سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اجماع برای مردم یا برمردم!؟


اجماع برای مردم یا برمردم!؟
نـیـمـه اول از آخـریـن سـال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد درحالی به پایان می رسد که سوژه‌های فراوان اقتصادی و سیاسی چالش‌هایی میان سیاستمداران و کارگزاران حکومتی در قوای مجریه و مقننه ایجاد کرده است. اما کثرت این سـوژه‌هـا، غفلت از مهم‌ترین حادثه سال ۸۸ یعنی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را به دنبال نداشته است و حتی به نظر می‌رسد زودتر از تمام دوره‌های گذشته، بحث در مورد مصادیق و کاندیداها، به محافل سیاسی و رسانه‌ای کشیده شده است.
در این دوره برای نخستین بار، یک دوره‌ای شدن ریاست جمهوری و تکیه زدن فرد دیگری بر کرسی ریاست جمهوری در سال ۸۸ – به جای رئیس‌جمهور فعلی– درحال تبدیل به یک موضوع عادی است و حتی عده‌ای از هم اکنون درصدد معرفی چهره‌هایی هستند که می توانند جانشین احمدی‌نژاد در کاخ ریاست جمهوری باشند. البته رقابت جدی اصلاح طلبان با احمدی نژاد و تلاش برای به قدرت رساندن یکی از رقبای اصلاح طلب او، امری طبیعی است. اما وضعیت حاکم بر اردوی اصولگرایان، یک پدیده بی سابقه است، به طوری که هنوز کمتر کـسـی از میان اصولگرایان، حاضر شده است که بر تعیین احـمـدی‌نـژاد بـه عـنوان <کاندیدای اجماعی> آن جناح در انتخابات پافشاری کند. حتی تعدادی از چهره‌های شناخته شده جناح موسوم به اصولگرایان، این نکته را به تاکید بیان داشته‌اند که <احمدی‌نژاد هم یکی از کاندیداهای انتخابات سال آینده است.> عده‌ای دیگر هم در بیانی محافظه‌کارانه‌تر اعلام می‌کنند کـه <هـنـوز بـرای تـصمیم‌گیری در مورد کاندیدای اجماعی اصولگرایان یا معرفی احمدی‌نژاد به عنوان کاندیدای اجماعی، بسیار زود است.> این سخن اگر چه ظاهراً دوپهلو به نظر می‌رسد اما وقتی در کنار حمایت‌های جدی سه سال اخیر از رئیس دولت نهم قرار می‌گیرد معنای خاص خود را می‌یابد. همچنین نگاهی به تجربه ۲۸ سال گذشته نشان می‌دهد که پس از مرحوم رجایی – که دوره مسئولیت او با شهادت به پایان رسید – در مورد سایر روسای جمهور، علیرغم انتقاداتی که در طول دوره نخست ریاست بر آنها وارد می‌شد در عین حال کسی تردید نداشت که به شرط تمایل شخصی، گروه‌های حامی برای دوره دوم ریاست جمهوری نیز از آنها حمایت می‌کنند.
اما این وضعیت در مورد رئیس دولت نهم، متفاوت است و این تفاوت نیز کاملاً طبیعی به نظر می‌رسد. زیرا احمدی نژاد علاقه‌ای برای اثبات هماهنگی با بسیاری از فراکسیون‌های جناح اصولگرا – از جمله بخش‌پارلمانی این جناح – نشان نداده و حتی به نظر می‌رسد گاه در برابر خواسته‌های آنها ایستادگی می‌کند. این ایستادگی در آشکار ساختن نزدیکی با مشایی علیرغم درخواست گسترده نمایندگان مجلس، علما، فعالان سیاسی و مطبوعات اصولگرا برای عزل او، به خوبی قابل مشاهده اسـت. در ایـن شـرایـط، ارسـال پـالس‌های پرمفهوم توسط اصـولـگـرایـان و ابراز تردید نسبت به حمایت از احمدی‌نژاد در انتخابات سال ۸۸، غیر منتظره نیست. اما آنچه که می‌تواند غیر منتظره باشد اظهارنظر برخی اصولگرایان است که اخیراً مـدعـی شــده‌انـد <چـنـانـچـه خـاتمی به میدان رقابت بیاید، حمایت اصـولـگـرایـان از احـمـدی نـژاد افـزایـش مـی‌یـابـد زیرا اجماع اصلاح‌طلبان موجب پیروزی خاتمی در انتخابات خواهد شد>!‌
البته نگارنده معتقد است در صورت اجماع اصلاح طلبان، کاندیدای آنها، پیروز قطعی انتخابات سال ۸۸ خواهد بود و میزان حمایت فراکسیون‌های گوناگون جناح اصولگرایان نیز نخواهد تـوانـسـت شـانس احمدی‌نژاد برای پیروزی در برابر کاندیدای اجـمـاعـی اصـلاح‌طلـبـان را تغییر دهد. در عین حال، مدعیان اصولگرایی باید پاسخ دهند که اگر تصور می‌کنند اصلاح طلبان تا این حد در میان مردم پایگاه دارند، با کدامین حجت عقلی و شرعی، در برابر حذف تقریبا یکپارچه آنها از عرصه‌های مدیریتی، سکوت کرده‌اند و چرا به ردصلاحیت گسترده بسیاری از کاندیداهای آنها در انتخابات مجلس هشتم، اعتراض نکردند؟ اما سوال مهم‌تر آن است که اگر احمدی‌نژاد، گزینه مناسبی برای تصدی ریاست جمهوری است چرا با شکستن سنت حاکم در ۲۸ سال گذشته – دو دوره‌ای بودن ریاست جمهوری– نسبت به حمایت از او ابراز تردید می‌کنند و عملا زمینه را برای ظهور کاندیداهای دیگر در جناح خــود آمــاده مـی‌سـازنـد؟ اگـر هم نـحـوه تـصـمـیم‌سـازی‌هـا و تصمیم‌گیری‌ها در دولت نهم، اصولگرایان را قانع کرده است که می‌توان به گزینه‌های بهتری از احمدی‌نژاد اندیشید، با کدام توجیه ملی یا مذهبی، می‌خواهند تنها با نیت شکست دادن خاتمی یا سایر کاندیداهای اصلاح طلبان، او را به میدان بیاورند؟ مگر رسانه‌های پرمدعای آن جناح، از قهر عمیق مردم با اصلاح طلبان و شیفتگی آنها به دولت نهم و رئیس آن، سخن نمی‌گویند؟ پس از چه می ترسند و چرا اجازه نمی دهند روال انتخاب کاندیدا در جناح متبوعشان، متناسب با انتقادات و اعتراضات روزافزون نسبت بــه دولــت نـهـم پـیگیـری شـود و نهـایتـا کـانـدیـداهـای متعـدد توانمندی‌های خود را در معرض رای مردم بگذارند؟
البته جواب کلیشه‌ای بعضی از اصولگرایان به این پیشنهاد مشخص است. آنها خواهند گفت در دولت احمدی‌نژاد، اصول اصلی نظام، بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد و لذا در صورت احساس خطر از آمدن خاتمی، همه باید پشت سر احمدی‌نژاد بایستند و از او حمایت کنند.
شاید برای سنجش صحت این ادعا، بررسی موضع اخیر دولت در برابر اظهارات مشایی و نیز برخورد نه چندان غیرتمندانه بسیاری از مدعیان اصولگرایی با اهانت به مراجع کافی باشد. اما ظاهرا عده‌ای فراموش کرده‌اند که در ۲۲ خرداد ۸۸، انتخاب صورت می‌گیرد نه انتصاب و اختیار این انتخاب نیز به دست میلیون‌ها ایرانی است که بسیار بهتر و دقیق‌تر از مدعیان، ارزش‌های واقعی را می‌شناسند و پاس می‌دارند! پس شاید بهتر باشد اصولگرایان، به فکر اجماعی باشند که در صورت پیروزی جناح متبوع آنها در انتخابات، مشکلات مردم را به حداقل می رساند نه اجماعی که نتیجه قطعی آن، تداوم انتقادات همه روزه بسیاری از اصولگرایان از طریق تریبون مجلس یا سایر تریبون‌ها نسبت به راهبردها و راهکارهای دولت دوم احمدی‌نژاد خواهد بود!‌
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید