یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

درد زایمان خاورمیانه جدید


درد زایمان خاورمیانه جدید
●اجزای جنگ اسرائیل در لبنان
جنگ اسرائیل در لبنان آشكارا سه جزء متمایز دارد: جنبه نظامی، عملیات روانی برای جلب افكار عمومی پروپاگاندا و پوشش دیپلماتیك. اكنون به نظر می رسد كه آمریكا در هر سه این جنبه ها وارد شده است. این برای ناظران بین المللی آشكار است كه دولت «بوش» فعالانه از اسرائیل حمایت می كند و آن را به انواع تسلیحات، سوخت و حمایت دیپلماتیك مجهز می كند. اجازه بدهید كه مختصرا این سه بعد را دقیق تر بررسی كنیم.
در بعد نظامی، اسرائیل مشغول بمباران زیر ساخت ها و نواحی مسكونی در جنوب لبنان و جنوب بیروت پایتخت است. سیل انبوهی از مردم در حال فرار از تبعات خونین این جنگ هستند و این در شرایطی است كه شبكه راه های مواصلاتی قبلا بمباران و تخریب شده اند. پدیده ای به نام آوارگی جمعیت در حال اتفاق افتادن است. حمله ددمنشانه اسرائیل علیه همه مردم لبنان بوده است. چند روز پیش تر، روزنامه «الشرق الاوسط» گزارش داد كه ۱۰۰ بمب آمریكایی مخصوص تخریب پناهگاه های زیرزمینی از طریق پایگاه نظامی «الدید» آمریكا در قطر به اسرائیل حمل خواهند شد. گزارش های خبری نشان می دهند كه اسرائیلی ها كانال های باز ارتباطی با قطری ها داشته اند. در سال ۲۰۰۲ نماینده اعزامی اسرائیل به قطر «یاكوو هاداث» بود كه هم اكنون سفیر این رژیم در اردن است.
به علاوه، وزیر امور خارجه بریتانیا «ماگارت بكت» از این كه دو هواپیمای نظامی A۳۱۰ كه حامل بمب های ویژه تخریب پناهگاه های زیرزمینی و سایر مهمات نظامی به مقصد اسرائیل بوده اند در فرودگاه پرستویك در اسكاتلند به زمین نشسته اند به دولت «بوش» اعتراض كرد. «بكت» گفت كه كاربرد اینچنینی از فرودگاه توسط هواپیماهای نظامی حامل مهمات بدون اطلاع قبلی به انگلستان ناقض رویه های پیشین بوده است.
در بعد دیپلماتیك، زمانی كه جامعه بین المللی یكصدا خواستار برقراری یك آتش بس فوری بود، دولت «بوش» مانع از به ثمر نشستن هر ابتكاری در این زمینه شد و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را برای آتش بس وتو كرد. با این قبیل اقدامات دولت «بوش» در حال خرید زمان است تا ماشین جنگی پیشرفته اسرائیل بتواند به حملات خود برای تخریب لبنان ادامه دهد. در اصل، دولت آمریكا مشغول فراهم كردن پوشش دیپلماتیك لازم برای حملات سهمگینانه اسرائیلی ها است.
در كنفرانس های خبری اش، «بوش» از اقداماتی می گوید كه لبنان و حزب الله باید انجام دهند و حتی شرایطی را برای تسلیم حزب الله فهرست می كند، تو گویی این جنگ از آن خود او است. درست در لحظه ای كه بمباران قانا و كشتار زنان و كودكان غیرنظامی در جنوب لبنان اتفاق افتاد، تصویر «رایس» در CNN در حالی به نمایش درآمد كه او با نیش باز و در حالی كه سرش را به نشانه تائید تكان می داد قویا دست «اولمرت» نخست وزیر اسرائیل را می فشرد و ژست او بیش از هر چیز به تبریك گفتن به یك دوست می مانست. «فواد سنیوره» نخست وزیر لبنان دقیقا به این نكته اشاره می كند، آنجا كه می گوید: «آیا جان انسان ها در خاورمیانه با جان انسان ها در سایر كشورها ارزشی همسان دارد این غیر انسانی و تباه كننده است كه اتباع غیر نظامی را به این امید واهی كه آنها به نوعی حزب الله و حماس را به خاطر تحریك دشمن به ارائه پاسخ ویران كننده مقصر خواهند شناخت بمباران كنیم.» نتیجه حملات ددمنشانه اخیر، بالعكس، اعلام حمایت گسترده اعراب و جهانیان از این گروه های مبارز و افزایش انزجار عموم از اسرائیل و آمریكا بوده است.
●قطع امید از یك متحد قدیمی
به لحاظ تاریخی، فرانسه از دو بعد سیاسی و فرهنگی به لبنان متصل بوده است. تقریبا دو سال پیش بود كه فرانسوی ها در جریان تصویب قطعنامه ۱۵۵۹ سازمان ملل متحد كه هدفی به جز تضعیف سوریه و حزب الله نداشت با آمریكایی ها همصدا شدند. در متن آن قطعنامه تلاش شده بود تا نوعی حاكمیت كه اصطلاحا می توان به آن حاكمیت از نوع «حریری» نخست وزیر فقید اطلاق كرد در لبنان برقرار شود. نتیجه، افزایش نفوذ آمریكا در لبنان و تضعیف موضع فرانسه بود. كار به جایی رسید كه فرانسوی ها در جریان مناقشه اخیر نتوانستند كمك و حمایتی از دوستان لبنانی خود داشته باشند. دیپلماسی فرانسه در مقطع كنونی حتی از مانور دادن در شورای امنیت سازمان ملل برای تدارك یك آتش بس فوری و ایجاد مانع در برابر تداوم خونریزی در لبنان عاجز نشان داده است. «فواد سنیوره» گفته است: «ما مذاكره نخواهیم كرد تا زمانی كه اسرائیلی ها به ریختن خون افراد بی گناه پایان دهند». نخست وزیر لبنان افزوده است: «اگر یك آتش بس وجود داشت ما لااقل جان افراد بی گناه را نجات می دادیم. این یك جنایت هولناك است كه در لبنان اتفاق می افتد. این یك جنایت علیه بشریت و یك عمل تروریستی است.
«بوش» و «رایس» عزم خود را جزم كرده اند كه لبنان و خاورمیانه را تغییر دهند و آنها را تحت سلطه خویش درآورند. اما به نظر نمی رسد كه اسرائیل قادر به تحصیل موفقیت های نظامی لازم در میدان جنگ برای پشتیبانی كردن از طرح بوش رایس در سطوح سیاسی و دیپلماتیك باشد. اسرائیل در هر دو جبهه دارد قافیه را می بازد.
●پروپاگاندا به عنوان یك سلاح
روابط عمومی و حجم گسترده تبلیغات كه از آن تحت عنوان پروپاگاندا نام برده می شود یك جزء مهم هر جنگ است، به ویژه زمانی كه سطح ویرانی در دو طرف جنگ متناسب نیست و یك طرف از تلفات بیشتر غیرنظامیان رنج می برد. در مواجهه با چنین مسئله ای فقط یك پروپاگاندا می تواند احساسات ناظران را تخدیر و ترحم اخلاقی آنها را نسبت به طرف مقابل تضییع كند و در نتیجه سكانس عملیات نظامی را منطقی جلوه دهد. هدف اصلی پروپاگاندای جنگی اسرائیل از ابتدا بر این اصل استوار بوده است كه حماس و حزب الله را به عنوان «تروریست» معرفی كند. تداوم این جنگ به معنی تلاش برای ایجاد اختلال در روند توسعه سیاسی در لبنان و تكاپو برای انكار هویت واقعی حزب الله به عنوان یك جنبش مقاومت است. پروپاگاندای جنگی اسرائیل تقلا می كند كه حزب الله را به شكل یك دیو در اذهان عمومی جا بیندازد و این تشكیلات را یك سازمان وارداتی معرفی كند كه از بیرون به مردم لبنان تحمیل شده است. هدف این تبلیغات گسترده، تغییر و تنزل دادن كاراكتر حزب الله و حماس تا حد یك بت افسانه بوده است، ضمن اینكه دائما از طریق رسانه ها تلاش می شود تا خاصه حزب الله در نگاه جهانیان به عنوان یك هویت «تروریستی» مطرح شود و این تلقی غلط به شكل یك «حقیقت» در اذهان عموم جا بیفتد.
با این حال، بسیاری از شخصیت های آكادمیك و خبرگان فن از طریق سخنرانی یا چاپ مقاله مخالفت صریح خویش را با این جنگ تبلیغاتی گسترده اعلام كرده اند. آنها در بیانات خویش به اثبات این امر پرداخته اند كه حزب الله جزیی از جامعه لبنان و نماینده قابل اعتماد جامعه شیعیان است و نمی توان آن را با بمباران تاسیسات یا تسخیر نقاط استراتژیك از بین برد. پروفسور «برنارد هیكل» از دانشگاه نیویورك گفته كه یك نفر از هر دو نفر شیعه در لبنان با حزب الله است و شیعه بزرگترین نماد جمعیتی در لبنان است. او افزوده است كه «شما نمی توانید یك جنبش مردمی را با بمباران هوایی شكست دهید. بمباران نمی تواند تركیب جمعیتی لبنان را تغییر دهد.» حزب الله جزء و تكه ای از جامعه لبنان است و به عنوان اصلی ترین نماد مقاومت كه ۱۸ سال با اشغالگری اسرائیلی ها جنگید، این جنبش در قامت یك جزء انكارناپذیر تاریخ معاصر لبنان ظهور كرده است.
«برایان بكر» روزنامه نگار بریتانیایی نیز اخیرا گفته است: «هر دو طرف ارتش دارند، هر دو طرف سلاح دارند. اما اطلاق واژه تروریسم به این منظور است كه یك طرف را دیو جلوه دهند و همه جنایات اسرائیل را علیه مردم فلسطین و لبنان توجیه كنند.» وی در ادامه افزوده است كه «هر وقت یك عرب در موضع دفاع از خود به طرف مقابل تیر شلیك می كند، غالب رسانه ها او را «تروریست» می نامند. اما اسرائیلی ها آزادند كه هر جنایتی را مرتكب شوند.»●توهم باطل
به نظر می رسد كه مقامات آمریكایی و اسرائیلی درباره پویایی جامعه لبنان گرفتار توهم شده اند. یكی از این توهمات این است كه حزب الله را می توان از ریشه بركند و نابود كرد. پروفسور «جرجس» كارشناس امور خاورمیانه همین چند روز پیش به CNN گفت كه «حزب الله یك دندان پوسیده و فاسد نیست كه شما بتوانید آن را بكنید و بیرون بیندازید. حزب الله مردم است، حزب الله یك جنبش اجتماعی است. آنها در جامعه لبنان پایگاه محكم سیاسی و اجتماعی دارند.» جنبش هایی از قبیل حزب الله و حماس قادرند خدماتی را به مردم شان ارائه دهند و البته در برابر آنها پاسخگو هستند. این مسئولیت پذیری، جنبه عملگرایانه این جنبش ها است و منبع حیات و استحكام آنها نیز به شمار می رود.
به دلیل پشتوانه مردمی شان، جنبش هایی همچون حماس و حزب الله را به لحاظ استراتژیكی نمی توان از ریشه بركند. حزب الله بیشتر لبنان است. اگرچه حزب الله یك سازمان شیعی است، اما توده های عرب عمدتا به این جنبش به عنوان «تنها نیروی جنگجوی آماده برای ضربه زدن به نظامیان اسرائیلی» احترام فراوانی قائل اند. مسیحیان مارونی به رهبری «میشل عون» یك اتحاد تاكتیكی با حزب الله برقرار كرده اند. از ابتدای حملات اسرائیل، «عون» یكی از سر سخت ترین مدافعان كلامی حزب الله بوده است. «حسن نصرالله» بر ماهیت شیعی گروه تحت فرمان خویش تاكید نمی كند، بلكه دائما از حق لبنانی ها برای دفاع از خود سخن می گوید. در زمینه نظامی، حزب الله بسیار مراقب است كه از قوانین و هنجارهای بین المللی تخطی نكند. حزب الله حتی یك اتحاد موثر با حماس و یك تشكیلات سنی وابسته به اخوان المسلمین تشكیل داده است. شیخ «یوسف قرطاوی» چندی پیش طی مصاحبه ای با روزنامه مصری الوفد بر همه مسلمانان واجب دانست كه از حزب الله حمایت كنند و خاطرنشان ساخت كه شیعه جزیی از امت اسلامی است كه سنی ها در بسیاری از اصول با آن موافقت دارند و در برخی موارد خاص كه اصطلاحا فروع هستند با آن اختلاف دارند.
●شكست یك افسانه قدیمی
در منطقه، ارتش اسرائیل از یك قدرت «موهوم و افسانه ای» برخوردار است اما مقاومت موثر حزب الله توانسته است این «افسانه» را بشكند. حكومت های عرب طرفدار غرب در منطقه كه بسیاری از آنها فاسد و ناكارآمد هستند نمی خواهند شاهد باشند كه یك جنبش اجتماعی پر شور در صفحه شطرنج سیاسی منطقه ظاهر شده است. اما هرچه هست، تخریب زیر ساخت های لبنان به طرز باور ناپذیری تصویر آمریكا و اسرائیل را در جهان عرب مخدوش كرده است. در حقیقت نفرت عمومی از ایالات متحده در برخی از كشورهای عرب متحد آمریكا از قبیل مصر و اردن به این انجامید كه رهبران آن كشورها به اطلاع «كاندولیزا رایس» برسانند كه استقبال گرمی از او در این كشورها نخواهد شد و به همین دلیل نیز بود كه اجلاس سران برای بررسی آخرین تحولات مربوط به لبنان در رم برگزار شد.
مهم است خاطرنشان كنیم كه طبق گزارش های منتشره در چند خبرگزاری و روزنامه مهم شامل آسوشیتدپرس AP، خبرگزاری فرانسه AFP، خبرگزاری بحرین، آسیا تایمز و هندوستان تایمز دستگیری دو سرباز اسرائیلی كه بهانه تجاوز نظامی سنگین اخیر به لبنان قرار گرفت در دهكده «ایتا الشعب» در داخل قلمرو سرزمینی لبنان اتفاق افتاد و نه در طرف اسرائیلی مرز. با این حال نسخه رسمی منتشره توسط ستاد مسئول سازمان ملل، این دستگیری ها را در امتداد مرز در داخل اسرائیل اعلام كرده است. بدیهی است كه اعضای ستاد مذكور وقت كافی را برای كنترل كردن و مطمئن شدن از چگونگی وقوع این رویداد در اختیار نداشته اند، زیرا تجاوز نظامی اسرائیل در همان روز آغاز شد.
در هر حال آشكار است كه مردم لبنان به توانایی حزب الله برای دفاع از خود بیشتر باور دارند تا توانایی ارتش لبنان. بد نیست به خاطر بیاوریم كه اسرائیل طی ۲۵ سال گذشته حدود ۱۸ هزار نفر را در لبنان به خاك و خون كشیده است بدون احتساب آنهایی كه طی این یك ماه كشته شدند. پس تهدید اسرائیل برای غیرنظامیان لبنانی قطعا جدی است. نباید فراموش كرد كه حكومت اسرائیل پس از دستگیری دو سرباز خود توسط حزب الله حتی لحظه ای را به دیپلماسی، مذاكره یا حتی عكس العمل آرام به وضعیت جدید اختصاص نداد. ارتش اسرائیل بلافاصله یك تهاجم نظامی گسترده را آغاز كرد تا همه لبنان را مجازات كند. «عباس الزین» استاد مهندسی عمران و محیط زیست در استرالیا با درج مقاله ای در نیویورك تایمز خاطرنشان كرد كه «این حكومت اسرائیل بود و نه حزب الله و نه دولت یا مردم لبنان، كه ترجیح داد این جنگ را در چنین مقیاس گسترده ای آغاز كند.»
●سخن از یك فرصت تاریخی
حزب الله حملات موشكی خود را به شمال اسرائیل فقط زمانی آغاز كرد كه اسرائیل حملات نظامی گسترده خود را در ۱۳ جولای به سراسر قلمرو لبنان آغاز كرده بود. البته سابقه تنش های مرزی بین دو طرف به سال ۲۰۰۰ برمی گردد. در آن زمان، اسرائیل به رهبری «ایهود باراك» جنوب لبنان را ترك كرد، اما عمدا از تحویل مزارع شبعا خودداری كرد. از آن به بعد، درگیری در مرز همواره در سطح نسبتا كنترل شده ای وجود داشته است، اما اسرائیلی ها این بار آشكارا رفتار دیگری را پیش گرفتند و عملا بر دامنه جنگ افزودند و آن را به یك مناقشه تمام عیار بین المللی تبدیل كردند. سرعت تحولات در این مرتبه به انضمام برخی اسناد موجود نشان می دهند كه اسرائیل از مدت ها قبل برای چنین تجاوز گسترده ای علیه لبنان نقشه می كشیده است. در واقع از همان آغاز، اسرائیل و آمریكا هماهنگی كاملی را از خود به نمایش گذاشته اند. برخی مقامات بلندپایه اسرائیلی نیز رسما بر این نكته صحه گذاشته اند كه عملا فرصت بی نظیری برای اسرائیل به دست آمده است تا جنبش مقاومت را در لبنان نابود یا لااقل تضعیف كنند. طبیعی است كه آمریكا هم برای دستیابی به منویات خود در رابطه با طرح خاورمیانه بزرگ از تداوم این بحران استقبال می كند. نباید از یاد ببریم كه «بوش» فقط دو سال دیگر وقت دارد تا طرح خاورمیانه جدید خود را به پیش براند و برای تحقق آن لازم می داند كه همه بذرهای مقاومت را نابود یا لااقل تضعیف كند. برای آمریكایی ها چیزی كه بیش از همه اهمیت دارد پیشبرد طرح «خاورمیانه جدید» است و لاغیر.
در مقابل حزب الله طی سالیان اخیر همواره بر نقش خود به عنوان یك نیروی پاسدار مرزهای لبنان تاكید كرده است، نقشی كه ارتش لبنان از برعهده گرفتن آن عاجز بوده است. از سوی دیگر، بیشتر دیپلمات ها با توجه به سوابق تاریخی باور نمی كنند كه اسرائیل این حملات را با هدف دفاع از خود و آزاد كردن سربازان اسیر شده اش انجام داده باشد.
●نتیجه عكس تلاش های اسرائیل
در هر حال روز به روز بر محبوبیت حزب الله نزد توده های جهان عرب افزوده می شود، ضمن اینكه موضع دولت لبنان هم نسبت به روزهای آغازین جنگ به حزب الله گرایش بیشتری پیدا كرده است. فاجعه قانا هم در این بین بر حقانیت جنبش مقاومت صحه گذاشته و آن را به یك اصل پذیرفته شده در برابر تجاوزگری های اسرائیل تبدیل كرده است.
واقعیت جنگ تا حالا این بوده است كه دهكده های جنوبی لبنان و همچنین حومه جنوبی بیروت تماما تخریب شده اند. جاده ها، بنادر، پل ها و سایر تاسیسات زیربنایی لبنان توسط اسرائیل هدف قرار گرفته و ویران شده اند. سازمان ملل نسبت به احتمال وقوع یك فاجعه انسانی در منطقه هشدار داده است. مجامع بین المللی یكی پس از دیگری اقدامات تجاوزكارانه اسرائیل و بمباران و كشتار غیرنظامیان را محكوم می كنند. اما نتایج نظر سنجی ها در داخل لبنان همچنان از وجود حمایت گسترده ملی در سطح همه گروه ها از حزب الله حكایت می كنند. همان طور كه بسیاری از نویسندگان و روزنامه نگاران سرشناس عرب طی روزهای اخیر نوشته اند افكار عمومی جهان عرب بیش از هر زمان دیگری به نفع جنبش مقاومت موضع گرفته است. دوقلوهای اصلی مقاومت هم كه حزب الله و حماس هستند با تلاش خود عملا اسباب سردرگمی بانیان طرح «خاورمیانه جدید» را فراهم ساخته و همه توان خویش را برای تاسیس یك خاورمیانه جدیدتر به كار بسته اند.
فرید مرجایی
ترجمه: علی عبدالمحمدی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید