سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

وکیل مدافع حقوق بشر


وکیل مدافع حقوق بشر
در تنها سه روز مانده به رقابت حساس چهار نوامبر در حالی‌که امیدهای جمهوریخواهان برای به هزیمت کشاندن کاندیدای ۴۷ ساله دموکرات‌ها به دلایلی چون؛ بحران مالی آمریکا، کاهش محبوبیت بوش، تبلیغات و ستاد فعال بسیار منسجم اوباما رو به زوال می‌رود و در حالی‌که همگان انتظار دارند چهل و چهارمین رئیس‌جمهور ایالات متحده یک سیه‌چرده لیبرال باشد بد نیست به زندگی نه‌چندان پر فراز و نشیب باراک حسین اوباما نگاهی افکنده و از دل آرا، تجربیات و سخنان او خطی را که در حوزه سیاست خارجی به‌ویژه در منطقه بحرانی خاورمیانه و به‌ویژه در مورد ایران پی خواهد گرفت دنبال کنیم.
● عصر الکل و کوکائین
باراک اوباما معروف به باراک حسین اوباما در چهار آگوست ۱۹۶۱ از پدری کنیایی و مادری آمریکایی در هانولولوی هاوایی به دنیا آمد. وقتی اوباما دو سال داشت مادر و پدر او از هم جدا شدند، پدرش رهسپار کنیا شد و قبل از مرگش در اثر یک سانحه رانندگی تنها یکبار دیگر فرزندش که این روزها محبوب‌ترین سیاستمدار جهان است را دید.
مادر اوباما سپس با یک مرد اندونزیایی ازدواج کرد و این هر سه در سال ۱۹۶۷ رهسپار جاکارتا پایتخت اندونزی شدند و باراک تا ۱۰ سالگی در آنجا زندگی کرد. باراک سپس مجددا به هاوایی بازگشت و در کنار پدربزرگ و مادربزرگش دوران تحصیل در دبیرستان را گذراند. طی این سال‌ها اوبامای نوجوان به الکل، ماری‌جوانا و کوکائین روی آورد. خود این دوران را در یکی از نشست‌های انتخاباتی چند ماه گذشته بزرگ‌ترین دوران شکست اخلاقی‌اش نامیده است.
باراک اوباما پس از دوران دبیرستان دو سال به کالج شرقی لس‌آنجلس رفت و سپس به دانشگاه کلمبیای نیویورک نقل مکان کرد و در سال ۱۹۸۳ در رشته روابط بین‌الملل از این دانشگاه مدرک کارشناسی گرفت. فراغت از تحصیل در نیویورک او را به سمت کارهایی اجرایی‌تر پیش برد و با کوچ به شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی به مدت سه سال از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ مدیر پروژه جوامع در حال توسعه که یک انجمن وابسته به کلیسا بود شد. وی در اواسط سال ۱۹۸۸ برای اولین‌بار به اروپا و بعد از آن به مدت پنج هفته به کنیا سفر کرد و بسیاری از اقوام و خویشان پدری خود را برای اولین‌بار ملاقات کرد.
● آقای وکیل
اوباما در اواخر سال ۱۹۸۸ برای ادامه تحصیل وارد مدرسه حقوق دانشگاه هاروارد شد و به واسطه پیشرفت‌هایش سردبیر و سپس مدیر نشریه معتبر بررسی‌های حقوقی هاروارد شد. وی پس از اخذ مدرک دکترای حقوق از هاروارد در سال ۱۹۹۱ مجددا به شهر شیکاگو بازگشت. تجارب او به‌عنوان نخستین مدیر سیاهپوست نشریه بررسی‌های حقوقی هاروارد باعث شد شدیدا به موضوع نژاد و روابط نژادی علاقه‌مند شود و طی سفری در سال ۱۹۹۵ به شهر بالی اندونزی به نگارش خاطرات شخصی‌اش با عنوان؛ «رویاهایی از جانب پدرم» نائل شود.
اوباما قبل از ورود به سنای ایالتی ایلینوی در شهر شیکاگو به مناصب چندی دست یافت. در سال ۱۹۹۲ مدیر پروژه رای‌گیری ایلینوی شد. از سال ۱۹۹۲ به مدت ۱۲ سال در مدرسه حقوق دانشگاه شیکاگو استاد حقوق شد. در این سال‌ها چندبار به‌عنوان مدرس برجسته انتخاب شد. در این سال‌ها وی به‌عنوان وکیل حقوق بشر به همراه چندی دیگر در یک شرکت حقوقی مشغول به کار شد.
باراک اوباما در سال ۱۹۹۶ به‌عنوان قانونگذار مجلس ایالتی ایلینوی انتخاب شد و تا سال ۲۰۰۴ یعنی پیش از ورود به مجلس سنای آمریکا در این مجلس ایالتی حضور داشت. در سال ۲۰۰۰ وی نبرد انتخاباتی برای حضور در مجلس نمایندگان آمریکا را به رقیب دموکراتش باخت. سال‌های حضور اوباما در سنای ایالتی مصادف با فعالیت‌های اصلاحی اقتصادی، آموزش و بهداشتی وی برای شهروندان ایالتش بود، امری که سال‌ها بعد به کانون توجهات وی در مبارزات انتخابات ریاست‌جمهوری بدل شد.
لیبرال‌ترین سناتور، قانون آزادی کنگو را امضا کرد
همزمان با انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۰۴ رقابت‌های انتخاباتی مجلس سنا نیز شاهد حضور دموکراتی سیه‌چرده از ایالت ایلینوی بود. در آن سال به‌ ذهن کمتر کسی خطور می‌کرد که اوبامای ۴۳ ساله چهار سال بعد قلب تپنده سیاست آمریکا باشد. اوباما اما چهار ماه قبل از رقابت نوامبر ۲۰۰۴ برای ورود به سنا در کنوانسیون ملی دموکرات‌ها در شهر بوستون ایالت ماساچوست که منجر به انتخاب جان کری به عنوان کاندیدای نهایی دموکرات‌ها برای رقابت با بوش شد طی سخنانی گفته بود: «نه آمریکای لیبرال داریم و نه آمریکای محافظه‌کار. ما فقط ایالات متحده آمریکا داریم.»
نیویورک‌تایمز در جولای ۲۰۰۴ درخصوص این سخنرانی اوباما نوشت: «این سخنان، اوباما را به یک شخصیت سیاسی در سطح ملی بدل کرد و باعث تقویت وی برای رقابت برای ورود به مجلس سنا شد.»
باراک حسین اوباما در حالی در چهار ژانویه ۲۰۰۵ به‌عنوان یکی از دو سناتور ایالت ایلینوی در مجلس سنا سوگند یاد کرد که پنجمین سناتور سیاهپوست تاریخ مجلس سنای آمریکا لقب گرفت.
تحرکات و فعالیت‌های وی در مجلس سنا در طول حدود چهار سال فعالیت باعث شد که هفته‌نامه CQ او را یک دموکرات وفادار بنامد و نشریه National او را با توجه به رای دادن‌هایش در سال ۲۰۰۷ لیبرال‌ترین سناتور نام نهاد. به گزارش همین نشریات، اوباما در سال ۲۰۰۵، شانزدهمین، در سال ۲۰۰۶ دهمین و در سال ۲۰۰۸ به گزارش سایت کنگره آمریکا یازدهمین سناتور پرقدرت مجلس سنا محسوب می‌شد. در طول این سال‌ها اوباما به همراه سناتورهای دیگری درخصوص محدودیت سلاح‌های متعارف و هسته‌ای در مجلس سنا فعالیت‌های مختلفی صورت داد. در سال ۲۰۰۶ به همراه سناتور ریچارد لوگار طرح ابتکاری کاهش تهدید تسلیحات متعارف را ارائه داد که رای نیاورد.
در سال ۲۰۰۶ قانون دو حزبی ارتقای دموکراسی، امنیت و رفاه در جمهوری کنگو را به تصویب رساند که پس از امضای بوش نخستین طرحی بود که با حضور اوباما جنبه قانونی به خود گرفت. این قانون یادآور طرحی بود که کنگره در سال ۱۹۹۸ تحت عنوان قانون آزادی عراق تصویب کرد و سپس به امضای بیل کلینتون رسید و متعاقب آن ایالات متحده عراق را مورد حمله موشکی قرار داد.
نام اوباما همچنین در میان حامیان قانون کاهش خشونت‌ها در عراق که در سال ۲۰۰۷ در سنا تصویب شد نیز به چشم می‌خورد. در این سال اوباما که دیگر یکی از کاندیداهای دموکرات‌ها برای رقابت‌های درون‌حزبی جمهوری لقب گرفته بود از مصوبه کاهش مخاطرات تروریسم هسته‌ای نیز دفاع کرد. همچنین وی از مدافعان سرسخت قانون عملیاتی کردن تحریم‌های ایران که به‌نوعی افزایش دامنه تحریم مشارکت‌کنندگان در صنایع نفت و گاز ایران محسوب می‌شد، بود. در طول سال های حضور در سنا وی در کمیته‌های روابط خارجی، محیط‌زیست و امور کهنه‌سربازان حاضر بود و همچنین رئیس کمیته فرعی امور اروپا در کمیته روابط خارجی سنا شد.
اتحادیه محافظه‌کاران آمریکایی (ACU) براساس فعالیت‌های اوباما در سال‌های اخیر درجه محافظه‌کاری وی را ۶۷/۷درصد اما اتحادیه آمریکایی‌ها برای حرکت دموکراتیک (ADA) درجه لیبرال بودن وی را ۹۰درصد ذکر می‌کند.
● پیش به سوی کاخ سفید
روز دهم فوریه ۲۰۰۷ یعنی حدود ۲۰ ماه پیش باراک اوباما کاندیداتوری خود از حزب دموکرات برای پست ریاست‌جمهوری ایالات متحده را اعلام کرد. سه ماه پس از آن بود که رابرت کیگان ستون‌نویس واشنگتن‌پست و از نومحافظه‌کاران سرشناسی که در سال ۱۹۹۸ طی نامه‌ای به بیل کلینتون خواستار سرنگونی صدام شدند به همه جمهوریخواهان و محافظه‌کاران هشدار داد که؛ «امواج اوباما در راه است.» ۱۷ ماه پس از هشدار داهیانه کیگان اینک اما موج اوباما حتی در حال غرق کردن مک‌کین سرشناس و باتجربه است.
اوباما که با پیروزی در ایالت آیووا در اوایل ژانویه ظهور خود را به رخ همگان کشید تا سوم ژوئن یعنی پنج ماه بعد نتوانست هیلاری رودهام کلینتون رقیب درون‌حزبی‌اش را شکست دهد. در حالی که در رقابت‌های درون‌حزبی مخالفت با جنگ عراق و خروج نیروها از این کشور، مذاکره بی‌قید و شرط با رهبران ایران، کوبا و ونزوئلا، افزایش استقلال انرژی برای آمریکا و فراهم کردن یک نظام درمانی- بهداشتی جهانشمول در کانون توجهات اوباما بود اما در رقابت‌های سراسری بحث مالیات‌ها، ایجاد جبهه فراگیر جهانی و حتی تحریم بنزین علیه ایران و نیز راهکارهایی برای خروج آمریکا از بحران مالی کنونی مورد توجه کاندیدای دموکرات‌ها قرار گرفت. بلافاصله پس از شکست هیلاری در ماه ژوئن بود که اوباما با شرکت در اجلاس سالیانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل موسوم به AIPAC شدیدا به ایران حمله کرد.
کاندیدای دموکرات‌ها در ۲۳ آگوست سناتور جوزف بایدن را که سابقه بیش از ۳۰ سال حضور در مجلس سنا را دارد، را به‌عنوان معاون خویش برگزید و در روز ۲۸ آگوست طی سخنانی در کنوانسیون سالیانه دموکرات‌ها که این‌بار در شهر دنور کلورادو برگزار می‌شد رسما کاندیدای دموکرات‌ها برای ورود به کاخ سفید لقب گرفت.
● خاورمیانه در عصر اوباما
کاندیدای دموکرات‌ها در ماه جولای با انتشار مقاله‌ای مبسوط در نشریه معتبر فارن افرز رئوس کلی سیاست خارجی خود را که متاثر از سه رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده یعنی روزولت، ترومن و کندی بود، منتشر کرد. بیش از این هر سه بنابر فحوای مقاله فارن افرز کاندیدای دموکرات‌ها اما علی‌الظاهر متاثر از کندی مقتول اما کاتولیک است. همچون کندی که دم از «مرزهای نو» و «اتحاد برای پیشرفت» می زد کاندیدای دموکرات‌ها اگرچه در کلام و تجربه ‌بی‌مایه‌تر و کم‌تجربه‌تر از رقیب‌ جمهوریخواهش می‌نماید اما جلوس احتمالی‌اش در مقام چهل و چهارمین رئیس‌جمهور ایالات متحده متضمن تغییراتی در سیاست خارجی ایالات متحده به‌ویژه در خاورمیانه خواهد بود.
اوباما در مقاله فارن افرز از سیاست خارجی پساعراقی و بازسازی رهبری اخلاقی آمریکا در جهان سخن رانده بود. اگرچه نومحافظه‌کاران عصر بوش دم از گسترش دموکراسی و حقوق بشر می‌زدند اما در عمل و درعرصه خاورمیانه با توجه به علقه‌های نفتی- نظامی جمهوریخواهان جز حذف رژیم صدام، خاورمیانه دستاورد عینی دیگری ندید و حتی فرآیند صلح اعراب و اسرائیل به واسطه جنگ عراق به محاق رفت. اما در صورت ریاست جمهوری اوباما با توجه به ریشه‌های نژادی و علقه‌های اصیل لیبرالی وی، هرچند کاندیدای دموکرات‌ها به‌شدت از گزینه نظامی در حل مسائل اجتناب می‌ورزد اما می‌تواند خاورمیانه پس از بوش را دچار التهاب‌‌های دیگری کند. فشار بیشتر بر پدرسالاری‌های جهان عرب و استفاده از اهرم حقوق بشر یکی از این گزینه‌هاست.
درخصوص عراق اما اگرچه باراک اوباما از اکتبر ۲۰۰۲ یعنی حتی قبل از ورود به سنا با جنگ عراق به شدت مخالفت کرد و خواستار توقف فرآیند حمله به عراق شد و در رقابت‌های انتخاباتی هم دم از خروج ۱۶ ماهه از عراق زد اما با توجه به چشم‌انداز تیره توافقنامه امنیتی بغداد- واشنگتن و خاصه بنیادهای لرزان دموکراسی نوین عراق کاندیدای دموکرات‌ها در صورت پوشیدن جامه ریاست‌جمهوری بعید می‌نماید با توجه به خیل عظیم مشاورانی که او را احاطه کرده‌اند درخصوص عراق به حرکت تندی دست زده و با خروج بی‌محابای نیروها از عراق بنیاد هنوز لرزان امنیت را در این کشور به مخاطره افکند. زیرا تعمیق بحران در عراق تسری بحران به کل خاورمیانه‌ای است که اوباما در شعار سعی در حل مسائل آن و ایجاد رهبری اخلاقی آمریکا در آنجا دارد.
اما به‌طور قطع یکی از نقاط کانونی توجه اوباما در صورت رسیدن به مقام ریاست‌جمهوری توجه بیشتر به افغانستان و پاکستان است. او حتی بارها گفته که اگر دولت پاکستان هم همراهی نکند ایالات متحده باید مرزهای را این کشور با افغانستان را که محل تجمع تروریست‌ها، بمباران کند.
در مقام اما اوباما شاید راه دیگری رود و پاکستانی‌ها را چندان نیازارد اما می‌تواند با توجه به حمایتی که از او در سراسر جهان وجود دارد سیل کمک‌های نظامی- معنوی را به افغانستان سرازیر کند.
اوباما اما به‌طور قطع به آفریقا توجه بیشتری نشان خواهد داد. هم او و هم معاونش جوزف بایدن بارها درخصوص بحران دارفور هشدار داده و گفته‌اند که حتی برای ممانعت از بروز نسل‌کشی در آن منطقه آمریکا باید به همراه کشورهای دیگر به مداخله بشردوستانه روی آورد حتی اگر حاکمیت سودان نقض شود.
صلح اعراب و اسرائیل به‌طور قطع از دیگر کانون‌های توجه اوباما خواهد بود. با توجه به شایعاتی که این روزها درخصوص انتصاب دنیس راس مذاکره‌کننده آمریکایی دوران کلینتون در روند صلح اعراب و اسرائیل به‌عنوان مشاور ارشد یا حتی وزیر خارجه اوباما وجود دارد، کاندیدای دموکرات‌ها سعی دارد تا این بحران را که هشت سالی است به فراموشی سپرده شده، احیا کند. وی قطعا سعی در جذب سوریه در این فرآیند خواهد داشت، اما تناقض‌های درونی منطقه از یک‌سو و نیز تلاطم‌های درونی اسرائیل از سوی دیگر آیا به اوباما اجازه این فرصت تاریخی را خواهد داد؟ باز هم در این میان محبوبیت جهانی اوباما- هرچند ممکن است پس از ورود او به کاخ سفید و سیاست‌های احتمالا متفاوت‌تری که در پیش خواهد گرفت این واقعیت را عوض کند- شاید به کمکش بشتابد.
● اوباما و ایران
اگرچه جورج بوش در سال ۲۰۰۲ ایران را در محور شرارت قرار داد اما در عمل دو جنگ افغانستان و عراق و افزایش قیمت نفت نه‌تنها موجب تضعیف ایران نشد که منجر به قدرت‌یابی منطقه‌ای آن شد. اینک اما اوباما در شعار صحبت از گفت‌وگوهای بدون پیش‌شرط با ایران می‌کند. در عمل اما چه رخ خواهد داد؟ اوباما در دومین مناظره تلویزیونی با مک‌کین از تحریم بنزین در مورد ایران سخن گفت که به عقیده برخی از نصیحت‌های دنیس راس است. اگرچه اوباما در سخن از گزینه نظامی حرفی نمی‌زند و از گفت‌وگوهای بدون قید و شرط سخن می‌گوید اما در عمل و با توجه به ویژگی‌هایی که ذکر خواهد شد شاید سیاستی درخصوص ایران در پیش بگیرد که نتایجی به‌شدت متفاوت از عملکرد دوران بوش داشته باشد. لیبرال- دموکرات بودن اوباما او را به شدت به محافل یهودی نزدیک می‌کند. اعتقاد راسخ او به حقوق بشر با توجه به نژاد و تجاربش در عمل ممکن است آزاردهنده باشد. محبوبیت او که از آفریقا تا آسیای جنوب شرقی و از اروپا تا خاورمیانه را در برگرفته دست او را بازمی‌گذارد.
او برای اینکه به اسرائیل ثابت کند آنگونه که منتقدان می‌گویند بر سر امنیت اسرائیل مسامحه نمی‌کند شتاب بیشتری به خرج می‌دهد. معاون او کسی است که خود را نزدیک‌ترین دوست اسرائیل می‌داند.
اگر در دهه ۱۹۶۰ سلف اوباما یعنی کندی با استراتژی مرزهای نو حکومت پهلوی را به سمت اصلاحات ارضی سوق داد و بدین‌سان آخرین پایه نظام سلطنت در ایران را در هم پاشید و نیز جیمی کارتر با سیاست حقوق بشری و نیز مسامحه درخصوص ایران آخرین ضربه را به نظام در حال احتضار محمدرضا پهلوی وارد آورد اما بیل کلینتون در دهه ۱۹۹۰ قانون تحریم‌های ایران را کلید زد و پروژه مهار دوجانبه مارتین ایندایک را عملیاتی کرد. اینک اما پس از هشت سال مجددا دموکرات‌ها ظاهر شده‌اند. کاندیدای دموکرات‌‌ها که همه قرائن رای به پیروزی او در رقابت چند روز آینده را می‌دهد به گزارش نیویورک تایمز محبوب‌ترین کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری در ۲۸ سال اخیر و پس از رونالد ریگان است. او با ایران چه خواهد کرد؟ آیا شعار گفت‌وگوی بدون قید و شرط با تهران در صورت بدل شدن به استراتژی اوباما ممکن است نه‌تنها به ضرر اوباما نشود که به سود او تمام شود؟
بسیاری معتقدند جمهوریخواهان با توجه به طبع رئالیستی‌ترشان بیشتر قادر به فهم ایران هستند اما آیا اوباما که لیبرال‌ترین سناتورهاست می‌تواند نخستین رئیس‌جمهور آمریکا در عصر پس از انقلاب اسلامی لقب بگیرد که معمای رابطه با ایران را حل کند؟
امیرحسین تیموری
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید