سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

AMD موفقیت ها و شکست ها !


AMD موفقیت ها و شکست ها !
نوزده ماه گذشته بدون شک برای تیم سبز AMDآسان سپری نشده است.شایعات زیادی در مورد مالکیت AMDبه گوش می‌رسیدند، که موجب به بررسی دقیق تر این موضوع شدند. ادغام‌شدن یا ادغام نشدن، مساله این است.
باید اعتراف کرد که این امر بسیار محتمل به نظر می رسد. ارزش سهام شرکت AMDمدتی است که کمتر از ۴ میلیارد دلار است، که این موضوع بیانگر موقعیت متزلزلی است که AMD در آن قرار دارد. پس این شایعات زیاد هم شگفتی آور نیستند. در این بین دو شرکت محتمل‌ترین کاندیداها برای تصاحب AMD به نظر می رسند.
● عروج
قبل از اینکه Intel بتواند به وسیله معماری پردازنده های Core۲شرکت AMDرا آچمز کند، خیلی از مردم بر این باور بودند که موفقیت AMD بخاطر مدیران فعلی –‌مدیر عامل اسبق Motorola و مشاور جورج دبلیو بوش‌– هکتور روییز و گروهش است.
اما حقیقت این است که تمام این افراد در سایه موفقیتی قرار گرفتند که حاصل دست آورد جری سندرز سوم و آتیک رضا (Atiq Raza) بوده است. بعد از موضوع از دست دادن معامله Xbox شرکت مایکروسافت و پیشتر ساخت K۸ ، سندرز احساس کرد که نیاز به حضور یک فروشنده و بازاریاب قدرتمند و نیز حضور سیاستمداری مجرب در تیم است. پس هکتور روییز انتخاب شد. در‌پی همین موضوع هنری ریچارد نیز به جمع آنها اضافه شد که توانست آنها را وارد دنیای اسپانسرهای ورزشی کند و موفق به ایجاد روابط خوبی با کمپانی‌هایی نظیر Ferrari ، ورزشکارانی مثل لنس آرمسترانگ و همچنین باشگاه های فوتبال اروپایی شد.
شرکتی که ضررهای فراوانی در اواسط دهه نود می داد، توانست با تراشه های K۷Athlon))، شرکت اینتل و پردازنده های Pentium III آن را شکست سختی دهد. طراحی K۷ ثمره تلاش تیمی بود که توسط درک میر رهبری می شد. این اولین بار در تاریخ بود که AMD موفق به عرضه قطعه‌ای می‌شد که از محصولات اینتل بهتر بود. این موجب شد که حتی کمپانی‌های تایوانی و چینی نیز خود را برای استقبال از AMD به جای اینتل آماده کنند.
● زوال
AMDهمواره شعارش مشتری مداری بود، اما در عمل شرکت سوکت های پردازنده ها را تغییر می داد و طراحی های ناسازگار تقریباً هر ۱۲ تا ۱۸ ماه ارایه می کرد. پردازنده Athlon ۶۴ شرکت AMD با سوکت های ۷۵۴ معرفی شدند، اما وقتی شرکت متوجه اشتباهش شد، سوکت‌های ۹۳۹ را معرفی کرد. Athlon ۶۴ FX هم با عوض کردن سوکت ها به درخواست بازار، داستان جالبی داشت: در ابتدا با سوکت های ۹۴۰ عرضه شد، بعد با ۹۳۹ و دوباره به ۹۴۰ بازگشت (AM۲, AM۲+, AM۳ هم از ۹۴۰ پین استفاده می‌کردند اما با S۹۴۰ اولی ناسازگار بودند). همچنین AMD بارها وعده داد که پردازنده‌های جدید از سوکت‌های قدیمی پشتیبانی خواهند کرد که این امر هیچ‌گاه میسر نشد. SI نیز که مشکلات فراوانی با پردازنده های Santa Rosa Opteron داشت. این در حالی است که Intel سالهاست از همان سوکت های قدیمی استفاده می‌کند، بعضی‌ها هم جرات انتقاداتی علنی از این غول را کردند، با این حال Intelکار را با همان سوکت‌ها ادامه داد اما از امکان ارتقا جلو گیری کرد (به این ترتیب که نمی‌توان CPU‌های جدید را روی مادربورد‌های قدیمی‌تر نصب کرد بخاطر برخی مشکلات ناشی از ناسازگاری های XY ).
دیرک‌میر می گوید: مثال‌های قابل ذکر بیشماری وجود دارد که نشان می‌دهد در سال ۲۰۰۷ شرکت AMD از کجا در ارتباطات خود اشتباه کرد و بازار ورک استیشن ها را در زمان عرضه K۱۰Opteronفراموش کرد با سو استفاده از کانال‌ها و از دست دادن قراردادهای HPC و ناتوانی در ارسال هزاران پردازنده Opteron تا این لحظه.
در پایان روز، خواهید فهمید که چرا AMDدر سال ۲۰۰۷ عملکرد بسیار ضعیفی داشته است.خود شرکت سال ۲۰۰۷را سالی طوفانی برای AMD توصیف کرده بود، اما باید در نظر داشت که نگاه های زیادی در سال گذشته متوجه عملکرد AMD بودند. در سال ۲۰۰۲ و حتی در دهه نود، کسی انتظار آن را نداشت که AMD بعد ها به بازیگر مهمی تبدیل شود، اما حالا زیر نور صحنه نمایش تمام قدم هایش را اشتباه بر می دارد. مدیران اسبق و مهندسین کلیدی شرکت ATI خود شاهدان خاموش این موضوع هستند.
حال کجا ایستاده‌ایم؟ در جایی که باید ناظر تصاحب AMD/ATI توسط یکی از دو شرکت NVIDIA و یا IBM باشیم. روابط AMD با انویدیا بسیار جالب است.
● شراکت استراتژیک NVIDIA-AMD (SNAP)
همان‌گونه که می‌دانید، روابط میان انویدیا و AMD قدمت زیادی داشته، شروعش در زمان نسل اول Xbox شرکت مایکروسافت بود که منجر به ظهور پدیده nForce شد. این بر هیچ کس پوشیده نبود که مایکروساف قصد دارد تا نسخه ویژه ای از پردازنده های AMD که چیزی مابین Duron و Athlon بود را بخرد. XCPU شرکت AMD طرحی بر مبنای Duron با حافظه نهان ۱۲۸L۱+۱۲۸kB L۲ به جای ۱۲۸ kB L۱ + ۶۴ kB L۲ بود. در همین زمان بود که Intel با معرفی Pentium III (در واقع همان Celeron Mobile ) تمام نقشه‌های AMD را نقشه بر آب کرد و بازی را به نفع خود به اتمام رساند.
با این که SNAP در پروژه Xbox کنار گذاشته شد، AMD و NVIDIA همکاری خود را ادامه دادند و nForce ۴۲۰ را در ژوین سال ۲۰۰۱ عرضه کردند. این همان nForceX بود که برای مایکروساف طراحی شده بود که از EV۶ FSB (که AMD از آن استفاده می کرد) به جای GTL شرکت Intel به صورت کامل پشتیبانی می‌کرد. در ادامه این همکاری، سال بعد تراشه افسانه‌ای nForce۲ عرضه شد که ده‌ها میلیون فروخت و در مقابل اینتل هم تمایلی به داشتن nForce مبتنی بر پردازنده‌های خود، نشان نمی‌داد.
انویدیا به کلی از طراحی nForce۳ نا امید شد چراکه فناوری آن یک سال از Athlon ۶۴ جلوتر بود. این موضوع زمان کافی را برای انویدیا فراهم کرد تا nForce ۴ SLI را برای اینتل طراحی کند تا این تراشه با توجه به طراحی Pentium D ۸۲۰ شرکت اینتل به موفقیتی دست نیابد، چراکه با بوردها سازگار نبود (که باعث بی ثباتی در قابلیت اورکلاکینگ می‌شد). برای همین هم انویدیا در مراوداتش با اینتل بسیار محتاطانه عمل می‌کند و نتایج نا خوشایند به دست آمده با nForce ۶۸۰i-Intel ۴۵nm Penryn نشان‌دهنده این است که این رابطه چقدر شکننده است.
حتی بعد از ادغام، AMD-ATI دچار درگیری داخلی میان اعضای AMD و ATI شد. این موضوع باعث شد تا تعدادی از برنامه‌های کلیدی ATI به بیرون درز پیدا کرده و سر از انویدیا در آورد. که این به نظر منتقدین بزرگترین اشتباه هکتور روییز به عنوان مدیر عامل AMD بود.وی از ابتدا مشخص نکرد که سرنوشت ATIچه خواهد شد و اصلاً چرا خرید این شرکت ضروری بود. همچنین داستان‌هایی که از بخش منابع انسانی شرکت AMD به گوش می رسید مبنی بر کاهش پرسنل ATI در مکاتبات داخلی شرکت.
در تابستان ۲۰۰۷، AMD جنگی را علیه انویدیا با عرضه پردازنده‌های AMD همراه کارت‌های گرافیکی و تراشه‌های ATI آغاز کرد که آن هم ثمری برای شرکت نداشت و در عوض موقعیت انویدیا را در بازار تثبیت کرد.
● ادغام AMD-NVIDIA – پرده اول
در هر حال صحبت های اخیر در مورد خریدن شرکت AMDتوسط انویدیا باز می گردد به زمانی که AMDمی خواست انویدیا را تصاحب کند. در حقیقت انویدیا انتخاب اصلی AMD برای ادغام بود. آن زمان ارزش سهام شرکت AMD در حدود ۲۳ میلیارد دلار بود و ارزش سهام انویدیا در حدود ۱۱ الی ۱۳ میلیارد دلار، یا حداقل خیلی به هم نزدیک بودند. این مساله باز می‌گردد به نیمه دوم سال ۲۰۰۵ که AMD در جستجوی راهی برای پاسخ دادن به تحدیدات ناشی از عرضه محصولات جدید اینتل یعنی Nehalem و Larrabee ، بود. و البته بخاطر اختلافاتی که بین هکتور روییز و جن – سون هوانگ (مدیرعامل انویدیا) به وجود آمد، منتفی شد. هوانگ پست مدیر عاملی را می‌خواست، مقامی که هکتور روییز حاضر به تسلیم آن نشد. اگر این ادغام صورت گرفته بود، احتمالاً الان شاهد فعالیت های یک غول در صنعت نیمه‌ هادی‌ها می‌بودیم، در حالی که بازار در قرق Athlon ۶۴ ، Phenom ، Opteron و GeForce ، Quadro و nForce است، حتی با صرف نظر از نقاط ضعف یا قدرت بعضی از این محصولات.
پس AMD تمرکز خود را روی ATI قرارداد و گفتگوها برای ادغام AMD و ATI در اواخر سال ۲۰۰۵ آغاز شد. معامله قرار بود تا مارچ ۲۰۰۶ صورت بگیرد و در بیست و چهارم جولای ۲۰۰۶ رسماً اعلام شد. منتقد‌‌ها آنالیز‌های مثبتی در این مورد ارایه دادند، اما این نکته که ATI انتخاب دوم بود همچنان باقی ماند. اگر AMD به اندازه کافی زکاوت به خرج می داد، خرید Ageia به کمپانی نقطه اتکایی در بازار (کارت های) فیزیک میداد، به جای حرکات مداوم دو قدم به جلو و یک قدم به عقب.
● ادغام AMD-NVIDIA - پرده دوم
برویم به نوامبر ۲۰۰۷، AMD در وضعیت مطلوبی به سر نمی برد و ندای طبیعت برای جن – سون هوانگ دوباره به گوش می رسد. با این تفاوت که این بار هوانگ به قصد خرید سراغ AMD آمد ولی مذاکرات خوب پیش نرفتند. اما تجارت، تجارت است و جایی برای طرح مشکلات شخصی نیست. دلیلی برای به هم خوردن معامله وجود ندارد، انویدیا فقط به پول کافی برای خرید AMD نیاز دارد و نباید سیاست اشتباهی را که در مورد ۳DFX اعمال کرد دوباره تکرار کند..
اگر چه برای تحقق این امر، تنها راه موجود جلب نظر و حمایت شرکای AMD در اکو سیستم کمپانی است، که به نظر مشکلات از همین جا آغاز شدند. انویدیا در حالی رکوردهای فروش موفقی را بدست می‌آورد که شرکیانش را تضعیف می‌کند. از شرکتی که شروع به فروختن پردازنده‌های گرافیکی با حافظه در زمان GeForce۳ –که کاملاً Guillemot/Hercules را از دور خارج کرد– به شرکتی مبدل شد که حالا کارت های کامل می فروشد و شرکا تنها آن را مونتاژ و مهر خود را بر آن می زنند.این امر سود دهی تمام کمپانی‌ها را از بین برد و حتی خیلی از آنها ناپدید شدند. با کنترل انویدیا روی بازار ( AIB Add-in Boards )، هم برای محصولات ATI و هم برای محصولات خود، تایوان به سرعت به سمت آغوش اینتل خواهد رفت. همین طور خاطرات آنچه که سر ۳dfx بعد از تسخیر آن توسط مدیر عامل اسبق Siemens آمد، هنوز در اذهان سازندگان کارت های گرافیکی زنده است.
نکته نا‌مطلوب بعدی میزان بدهی AMD است. انویدیا پول زیادی در بانک دارد، در حال حاضر حدود ۲.۴ میلیارد دلار. اما برای تصاحب شرکتی مثل AMD ، نیازمند بودجه‌ای در حدود ۱۰ میلیارد دلار دارد، با توجه به این مساله که AMD در حدود ۵.۴ میلیارد دلار بدهی دارد.
با حضور AMD در صحنه هرگونه احتمال مبتنی بر شکست انویدیا برای همیشه از بین خواهد رفت. همچنین، اینتل هم مجبور به تقابل با انویدیا در تمام خطوط این جنگ تجاری خواهد بود.انویدیا نیز این توانایی را دارد تا مبدل به یک کمپانی بزرگ در زمینه شبکه و تجهیزات آن گردد (از این‌رو که سال‌ها پیش شرکت ۳Com را خرید و نتیجه آن همان قابلیت منحصر به فرد Plug’N’Play در تراشه‌های nForce بود) و یا در زمینه تجهیزات تلفن همراه (APX ۲۵۰۰ خیلی مهمتر از آن چیزی است که به نظر می آید، پردازنده ای که برای استفاده در تلفن‌های همراه و PDAطراحی شده است) یا در زمینه کامپیوتر های دسکتاپ (Phenom+nForce+GeForce )، تجهیزات موبایل و لپ‌تاپ‌ها (Turion+nForce+GeForce ) و ورک استیشن‌ها (Opteron+nForce+GeForce ) و حتی در زمینه سرور‌ها و یا HPC‌ها (Opteron+nForce Pro+Tesla) ، و خیلی چیز‌های دیگر. و البته با خرید جدیدش، Ageia (چهاردهم فوریه همین سال)، هیچ کس توانایی متوقف کردن شرکت را برای قراردادن فناوری PhysX در رشته های DNA انویدیا نخواهد داشت.
متاسفانه، اشتباه هوانگ این‌جاست که تنها به ارزش یک کمپانی فکر می‌کند. در ست هما طور که شرکت، ترکیب ۳dfx را از بین برد و از پتانسیل بالای دومین برند IT در دنیا (Voodoo) استفاده ای نکرد، با این که می‌توانست با این کار ATI را بلعیده و به عبارت ساده‌تر ‌تولیدات تراشه‌ها و همچنین تولیدات کارت‌های Radeon این شرکت را نابود کند. به جای ایجاد همکاری، احتمالاً کمپانی تمام وقت خود را متمرکز برای رویارویی با ورود Nehalem و Sandy Bridge از سمت CPU‌ها و Larrabee (پردازنده گرافیکی که اینتل مشغول ساخت آن است) در سمت GPU‌ها خواهد کرد.
● IBM می تواند یک شریک جالب باشد
IBM منطقی‌ترین انتخاب برای خرید AMD است. AMD را هر شرکتی نباید بخرد به عنوان مثال محدودیت‌هایی در قبال لایسنس معماری x۸۶ وجود دارد. مثلاً اگر AMD توسط یک کمپانی خارجی مثل سامسونگ خریداری شود، این پروانه از دست می‌رود و این ارزش‌های AMD را بعنوان یک کمپانی از بین می‌برد. به علاوه IBM و انویدیا تنها بازیگران این نمایش هستند.
وقتی به IBM می‌رسیم، مساله ظرفیت بازار کاملاً ساده می‌گردد – AMD در حال حاضر ارزشی معادل با ۳.۸۸ میلیارد دلار دارد و انویدیا در ۱۳.۴۴ میلیارد دلار. ارزش کمپانی IBM تقریباً ۱۵۰ میلیارد دلار است. در نتیجه AMD حکم پول داخل جیب (خرجی) را برای IBM دارد و مزایای حضور در زیر بال‌های IBM برای AMD بسیار خواهد بود.
برای مثال، IBM دارای شرکای بسیاری است و عضو اتحادیه تولید کنندگان است، IBM و چارترد از یک سو و از سوی دیگر توشیبا و سونی. با حضور AMD/ATI در صحنه، IBM می‌تواند حکمرانی دنیای کنسول‌های بازی را در دست گیرد – هردو کنسول پیشتاز یعنی PlayStation ۳ و XBOX ۳۶۰ از پردازنده‌های IBM بهره می‌برند و در این بین XBOX ۳۶۰ از پردازنده گرافیکی ATI استفاده می‌کند. نسل بعدی کنسول‌های بازی می‌تواند خیلی متفاوت‌تر باشد اگر IBMچینین تیم خلاقی داشت تا با یک طرح کامل چاره‌ای برای از دور خارج ساختن سونی، مایکروسافت و نینتندو بیاندشد. علاوه بر این بازار ۲۰۰-۳۰۰ میلیونی کنسول‌ها بسیار فریبنده است.
البته احتمال کوچکی هم هست که AMD با جا به جایی یک تیم مهندسی از آستین (تگزاس) به فیشکیل شرقی (نیویورک) – کار بر روی یک پروژه تولید جدید را آغاز نماید. با وجود تعداد زیادی از مهندسین AMD در کنار IBM روی طراحی‌های نسل بعد، بدون تردید به پدید آمدن غول انعطاف پذیر صنعت نیمه هادی ها منجر خواهد شد که می تواند به شدت روی سهم اینتل از بازار تاثیر بگذارد.
این موضوع حتی می تواند IBMرا به دنیاهایی وارد کند که تا به حال درب‌هایشان بر روی کمپانی بسته بوده است، نظیر بخش تولیدات مصرفی الکترونیکی، جایی که ATI می‌تواند با تراشه Imageonبه نبرد با کمپانی‌هایی نظیر STMicro ، تامسون، فیلیپس، سیلکون اپتیکس و سایرین برود. بازار تجهیزات دستی (همراه) نیز می‌تواند بخش قابل توجهی باشد، جایی که ATI و انویدیا می توانند صدها تراشه هر سال ارسال کنند و تازه نمی خواهیم وارد این بحث شویم که IBM در بازار HPC ها چه سودی می تواند با Cell ، PowerPC و یا تراشه های اینتل به دست آورد. همچنین ورود IBM به عرصه x۸۶ می‌تواند دربی برای ورود کمپانی به دنیای جدیدی در سرویس دهی IBM باشد، و این چیزی است که شرکت می خواهد تحت تاثیر قرار دهد. با حضور ATI ، شرکت IBM می‌تواند وارد دنیای محاسبات بصری شود، چیزی که قرار است دنیا را در آینده ای نزدیک تسخیر کند (Holograph HUD ها و مانیتورهیی که هرجا برویم همراهمان‌اند، چیزهایی که تنها در بازی‌های کامپیوتری و فیلم های علمی – تخیلی میسرند).
همچنین GPGPU (محاسبات چند منظوره بر روی واحد های پردازش گرافیکی) نیز می تواند توجیه خوبی باشد برای این موضوع که چرا انویدیا و IBM به سختی دنبال تصاحب AMD هستند.
● نتیجه گیری
این که انویدیا از حمایت شرکا برای خریدن AMDبرخوردار نیست و این حقیق که AMD بدهی زیادی دارد، انویدیا را کاملاً از دور خارج می‌کند. معامله همچنان می تواند صورت گیرد، اما اگر AMD برای فروش است، IBM منطقی‌ترین انتخاب است.
حتی عده‌ای از مسوولین اینتل اقرار کردند که تحقق این امر باعث لرزاندن یکه تازی اینتل خواهد شد. بین اعضای اینتل یک مثل معروفی وجود دارد که می‌گوید: IBM خون آشامی است که هرگز نمی‌میرد. شما حتی می‌توانید چهره تام کروز را برای آن متصور باشید، اما حقیقت این است که IBM در این حوزه، حتی قبل از به وجود آمدن آن حضور داشته و این پشت تمام کمپانی‌های فعال در این زمینه را می‌لرزاند.
ادغام IBM و AMD می تواند پروانه فناوری x۸۶ را حفظ کند و این مساله مهم‌ترین نکته است. از طرفی، قدرت اتحادیه تولید کنندگان را نباید دست کم گرفت.
اما راه سومی نیز وجود دارد و ان این است که AMD ایستادگی کند و در کنار شرکایش به نبرد طوفان سختی که پیش رو دارد برود و امیدوار باشد که K۱۰.۵ و K۱۱ شرکت را دوباره به عرصه رقابت باز گرداند. تنها زمان می‌تواند آخر این داستان را مشخص کند.
نویسنده : رضا GH (کاربر فعال سایت VG)
منبع : ویدیو گیم


همچنین مشاهده کنید