بازخوانی یک تاکتیک انتخاباتی

نگاهی اجمالی به رویدادها و تحولات جاری عرصه سیاسی کشور، دو نوع تکاپو را به تصویر می کشد؛ از سویی دولت نهم، تمامی همت خویش را بر آن گماشته است تا به دور از ترفندهای کاذب تبلیغاتی، شهد شیرین حاصل از سه سال خدمت رسانی صادقانه را به کام مردم بنشاند و از سویی دیگر، تلاش گسترده مخالفین دولت بر بزرگنمایی نقاط ضعف و انعکاس غیرواقعی کاستی ها و ضعف های کابینه نهم قرار گرفته است، تا ذائقه ملت را به تلخ کامی آغشته سازد. وسعت و شدت فضاسازی های مسموم علیه دولت به حدی است که صاحب نظران سیاسی، آن را در طول تاریخ انقلاب کم سابقه خوانده اند. در این بین اما، موضوع دیگری نیز وجود دارد و آن «خیر انتخاباتی» و زمزمه ها و تدارک های زودهنگام برای انتخابات آتی ریاست جمهوری است، که به طور مشخص در اردوگاه اصلاح طلبان رواج ملموس تری یافته است.
گمانه زنی های سیاسی انتخاباتی درحالی آغاز گردیده، که فضای انتخاباتی هنوز به شفافیت نگراییده است. طی این روزها، رسانه های منتسب به اصلاح طلبان تحلیل های پردامنه و بعضا متناقضی را از احتمالات فراروی ریاست کابینه دهم ارائه داده و گزینه های مختلفی را جهت ورود به عرصه رقابت های انتخاباتی به بحث گذارده اند. در این بین، شاید خبر احتمال حضور مجدد آقای خاتمی در میدان مسابقه انتخابات پیش رو، یکی از داغ ترین سوژه های رسانه ای اصلاح طلبان بوده است. این گمانه زنی، درحالی صورت می گیرد که در گذشته ای نه چندان دور، روزنامه ها و سایت های دوم خردادی اذعان کرده بودند که ایشان، به صراحت از عدم تمایلش برای حضور در مناصب اجرایی سخن رانده و اعلام بازنشستگی سیاسی نموده است!
کنار هم نهادن شواهد و قراینی نظیر؛ گسترده شدن فعالیت های جناب خاتمی در ماه های اخیر که در قالب انجام سفرهای استانی، دیدارهای مردمی و شرکت فعال در کنفرانس های خارجی بروز نموده، سعی وافر مطبوعات و سایت های اصلاح طلب برای خبرساز ساختن ایشان، دعوت برخی چهره های سیاسی و احزاب دوم خردادی برای حضور آقای خاتمی در رقابت های انتخاباتی و... چند برداشت را ممکن می سازد:
۱) آن که وجود ابهام اساسی در زمینه اقبال یا ادبار مجدد مردم پس از رویگردانی و سرخوردگی از هشت سال حضور اصلاح طلبان در مناصب اجرایی، اعلام صریح مواضع اصلاح طلبان را در شرایط کنونی، غیر هوشمندانه و زودهنگام و در نتیجه پرخطر ساخته است. با لحاظ این مفروض، از ابتدا نیز بحث «بازنشستگی سیاسی»، «یک «تاکتیک تبلیغاتی» بوده است.
۲) عدم امکان اجماع در اردوگاه اصلاح طلبان- که چندی قبل آقای کروبی انجام آن را به احتمال باریدن برف در تابستان تشبیه نموده بود- اعلام نظر صریح درخصوص شخص آقای خاتمی را ناممکن ساخته است و احتمال تداوم چنین روندی تا یک دست شدن نظرات و حاصل گشتن اجماع در جبهه اصلاحات محتمل است.
۳) عزم جدی و صادقانه دولت مردمی دکتر احمدی نژاد، در خدمت رسانی صادقانه به ملت، که- همچون گذشته- بی تفاوت از نزاع های انتخاباتی درحال انجام است، نگرانی تلاطم آوری را در جبهه اصلاح طلبان باعث گردیده است. از این روست که، علاوه بر تدارکات تبلیغاتی، ساز و کار جدی تخریبی مبتنی بر تمامی قواعد سیاست ورزی ماکیاولیستی علیه دولت در دامنه ای به گستردگی تریبون های مخالفین آن در داخل و خارج از کشور در دستور کار ایشان قرار گرفته است.
نتیجه آن که؛ اخبار پرنوسان مربوط به حضور یا عدم حضور آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری آتی،- که با اصرارها و انکارها و تناقض های گفتاری و رفتاری متعددی همراه است- به یک شگرد ساده می ماند که با دو کارکرد تبلیغاتی و نظرسنجی و به شکلی هوشمندانه، هدفمند و روشمند طراحی گردیده است. این طراحی، یک آینده نگری معقول سیاسی است، که از هم اکنون و با شیوه «افکارسنجی غیرمستقیم»، آغاز گردیده است، تا ضمن ارزیابی فضای عمومی، تکلیف اصلاح طلبان جهت ورود به عرصه مبارزه برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری دهم را روشن نماید. چرا که رخ دادن هر اشتباهی در محاسبات می تواند، اقدام آتی اصلاح طلبان برای شرکت در آزمون انتخابی آتی ملت را نیز، همچون انتخابات های چند دوره اخیر، پرهزینه نماید.

محمد عبداللهی

منبع : روزنامه کیهان