفاده کنید.
۹) اگر در واگن باز نشد، شک نکنید و به سمت واگنهای دیگر بدوید.
۱۰) یکی از کارهای خیلی خوب، البته اگر خوابتان نمیآید، خواندن روزنامه و ترجیحا کتاب است. اگر اهل مطالعه باشید، گذر زمان را کمتر احساس میکنید.
۱۱) اگر مجبور هستید برای حمل وسایلی مانند قابلمه غذا، کتاب و دفتر یا هر چیز دیگر از کیف دستی استفاده کنید، هنگام سوارشدن به قطارهای خط پنج و در آن بحبوحه هجوم به داخل قطار، آن را زیر بغل یا بالای سرتان بگیرید. ابدا کیف را به شکل درست، یعنی از دسته آن، نگیرید. ممکن است کیف قبل از شما حرکت کند و خدای ناکرده گم شود یا دستهاش کنده شده و زیر دست و پا له شود.
جعفر شمس
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی حجاب مجلس دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد سیدابراهیم رئیسی جمهوری اسلامی ایران پاکستان
تهران شهرداری تهران قتل هواشناسی سیل پلیس کنکور وزارت بهداشت سلامت زنان سازمان سنجش پایتخت
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سریال سینما تلویزیون سریال پایتخت کیومرث پوراحمد موسیقی رهبر انقلاب قرآن کریم فیلم ترانه علیدوستی کتاب
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران بازی فوتسال تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا لیورپول
هوش مصنوعی گوگل نخبگان سامسونگ مدیران خودرو اپل فناوری آیفون ناسا بنیاد ملی نخبگان ربات دانش بنیان
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا افسردگی آلزایمر