یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


... و تیترها حکومت می کنند


... و تیترها حکومت می کنند
نگاهی به زندگی بوردیو متفکری که همواره بر آن بود که در هر اندیشه یی بیش و پیش از هر چیز باید به شرایط اجتماعی پدید آمدن آن نگریست، نشان می دهد چگونه این کودک شهرستانی طبقه متوسط رو به پایین که از موقعیتی بسیار شکننده اما در عین حال برانگیزاننده، امید (یا توهم) اجتماعی به بالا رفتن از نردبان ترقی جامعه داشت، کوله باری از تحقیر «وارثان»، صاحبان قدرت اجتماعی و اقتصادی که از همین راه نسل اندر نسل قدرت فرهنگی را نیز از آن خود کرده و می کنند، بر دوش می کشید.
پی یر بوردیو روز اول ماه آگوست سال ۱۹۳۰ در دهکده یی کوهستانی در دنگن در منطقه پیرنه آتلانتیک در جنوب غربی فرانسه چشم به جهان گشود. پدرش کارمند دولت بود و خانواده اش جزء طبقات متوسط رو به پایین بودند.
بوردیو پس از تحصیلات خود در دبیرستان های «پو» و «لوییس لا گراند» در اوایل دهه ۱۹۵۰ به پاریس رفت تا در دانشگاه معتبر «اکول نرمال سوپریور» به تحصیل فلسفه بپردازد. وی با وجود اخذ یک درجه دانشگاهی از نوشتن پایان نامه تحصیلی خودداری کرد، زیرا به کیفیت سبک مایه آموزشی و ساختار اقتدارگرای آن اعتراض داشت و از جهت گیری کمونیستی شدید و به ویژه استالین گرایانه این دانشسرا (اکول نرمال سوپریور) رمیده بود و فعالانه به مخالفت با آن پرداخت.
او از سال ۱۹۵۵ به عنوان دبیر در دبیرستان «له مولن» مشغول به کار شد. در واقع آنچه باعث جذب بوردیو به جامعه شناسی شد، به لحاظ فردی، برخورد آشکار و بی واسطه وی با واقعیت های دردناک حکومت و سلطه استعماری و جنگ در الجزایر (خدمت سربازی) بود. وی طی سال های حضور خود در کشور الجزایر به جامعه شناسی و انسان شناسی روی آورد تا فاجعه یی اجتماعی را که به واسطه برخورد سرمایه داری امپریالیستی و ناسیونالیسم بومی به وجود آمده بود، بشناسد و درک کند.
بوردیو در ۱۹۶۰ به فرانسه بازگشت و با عنوان دستیار آموزشی، یک سال در دانشگاه پاریس کار کرد. او در کلاس های درس لوی استراوس انسان شناس فرانسوی در کلوژ دوفرانس شرکت کرده و دستیاری ریمون آرون، جامعه شناس، را برعهده گرفت. سپس سه سال در دانشگاه لیل کار کرد و در ۱۹۶۴ با مقام رئیس موسسه مطالعات عالی اکول پراتیک به پاریس بازگشت.
وی در سال ۱۹۶۸ وقتی مرکز جامعه شناسی اروپایی تاسیس شد، به ریاست آن منصوب شد و در سال ۱۹۷۵ نشریه یی به نام «مجله مطالعات علوم اجتماعی» را (که به مرکز مهمی برای انتشار آثار بوردیو و هوادارانش تبدیل شد) منتشر کرد. در سال ۱۹۸۱ بود که با حضور در کلوژ دو فرانس، با وجود رقابتی که با ریمون بودون و آلن تورن، دو عالم اجتماعی بزرگ فرانسه، برای کسب این کرسی داشت، کرسی ریمون آرون که بازنشسته شده بود را کسب کرد.
این جامعه شناس شهیر فرانسوی در سال ۲۰۰۲ مدال هاکسلی را به خاطر تحقیقات گسترده و مفیدش دریافت داشت و به تاریخ ۲۳ ژانویه سال ۲۰۰۲ بر اثر سرطان در شهر پاریس چشم از جهان فرو بست.
آثار بوردیو با کتاب هایی چون «جامعه شناسی الجزایر» و «کار و کارگران در الجزایر» در دهه ۶۰ میلادی آغاز شد و با کتاب هایی چون «طرحی از یک نظریه عمل»، «بازتولید» و «تمایز» در دهه ۷۰ به اوج خود رسید. این اوج در قالب تالیفاتی چون «درک عملی حرفه جامعه شناسی»، «پرسش های جامعه شناسی» و «اشرافیت دولتی» در دهه ۸۰ و «قواعد هنر»، «مبادله آزاد» و «سلطه مردانه» در دهه ۹۰ ادامه یافت.
آثاری که از این اندیشمند اجتماعی به فارسی ترجمه شده عبارتند از؛ «عکاسی، هنر میان مایه» و «نظریه کنش». دو کتاب مستقل به نام «واژگان بوردیو» و «پی یر بوردیو» نیز از دیگر آثاری است که می توان ایده های محوری بوردیو را در آن پی گرفت. اما جدیدترین اثری که از این جامعه شناس برجسته فرانسوی روانه بازار نشر شده عنوان «درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم» را بر خود دارد و با برگردان دقیقی از دکتر ناصر فکوهی به وسیله انتشارات آشیان در ۱۲۴ صفحه به همراه کتابنامه و نمایه منتشر شده است.
این کتاب که در سال ۱۹۹۶ نخستین بار در انتشارات لیبر آژیر به انتشار رسیده است، متن دو برنامه یی است که پی یر بوردیو جامعه شناس شهیر فرانسوی (۲۰۰۲-۱۹۳۰) در کلژ دو فرانس یکی درباره تلویزیون و دیگری درباره مطبوعات و پیوند این دو ابزار با قدرت و سازوکارهایی که آنها برای دستکاری اندیشه تماشاگران و خوانندگان به کار می برند، اجرا کرد. لیبر آژیر یک موسسه انتشاراتی بود که بوردیو خود برای انتشار بخشی از آثارش که می توانند برای مخاطبان گسترده قابل استفاده باشند، تاسیس کرده بود به همین دلیل نیز زبان کتاب به نسبت سایر نوشته های بوردیو بسیار قابل دسترس تر است. در این کتاب بوردیو دست به تشریح دقیق روش های وسایل ارتباط جمعی و به خصوص تلویزیون و مطبوعات برای جهت دهی و گمراه کردن افکار عمومی می زند. تلویزیون به گمان او نوعی ابزار برای ارائه «اندیشه های حاضری» همچون «غذاهای حاضری» (مک دونالدی) به تماشاگرانی است که اغلب نه فرصت فکر کردن عمیق دارند و نه علاقه یی به این کار. بدین ترتیب فرآیند تحمیق در جامعه به کمک کنشگران اجتماعی که بخشی از آنها در تلویزیون جای گرفته اند و بخشی دیگر جزء مصرف کنندگان آن هستند، در هر دو مورد، اغلب به شکلی ناخودآگاه، به اجرا درمی آید تا قدرت بتواند به بهترین و کم هزینه ترین شکل خود را بازتولید کند. در برنامه دوم، بوردیو به تشریح مطبوعات و سطحی نگری آنها و سازوکارهایی که آنها برای تحمیق مردم دارند، می پردازد و نشان می دهد چگونه در اینجا نیز همچون مورد اول کنشگران حرفه یی مطبوعات عموماً به شکلی کاملاً درونی شده و ناخودآگاه، قدرت تولید و بازتولید و عاملیت اجتماعی را به حداقل ممکن کاهش می دهند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید