یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


رمان؛ غالب‌ترین قالب ادبی


رمان؛ غالب‌ترین قالب ادبی
ما ملتی شعر ‌دوست بوده و هستیم.شعر در خون مردمان ما می‌جوشد. هرجا می‌خواهیم ضرب‌المثلی بگوییم، از شعرها الهام می‌گیریم. هرگاه بخواهیم سخن خود را محکم کنیم از شعرها کمک می‌گیریم و حافظه ما نیز شعرها را خوب به‌خاطر می‌سپارد. گویی شعر قسمتی از سرشت ماست. شاید جریان ادبی منظوم فقط به ایران محدود نباشد. این جریان در مغرب زمین نیز سابقه‌ای دیرینه دارد. ایلیاد، ادیسه و انه‌اید و بسیاری از آثار غنایی در اروپا به نظم سروده شده‌اند. همزمان با تغییرات در اروپا و همزمان با انقلاب صنعتی و تحولات رنسانس، این تغییر به زیرمجموعه‌های ادبی نیز منتقل شد. آرمان‌گرایان کلاسیسیسم مردند و حماسه‌های خود را به گور بردند. پس از آن فاتحه اشعار غنایی دوره رومانتیسم نیز خوانده شد تا دوران رئالیسم فرا رسد.
● تولد رمان
همزمان با این دوران است که رمان به شکل روشمند آن متولد می‌شود و به زندگی اجتماعی وفرهنگی مردم راه می‌یابد. گرچه بسیاری معتقدند پیش از دوران رئالیسم در قرن ۱۸ میلادی نیز رمان‌هایی همچون دون کیشوت نوشته شده‌اند ولی مقصود ما از تولد رمان در این دوران، زایش یک قالب روشمند و فراگیر ادبی است که به‌دنبال خود بسیاری از تحولات ادبی قرون بعدی را نیز رقم زد.
دانیل دفو، ساموئل ریچاردسن و هنری فیلدینگ را می‌توان از نخستین کسانی دانست که به معنای رئالیستی به خلق رمان پرداختند. هر سه این نویسندگان انگلیسی و هر سه هم عصر هم بودند که این نمی‌تواند صرفا ناشی از تصادف باشد، بلکه محیط اجتماعی انگلستان نیمه نخست قرن ۱۸ را نیز باید محیطی مناسب برای ظهور و قوام رمان دانست. این ۳ با اینکه به‌وسیله بسیاری از منتقدان زمان خود نقد و گاهی به استهزا گرفته شدند، بر اصول خود که هنوز ناشناخته بود، پای فشردند.
● ویژگی‌های رمان
این قالب ادبی تازه ظهور یافته دارای ویژگی‌هایی بود که در سایر انواع ادبی یا نبود و یا کمرنگ بود. رمان کوشید تا به تجربیاتی که با دیدگاه ادبی خاصی همساز است بسنده نکند و تمامی تجربیات گوناگون انسان را تصویر سازد.
از مهم‌ترین ویژگی‌های رمان خاص گرایی آن است. رمان به مقابله با رئالیست‌های اسکولاستیک قرون وسطی که اهمیت وافری به عام گرایی و کلیت گری می‌دادند، برخاست.
● رئالیست‌های اسکولاستیک به واسطه نگاه
کلی گرای خویش، مفاهیم را بیشتر به شکل انتزاعی و تجریدی بیان می‌کردند، در حالی که رمان چنان به تجربه‌های شخصی نفوذ می‌کند که زندگی انسانی را ملموس می‌سازد.
حسین پاینده استاد دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی که فعالیت‌های زیادی در زمینه نقد انجام داده است، در نخستین جلسه کلاس‌های تحلیل رمان که در حوزه هنری استان تهران برگزار می‌شود، به زمینه شکل‌گیری رمان می‌پردازد. او در تعریف رمان می‌گوید: «رمان عبارت است از روایت داستانی منثور و مطولی که در آن شخصیت‌ها و رویدادهای بازنمایی کننده زندگی واقعی در زمان گذشته یا حال در قالب یک پیرنگ (plot) تصویر می‌شوند.»
پیرنگ در رمان عبارتست از زنجیره‌ای از رویدادهای علت و معلولی.
پاینده بر تفاوت رویداد و پیرنگ تاکید می‌ورزد و معتقد است: «پیرنگ زنجیره‌ای از رویدادهاست که با اصل علت و معلول به هم مرتبط شده‌اند.»
آنچنان که پیش تر مطرح شد، رمان بنا به ذات جزئی‌گرا و خاص‌نگر خود، در توصیفات نیز بدین‌گونه عمل می‌کند و شاید به‌همین خاطر است در آثار رئالیستی قرن ۱۸ مثل آثار دفو، ریچاردسن، فیلدینگ و بعدها فلوبر و بالزاک و داستایفسکی و تولستوی جزئیاتی بسیار مشروح به خواننده ارائه می‌شود.
رمان سخت با سنخ‌سازی و تیپ‌سازی مقابله می‌کند. پاینده درباره تفاوت شخصیت در رمان و آنچه پیش از آن باعنوان رمانس وجود داشت چنین بیان می‌کند: «شخصیت‌ها در رمان خاکستری‌اند. در حالی که در رمانس (Romance) یا سیاه هستند یا سفید. در رمان شخصیت‌ها نه مطلقاً قابل تأیید هستند نه درخور ملامت. مثلاً در رمانس سیندرلا خواهرها یا نامادری سیندرلا بد مطلق هستند و خود سیندرلا خوب مطلق است. از این‌رو رمانس دیگر به‌درد زمانه ما نمی‌خورد. رمانس در قرن ۱۶ در اروپا رواج یافت. در رمان ما با اسم خاص مواجهیم، در حالی که در رمانس با شاهزاده و پادشاه و اسامی کلی روبه‌رو هستیم. وقتی ما از شخصیت‌ها در رمان حرف می‌زنیم، این شخصیت‌ها هر یک بیانگر خصوصیاتی هستند. در رمانس رویدادها غیر علّی است و در رمان باید خصوصیت شخصیت با بیان رفتارها از طریق عناصر داستان حلاجی شود.»
زمان و به تبع آن مکان نیز از دیگر ویژگی‌های مهم رمان رئالیستی هستند چراکه به تعبیر لاک که فیلسوفی تاثیرگذار است هویت فردی عبارت است از هویت ضمیر خودآگاهی که از طریق استمرار در زمان جریان دارد و از آنجاکه هر فردی با به خاطر آوردن زمانی در گذشته، مکان را نیز در ذهنش بازمی نمایاند، این دو عنصر تنگاتنگ، بر جریان قوام رمان موثرند و پیش از تولد رمان رئالیستی در قرن ۱۸ کمتر غول‌های ادبیات به آن توجه کرده بودند. حتی شکسپیر نیز نسبت به این دو عنصر بی تفاوت بود.زبان نیز از دیگر عناصری است که به تبع زمان و مکان در نزدیک‌کردن و محبوب‌کردن رمان میان توده مردم نقش آفرین بود.
پاینده در نخستین جلسه تحلیل رمان به تشریح نظریه میخائیل باختین، نظریه‌پرداز روس می‌پردازد که تا دهه ۸۰ قرن ۲۰ ارزشش کشف نشده بود: «باختین به دشواری پرداختن به رمان اشاره می‌کند و معتقد است که رمان یک شکل ادبی در حال رشد است و مدام تغییر می‌کند. پیشرفت رمان به خاطر نفی‌کردن خودش است. در شعر می‌توانیم مجموعه‌ای از آثار برتر ارائه دهیم. ولی در رمان نمی‌توانیم. رمان، دائما قانونمندی‌های خودش را تعدیل و حتی نقض می‌کند. مدام تحولی رخ می‌دهد که شکل دیگری را در رمان به وجود می‌آورد. مثلاً جویس و پروست سیلان ذهن را به وجود می‌آورند و یا کافکا در رمانش فضای وهمناک به‌وجود می‌آورد. تنوع رمان خیلی بیشتراز شعر است. باختین استدلال می‌کند علت این تنوع این است که رمان زاده مدرنیته است. زاده مدرنیته نه مدرنیسم. مدرنیته از قرن ۱۷ و ۱۸ همزمان با تبیین جایگاه جدید انسان در کائنات و پیشرفت علم به‌وجود آمد. در حالی که مدرنیسم در هنر و در قرن ۲۰ شکل گرفت. شتاب خصلت ذاتی مدرنیته است و تغییر‌کردن خصوصیت مدرنیته است و جالب است بدانید که در کشور ما هم رمان به وجود نیامد مگر پس از مشروطه.»
پاینده ۳ ویژگی رمان را در نظر باختین برمی‌شمرد:
۱) مرگ حماسه، زمان تولد رمان است، چراکه برخلاف حماسه، رمان به گذشته پرتلألو تاریخی نمی‌پردازد. رمان چون به زمان حال نوشته می‌شود، بی‌واسطه است.
۲) خاستگاه هر حماسه سنت ملی است در حالی که خاستگاه رمان تجربه فردی است. حماسه شکوه فرد را نشان می‌دهد در حالی‌ که رمان برعکس. جدیت حماسه را رمان با خنده عوض می‌کند. باید به حماقت‌های زندگی خندید؛ درست مثل کارناوال. شخصیت‌پردازی در رمان تصویر انسان را از بیخ و بن عوض کرد. نوعی حرکت از لاهوت به ناسوت یعنی زمینی شدن انسان پدید آورد. واقعیت در حماسه گریزناپذیر و در رمان انکارکردنی است. هر رمانی شخصیت اصلی‌اش را در کشمکش با وضع موجود می‌بیند و این خصوصیت انسان دوره مدرنیته است که هیچ‌گاه با واقعیت کنار نمی‌آید و همیشه به آرمان فراتر می‌اندیشد.
۳) برخلاف حماسه در رمان فرد ابتکار ایدئولوژیک لازم برای دگرگون‌کردن جایگاه خود را به دست می‌آورد.
و این‌گونه است که رمان اکنون به غالب‌ترین قالب ادبی در جهان تبدیل شده است. حتی در کشور شعر دوستی مثل ایران نیز اکنون حدود یک قرن است که رمان تولد یافته است. در این مدت نسبتا کوتاه هر روز شاهد افزایش علاقه توده مردم به این قالب ادبی هستیم.
امروز یکی از پرفروش‌ترین موضوعات در ارائه آمار فروش کتاب و نشر را رمان به خود اختصاص می‌دهد به خصوص رمان‌های نویسندگان غیرایرانی که به فارسی برگردانده می‌شود و این طبیعی است چراکه کالایی غیرایرانی و صادراتی است. کالایی که کم‌کم ما را به خود می‌آورد و سرگرمی و وقت گذراندن و تفریح نیست. بلکه به تعبیر پاینده «تجربه تجربه ناکرده‌های ماست».
پاینده قرار است در این سلسله کلاس ۱۰ جلسه‌ای درباره رمان رئالیستی بر اساس کتاب «نظریه‌های رمان» صحبت کند. نظریه‌های رمان عنوان کتابی از دیوید لاج، ایان وات، دیوید دیچز و چند مولف دیگر است که با ترجمه حسین پاینده اخیرا توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
سجاد روشنی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید