یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دختری مبارک


دختری مبارک
امروزه داشتن فرزند دختر و یا پسر برای بسیاری از مردم موضوعیت دارد و اشخاض برای میل و علاقه خود به هر‌یک از دو مورد، دلایلی هم ذکر می‌کنند. قرآن کریم، داستان زنی را ذکر می‌کند که باردار است و به‌آینده فرزند خود می‌اندیشد.
او هم مانند هر مادر دیگری به‌این فرزند علاقه‌مند است و دوست دارد آینده‌ای نیک برایش رقم بخورد، بلکه بهترین سرنوشت را داشته باشد. این زن صالحه ـ که حتّی نامش هم در قرآن نیامده است ـ چندان‌که در ذهن خود می‌کاود، کاری بهتر از خدمت در عبادتگاه برای فرزندش پیدا نمی‌کند. از این‌رو با خدا عهد می‌کند که این فرزند، به‌طور کامل و مطلق، در عبادتگاه (بیت‌المقدس) به عبادت و خدمت مشغول و مشمول رحمت و الطاف حق گردد. هرچند چنین چیزی برای وی آسان نیست، لکن عشق به خدا، حبّ و علاقه به فرزند را در‌برمی‌گیرد.
روزهای سخت بارداری با همه مشکلات سپری می‌شوند و نوبت مرحله طاقت‌فرسای زایمان فرا می‌رسد. زنان قابله و اطرافیان، پیرامون این زن که همسر عمران، یکی از محترمین بنی اسرائیل است، را فرا گرفته‌اند.
شیون کودک، فضا را می‌شکافد. همسر عمران، دختر به‌دنیا آورده است. مادر را این ادب هست که هیچ اعتراضی به تقدیر الهی، حتی در اعماق دل و خاطر، نداشته باشد، اما به‌خوبی می‌داند که در این قوم، رسم نیست که دختری به‌خدمت در بیت‌المقدست بپردازد و حتّی از مقام و شأنی اجتماعی برخوردار باشد. او با خدای خود زمزمه می‌کند که در سر، خیال آوردن پسری را می‌پرورانده که به‌آن‌کار بگمارد. با این‌حال، به‌عهد خود وفادار می‌ماند. او می‌خواسته غلامی را تقدیم بیت‌المقدس کند، دست تقدیر برای وی، کنیزی را رقم زده است. فرزند را مریم می‌نامد و از خدا می‌خواهد او و نسل او را از شیطان پناه دهد.
خدای متعال، خلوص و روشن‌بینی این زن صالح را می‌بیند و نذر و هدیه او را به‌صورتی نیکو می‌پذیرد و هم‌چون درختی قرار می‌دهد که: «کزو بار گیرند و بر بی‌شمار».
مادر، دختر خود را که هم‌اکنون سن‌و‌سالی پیدا کرده و می تواند به خدمت و عبادت در بیت المقدس بپردازد، برابر معبد می‌آورد. زکریا، شیخ‌الانبیای بنی‌اسرائیل و احبار یهود در آن‌جا هستند. با شنیدن سخن مادر مریم و نظر درسیمای معصوم این دخترک پاک، مایلند ثواب سرپرستی وی را از آن خود کنند. جدل بی‌حاصلی درمی‌گیرد و موافقت جز از طریق قرعه حاصل نمی‌گردد.
قرعه به‌نام زکریا، پیامبر بزرگ و شیخ‌بنی‌اسرائیل می‌افتد، او مریم را در بیت‌المقدس در اتاقی مسدود و به دور از دیگران قرار می‌دهد. احبار یهود و دیگران نمی‌توانند تصور کنند این دختر تنها، روزی به چه مقامی خواهد رسید. مریم اندیشه‌ای جز خدا در دل ندارد و سرپرستی او را هم خدا برعهده می‌گیرد. هرچند سرپرست او به‌ظاهر زکریاست.
مریم بر‌اثر عبادت خالصانه به مقامی می‌رسد که حتّی برای پیامبر بزرگ بنی‌اسرائیل شگفت‌آفرین است و او، هرگاه که وارد عبادتگاه مریم می‌شود، نمی‌تواند تعجب خود را از رزقی که درکنار وی است، پنهان کند، از وی می‌پرسید: «مریم! چگونه این را به‌دست آورده‌ای؟» پاسخ می‌شنود:‌«این از جانب خداست، خدا هرکه را بخواهد، بی‌حساب روزی دهد».۱
در این‌جا زکریا که پیری فتوت و دارای همسری نازا می‌باشد، متوجه نکته‌ای می‌شود. او که تاکنون از داشتن فرزند، محروم بوده، اندیشه کهولت خود و همسرش رابه‌کناری می‌نهد و از خدا می‌خواهد به وی ذرّیه‌ای پاک ببخشد. خداوند دعای وی را اجابت می کند و فرشتگان، زکریا را که رو‌به‌درگاه حقّ آورده و در محراب مشغول نماز است، ندا می‌دهند:‌«خداوند، تو را به‌یحیی بشارت می‌دهد که تصدیق کننده عیسی و انسانی بزرگوار، عفیف و پیامبری از صالحان است».۲
از برکت وجود مریم، زکریا صاحب فرزند می‌شود که اوصاف وی، خود حدیث دیگری را می‌طلبد و این فرزند هم می‌آید تا تصدیق‌کننده پسری باشد که مریم به‌دنیا خواهد آورد. فرزند مریم هم مبشّر آمدن پیامبری پس از خود خواهد بود که نامش «احمد» (صلّی‌اللّه علیه‌و‌آله) می‌باشد.
خداوند درباره هر دو فرزند، در سوره مریم فرموده است:‌«سلام وسلامت برآنان، هنگامی که زاده شدند، روزی که می‌میرند و روزی که مبعوث خواهند شد».۳
مقام این دختر تنها به‌جایی می‌رسد که هر‌چند پیامبر نیست، ولی فرشتگان با وی سخن می‌گویند و وی را خبر می‌دهند که خداوند، وی را برگیزیده و پاک وطاهر ساخته سات. همچنین امر خدا را به‌او ابلاغ می‌کنند که فرمان‌بر او باشد و با دیگر نمازگزاران، نماز بخواند. به‌این ترتیب، پیدایش رهبانیت را منع می‌کند. فرشتگان، مریم را که مردی به خود ندیده است، بشارت به او علم کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموخته شده است.
۱. آل عمران‌(۳)، آیه ۳۷.
۲. آل عمران‌(۳)، آیه ۳۹.
۳. مریم (۱۹)، مضمون در آیه ۱۵و ۳۳.
پدیدآورنده:ابوالفضل خوش منش،
منبع : بشارت


همچنین مشاهده کنید