یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


جامعه شناسان و تعهد اخلاقی


جامعه شناسان و تعهد اخلاقی
آیا ما بعنوان جامعه شناس در وظیفه حرفه ای خود، تعهد اخلاقی خاصی داریم؟ زمانی که جامعه شناسی، علم و تخصص آکادمیک را با هم ادغام کرد، مدافعان این مسئله نگران بودند که دانشمندان علوم طبیعی آنها را جدی نگیرند
بویژه کنت و دورکیم اصرار داشتند که در جامعه شناسی نیز همانند علوم طبیعی روشی را اتخاذ نمایند که از طریق آن با دقت بیشتری به مطالعه و بررسی دلایل اجتماعی پدیده ها بپردازند.
این روش دیدگاه و حرکتی عقلانی را برانگیخت که جامعه شناسان کارکردگرا پیوسته آن را اظهار می کردند. بدین معنی که جامعه شناسان باید بی طرفانه به بررسی پدیده های اجتماعی پرداخته و نباید تحت تاثیر ارزش های شخصی خود قرار گیرند. اما جامعه شناسان اولیه چنین اعتقادی نداشتند، سن سیمون و افرادی همانند او که رساله نویس و خردگرا بودند، نهادهای رژیم های قدیمی را به نقد کشیدند و تمایل داشتند با در نظر گرفتن خواسته های خودشان مشروعیت کاریزماتیک و مذهب را از بین برده و در مقابل عقل گرایی اجتماعی بر اساس مردم سالاری و حقوق شهروندی را جایگزین آن کنند.
در تاریخ جامعه شناسی کارکردگرایی بویژه در نوعی که مورد پذیرش پارسونزی ها بود، نهاد محافظه کارانه ای پنهان است که برای تثبیت وضعیت موجود مناسب است. از نظر کارکردگرایان دموکراسی سرمایه داری موجود در امریکا، یک دموکراسی ایده آل است و تنها نیاز به تغییرات کوچکی دارد، اگر چه آنها مارکس را رد کردند، کسی که اجتماع را برآمده از کشمکش بر سر کسب قدرت و برتری تعریف کرده است. ارائه دلیل برای کسانی که درگیر این کشمکش هستند، بخش ضروری این تغییر است. این سنت نقد هنوز هم با وجود کسانی همچون سی رایت میلز و پیتر بوریو در آخرین آثارش مورد تاکید است.
این سئوال هرزمان که با یک الگوی محافظه کاری دیگری روبرو شویم، مطرح است. برای مثال خردگرایی خستگی ناپذیر معقول در تجارت در واقع حیله ای است که از آن برای خطاب سرمایه داری با نامی دیگر استفاده می شود. در نتیجه حتی اگر این مسئله درست باشد تجارت آزاد نباید تحت کنترل کلاهبرداران حرفه ای و قدرتمندانی همچون دادستان ها و سرمایه گزاران باشد.
توماس فرانک در کتاب اخیر خود " تجارت با نظارت خدا " با مهارت کامل به تشریح حیله های تجارت پرداخته است. تعریفی که بسیاری از اقتصاددانان و تعداد نه چندان محدودی از جامعه شناسان به راحتی آن را نادیده می گیرند. این مدل برمبنای اصول ( اقتصاد فراگیر ) تعریف شده است. بدین معنی که دولت باید از طرق مختلف پول و آزادی عمل در اختیار ثروتمندان قرار دهد . بر طبق نظریه فرانک تجارت زیر لوای دین نهایتا" منجر به فقر می شود.
گزارش سال ۲۰۰۵ اداره آمار نشان می دهد که در بین آمار مقایسه ای ثروت، نصف مردم جهان با روزی کمتر از ۲ یورو زندگی می کنند و این در حالیست که نابرابری های اقتصادی همچنان در حال رشد است.
بسیاری از جامعه شناسان جوان همانند بسیاری از روزنامه نگاران جوان می خواهند به سرعت موفق شوند. آنها در تلاش برای ثروتمند شدن به محض اینکه کسی دستمزد بیشتری پیشنهاد کند، می پذیرند . بدون تفکر درباره انگیزه کسانی که نیروی تخصصی و خدماتی آنها را به خدمت گرفته اند. ما به خوبی می دانیم که قدرتمندان تمایلی به شناخته شدن ندارند، لذا آنها به افراد تحصیل کرده استناد می کنند نه برای توضیح کار خودشان بلکه برای پنهان کردن کارهایشان. برای بیشتر قدرتمندان بهترین اطلاعات بی اطلاعی است و بهترین موفقیت داشتن زبان حرفه ای و نفوذ ناپذیری پژوهشگران است.
جامعه شناسان و روزنامه نگاران برای حل ابهامات و ساده کردن شعارها، نظیر ( پاینده باد اسپانیا ) در خدمت قدرتمندان هستند و مشوقی در بین آنهایی هستند که به این مسئله عادت کرده اند. همانطور که می دانید بعد از حمله ۱۱ سپتامبر، بوش به اهالی نیویورک پیشنهاد داد که از منازل خود بیرون رفته و خرید کنند و این بهترین راه حل برای فائق آمدن بر این فاجعه بود. چه کسی چنین ایده ای را به او پیشنهاد داد؟ یک جامعه شناس دوست.
در طی آخرین گردهمایی سالانه انجمن جامعه شناسی امریکا که از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ سپتامبر در فیلادلفیا برگزار گردید، ما بحث بسیار جالبی در رابطه با جامعه شناسی انتقادی مشخصا" درمورد تعهد اخلاقی با مدافعان جامعه شناسی عمومی داشتیم. یکی از آنها به کتاب " حقوق بشر فراتر از دیدگاه لیبراستی " که من و جودیت اخیرا" نوشتیم، اشاره کرد.
ما در این کتاب عنوان کردیم که حقوق بشر نسخه تکامل یافته و نهایی در تاریخ طولانی مبارزات شهرنشینی است. بیشتر به این دلیل که حقوق بشر فقط شامل احترام گذاشتن به حقوق مدنی و سیاسی مردم نمی شود، بلکه در دنیایی که گرسنگی، فقر، نابرابری و ظلم و ستم بوضوع آشکار است، سبب می شود حقوق اولیه ای را که جامعه امروز به دشواری به رسمیت شناخته را پذیرفته و حمایت کند.
در جامعه شناسان بدون مرز ما پیشنهاد می دهیم که رعایت حقوق بشر باید الزامات اخلاقی و تعهدات اجتماعی جامعه شناس باشد. برای مثال ما می گوئیم اگر از یک جامعه شناس امریکایی خواسته شود بررسی کند که آیا مجازات مرگ برای کاهش جنایت کمک می کند یا نه؟ اگر او پس از بررسی به این نتیجه برسد که علاوه بر اینکه کمکی نمی کند بلکه بطور آشکار جنایت را افزایش می دهد، متعاقبا" باید اعلام دارد که مجازات مرگ ناقض حقوق بشر نیز هست.
البته اگر تقاضا برای دفاع از مجازات مرگ در تگزاس ، نوادا، چین و یا کویت باشد، اتفاقی که می افتد اینکه ممکن است جامعه شناس را دیگر به خدمت نگیرند. جامعه شناس مجبور است بین شاد و خوشحال کردن قدرتمندان و تحمل سختی یکی را انتخاب کند و اگر ما تعهد اخلاقی خودمان را دنبال کنیم، باید آمادگی ادامه دادن راه دوم را داشته باشیم.
نویسنده: آلبرتو مونکادا
ترجمه: طیاررفیعی نیری
مونکادا پروفسور جامعه شناسی در دانشگاه مادرید و موسس اجبم در اسپانیا،
طیار رفیعی دانش آموخته جامعه شناسی و عضو اجبم-ایران
منبع : انجمن جامعه شناسی ایران


همچنین مشاهده کنید