دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


مدیران دولتی ایران بخوانند


مدیران دولتی ایران بخوانند
استانلی فیشر، اقتصاددان انگلیسی (زاده شده در رودزیای سابق و زیمبابوه امروزی) به دو علت شهرت دارد؛
۱) اول اینکه از مدرسان بزرگ اقتصاد کلان است که در فضای مدرسه اقتصادی لندن، موسسه تکنولوژی ماساچوست (ام.آی.تی) و دانشگاه شیکاگو درس خوانده و درس داده است.
۲) دوم اینکه در مقام پژوهشگر و برنامه‌ریز در بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول (آی.ام.اف) کار کرده و برای برون‌رفت اقتصاد برخی کشورها از بحران نسخه پیچیده و در غالب موارد، نسخه‌هایش افاقه کرده است. خارج کردن اسرائیل از رکود اقتصادی و مطالعه درباره بحران اقتصادی مکزیک و شرق آسیا در سال ۱۹۹۸ از جمله کارهای اوست. فیشر زمانی در یک مصاحبه گفته بود: «در سال ۱۳۷۹ در سفری به چین با زائو زیانگ (نخست‌وزیر چین در سال‌های ۸۰ تا ۸۹) دیدار کردم. هنگام صحبت با او دریافتم همه جریان‌های اقتصادی و حلقه‌های دانشگاهی غرب را به خوبی می‌شناسد و درباره نوشته‌های من و دیگر همکارانم نظراتی دارد...».
مروری بر آنچه از دوران زائو زیانگ تاکنون در چین رخ داده، اهمیت آگاهی‌های زائو زیانگ را از علم اقتصاد بیشتر نشان خواهد داد. روزگاری که استانلی فیشر به آن اشاره می‌کند، چین به لحاظ اقتصادی به مرحله انحطاط رسیده بود. در نیمه دوم دهه ۷۰ اگرچه چینی‌ها از افراط‌گرایی مائو و یارانش دور شده بودند اما آثار سقوط اقتصادی هولناک چین که از اوایل دهه ۱۹۶۰ آغاز شده بود، هنوز بر سر این کشور سنگینی می‌کرد و چشم‌انداز روشنی برای آن متصور نبود. در آن هنگام زائو زیانگ پس از به دست گرفتن منصب نخست‌وزیری، به‌عنوان نخستین مصلح سیاسی- اقتصادی چین، کوشید رهبران ارتدوکس این کشور را متقاعد کند که «جهان، دیگر شده است» و اندیشه‌های گذشته برای خارج کردن چین از بحران اقتصادی کفایت نمی‌کند. زائو زیانگ به خاطر این حرف‌هایش مغضوب واقع شد و در نهایت در پی تحولات معروف میدان تیان‌آنمن، خانه‌شین شد و چند سال پیش در انزوای حصر خانگی درگذشت، اما آنچه او گفت دست‌کم در جان یک نفر یعنی دنگ‌ شیائوپینگ، رهبر چین در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نشست و راهی دیگر پیش‌روی پرجمعیت‌ترین کشور جهان گذاشت، دنگ با اتخاذ راهی مشابه زائو زیانگ اما با احتیاط بیشتر و پرهیز از طرح مسائل سیاسی، اقتصاد چین را به تدریج به سوی سیاست آزادسازی و خصوصی‌سازی سوق داد.
در نتیجه این تحول که در سال ۱۹۷۸ یعنی در زمان نفوذ زائو زیانگ و ظهور دنگ شیائوپینگ آغاز شد، اقتصاد چین به راه رشد شتابان افتاد؛ به‌گونه‌ای که از آن زمان تاکنون حجم اقتصاد چین (gdp) ۱۰ برابر شده است و این کشور فقیر آسیایی، اکنون در حال پشت سرگذاشتن آلمان و قرار گرفتن در ردیف سومین اقتصاد جهان (پس از آمریکا و ژاپن) است.
همه این تحولات شگرف اقتصادی- اجتماعی در چین را نمی‌توان به مطالعات اقتصادی زائو زیانگ و دنگ شیائوپینگ نسبت داد؛ اما می‌توان ادعا کرد دریچه‌ای که این مطالعات به روی رهبران جزم‌اندیش پکن گشود و آنان را از قالب‌های تمرکزگرایی سوسیالیستی خلاص کرد، درخور توجه جدی است. مدیران سیاسی- اقتصادی ایران به‌ویژه مدیران اقتصادی دولتی و رهبران احزاب سیاسی بیش از هر کسی به مطالعه آثار اقتصادی جهان نیاز دارند. آقایان و خانم‌های مدیر لطفا گاهی کتاب بخوانند.
محمود صدری
منبع : رستاک