دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

عرفات از نگاه اعراب


تردیدی نیست كه عرفات با حفظ اصل «تشكیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس» یك رهبر پراگماتیس و عمل گرا به شمار می رفت كه بنابرملاحظات سیاسی ـ امنیتی ، دوستان و شركای سیاسی خود را تغییر می داد و دوستان و منتقدان وی نیز در پاره ای از موارد بنابر ملاحظات سیاسی و منافع ملی شان در مقاطعی به او نزدیك شدند یا از او فاصله گرفتند.
قاهره؛ تناوبی از دوستی و دشمنی
مصریان پیش از هردولت دیگری، دوستی و دشمنی با عرفات را تجربه كرده اند. بعد از كودتای ۱۹۵۲ ، عرفات روابط مناسبی با «جمال عبدالناصر» و ژنرال «نجیب» رهبران كودتا برقرار كرد و این ارتباط، تا هنگام مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ برقرار بود. روابط سادات جانشین ناصر با عرفات را باید به دو مقطع تاریخی تقسیم كرد. از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ كه سادات هنوز به اسرائیل نرفته بود و قرارداد كمپ دیوید را امضا نكرده بود، روابط عرفات و سادات بسیار دوستانه بودومصریان در جنگ ۱۹۷۳ نیز با اسرائیل جنگیده بودند. اما هنگامی كه سادات به تل آویو رفت ومناخیم بگین را در آغوش گرفت، روابط عرفات و اكثر اعراب با سادات به تیرگی گرایید. دوران سرد روابط عرفات و دولتمردان مصر حتی تا سالهای اول دوره حكومت مبارك ادامه یافت.بعدها كه مصر به دامن اعراب بازگشت، به تدریج روابط عرفات با سران مصر بهبود یافت، به گونه ای كه از سال ۱۹۹۳ به بعد، عرفات با حمایت «حسنی مبارك» در غزه مستقر شد و دیدارهای متعدد و منظمی بین عرفات و چهار مسؤول ارشد مصر برقرار گردید. این چهار مسؤول ، حسنی مبارك رئیس جمهور، « عمرو موسی» وزیر امور خارجه و دبیركل بعدی اتحادیه عرب، «اسامه الباز» مشاور سیاسی مبارك و سرلشگر «عمر سلیمان» رئیس سرویس های امنیتی مصر بود. علاوه بر اینها، باید از روابط نزدیك عرفات با «پطروس غالی » دبیركل مصری تبار سازمان ملل متحد در دهه ۹۰ و «عصمت عبدالمجید» دبیركل مصری اتحادیه عرب یاد كرد كه حلقه كاملی از روابط عرفات با مصریها را تشكیل می دادند. عرفات در آخرین ماههای عمر خود بیش از هر رهبر عرب دیگر به مبارك نزدیك بود. مبارك نیز كه خود را به حفظ جان عرفات متعهد می دید، به كرات نسبت به تهدید جان عرفات به اسرائیل هشدار می داد. مصر درماههای اخیر تلاش كرد بین عرفات و گروههای فلسطینی طرفدار مبارزه مسلحانه، نوعی توافق مشترك برای اداره نوار غزه پس از عقب نشینی ارتش اسرائیل از این منطقه بوجود آورد. محور این تلاش ها، عمر سلیمان رئیس سرویس های اطلاعاتی و امنیتی مصر بود.
سوریه، هم دوست و هم منتقد
سوریها از اولین رژیمهای حامی عرفات بودند و در جریان نبردهای فلسطینیان و ارتش اردن در سال ۱۹۷۰ ، جانب فلسطینیان را گرفتند. اما بعدها كه عرفات به انتقاد از حضور نظامی سوریه در لبنان پرداخت، روابط وی با حافظ اسد تیره شد.بعدها این روابط اندكی بهبود یافت، اما پس از مدتی تیره شد تا آنجا كه عرفات در ژوئن سال ۱۹۸۳ از خاك سوریه اخراج شد. از آن زمان تا سال ۱۹۹۳ كه عرفات توافقنامه اسلو را امضا كرد، سوریها به انتقاد محدود از عرفات ادامه دادند، اما پس از توافقنامه اسلو ، دامنه انتقاد از وی راعلنی و گروههای فلسطینی مخالف وی را در دمشق فعال كردند و در نتیجه، دمشق به مركز گروههای فلسطینی مخالف عرفات تبدیل شد. با این وجود، بعدها، سوریه ضمن انتقاد از عرفات، تلاش كرد تا نوعی همكاری تاكتیكی را با وی شروع كند. با این حال سوریه راهبردهای عرفات در مقابل اسرائیل و آمریكا را قبول نداشت.
ریاض، حامی محتاط
آل سعود مسیر محتاطانه ومتعادلی را در روابط با عرفات حفظ كرده است . سعودی ها هرگز در جنگ های اعراب و اسرائیل شركت مستقیم نداشتند و دوستی آنها با فلسطینی ها و از جمله عرفات از یك خط مشی محتاطانه پیروی كرده است. آل سعود برخلاف سوریه، مصر و اردن، از فتح و ساف حمایت نظامی نكرد، اما همانند قاهره، امان و دمشق ، برخوردهای تند با آنان نیز نداشته است. سعودیها، سیاست فلسطینی خود را براساس یك اصل تنظیم كرده اند كه هنوز نیز به آن وفادارند و آن «ضرورت تشكیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس است».در دوران زمامداری ملك «فیصل» در حمایت از «مسجد الاقصی» مبتكر تشكیل سازمان كنفرانس اسلامی شدند، اما این به معنای حمایت صریح از مبارزات مسلحانه عرفات نبود، كما اینكه در آن دوران عرفات، فتح، لیبی ، سوریه ، یمن شمالی و عراق نماد جناح مترقی وتندرو جهان عرب تلقی می شدند و عربستان، نماد محافظه كاری به شمار می رفت. در دوران ملك فهد، روابط عرفات و آل سعود مستحكم تر شد، اما حمایت عرفات از حمله صدام به كویت، سعودی ها را از عرفات به شدت خشمگین كرد، به گونه ای كه سالها طول كشید تا دربار سعودی بار دیگر پذیرای عرفات شود. ریاض طی سالهای اخیر در هماهنگی با مصر ترجیح داد از تشكیلات خودگردان به ریاست عرفات حمایت كند، اما حمایت های محصولی و غیردولتی از حماس نیز همچنان ادامه دارد.
كویت؛ بهترین حامی و سرسخت ترین منتقد
عرفات همراه با بسیاری از رهبران ارشد فلسطینی سالهای جوانی، خود را به عنوان نیروی كار متخصص در كویت طی كرده اند وكویت همواره مركزی امن برای جمعیت متخصص و كارشناسان و تجار فلسطینی بود. این نگرش مثبت تا سال ۱۹۹۰ ادامه یافت ولی در این سال به یك دشمنی ویژه بین آل صباح و عرفات تبدیل شد. آل صباح هرگز حمایت عرفات از حمله صدام به كویت را نبخشیدند و با وجود آنكه بعد از جنگ نفت، میانجی گری های بسیار به عمل آمد تا عرفات و آل صباح را آشتی دهند، ولی آل صباح هرگز به طور اساسی به این تلاش روی خوش نشان نداد و حتی كینه آل صباح ازعرفات دامنگیر فلسطینی های مقیم كویت نیز شد و در دوران پس از جنگ نفت، محدودیت های متعددی علیه آنها اعمال شد.
اردن، خانه دوم فلسطینی ها
اردن را می توان خانه دوم فلسطینی ها نام نهاد، چون هم از باقی مانده اراضی فلسطینی در شرق رود اردن تشكیل شد و هم بخش عمده ای از اتباع این كشور را فلسطینی تبارها تشكیل می دهند. اردن نخستین محل سكونت و استقرار چریك های فلسطینی بود و تأسیس فتح و ساف نیز با استفاده از اراضی اردن ممكن شد. اردنی ها در جنگهای اولیه اعراب ـ اسرائیل حضور مؤثری داشتند اما پس از شكست ،۱۹۶۷ دولت اردن به تدریج به حضور پررنگ فلسطینی ها دركشور مشكوك شد و حمل سلاح از سوی آنان را بهانه قرارداد كه این چالش به تیرگی روابط عرفات و ملك حسین و كشتار فلسطینی ها در سپتامبر سیاه ۱۹۷۰ منجر شد. فلسطینی ها نیز به تلافی، «وصفی التل» نخست وزیر اردن را ترور كردند. رابطه عرفات و ملك حسین تا سالها تیره بود، ولی بعدها با میانجیگری سایر سران عرب بهبود یافت. در سال ،۱۹۹۳ ملك حسین از مذاكرات پنهان اسلو برآشفت و عرفات را مورد انتقاد قرارداد. در همین دوران، طرح كنفدراسیون فلسطینی ـ اردن از سوی عرفات مطرح شد كه اردنی ها آن را نپذیرفتند، چون مطمئن بودند كه در ساختار جدید غلبه با فلسطینی ها خواهد بود و نه خاندان هاشمی. اردنی ها چندی بعد، ترجیح دادند از ادعاهای خود بر اراضی كرانه باختری چشم بپوشند تا امكان تشكیل دولت تحت رهبری عرفات در این مناطق میسر شود. روابط ملك حسین و عرفات پس از امضای قرارداد وادی عربه بین اردن و اسرائیل بهبود یافت و این روابط تا هنگام مرگ ملك حسین ادامه یافت. در دوران حكومت ملك عبدالله جوان نیز اردن تلاش كرده است همانند مصر، خود را به سرنوشت عرفات حساس نشان دهد و از مدافعان سیاسی عرفات قلمداد شود، اگرچه تمامی ابعاد سیاست عرفات را مورد تأیید قرار نمی داده است. اردنی ها مایل هستند به جای عرفات، رهبری چون ابومازن یا قریع قرار بگیرد كه مذاكرات طرفین به سرانجام برسد و زمینه برای فعالیتهای اقتصادی مشترك در منطقه فراهم شود.
صدام ـ عرفات؛ دوستان سنتی
صدام و رژیم بعث به طور سنتی از دوستان عرفات به شمار می رفتند. بعثی های عراق در دوران تندروی و رادیكالیسم دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی، همراه با عرفات علیه رژیم های محافظه كار عرب، موضع مشترك اتخاذ می كردند. حتی عراق برخی واحدهای خود را ـ اگرچه كوچك ـ به جنگهای اعراب و اسرائیل اعزام كرد و بخش قابل ملاحظه ای از فلسطینی ها ساكن عراق بودند و بعدها كه چریك های فلسطینی در سال ۱۹۸۲ از بیروت اخراج شدند، عراق بخشهایی از آنان را پذیرفت. اوج دوستی صدام و عرفات، حمایت رئیس ساف از حمله صدا به كویت بود. البته باید گفت كه صدام نیز در جریان جنگ نفت با هدف قراردادن اسرائیل از طریق موشك، محبوبیت فوق العاده ای نزد فلسطینیان به دست آورد. عرفات بعد از جنگ نفت مجبور شد تحت فشار سایر رهبران عرب، روابط خود را با صدام محدود كند، اما روابط دوستانه آنها با پایان حیات رژیم صدام ادامه یافت و عرفات از مخالفان حمله آمریكا به عراق بود. دولت كنونی، علی رغم حمایت از حقوق مردم فلسطین برای تشكیل دولت مستقل فلسطینی، به روابط ویژه دوران صدام با عرفات پایان داده است و ترجیح می دهد كه خارج از نگاه آمریكا به عرفات، با وی ارتباط برقرار نكند.
لبنان، كشور چند موضع
لبنان را نمی توان دارای موضع واحدی نسبت به عرفات تلقی كرد. از روزی كه فلسطینی ها، اردن را در سال ۱۹۷۰ ترك كردند و راهی لبنان شدند، برخی از گروههای لبنانی از آنان استقبال و برخی دیگر، از آنان به عنوان یك مزاحم و رقیب یاد كردند. عرفات در دوران حضور خود در لبنان كه تا سپتامبر ۱۹۸۲ به طول انجامید، مجبور شد به ائتلاف های متعددی مبادرت ورزد و در مقطعی، با فالانژهای مسیحی حزب كتائب وارد جنگ شود، در مقطعی با نیروهای سوری به رویارویی برخیزد و در مواردی با نیروهای لبنانی. درواقع، آنچه كه برخی لبنانی ها را آزار می دهد، قدرت مانور عرفات و یارانش در محیط داخلی لبنان بود، یعنی همان سوء ظنی كه ملك حسین به فلسطینی ها داشت. پس از خروج از لبنان، نفوذ عرفات در لبنان اگرچه كاهش اما ادامه یافت و او از طریق نمایندگان خود نظیر «منیر مقدح» و عناصر فعال در اردوگاههای «برج البراجنه» و سایر اردوگاههای «صور» و «صیدا» در صحنه سیاسی لبنان ایفای نقش می نمود. اگرچه بعدها با ظهور حزب الله حضور جناح عرفات در لبنان كم رنگ شد و حزب الله به عنوان منتقد روند مذاكرات عرفات به موضعگیری علیه وی پرداخت. بعدها، نوعی آتش بس سیاسی عرفی بین عرفات و حزب الله به وجود آمد و طرفین علیرغم اختلافات راهبردی در مورد نحوه مبارزه با اسرائیل، از موضعگیری علیه یكدیگر خوددداری كردند. در سطح دولت لبنان نیز دوران ریاست جمهوری امیل لحود، لبنانی ها تلاش كردند تا موضع خود در قبال عرفات را در چارچوب دیدگاههای سوریه هماهنگ كنند، یعنی نوعی انتقاد غیرعلنی، ضمن حمایت عمومی از عرفات و سایر فلسطینی ها در برابر فشارهای اسرائیل.
منبع : انجمن درمانگران ایران