چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شهر امن و امان است!


شهر امن و امان است!
در حادثه شامگاه پنجشنبه (۲۷ تیرماه) که یادآور فاجعه شامگاه خونین پنجشنبه (۲۵ اسفند ۱۳۸۴) تاسوکی است، باز هم تروریست‌های مسلح، جمعی از فرزندان این مرزوبوم را ناجوانمردانه به شهادت رساندند. البته فاجعه تاسوکی، فاجعه سبعانه‌ای بود که پس از انقلاب نمونه آن را نمی‌توان به یاد آورد و تقریباً در سایه تعطیلات عید نوروز و تعطیلی رسانه‌ها به راحتی از کنار آن عبور شد. در حالی که می‌توانست آغازی برای اتخاذ تدابیر منسجم و پیش‌برنده باشد تا با کار مداوم و برنامه‌ریزی حساب شده بساط تروریست‌های خودفروخته و جاهل برچیده شود. مصاحبه‌های اخیر برخی رسانه‌ها با تروریست‌های موسوم به جندالله، خودفروختگی آنها به اجانب را بیش از گذشته اثبات می‌کند.
اگرچه فاجعه تلخ و دردناک تاسوکی که در آن برای نخستین بار جمع زیادی از مردم عادی بی‌گناه هدف قرار گرفته و در حالی که دست و دهان و چشمان آنان بسته شده بود، به گلوله بسته شدند اما در فاجعه انفجار اتوبوس کارکنان سپاه در بهمن ۱۳۸۵ روشن شد که تروریست‌ها بساط خود را به درون شهر گسترده‌اند و در حال انتقام‌گیری از مردم و نظام هستند و همین امر، باید زنگ خطر را برای اصحاب تأمین امنیت به صدا در می‌آورد و موجب پیدایش اقدامات مؤثرتر می‌شد.
پس از حادثه انفجار اتوبوس کارکنان سپاه البته برخی اقدامات تقریباً مؤثر و اورژانسی صورت گرفت. مضاف بر این که این اقدامات به خاطر حضور به موقع مردم و به ویژه دلاوری شهید بزرگوار مسلم کیخا، یکی از اهالی منطقه انفجار بود که البته در هیاهوی مصاحبه‌های پرطمطراق برخی مسئولان گم شد.
به نظر می‌رسد اقدامات پس از این حادثه بی آن که از منظر افکار عمومی به سرانجام برسد، پس از گذشت یک سال با برکناری بی‌سر و صدای فرماندهی ناحیه انتظامی استان سیستان و بلوچستان و چند فرمانده خاطی دیگر به پایان رسید و امام جمعه محترم زاهدان در نخستین سالگرد فاجعه تاسوکی در گلزار شهدای حضرت رسول اکرم(ص) شهر ادیمی، آشکارا و پس از یک سال اعلام کرد که پس از فاجعه تاسوکی کسی به تعقیب اشرار نپرداخته است.
آیا سخنان امام جمعه زاهدان و نماینده ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان آن قدر کم اهمیت بود که نه تنها در هیچ رسانه‌ای منعکس نشد، بلکه توسط هیچ نهادی هم پی‌گیری نشد؟ این سخنان نشان داد کوتاهی‌های زیادی در این فاجعه رخ داده است. امام جمعه محترم زاهدان به صراحت از عدم تعقیب تروریست‌ها پس از فاجعه سخن به میان آورد. در حالی که دیگران مدعی تعقیب تروریست‌ها بودند!
طی دو سال اخیر بارها از زبان مسئولان ادعا شده است که تروریست‌ها دستگیر و متلاشی شده‌اند. از جمله آخرین این اخبار اظهار نظر یكی از مسئولان است که مدعی شد با همكاری وزارت اطلاعات، گروهك تروریستی عبدالمالك ریگی كنترل و سرشاخه‌های اصلی این گروه نابود شد. وی، به درستی، با بیان این كه این گروهك در ابتدا گروهی راهزن بوده است، تصریح كرد: این گروه در ابتدای فعالیت مورد توجه سرویس‌های امنیتی خارج از كشور قرار گرفته و به عنوان یك صدای مخالف در كشور علیه نظام و دولت به فعالیت می‌پرداخت. وی با بیان این كه با درایت از ابتدا این گروهك تروریستی كنترل شد اظهار داشت: كلیه تحركات این گروهك شناسایی و دستگاه امنیتی به طور كامل آنها را كنترل كرده و زیر نظر دارد.
روشن نیست با توجه به این ادعاها چگونه فجایع تروریستی همچنان رخ می‌دهد و با توجه به کنترل و زیر نظر بودن تروریست‌ها چرا اقدامات بازدارنده‌ای صورت نگرفته است؟ کارکرد این اشراف و کنترل در کجاست؟ اگر چنین کنترلی وجود دارد، چرا باز هم شاهد اقدامات تروریستی هستیم؟
در یک مورد هم که ظاهراً گروهی از خاطیان محاکمه شدند، در حکمی که پس از ۱۴ ماه درباره برخی مأموران نیروی انتظامی صادر شد، با صلاحدید برخی از مسئولان، هیچ نامی از خاطیان برده نشد و این شائبه در اذهان پدید آمد که شاید این حکم در خلأ و برای ترمیم افکار عمومی اعلام شده است و واقعاً کسی محکوم نشده است! البته در همین مدت وزیر محترم اطلاعات اتهام کوتاهی دستگاه مربوطه را نپذیرفت و در مقابل وزیر محترم کشور قبول کرد که کوتاهی‌هایی شده است.
در ماه گذشته بار دیگر شاهد بروز یک حادثه تروریستی بودیم. اما تا کی باید منتظر این حوادث بود؟ تا کی باید منتظر بود که فرزندان این مرزو بوم به دست تروریست‌های خودفروخته از میان ما پر کشند؟ تا کی مردم استان سیستان و بلوچستان تاوان برخی بی‌تدبیری‌ها را بپردازند؟
به هر حال برای این که با مفهوم کنترل تروریست‌ها آشنا شویم، حوادثی را که در عرض دو سال گذشته رخ داده است، با هم مرور می‌کنیم:
۱) حمله گروهک تروریستی جندالله به پاسگاه انتظامی ناهوک و ربودن هشت سربازان وظیفه و فرمانده این پاسگاه در شهرستان سراوان با به همراه بردن برخی سلاح‌های پاسگاه و آزادی آنها پس ماه‌ها در حالی که فرمانده پاسگاه را به شهادت رسانده بودند. فیلم درخواست کمک گروگان‌ها در حالی که با تهدیدات تروریست‌های جندالله همراه بود، از برخی شبکه‌های خارجی پخش شد.
۲) فاجعه تروریستی تاسوکی در ۲۵ اسفند ۱۳۸۴ و شهادت ۲۲ نفر از مردم عادی و مسافر در ده کیلومتری پاسگاه تاسوکی. در این فاجعه هفت نفر زخمی و هفت نفر هم گروگان گرفته شدند که شش نفر آنها در طی قریب به شش ماه به تدریج آزاد شدند و یک نفر نیز به شهادت رسید. تروریست‌ها به همراه گروگان‌ها به آن سوی مرزها گریختند. بعد از مدتی فیلمی که در شب فاجعه توسط تروریست‌ها تهیه شده بود در سیستان و بلوچستان پخش شد و از نیت تروریست‌ها مبنی بر کشتار مردم عادی پرده بر داشت. از نکات جالب این فیلم، اعتراف سرکرده گروهک تروریستی جندالله لحظاتی قبل از ایجاد این فاجعه است که اعتراف می‌کند امشب فاجعه‌ای در راه است و آنها آمده‌اند جمعی بی‌گناه را بکشند. چیزی که بعداً همین تروریست در اطلاعیه خود با عنوان حمله به کاروان مسئولین از آن یاد کرد! البته در این زمینه شاید خبرگزاری‌های داخلی نیز مقصر باشند که بدون توجه به واقعیت ماجرا و کشتار مردم عادی از حمله ترویست‌ها به کاروان دولتی خبر دادند. گفتنی است فیلم درخواست کمک هفت گروگان از مسئولین، که در میان آنان یک دانشجو، دو کاسب و یک کارمند هلال احمر بودند، از شبکه‌های مختلف و از جمله الجزیره پخش شد.
۳) حادثه دارزین در نزدیکی بم در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۵ و شهادت ۱۱ تن از مردم عادی توسط تروریست‌ها که مشابه فاجعه تاسوکی بود. پس از این حادثه، در طی دو هفته، خبرها حاکی از آن بود که عوامل اصلی پدیدآورنده این فاجعه کشته و زخمی و دستگیر شدند. گفته شد برادر عبدالمالک ریگی، سرکرده تروریست‌هایی که فاجعه تاسوکی را به وجود آوردند، عامل اصلی این فاجعه است که گویا از چنگ مأموران که منطقه را در محاصره داشتند، فرار کرد.
۴) ترور چهار مأمور نیروی انتظامی در بهمن ماه ۱۳۸۵ در خیابان بزرگمهر شهرستان زاهدان که از خیابان‌های اصلی این شهر است. تروریست‌ها از این حادثه فیلمی تهیه کرده بودند که بعداً با دستگیری برخی این عاملان این حادثه، فیلم این ترور کشف و بخش‌هایی از آن در برنامه اعترافات متهمان در اواخر اسفند ۱۳۸۵ از شبکه استانی هامون پخش شد.
۵) انفجار اتوبوس کارکنان نیروی زمینی سپاه در ۲۵ بهمن ۱۳۸۵ که تنها چند روز پس از ترور سرهنگ شیبک و سه همکار وی در زاهدان رخ داد و طی آن با انفجار بمبی که در سر راه اتوبوس کارکنان سپاه منفجر شد، ۱۳ تن از نیروهای تیپ ۱۱۰ سلمان فارسی نیروی زمینی سپاه به شهادت رسیدند و قریب بیست نفر نیز زخمی شدند. شهامت مسلم کیخا از اهالی محل انفجار اتوبوس منجر به دستگیری یک تن از عوامل اصلی این حادثه شد که سرنخ‌هایی را به دست مأموران امنیتی و انتظامی داد. متأسفانه ایشان، که اقدامش موجب شد نیروهای امنیتی به سرنخ هایی دست یابند، توسط تروریست‌ها در همان محل با شلیک گلوله‌های متعدد به شهادت رسید. یکی دیگر از تروریست‌ها نیز با اقدام به موقع مردم در همان محل دستگیر می‌شود. تروریست‌ها از این حادثه نیز فیلمی تهیه کرده بودند که با دستگیری آنها مراحل مختلف فعالیت‌های آنها به نمایش درآمده بود و سند انکارناپذیری بر حضور برخی عناصر دستگیر شده در ترورها بود. افزون بر این که از لحظه انفجار اتوبوس فیلم گرفته شده بود، چگونگی به شهادت رساندن راننده پیکانی که در انفجار اتوبوس از آن استفاده شده بود نیز به نمایش درآمده بود. این فیلم بیانگر تناقض در ادعاهای مختلف تروریست‌ها مبنی بر مبارزه برای تحقق آزادی و حفظ حقوق شهروندی است. گروهکی که برای اقدامات تروریستی خود به سرقت خودرو شهروندان مبادرت کرده و با به شهادت رساندن آنان اقدامات خرابکارانه خود را پیگیری می‌کند، اکنون خود را مدافع حقوق مردم ایران می‌داند! در موردی دیگر نیز با به شهادت رساندن یکی از هموطنان از خودرو وی برای انفجار در مقابل استانداری استان سیستان و بلوچستان استفاده کردند. از این موارد بسیار است که به همین دو مورد اکتفا می‌شود.
۶) بر این مجموعه باید شهادت حمید کاوه، احمد زاهد شیخی، محمد شاهبازی و نامجو را که ناجوانمردانه و در حالی که در گروگان گروهک جندالله بودند و در غربت به شهادت رسیدند نیز افزود. شهادت این گروگان‌ها در حالی است که تروریست‌های جندالله مدعی‌اند از آموزه‌های حضرت رسول (ص) پیروی می‌کنند! کدام آموزه اسلامی و دین محمدی (ص) این گونه ترور و آدم‌کشی را توجیه و ترویج می‌کند؟ افزون بر این‌ها موارد متعدد آدم‌ربایی و گروگان‌گیری که نقش و حضور گروهک جندالله در انکار ناپذیر است باید بر مجموعه حوادث دو سال اخیر افزوده شود. برخی از گروگان‌ها، که شماری از آنها تاجر و کاسب بودند، با پرداخت مبالغ کلانی و بعد از مدت‌ها توسط این گروهک آزاد شدند.
۷) و در ماه گذشته غروب خونین پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۶ در منطقه کورین اطراف زاهدان در طی کمین تروریست‌ها ۱۱ تن از فرزندان بسیجی، سربازان وظیفه و سپاهی این مرزوبوم به شهادت رسیدند و نه تن نیز با زخم‌هایی بر پیکر راهی بیمارستان شدند. محمد امین ریگی، از شهدای این فاجعه، از هموطنان بلوچ و از برادران اهل سنت بود. همچنین دكتر صادقی، که به عنوان پزشکی در نیروی زمینی سپاه به خدمت اشتغال داشت ناجوانمردانه و در حالی که هیچ سلاحی به همراه نداشت، به شهادت رسید. این حادثه لحظاتی پس از پایان سفر فرمانده کل سپاه به استان سیستان و بلوچستان رخ داد.
اکنون و در آستانه چهلم شهادت جمعی از دلاوران بسیجی و سربازان وظیفه و سپاهی ضمن تسلیت به خانواده‌های این عزیزان پرسش بسیاری از مردم صبور استان سیستان و بلوچستان را یادآور می‌شوم که به راستی چه کسی مقصر است؟ تروریست‌ها؟ نیروهای سیاسی و امنیتی و انتظامی؟ مردم صبور استان سیستان و بلوچستان؟ واقعاً چه پاسخی برای بروز چنین حوادث و فجایعی وجود دارد؟
یکی از مسئولان، که از زخمی های فاجعه تروریستی تاسوکی است، پس از انفجار اتوبوس کارکنان سپاه و دستگیری برخی تروریست‌ها در محل حادثه توسط مردم، در سخنانی اظهار داشت، اگر مردم در حادثه ترور چهار مأمور نیروی انتظامی نیز پیش‌قدم شده و وارد معرکه می‌شدند حتماً تروریست‌ها دستگیر می‌شدند! گو این که مردم حافظ تأمین امنیت‌اند! من از اقدام ایشان و همکارانشان در فاحعه تروریستی تاسوکی سخنی نمی‌گویم.
به هر حال مردم سیستان و بلوچستان منتظر اقدامات مؤثرتر مسئولان در تأمین و تضمین امنیت هموطنان و مقابله با تروریست‌های خود فروخته هستند.
شریف لک‌زایی


همچنین مشاهده کنید