شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


شاخص زنده بودن جامعه


شاخص زنده بودن جامعه
● پرسش:
در جامعه اسلامی ما معمولا كسانی هستند كه از طریق نشریات، روزنامه ها و یا تریبونهای خاص خود علیه اصول مسلم اسلام، ارزشهای نظام اسلامی و كارآمدی آن مطالبی را منتشر و جنگ روانی را تشدید می كنند. از طرفی مسئولان نظام هیچ اقدامی در جهت جلوگیری از فعالیتهای آنها انجام نمی دهند. سؤال اصلی این است كه آیا تلاشها و اقدامات عملی این طیف، برای نظام اسلامی خطرناك نیست و جلوگیری از آنها امروزه یك ضرورت به حساب نمی آید؟
▪ پاسخ:
در رابطه با این سؤال از زوایا و منظرهای مختلفی می توان به آن پاسخ داد و رویكردهای متفاوتی را ارائه نمود. اما نگرشی كه شهید والامقام مرتضی مطهری(ره) به این موضوع یعنی چگونگی برخورد با مخالفین فكری نظام اسلامی دارد شاید بتوان گفت بهترین الگو و گزینه تعاملی باشد كه به طور خلاصه دیدگاه آن استاد شهید را در اینجا مطرح می نماییم. ایشان در كتاب پیرامون جمهوری اسلامی از صفحه ۱۳۴ تا ۱۳۶ می فرماید: «من هرگز از پیدایش افراد شكاك در اجتماع كه علیه اسلام سخنرانی كنند و مقاله بنویسند، متأثر كه نمی شوم هیچ، از یك نظر خوشحال هم می شوم، چون می دانم پیدایش اینها سبب می شود كه چهره اسلام بیشتر نمایان شود. وجود افراد شكاك هنگامی مضراست كه حامیان دین، آن قدر مرده و بی روح باشند كه در مقام جواب برنیایند، یعنی عكس العمل نشان ندهند.
اما اگر همین مقدار حیات و زندگی در ملت اسلام وجود داشته باشد كه در مقابل ضربت دشمن، عكس العمل نشان بدهد، مطمئن باشید كه در نهایت امر به نفع اسلام است. همان طوری كه در طول سی، چهل سال اخیر، «كسروی» پیدا شد. علیه شیعه، بخصوص و احیاناً علیه اسلام چیزها نوشت، توده ایها آمدند و در مسایل مادیگری حرفها زدند و به اساس اسلام اعتراض كردند. افراد دیگری پیدا شدند كه به نام حمایت از ملیت ایرانی، علیه اسلام سخنانی گفتند. اینها بدون این كه خودشان بخواهند و قصد داشته باشند، به طور غیرمستقیم، آن قدر به اسلام خدمت كردند كه خدا می داند.
یعنی وقتی كسروی آن كتابها را نوشت، تازه دست علمای اسلام رفت روی كاغذ و مسائلی را كه در طول چند قرن در اثر این كه اعتراض، تشكیك و ایرادی نشده بود، پرده هایی از ابهام روی آنها را گرفته بود و كم كم خرافات و اوهامی هم درباره آنها پیدا شده بود، تشریح كردند. یك دین زنده، هرگز از این حرفها بیم ندارد، یك دین زنده آن وقت بیم دارد كه ملتش، آن قدر مرده باشند كه عكس العمل نشان ندهند.
اساساً دینی كه منطقش براساس فكر و عقل است، براساس حساب است، براساس فلسفه است و براساس یك فلسفه مصالح است. در این جهت نگرانی ندارد. روی همین حساب، از صدر اسلام تاكنون، آن آزادی تفكری كه اسلام به مسلمین و به ملل دیگر درباره اسلام داده هیچ ملت دیگری نداده است و این از افتخارات اسلام است.(۱)
۱- پیرامون انقلاب اسلامی، ص .۱۳۴
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید