سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


شورای سوم و انتخاب شهردار


شورای سوم و انتخاب شهردار
كلان شهر تهران روزهایی را می گذراند كه آن را به تجربه یكصدمین سال اداره شدن به شیوه های نوین تر و بامسئولیت شخصی به عنوان شهردار نزدیك می سازد و از دیگرسو این روزها آغازین روزهای فعالیت سومین شورای اسلامی شهر تهران است. انتخاب شهردار شاید از اولین وظایفی باشد كه پس از شنیدن نام شورا به ذهن متبادر می شود و دغدغه ای كه در بین عموم مردم، نخبگان و مسئولین به جهت سپردن سكان این شهر پرمسئله به كدامین منتخب وجود دارد، این روزها پررنگ تر.
آنچه كه تجربه و علم ثابت نموده است، جدل برسر مصادیق گزینه ای است كه اتلاف وقت و بحث های بی نتیجه را درپی خواهد آورد اما اگر به سوی دست یابی به چارچوب و مدلی از انتخاب پیش رویم كه درآن ملاك ها و شرایط بر فردیت گزینه ها پیشی بگیرد، آنگاه می توان گفت كه هم وظیفه نمایندگی به نحو بهتری انجام شده است و هم منافع شهر و مردم نیكوتر به دست خواهد آمد و دراین راه نگاهی به وضعیت موجود انتخاب اداره كننده شهر چه در كشورمان و چه در سایر كشورها ضروری می نمایاند تا قدم به قدم به اوصاف ضروری شهردار تهران نزدیك شویم.
از شیوه های اولیه انتخاب شهردار، انتخاب مستقیم از سوی دولت های مركزی است كه غالباً در نظام های فاقد قوه مقننه شهری(شوراها) روی می دهد این مدل را می توان مدل «تمركزگرای» انتخاب مدیران نام نهاد.
اما همانگونه كه در سطح كلان تفكیك قوا به وجود آمد در شهرها نیز انتخاب مقنن شهری و مجری شهر از یكدیگر تفكیك شده و در اغلب كشورها به شیوه ای رایج در اداره شهرها بدل گشته است. این متد نیز به نوبه خود مولد روش های دیگری گردید. بعضاً شوراها از میان خود فردی را به مسند شهرداری برمی گزینند و این مسئولیت جدا از وظیفه نمایندگی نیست كه این شیوه را می توان «شیوه متمركز شورایی» نام گذاشت.
در شیوه ای دیگر اعضای شورا شهرداری را برمی گزینند كه او مسئول اداره شهر شده و وظایفش از وظایف شورایی جدا است و در سومین مدل شهردار با رأی مستقیم برگزیده شده و شورا بر كار او نظارت می كند در رویه های اداره شورایی، شیوه اول تقریباً منسوخ، شیوه دوم در كشور ما جاری است و شیوه سوم در كشورهایی مانند انگلستان، برخی ایالت های آلمان، آمریكا، ژاپن، فرانسه و... اجرا می شود.
قطعاً اجرای هرمدل اداره شهر بدون توجه به نیازها و اولویت های بومی امری هزینه بردار است و نمی توان یك روش موفق در یك جغرافیای عالم را به عینه در پهنه دیگری تكرار كرد و نیز بررسی نقاط ضعف و قوت هریك از شیوه های فوق الاشاره مجالی بس طولانی را می طلبد اما یكی از فصول مشترك آنها كه مراحل مختلف گذاری را نیز باعث شده است بحث «مقبولیت شهردار است» و باید مقبولیت را هم از حیث نظری (با مقدمات گفته شده) و هم از حیث عملی (به جهت فعالیت ها و افزایش همدلی مردم) نیازی اساسی برای شهردار تهران دانست.
آنچنانكه مقام معظم رهبری در دیدار با شهردار و اعضای شورای شهر دوم نیز ایشان را به انتخاب مسئولینی با مقبولیت و معیارهای مقبول توصیه نمودند. معظم له در پیام آغاز به كار شوراها نیز ملاك های امانت و دینداری، كفایت و كارآمدی، نجابت و حسن سلوك با مردم را نیز از شروط انتخاب شهردار دانستند كه ذیل فرمایشات ایشان به ملاك های انتخاب شهردار پایتخت می پردازیم.
اداره شهری چون تهران با مسائل پرشمار خود (كه یقیناً در فرصت دیگری به آنها خواهم پرداخت) علاوه بر مقبولیت مردمی كه به عنوان كاتالیزوری برای مدیریت عمل خواهد كرد نیازمند اوصاف دیگری نیز هست.
ساخت تخصصی امور و پیچیدگی مأموریت ها، داشتن سوابق علمی، تخصص و پیچیدگی مأموریت ها، داشتن سوابق علمی و تخصصی را ضروری می سازد و از سویی موجب آن است كه بگوییم مدیر منصوب بر شهر تهران باید از سوابق مدیریتی و اجرایی كلان برخوردار باشد و درضمن روحیه كار كارشناسی شده و علمی را نیز داشته باشد.
بخش عمده ای از مسائلی كه حول محور شهرداری به بحث گذاشته می شود، موضوع درآمدها و موضوعات مالی آن است كه موجب اصلی بخشی از بی اعتمادی ها به مدیریت شهری می گردد لذا از سویی ضروری است كه شهردار برنامه ای مشخص برای پایدار نمودن درآمدهای شهرداری و ایجاد منابع جدید داشته باشد و هم انضباط مالی و اداری را بیش از پیش حاكم سازد.
اداه امور شهر بدون استفاده از ظرفیت های مشاركت معنی دار مردم در تمام ابعاد ناممكن است و از سویی تحقق آن نیازمند رویكردی فرهنگی و اجتماعی می باشد. تقویت نهادهای مردمی شهری اعم از NGOها، هیئات مذهبی، شورایاری ها و... از نیازهای مدیر شهری تهران است.
توجه به جایگاه شورا و ایجاد ساز و كارهای نظارت هرچه مؤثرتر آن نیز پیش نیاز اساسی برای شهردار تهران به شمار می رود كه دركنار فراهم ساختن تیم اجرایی قوی، تعامل و هماهنگی در انتخاب مدیران، اصلاحات ساختاری، توجه به بدنه و برنامه محوری با روحیه ای جهادی، به تحقق آرمان هایی مانند معنویت، رفاه، آسایش و امنیت در شهر كمك نموده وسرمایه «اعتماد» را كه مقام معظم رهبری آن را سرمایه ای ارزشمند دانستند افزایش می دهد.
آنچه گفته شد تنها مروری اجمالی است بر صفاتی كه زیبنده شهردار تهران است كه وصف دلایل هریك نیز مجال دیگری را می طلبد اما ذكر نكته ای بسیار ضروری است كه این شهر پس از انقلاب، مدیریت ۱۵شهردار و سرپرست شهرداری را تجربه كرده است كه خود نشان از ناپایداری جدی و عمر كوتاه مدیریت است (میانگین كمتر از ۲سال) پس نمی تون ازنظر دور داشت كه ثبات به عنوان مقدمه همه برنامه هایی كه ذكر شد شرطی است كه این بار نه قامت شهردار كه به تن شهر زیبنده است.
مرتضی طلایی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید