شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ضرورت‌های شکل‌گیری نظام جامع اطلاع‌رسانی در دستگاه قضایی


ضرورت‌های شکل‌گیری نظام جامع اطلاع‌رسانی در دستگاه قضایی
قوه قضائیه به دلیل ماهیت خاص آن و مأموریت‌هایی که قانون بر عهده آن گذارده، شاید پرمخاطب‌ترین مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. مخاطبان بالقوه دستگاه قضایی، همه آحاد ملت هستند و از این حیث مهمترین کارکرد آن، باید تأمین نیاز این مخاطب انبوه ـ که همانا اطلاع‌رسانی است ـ باشد.
قوه قضائیه به دلیل ماهیت خاص آن و مأموریت‌هایی که قانون بر عهده آن گذارده، شاید پرمخاطب‌ترین مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. مخاطبان بالقوه دستگاه قضایی، همه آحاد ملت هستند و از این حیث مهمترین کارکرد آن، باید تأمین نیاز این مخاطب انبوه ـ که همانا اطلاع‌رسانی است ـ باشد.
این مطلب می‌کوشد به پاره‌ای از ضرورت‌های توجه ویژه به بحث اطلاع‌رسانی در قوه قضائیه بپردازد.
۱) پیچیدگی نظام اداری در دستگاه قضایی
نظام اداری در دستگاه قضایی کشور ما، به دلیل طراحی بر مبنای ادبیات بورکراتیک در دهه‌های گذشته و تغییرات متناوبی که در طول این دهه‌ها با توجه به ضرورت‌های مقطعی در ساختار اداری آن رخ داده ـ تغییراتی که مآلاً بر شاخ و برگ‌های آن افزوده است ـ از پیچیدگی خاصی برخوردار است؛ به گونه‌ای که مخاطبان این مجموعه، گاه از ترس گرفتار شدن در دام همین پیچیدگی‌ها، از پیگیری‌ حقوق و مسائل مورد نظر خود در چارچوب دستگاه قضایی صرفنظر کرده و به ابزارهایی دیگر متوسل می‌شوند. این موضوع چنان در ادبیات نظام اداری ما ریشه‌دار شده که تعابیر و اصطلاحاتی چون "پیچ و خم دادگاه‌ها" و... در این حیطه تبدیل به ضرب‌المثل شده است. از آنجا که فرهنگ "وکیل گرفتن" و "وکیل داشتن" به دلایل مختلف هنوز در جامعه ما نهادینه نشده است، لذا ضرورت فعال شدن یک هسته نیرومند، کارآ و برنامه‌ریزی شده اطلاع‌رسانی برای ارائه اطلاعات مورد نیاز مردم از سیستم قضایی کشور و راهنمایی آنان در مراحل مختلف مراجعه به دستگاه قضایی، به شدت اجتناب ناپذیر می‌نماید.
البته تلاش‌هایی در گذشته در این مقوله صورت گرفته که به دلیل فراگیر نبودن، تبعیت نکردن از نظامی برنامه‌ریزی شده و منطبق نبودن با اصول حرفه‌ای اطلاع‌رسانی چندان موفق نبوده است.
۲) تغییرات مکرر در نظام دادرسی
دستگاه قضایی در کشور ما در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تغییرات مکرری را در نظام دادرسی شاهد بوده است. این تغییرات گاه به شکل محدود و تنها در یک یا چند مرحله از مراحل دادرسی اعمال شده و گاه تحولاتی بنیادین را در اصول دادرسی ایجاد کرده است. برچیده شدن دادسراها و تشکیل مجتمع‌های قضایی و تحولات گسترده ناشی از این تحول عمیق و سپس بازگشت به دادسراها و رها شدن نظام مجتمع‌های قضایی و تغییرات زیربنایی از این دگرگونی، نمونه‌هایی از این رویه است. این فضا باعث شده که مراجعان به دستگاه قضایی، بین نظام قدیم و جدید سرگردان شده و در راهروهای پیچ‌در پیچ دادسراها (مجتمع‌های قضایی) به دنبال حقوق خود بگردند.
این وضعیت، ضرورت اطلاع‌رسانی گسترده، هدفمند و مبتنی بر اصول حرفه‌ای را مورد تأکید قرار می‌دهد.
۳) پیچیدگی‌ ادبیات قضایی
اصلاحات، تعابیر، واژگان و جمله‌های نامأنوس، تخصصی و پیچیده، از ویژگی‌های ادبیات نظان قضایی در کشور ما بحساب می‌آید. این موضوع باعث شده است که مراجعان به دستگاه قضایی، حتی برای نوشتن یک نامه ساده، نیازمند بهره‌گیری از کمک افرادی خاص باشند؛ افرادی که گاه از ناآگاهی مراجعات سوء استفاده می‌کنند.
تهیه و انتشار فرم‌های تیپ نامه‌نگاری برای مراجعان و در دسترس قرار دادن آنها، همچنین ارائه توضیحاتی ساده برای اصطلاحات، تعابیر و واژگان تخصصی قضایی، از مواردی است که نظام جامع اطلاع‌رسانی دستگاه قضایی، می‌تواند با برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده، به منظور حل بخشی از مشکلات مراجعان در این زمینه به آنها بپردازد.
۴) تحولات تازه، اقدامات اصلاحی
دستگاه قضایی در سال‌های اخیر، به یمن حاکمیت نگاه تخصصی و در عین حال ریشه دار اسلامی در سطوح عالی مدیریت آن، پیوسته در حال بازسازی معضلات گذشته و تلاش برای کاستن از بار مشکلات مردم بوده است. این رویه، از طریق اتخاذ تصمیمات، تدوین مقررات و اصلاح ساز و کارهای تشکیلاتی مدتهاست که تداوم دارد. مخاطبان بخش بزرگی این اصلاحات، عموم مردم به عنوان مراجعان بالقوه دستگاه قضایی هستند. لذا اطلاع‌رسانی درباره این رخدادهای اصلاحی، برای آگاهی عموم مردم از آنها، بسیار حائز اهمیت است.
در واقع آنچه دستگاه قضایی در این زمینه انجام می‌دهد. اگر همراه با اطلاع‌رسانی صحیح نباشد، شاید از کارآیی مورد انتظار دور بماند.
۵) ضرورت ارائه هشدارهای عمومی
تغییرات مداومی که فضای اجتماعی ما رخ می‌دهد، ضرورت‌های مقطعی و اتفاقات تازه‌ای که در عرصه‌های مختلف بروز می‌یابد، گاه ضرورت ارائه هشدارهای قضایی را مطرح می‌کند؛ هشدارهایی که مخاطبان آن، عموم مردمند و سرعت آگاهی‌رسانی در مورد آنها‌، گاه بسیار با اهمیت جلوه می‌کند. نمونه این رخدادها را می‌توان در فعالیت بنگاه‌هایی تحت عنوان گلدکوئست جستجو کرد. قوه قضائیه از مدت‌های پیش از ترویج عمومی این نوع روش‌ها، متوجه خطر ان شده بود؛ اما فقدان یک نظام جامع اطلاع‌رسانی مانع از آن شد که این آگاهی دستگاه قضائی، با جزئیات کامل و استدلال‌های دقیق، در اختیار افکار عمومی قرار گیرد و تنها زمانی این موضوع مورد توجه عموم قرار گرفت که گسترش آن فضای ناخوشایندی را در جامعه ایجاد کرده و عده قابل توجهی از جوانان را به دام کشانده بود.
۶) قوه قضائیه به دلیل ماهیت عملکرد آن، طبعاً طرف مخاصمه کسانی است که در مسیر اجرای عدالت، به طرق گوناگون مجازات می‌شوند یا محرومیت‌هایی را از امتیازات تجربه می‌کنند. از این رو یک نظام جامع اطلاع‌رسانی می‌تواند به مثابه ابزاری برای مهار تبلیغات سوء علیه این دستگاه و پاسخگویی به شبهات احتمالی ایجاد شده، عمل کند.
امید که این ضرورت‌ها، هر چه زودتر به تشکیل نظام جامع اطلاع‌رسانی با فازهای تخصصی و حرفه‌ای در مراحل مختلف آن، در دستگاه قضایی منجر شود تا خلاء موجود در این مقوله در اسرع وقت برطرف شود.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید