یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


احکام اخلاقی؛ محکی برای کارکردگرایی


احکام اخلاقی؛ محکی برای کارکردگرایی
به نظر می‌رسد که اخلاق یا دست‌کم بنیادهای آن ماهیتی شهودی (برخاسته از تصورات متعارف) دارد (انسان‌ها معرفتی ضمنی به خوب و بد دارند؛ احکام اخلاقی عرفی مبتنی بر حالات ذهنی هستند). در شرایط خاصی می‌خواهیم بفهمیم که آیا تصور متعارف ما اجازه اسناد احکام اخلاقی را می‌دهد یا از حکم دادن در این مورد خودداری می‌کند (یعنی تعلیق حکم می‌کند).
فرض کنید که واقعاً ذهن‌مندی را در تصورات عرفی یک رابطه کارکردی می‌دانیم (بر اساس استدلال زبان خصوصی ویتگنشتاین، رفتار و روابط کارکردی نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری واژگان مربوط به حالات ذهنی دارند پس چندان هم بعید نیست که روان‌شناسی عامیانه یا درک عرفی از حالات ذهنی ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم کارکردی داشته باشد).
می‌دانیم که همین روابط کارکردی را موجودات دیگری هم می‌توانند تحقق ببخشند یعنی به عنوان مثال، با دریافت ورودی حسی خاصی مانند خراش سوزن وارد حالت درونی خاصی بشوند سپس خروجی رفتاری خاصی مانند فریاد کشیدن را صادر کنند. حتی مصنوعاتی مانند کامپیوتر و ربات هم می‌توانند این ساختار کارکردی را محقق کنند. آیا با پذیرش همه این مقدمات، تصور عرفی اجازه اسناد احکام اخلاقی را به موجودات دیگر و حتی مصنوعات می‌دهد؟ این پرسش از این نظر مهم است که به خاطر وابستگی مفاهیم اخلاقی به مفاهیم ذهنی (التفاتی)، اسناد یا عدم اسناد مفاهیم اخلاقی به این موجودات می‌تواند نشان دهد که کارکردگرایی دیدگاه عرفی مناسبی دربارۀ ذهن است یا نیست.
(البته برای کارکردگرایانی که به روان‌شناسی عامیانه توجهی ندارند –به تعبیر ند بلاک، روان‌کارکردگرایان یا کارکردگرایان تجربی-، این آزمون محک مهمی به شمار نمی‌رود اما برای کارکردگرایان عرفی، این آزمون باید بسیار مهم باشد.) بگذارید برای محک زدن این تصورات عرفی، صحنه زیر را مجسم کنیم: شما رباتی در خانه دارید که بدنی شبیه انسان دارد، ارتباط شما با هم زیاد است، او با شما صحبت می‌کند، پای صحبت‌های شما می‌نشیند، ، وقتی شما ناراحت می‌شوید، با دریافت ورودی بصری ناراحتی شما، خروجی حالت چهره مغموم و یا اشک از او صادر می‌شود (و شما می‌دانید که همه اینها برنامه‌ریزی شده است)، او با ورودی شادی شما خروجی خنده را بیرون می‌دهد و همین‌طور. روزی وارد خانه می‌شوید و می‌بینید که چاقویی در بدن او فرو رفته و او (بر اساس برنامه‌ای که در او نصب شده است) به زمین افتاده و در حال فریاد کشیدن است؛ در این حالت چه گرایشی از خود بروز می‌دهید؟ (توجه داشته باشید که رفتار شما در اینجا مهم نیست زیرا ممکن است به خاطر آسیبی که به این وسیلۀ گران‌قیمت وارد شده، هل شوید، سریع به تعمیرگاه زنگ بزنید و ...، آنچه مهم است این است که آیا شما همان گرایشی را که به یک انسان زخم خورده یا حتی یک حیوان زخمی دارید، به او هم دارید یا نه؟)
اگر تصور عرفی این گرایش اخلاقی را داشته باشد، معلوم می‌شود که کارکردگرایی واقعاً در شبکه مفاهیم عرفی ما جا دارد و تصور درستی از حالات ذهنی است؛ اما در غیر این صورت، خاستگاه عرفی کارکردگرایی از میان می‌رود. من فکر می‌کنم تصورات عامیانه از دادن حکم در این مورد خودداری می‌کنند و حکم خاصی نمی‌دهند! شاید هم از آنجا که زیست‌شناسی در تصور عرفی ما از ذهن‌مندی سهم بسزایی دارد، موجودات غیرزیستی از نظر ما فاقد حالات ذهنی باشند؛ شاید اگر عرف توجه کند که این موجود هرچند ظاهراً شبیه انسان‌ها است، درونش پر از سیم‌پیچی‌ها و قطعات فلزی است، از ابراز گرایش اخلاقی در مقابل آن خودداری کند؛ در این صورت، احتمال انتفای منشأ عرفی برای کارکردگرایی قوت می‌گیرد.
http://phil-mind.blogfa.com/post-۵۳.aspx


همچنین مشاهده کنید