یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات شوراهای فرانسه و جذابیت های مدنی


انتخابات شوراهای فرانسه و جذابیت های مدنی
تب انتخابات شوراها بالا می گیرد، منازعات حزبی جدی تر می شود و هر روز که به برگزاری انتخابات شهرداریهای فرانسه نزدیک می شویم تنور انتخابات داغ تر شده است. با این همه می توان میان شهرها نیز فرق گذاشت. برخی از شهرها که بزرگتر هستند با دعواهایی متفاوت تر ازشهرهای کوچک روبرو هستند. یکی از این منازعات جدی در متن شهر پاریس جریان دارد. شهری که پایتخت زیبای فرانسه و قلب مهم اروپا است امروز در میان دستان «بر تران دولانوئه» از رهبران حزب سوسیالیست (که چند سالی است به عنوان شهردار، آن را اداره می کند) و خانم «فرانسواز پانافیو» از حزب راست حاکم، سرگردان است. تا اقبال رو به که آرد و او را در کاخ شهرداری پاریس جای دهد. مسأله پاریس البته بدلیل داشتن مناطق فراوان متفاوت از سایر شهرهاست و در هر منطقه ای می توان مینیاتوری از این رویارویی شهری را دید. ولی هر شهر فرانسه با این هماوردی ها روبروست. برخی از شهرها از قدیم پایگاه اصلی راست ها بوده است و چپ ها درصدند تا به حاکمیت آنان خاتمه داده و خود مقدرات شهر را بدست گیرند. به گزارش ایرنا عکس این قضیه نیز صادق است و در بسیاری از شهرها که سوسیالیست ها بر اریکه شهرداری تکیه زده اند حوصله راست ها به سر آمده و می خواهند تا به آنان و سیاست های این اردوی مخالف پایان دهند. این نکته از آن رو مهم است که سارکوزی بارها ندای مخالفت با ارزشهای چپ را سر داده و حتی تهدید کرده است که بساط ایدئولوژیک آن (اندیشه های انقلاب ماه مه ۱۹۶۸) را برخواهد چید.
● سیاست های شهرستانی احزاب:
موفقیت دولت سارکوزی با حاکمیت چپ ها بر شهرها نمی خواند و او مدام ناگزیر است تا در کارها رعایت مصالح آنان را کرده و یکی به میخ و یکی به نعل، کار را به پیش ببرد. چپ ها هم از زمانی که شهرداری پاریس را مصادره کردند امیدوار شده اند که می توانند همین بلا را در سایر شهرها هم بر سر راست ها بیاورند. با این مقدمه، این انتخابات در شهرهایی چون شهر بزرگ «بوردو» که از قدیم در مهار راست ها بوده و «آلن ژوپه» یار غار و دوست نزدیک شیراک، سالهای متمادی شهرداری آنجا را در دست داشته، پر تنش تر و تندی رقابت ها ملموس تر است. در برخی از دیگر شهرها نیز رقابتی میان خود راست ها و یا خود چپ ها جریان دارد و از آنجا که طیفی از راست ها و طیفی از چپ ها وجود دارند که در دو سر آن می توان عقاید و منافع مختلفی را دید، رقابت ها در اردوگاهی با عقاید نزدیک به هم تشدید شده است. یکی از این جریانهای اصلی در میان راست ها جریان «بایرو» است که گرچه راست است ولی ساز مخالف می زند و نمی خواهد به عنوان مدافع دولت شناخته شود. همین داستان در میان چپ ها نیز در جریان است و در میان آنان نیز جریانهایی می توان یافت که از سهم کمتری در اداره کشور در زمان دولت سوسیالیست ها برخوردار بوده اند و امروز می خواهند همه بار شکست دولت سابق چپ را بدوش نکشند. این جریانها از درون حزب سوسیالیست که حزب اصلی چپ فرانسه است گرفته تا احزاب کوچک تر و رادیکال تر کمونیستی جریان دارد. یکی از شهرهای کوچک ولی جنجالی در این انتخابات شهر «پوتو» در حاشیه غربی پاریس و متصل به آن است. این شهر کوچک که در عین حال در بررسی های اقتصادی از پردرآمدترین شهرهای فرانسه نیز اعلام شده است انتخاباتی جالب دارد. شهرداری این شهر حدود چهل سال است که در دست خانواده «سکالدی رینو» می چرخد. پدر آقای «شارل سکالدی رینو» که سوابق حضور استعماری در الجزایر هم دارد و یکی از سناتورهای کهنه کار پیشین (تا سال ۲۰۰۴از حزب راست حاکم) فرانسه است از ۱۹۶۹تا سال ۲۰۰۴قدرت این شهر کوچک را در دست داشته است ! از آن سال به بعد دختر او خانم «ژوئل سکالدی رینو» که معاونت او در شهرداری را برعهده داشت در انتخابات گذشته به کرسی شهرداری دست یافت و نزاع میان دختر و پدر بر سر قدرت شروع شد. تلاش پدر برای خراب کردن دختر و تلاش دختر برای ناکام گذاشتن پدر، یک جدال خواندنی است که چندین بار رسانه های فرانسه بدان دامن زده اند.
بخش های حساس ماجرا مربوط به زمانی است که دعوای این خانواده بر سر کرسی شهرداری پوتو آنها را به دادگاه نیز کشانیده است.از سوی دیگر سوسیالیست ها هم نهایت استفاده را از این دعوای سیاسی - خانوادگی می برند. بجز چندین نفر از اعضای احزاب چپ که در این شهر مصرانه در پی دستیابی به مقام شهرداری هستند، یک وبلاگ نویس سمج هم روزگار را بر این پدر و دختر سیاه کرده است و این دو نمی دانند باید به دعوای خود برسند و یا شر او را از سر خود کم کنند. این وبلاگ نویس سمج که گرایش چپ دارد، این پدر و دختر را (که از قضا از دوستان نزدیک به سارکوزی هم هستند) بارها به دادگاه و رویارویی کشانیده و آنها را حتی وادار به پرداخت غرامت نیز کرده است! در سالهای اخیر و پس از ناکامی دور گذشته، پدر ناگزیر در شهرداری مانده ولی به پست نهمین معاون شهردار (یعنی دختر و رقیب خود) رضایت داده است تا در فرصتی مناسب داد خود را از این دختر متمرد و قدرتمند بستاند. در انتخابات تازه، این دختر و پدر باز هم نامزد شده اند و هر دو در کنار هم به عنوان رقیب برای کسب کرسی شهرداری «پوتو» می جنگند. ناگفته نماند که نیمی از محله معروف «لادفانس» که بزرگترین منطقه تجاری اروپاست و برج های عظیم آن در فرانسه زبانزد است، در شهر پوتو قرار دارد و همین مسأله سبب کسب مالیات های بی شمار شده و در نتیجه ثروت انباشته برای شهرداری را به ارمغان آورده است.
● زنان:
یکی از جذابیت این دوره از انتخابات این است که دولت فرانسه ناگزیر جا را برای حضور زنان در مجالس شهری بازتر کرده است. پیش از این برخلاف تصور همگان از یک جامعه غربی که مدعی نقش اجتماعی و سیاسی زنان است، سایه مردان بر شوراها در فرانسه حاکم و مسلط بود و این مسأله از این پس با درج قانون الزام نامزدها به داشتن یک جایگزین از جنس مخالف تغییر می کند. تاکنون شوراهای شهری از میان حدود چهار هزار عضو تنها ۴۳۵زن را در خود جای داده بود. استانهایی که شورای آن توسط زنان اداره می شد به تعداد انگشتان دست هم نمی رسید و در برخی مناطق چون «آلپ علیا»، «آردش» و «مایوت» شورا به صورت یکدست در دست مردان بود. با این قانون انتظار می رود زنان در تصمیم گیریهای شهری و مدنی جایگاه قوی تری پیدا کنند.
● سیاست های اجتماعی:
شوراها در تأمین نیازهای مدنی فرانسه جایگاه اول را دارند به عنوان مثال آنها توانسته اند در سال ۲۰۰۵بیش از ۲۲میلیارد یورو در این حوزه هزینه کنند. کمک های اجتماعی به اقشار فرودست و تأمین هزینه های بخش پایین جامعه با این شوراها است. از همین رو است که آنها می توانند با درآمدهای بدست آورده در میان شهروندان برای خود جایی باز کنند. یکی از نکات جالب در این انتخابات آن است که گرایش شهروندان نسبت به دو انتخابات منطقه ای و ملی را می توان بطور محسوس در آن مشاهده کرد. به عنوان مثال مردم شهری که در انتخابات مجلس و یا شوراها گرایش چپ دارند گاه در انتخابات ریاست جمهوری از خود گرایش راستی نشان داده اند. تفاوت نهادن میان نیازهای منطقه ای و مدنی روزانه با مصالح ملی و کشوری از سوی مردم به شیوه بارزی در این رای گیری ها محسوس است. با این پیچ و تاب هاست که جامعه شناسان رشته ای را به نام جامعه شناسی انتخابات ایجاد کرده اند تا همچون یک پزشک با گرفتن دایم نبض جامعه و تعیین نیازهای مختلف آنان، گرایش های سیاسی مردم را از هم تمییز داده و برای آن برنامه ریزی کنند. تشخیص درست و دقیق این نیازها در موسسات نظرسنجی این امکان را برای متخصصان علوم اجتماعی فراهم می آورد تا آنها با اشراف کامل به تمایلات مردم بتوانند برای آینده کشور برنامه ریزی کنند.
● قوت و ضعف راست و چپ:
این انتخابات برای راست های حاکم که امروزه به رهبری سارکوزی الیزه را در دست دارند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آنان از سال ۲۰۰۴تاکنون وضعیت درخشانی در شهرستانها نداشته اند. شاید برای نخستین بار بود که چپ ها با مظلوم نمایی و ارائه کارنامه رقابتی با راست ها از سال ۲۰۰۴توانستند اکثریت شوراهای شهری را در دست بگیرند و امروز راست ها این فرصت را یافته اند تا ناکامی خود را جبران کرده و بتوانند کرسی های بیشتری را در شوراها از آن خود کنند. هر چند که بررسی ها نشان می دهد مردم میان مصالح منطقه ای و مصالح ملی تفاوت قایل اند، با این حال کسی نمی تواند منکر این امر شود که داشتن فرصت های منطقه ای و مدنی در شهرستانها به حزب حاکم این امکان را می دهد تا از خود کارنامه ای شیرین و رضایت بخش در برابر دیدگان مردم به نمایش گذاشته و آنها را دوباره برای رای دادن به رئیس جمهوری مورد نظر هدایت کند. چپ ها اما موضعی متفاوت دارند. آنان در انتخابات سال ۲۰۰۱پنج منطقه و در انتخابات ۲۰۰۴حدود ده منطقه را بدست آورند و با همین پیروزی ها در نهایت توانستند صندلی ریاست مجمع ملی دپارتمان های فرانسه را از ان خود کنند. چپ ها امروز یک منتقد در حال طرح اشکال مدام برای دولت بوده و افکار عمومی را علیه قدرت سارکوزی و دوستان او تحریک و بسیج می کنند. آنها در چند ماهه قدرت سارکوزی در الیزه پیروزی های کمی نداشته اند و نقاط ضعف سارکوزی و یارانش را می دانند. ماههای آینده برای دولت راست ماههای آرامی نخواهد بود و همچنانکه مطالبات سندیکاها نشان داده است گمان نمی رود بتوان با این روند آنها را ساکت کرد. بنابر این، چپ فرانسه بابه رخ کشیدن شکست های سارکوزی به این انتخابات چشم دوخته است و امیدوار است بتواند مراکز سنتی راست ها را از دست آنان بدر آورد. بی جهت نیست که «فرانسوا اولان» دبیر اول حزب سوسیالیست از منطقه «کورز» زادگاه شیراک راستگرا، نامزد شده است.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید