شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


قهرمان‌هایی‌ که‌ چیزی‌ برای‌ پنهان‌ کردن‌ ندارند


قهرمان‌هایی‌ که‌ چیزی‌ برای‌ پنهان‌ کردن‌ ندارند
نویسنده‌ و کارگردان‌: مسعود کیمیایی‌
مدیر فیلمبرداری‌: علیرضا زرین‌دست‌
صدابرداری‌، صداگذاری‌ و میکس‌: اسحاق‌ خانزادی‌
تدوین‌: جعفر پناهی‌
طراح‌ چهره‌پردازی‌: عاطفه‌ رضوی‌
طراح‌ صحنه‌ و لباس‌: کیوان‌ مقدم‌
مدیر تولید: محمدصادق‌ آذین‌
مشاور کارگردان‌ و برنامه‌ریز: امیر شهاب‌ اسماعیلی‌
دستیار اول‌ کارگردان‌: امین‌ فرج‌پور
دستیار دوم‌ کارگردان‌: محمدعلی‌ جناب‌
موسیقی‌: کاوه‌ ناصحی‌
تیتراژ: جواد طوسی‌
جلوه‌های‌ ویژه‌: عباس‌ شوقی‌
عکس‌: بابک‌ برزویه‌
فیلم‌ پشت‌ صحنه‌: محمد تراب‌نیا
منشی‌ صحنه‌: فرناز جمشیدی‌ مقدم‌
خواننده‌: رضا یزدانی‌
بازیگران‌: عزت‌الله‌ انتظامی(رضا معروفی)، لیلا حاتمی‌ (فروزنده)، بهرام‌ رادان (سهند)، پولاد کیمیایی‌ (محسن)، خسرو شکیبایی‌ (حدمیثاق)، مریلا زارعی‌دریا و لادن‌ طباطبایی‌، جلال‌ پیشواییان‌، اکبر معززی‌، بهرام‌ فتاحی‌، سعید پیردوست‌، میترا صالحی‌ مهربان‌، سعید روحانی‌، کارینا کیمیایی‌ و...
تهیه‌ کننده‌: مسعود کیمیایی‌
محصول‌: کارگاه‌ آزاد فیلم‌
پاییز ۱۳۸۳، ۱۱۲ دقیقه‌.
تاریخ‌ نمایش‌: از چهارشنبه‌ نهم‌ آذر،
سینماهای‌ نمایش‌ دهنده‌: فرهنگ‌ ۱، قدس‌، فلسطین‌ ۱، ایران‌، سپیده‌ ۱، رودکی‌، شیرین‌، پیام‌، مرکزی‌، اروپا، کانون‌، گلریز، بهمن‌ و فرهنگسراهای‌ نیاوران‌، شاهد، کانون‌، قدس‌، تهران‌، ناهید، سعدی‌.
خلاصه‌ داستان‌:محسن‌، فروزنده‌ و سهند در شبی‌ توفانی‌ با نقاب‌هایی‌ سیاه‌ بر صورت‌ و اسلحه‌ به‌ دست‌ وارد ویلای‌ مهندس‌ حمید کاظمی‌ می‌شوند. سهند به‌ دنبال‌ اسناد و مدارکی‌ جعلی‌ است‌، محسن‌ که‌ عضو یک‌ باند خلافکار است‌ به‌ دستور بالادستی‌هایش‌ برای‌ سرقت‌ پول‌ها و اموال‌ مهندس‌ به‌ این‌ خانه‌ آمده‌ و فروزنده‌ بخاطر فریبی‌ که‌ از مهندس‌ خورده‌ به‌ قصد گرفتن‌ انتقام‌ از او آمده‌ است‌.
محسن‌ و فروزنده‌ در گذشته‌ رابطه‌یی‌ عاطفی‌ با هم‌ داشتند و همین‌ مساله‌ باعث‌ می‌شود تا فروزنده‌ نقابش‌ را بردارد و در حضور محسن‌ از همه‌ بلاهایی‌ که‌ مهندس‌ کاظم‌ بر سر او آورده‌ بگوید و سرانجام‌ با شلیک‌ گلوله‌یی‌ مهندس‌ خیانتکار را زخمی‌ کند. این‌ سه‌ جوان‌ در ادامه‌ با پیرمرد موقری‌ به‌ نام‌ رضا معروفی‌ آشنا می‌شوند که‌ ماموریت‌ دارد از طرف‌ جلال‌ یکی‌ از روسای‌ محسن‌ گذرنامه‌های‌ آنها را تحویلشان‌ دهد. «معروفی‌» پس‌ از یک‌ درگیری‌ کوچک‌ با جوان‌ها سرانجام‌ گذرنامه‌ها را تحویل‌ می‌دهد و به‌ همراه‌ سهند راهی‌ تهران‌ می‌شود، محسن‌ و فروزنده‌ نیز با گرفتن‌ گذرنامه‌ها به‌ سمتی‌ دیگر می‌روند.
در طول‌ سفر از طریق‌ روایت‌ تصویری‌ و کلامی‌ با گذشته‌ این‌ چهار نفر آشنا می‌شویم‌. سهند به‌ رضا معروفی‌ می‌گوید که‌ در دوران‌ دانشجویی‌ عاشق‌ دختری‌ به‌ نام‌ دریا بوده‌ که‌ رفتن‌ دریا به‌ فرانسه‌ و بعد بازگشت‌ به‌ ایران‌ و خودکشی‌اش‌ تاثیر بدی‌ در روحیه‌ او گذاشته‌ و به‌ دلیل‌ این‌ اتفاق‌ حال‌ آشفته‌ و نامتعادلی‌ دارد. معروفی‌ هم‌ از زندگی‌ پرفراز و نشیب‌ گذشته‌اش‌ و دخترش‌ که‌ در آسایشگاه‌ بستری‌ است‌ می‌گوید. محسن‌ و فروزنده‌ نیز درباره‌ رابطه‌ عاطفی‌ که‌ در گذشته‌ داشتند می‌گویند و اینکه‌ چرا این‌ رابطه‌ از هم‌ گسسته‌ شد و آنها گرفتار چنین‌ سرنوشتی‌ شدند.
پس‌ از آشنایی‌ با گذشته‌ چهار شخصیت‌ اصلی‌ در ادامه‌ پای‌ افرادی‌ چون‌ حد میثاق‌ که‌ رییس‌ و همه‌ کاره‌ دار و دسته‌ خلافکارها است‌ و جلال‌ که‌ در کار خرید و فروش‌ جواهرات‌ قیمتی‌ است‌ و بقیه‌ اعضای‌ باند خلافکارها به‌ قصه‌ باز می‌شود و از این‌ به‌ بعد با وجوه‌ دیگر آدم‌ها و قهرمان‌های‌ «حکم‌» آشنا می‌شویم‌. قهرمان‌هایی‌ که‌ دیگر همه‌ گذشته‌ و هستی‌شان‌ را روی‌ دایره‌ ریخته‌اند و چیزی‌ برای‌ پنهان‌ کردن‌ ندارند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید