شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

سیاه مشق نومحافظه کاران در عراق


سیاه مشق نومحافظه کاران در عراق
همچنان كه اوضاع در عراق وخیم تر می شود، پرداختن به مسئله چگونگی خروج از این بن بست ضروری تر می نماید. پرسش این است كه آیا آمریكا قادر است از جنگ مخرب داخلی جلوگیری كند؟در كتابی كه به تازگی در این باره منتشر شده به بهترین نحو علل بروز فاجعه عراق بررسی می شود. این كتاب كه با نام «آمریكا در مسیرهای متقاطع» توسط فرانسیس فوكویاما به رشته تحریر درآمده بدون ذكر منابع، با ارائه شماری از گزارش های فوری و محاسبات داخلی تصمیم گیرندگان دولت بوش بر این امر تاكید می كند كه آمریكا بدون داشتن آمادگی برای یك اشغال، در به راه اندازی جنگ در عراق مرتكب اشتباه شد و علت آن چیزی نبود جز وجود تفكرات سیاست خارجی گروه كوچكی در حكومت موسوم به نومحافظه كاران.«نومحافظه كار» به اصطلاحی دهن پركن تبدیل شده است كه برای پایان دادن به بحث های داخلی به كار می رود. برخی از اروپاییان این واژه را به عنوان معادلی برای حامیان جنگ عراق یا به طور كلی تر آغازكنندگان جنگ به كار می برند. اما در آمریكا این اصطلاح (Neo Con) به یهودی بودن پیروان آن تاكید دارد و نشان دهنده آن است كه این افراد به منافع اسرائیل بیش از آمریكا اهمیت می دهند.فوكویاما كه تا همین اواخر خود را یك نومحافظه كار می دانست، به تعریفی كه بنیانگذاران این جریان ارائه می دهند اعتقادی ندارد.در حال حاضر متنفذترین نومحافظه كاران در امور سیاست خارجی، ویلسونی های تندرو هستند. آنها افكار واقع گرایانه ای را كه عمدتاً از سوی هنری كیسینجر تعیین می شوند رد می كنند و معتقدند كه آمریكا باید رهبری اخلاقی خود را در تمام نقاط جهان حاكم سازد و برای اشاعه آزادی و دموكراسی در صورت لزوم به زور متوسل شود. آنها خواستار اتحادند اما توجه چندانی به موسسات بین المللی و قوانین آن نمی كنند. با این اوصاف فوكویاما، رونالد ریگان و جورج بوش را در دوره دوم ریاست جمهوری اش به عنوان نومحافظه كار معرفی می كند. بوش در دوره دوم ریاست جمهوری اش تا حد امكان همانند یك متفكر یهودی رفتار می كند در عین حال كه همچنان نسبت به ماموریت خود درخصوص گسترش دموكراسی پایبند است.فوكویاما تغییرات یك جانبه و نظامی بوش را كه موجب پدید آمدن مفاهیمی همچون «جنگ پیشگیرانه»، «رهبری و سلطه خیرخواهانه» و «تغییر رژیم» شده است سرزنش می كند و معترض است كه چرا نومحافظه كاران تحت این عنوان كه طرح های جاه طلبانه شان به منظور ساخت مجدد جوامع، محكوم به زوال و عواقب غیرمنتظره است، دیدگاه های سیاسی بنیادی خود را رها كرده اند. وی می نویسد: «مخالفت با مهندسی اجتماعی ایده آل پایدارترین ویژگی است كه در این جنبش وجود دارد.»نومحافظه كاران در حال حاضر درگیر تلاش برای بازسازی شبه كشوری ویرانه و كاملاً بیگانه شده اند كه به سختی می توانند فرهنگ آن را درك كنند. به راستی چگونه این افراد توانستند این كشور را از مسیر واقعی خود تا به این حد منحرف كنند؟اگرچه فوكویاما اشاره ای نمی كند اما شكست نومحافظه كاران در جنگ عراق بسیار شبیه شكست طراحان جنگ ویتنام است كه توسط «دیوید هالبرستام» در كتاب «بهترین و شفاف ترین» ثبت شده است. نخستین قانون اسف باری كه نومحافظه كاران در اوایل دهه ۶۰ وضع كردند، توسعه نامناسب وضعیت رفاه در آمریكا بود كه از سوی «لیندن جانسون» به كار گرفته شد. از پیشگامان این حركت می توان از «اروینگ كریستول»، «ناتان گلیزر» و «دانیال پاتریك نیهان» نام برد كه با به كارگیری مشی كمونیست های تمامیت خواه به انتقاد از لیبرالیسم موجود در جامعه پرداخته و هدفشان چیزی نبوده جز پشت پا زدن به انسانیت و نادیده انگاشتن فقر.در قانون دوم كه در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی مطرح شد، تعدادی از شخصیت های نومحافظه كار در دوران كاهش تنش ها، همین محاسبات را در مورد سیاست خارجی آمریكا به كار بردند. شواهدی دال بر خصومت آنها با سازمان ملل، نبردشان با رئالیسم كیسینجر كه به نظرشان جانشین كمونیسم است و بر فشار آنها بر شوروی سابق به شكل تهاجمی تر به هر دو صورت نظامی و اخلاقی وجود دارد. به رغم اینكه فوكویاما نسبت به دوران طلایی نگاهی دلسوزانه دارد، اما دیدگاه جمعی ناصحیح نومحافظه كاران را مورد توجه قرار نمی دهد. به عنوان مثال عقیده اصلی تفكرات نومحافظه كاران در دهه ۸۰ كه از مقاله مشهور «جین پاتریك» تحت عنوان «دیكتاتوری و استانداردهای دوگانه» اتخاذ شده بود، بر این پایه استوار بود كه جوامع كمونیست قادر به تغییر از درون خود نیستند.«پل ولفوویتز»، «ریچارد پرل» و «ویلیام كریستول» تصور می كردند كه شخصیت سست و ناسیونالیستی خود احمد چلبی می تواند شریرترین دیكتاتور جهان را به كمك گروه كوچكی از پیروانش سرنگون سازد. پس از اینكه این امید ثمربخش به نظر رسید، آنها به نحوی معاون رئیس جمهور و وزیر دفاع و نیز خود رئیس جمهور را متقاعد كردند كه در صورتی كه ارتش آمریكا كار ناتمام بوش پدر را به اتمام رساند، مردم عراق اشغالگران كشور خود را در آغوش خواهند فشرد.فوكویاما از جوش و خروشی كه در یك و نیم دهه گذشته به موجب صدور موفقیت آمیز دموكراسی بر پا شده با نفرت سخن می گوید. وی می نویسد: «نومحافظه كاران دائمی كه از جنگ حمایت می كردند، خارج از این بحث قرار دارند و شخصی نیاز است تا در مورد ابزارهای ملموس مورد نیاز جهت گسترش نهادهای دموكراتیك یا توسعه اقتصادی آمریكا بحث كند و آنها را بیابد.»
جاكوب ویزبرگ
ترجمه: چشم انداز ایران
منبع: Slate
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید