شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به گذشته تا جشنواره بیست و ششم!


نگاهی به گذشته تا جشنواره بیست و ششم!
«گراكائر» در كتاب «نگره فیلم» می نویسد: «فیلم های سینمایی واقعیتی را ظاهر می كنند كه شمول آن از واقعیتی كه عملا تصویر می كنند بیشتر است» بنابراین هالیوود با تصویر واقعیت های رخ داده در جهان و داخل آمریكا، واقعیتی را مصادره و ارایه می دهد كه سیاستمداران آن كشور انتظار دارند، اگرچه شمول این واقعیت چندین برابر آنچه مخاطبان انبوه این فیلم ها می خواهند باشد. از همین روست كه سینمای آمریكا (هالیوود) پیش از هر حمله نظامی و اقدام به بمباران و لشكركشی فیزیكی، جهان را بمباران تصویری می كند. از همین روست كه آمریكا فقط بر سر معدود كشورهایی مانند ژاپن، ویتنام، صربستان و حالا عراق بمب ریخته و می ریزد، ولی جهان با بمباران تصویری آمریكا، فرهنگ و هویت لیبرال دموكراسی را هنوز باور دارد و آمریكا خاطرش جمع است كه با اطلاعاتی منبعث از آن بخشی از واقعیت موردنظرش، چنان بمب باران تصویری و رسانه ای شده كه عملیات نظامی اش در سایه قرار می گیرد!
از همین روست كه عالی ترین مقامات سازمان های مخفی- اطلاعاتی و پلیس آمریكا پیش و پس از هر حمله و یا اتفاقات عمدی و سازمان یافته مانند بمب گذاری در ساختمان اوكلاهماسیتی، انهدام برج های دوقلو در ۱۱ سپتامبر، حمله به افغانستان و عراق و اخیراً سازماندهی مبارزه با تروریسم!، اولین اقدامشان برپایی جلسات توجیهی و تلقینی با تهیه كنندگان و عوامل مؤثر هالیوود است. (به عنوان نمونه جلسه ژنرال كنت برگویست از پنتاگون با فیلمسازان را به یاد بیاورید). پرسش این است كه آیا هالیوود این همه را می توانست از طریق سینمایی فاقد تماشاگر انبوه و یا حتی كم تماشاگر در داخل و خارج به نتیجه دلخواهش برساند؟ قطعا پاسخ منفی است.
از همین روست كه سیستم امنیتی آمریكا به شدت نگران كاهش تماشاگران سینمایشان و یا افت تعداد مخاطبان مراسمی چون جشنواره اسكار در داخل و سطح جهان هستند. آنها با همه امكانات نظرسنجی و مشاوره با كارشناسان و روان شناسان و متخصصان امور تبلیغات و انواع ترفند ها مانند قرعه كشی و غیره مراقبت می كنند تا آمار تماشاگران مراسم اسكار و بالطبع سینمایشان روبه كاهش نگذارد. اگر برای كمپانی های مختلف این رویداد اهمیت اقتصادی دارد- كه در امریكا اقتصاد عین سیاست است- برای نگهبانان این نظام سركرده كاپیتالیسم جهانی، جنبه های سیاسی این قضایا از اهمیت دو چندان برخوردار است.
فقط امریكا و اسكار نیست، فرانسه و كن را مرور كنید تا دریابید كه برداشتی به مراتب بیش از سرمایه گذاری كرده در تداوم «كن» به نفع فرهنگ و سیاست های جهانی این كشور شده است. آنجایی كه نیاز بوده تا كن در نزدیكی سیاسی فرانسه و اروپا با امریكا وارد عمل شود یا برعكس اگر این كشور از جانب هجوم سینمای امریكا به اروپا احساس خطر كرده، این كن بوده كه با فراخوان، انتخاب هایش و موضع گیری هایش تاثیر لازم و جریان سازی كرده است.
«ونیز» و «برلن» و بقیه هم در همه سطوح جشنواره و رشته های مختلف انتخابی آنان، هیچ چیزی از فرهنگ و هویت و امنیت ملی آنان مهم تر نبوده است و نیست.
به عنوان مثال منشور و آیین نامه و سیاست گذارهای این جشنواره ها و خصوصاً كن مبنی بر این است كه میدان رقابتی برای تجارت و استعدادهای جدید سینمایی و آماتورها با رویكرد تمثیلی و نمادین باشد، اما وقتی ایجاب می كند كه مدافعان لیبرال دموكراسی اروپا در كنار فاشیستی ترین نظام، آن هم در دولت بازهای امریكا قرار بگیرند، دیگر كن همه اهداف برپایی اش را فراموش می كند و مانند دو دوره قبل جولانگاه سینمای مهاجم امریكا آنهم از نوع با پروداكشن بسیار و فیلمی كه با بیش از ۲۵۰ دوربین دیجیتالی تصویربرداری شده و یا جنگ ستارگان و ... می شود.
جشنواره های ما چه كردند و یا درست تر، ما با جشنواره هایمان و كلا سینمایمان چه كردیم؟ هزینه های صرف شده در این جشنواره ها با بازدهی و جریان سازی به نفع این مملكت را در ترازوی سنجش قرار دهید تا كفه سنگین معلوم شود.
جشنواره های ما و بالاخص جشنواره فجر در ادوار گذشته در خدمت كدام فرهنگ و اعتقاد و مبانی بوده است. جشنواره ای كه در ایام مبارك دهه فجر برگزار می شود و همه هزینه و امكانات مصروف آن از سوی دولت پرداخت می شود، به جای اینكه برآیند كلی آن در خدمت اهداف فرهنگ و اسلام و این نظام باشد، محلی برای قدرت نمایی و تحكیم روابط و مناسبات فردی و گروهی حزبی می شده و در دوره های مختلف با انتخاب ها و الگودهی هایش، تنها نكته ای كه مورد ملاحظه نبوده، این دیار و مردمش و دیانت اش بوده است.
آقایان فیلم هایی را در صدر نشاندند كه كمتر سنخیتی با اسلام و مسلمین داشت و فیلم هایی بود كه در لایه های آن از ظاهر و باطن با ساختار وام گیری از غریبه ها سعی می كرد تا دوران حاكمیت احزاب تك رو در اروپای شرقی كه فیلمسازان ناچاراً به تمثیل و نمادگرایی روی می آوردند، انطباق و در مدار تولید قرار دهند. آثاری كه روز به روز تماشاگر داخل را از سالن ها گریزان و در صورت نمایش در آنسوی مرزها چیزی جز بدنمایی چهره این مملكت نداشت.
این نوشته فرصت بحث و نقد گذشته را به صورت جزئی تر نمی دهد اما از منظر آسیب شناسی باید گفت كه خطرهای آسیب رساننده به این رویداد ارزشمند و مهم به شكلی نهادینه و تنیده در تار و پود آن كمین كرده كه می توان به برخی از آنها اشاره كرد كه در صورت توجه به آنها بی تردید، جشنواره جایگاه مؤثر خود را خواهد داشت:
- طرح و ایجاد تمهیداتی به منظور فاصله جشنواره از تحركات سیاسی و شبه سیاسی داخلی
واقعیت این است كه بسیاری از جریانات سیاسی دور مانده از پست های كلیدی دولتی و یا مخالف و دگراندیش، جشنواره ها را محل مناسبی برای یكه تازی می دانند كه حداقلش ایجاد مباحثی پیرامون جامعه و بزرگ نمایی ضعف های موجود است.
به عنوان مثال اكنون كه پس از سال ها جشنواره ای از هر نظر متفاوت برگزار می شود- نه ایده آل یا حتی مطلوب- كه به حضور پیش كسوتان التفات داشته، سینمای مستند را رونق بخشیده، موضوعات بسیار متنوعی در آن روایت می شود، فیلم ها در ژانرهای مختلفی تولید شده اند و از همه مهمتر رویكرد جشنواره به شناسایی سینمایی ملی است و خیلی تفاوت های دیگر، یك باره اهدای سیمرغ مردمی با مشكل روبرو می شود و خانه سینما پس از سال ها، از زیر بار این مهم شانه خالی می كند، البته خانه سینما اعلام كرد كه در این اتفاق انگیزه های سیاسی دخالتی نداشته است، ولی از خود اتفاق فی نفسه چنین برداشتی می شود.
- هیئت انتخاب و گروه های داوری، مهمترین و حساس ترین گلوگاه وجود یك جشنواره مؤثر و جریان ساز به نفع سیاست گذارهای برپایی جشنواره است
متأسفانه با همین اصل مهم در جشنواره بسیار دمدستی برخورد می شد. شاید زمان زیادی برای یافتن اعضای محترم صرف می شد ، اما ملاك های موردنظر آنان نه خواست و سیاست و برنامه به اعتبار محتوایی و تخصصی كاربود و نه رضای خدا، بلكه بیش و پیش از همه مصلحت ها در این قضیه دخالت می كرد. مصلحت هایی كه بازهم براساس ضرورت های سیاسی نظام و جامعه تعیین نمی شد، بلكه مهمترینش به ارتباط ها برمی گشت.
به یاد بیاورید انتخاب هایی كه در جشنواره های گذشته صورت گرفت كه چه سیمرغ هایی دست و دل بازانه به كسانی داده شد كه پس از سال ها مهاجرت با یك فیلم وارد گود شدند و این آیا جز دلسردكردن بسیاری از زحمت كشان جوان و میان سال سینمایمان است.
● مبارزه و برنامه ریزی برای حذف بده بستان ها در برپایی جشنواره
متأسفانه ازجمله بیماری هایی كه باعث ضعیف شدن یا انحراف هر رویداد فرهنگی می شود، برپایی آن از قبل از فراخوان تا مراسم اختتامیه براساس بده بستان است، وای كاش این بده بستان ها براساس میزان نزدیكی هر مورد با محتوا و موضوع جشنواره یا نظام بود كه بازهم اگر چنین بود، جای توجیه داشت بلكه برعكس همه حذف ها و جذب ها براساس این است كه طرف، قبل از این كجا به این یكی حال داده و یا احتمالاً بعداً ممكن است با رسیدن به جایی حال او را بگیرد.
نگاهی به لیست دست اندركاران جشنواره در دوره های پیشین و یا اعضای گروه های داوری، بهتر این بیماری را آشكار می كند. مثلا وجود مدیرانی كه قبلاً در رأس امور بوده اند، در هیئت های داوری و انتخاب جشنواره بعد از آن به چه منظوری است؟
● برنامه ریزی برای به كارگیری نیروهای جدید با انرژی، انگیزه مند و بدور از حاشیه
تا اینجای قضیه كه جشنواره فیلم فجر یك رویداد دولتی است و اصولا صحیح است كه مدیران در راس آن دولتی بوده و با حضور طولانی مدت فرصت برنامه ریزی و سیاست گذاری داشته باشند كاملا پذیرفتنی است، اما جشنواره فقط سه یا چهار نفر نیست، جشنواره ای مانند فجر در ساختار اداری و فكری خود نیاز به خون تازه و سالم دارد. جشنواره ای مانند كن، همانقدر كه بر ثبات مثلا مسئول دبیرخانه اش پافشاری دارد، اما بر تنوع حضور متخصصان و كارشناسان و داوران تأكید دارد، واقعاً چه ضرورتی دارد كه جشنواره ما در ادوار مختلف از آدم های فاقد موضع و تحلیل درست استفاده كند .
جشنواره بیست و پنجم پس از سال ها با یك تغییر زاویه قابل توجه در زمینه های اشاره شده فوق به مرحله برگزاری رسیده است، اگر تفاوت های فاحشی در زمینه آمار موجود در جشنواره به چشم می خورد، دلیلش تغییرات و تزریقاتی است كه در ساختار اداری و فكری جشنواره صورت گرفته كه خود همین تحول اثبات كننده این قضیه است كه ما می توانیم جشنواره ای متفاوت و بالطبع سینمایی متفاوت داشته باشیم. سینمایی كه با همراهی این ملت و جلوه فرهنگ و اعتقادات جاری بر این كشور، پشتیبانی شود.
جشنواره بیست و پنجم، مقدمه گام نهادن در راه تحقق سینمایی ایجابی است كه باید تحول قابل اعتنای متأثر از انتخاب های این جشنواره را در جشنواره بیست و ششم كه به مراتب قوی تر از امسال خواهد بود، مشاهده كنیم، چرا كه تازه انتخاب های این دوره الگوی تولیدات سال در پیش و جشنواره بعدی خواهد بود. مشروط بر اینكه برآیند آسیب شناسی جشنواره های گذشته ملاكی برای مدیریت جشنواره قرار گیرد كه مطمئناً چنین خواهد بود.
محمد تقی فهیم
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید