چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

زندگی زیر سایه برادر بزرگ‌تر


زندگی زیر سایه برادر بزرگ‌تر
لبنان، این کشور کوچک و کوهستانی خاورمیانه که حتی از نظر جغرافیایی نیز در محاصره همسایه بزرگترش سوریه قرار دارد، از زمان استقلال از فرانسه در سال ۱۹۴۳ تا کنون هرگز نتوانسته به طور کامل از زیر نفوذ سوریه آزاد شود.
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، لبنان تا سال ۱۹۲۶بخشی از سوریه به شمار می‌رفت و ریشه‌های تسلط سوریه بر لبنان را باید در مجموعه پیچیده‌ای از عوامل تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی جست‌وجو کرد.
ولی حضور نظامی سوریه در لبنان که نزدیک به سه دهه به طول انجامید و در آوریل سال ۲۰۰۵ با خروج آخرین سرباز سوری از لبنان به پایان رسید به طور مشخص به زمان جنگ داخلی لبنان بازمی‌گردد.
لبنان در ابتدا به عنوان كشوری با هویتی متفاوت و به منظور ایجاد محیطی برای برقراری حاكمیت و بروز فرهنگ مسیحیان مارونی كه در آن زمان در اكثریت بودند، ایجاد شد و پس از استقلال لبنان، قانون اساسی این كشور بر اساس ایجاد تعادل بین اكثریت مسیحی، مسلمانان سنی‌ و شیعه و اقلیت دروزی این كشور شکل گرفت اما پس از مدتی، ساختار جمعیتی لبنان به نفع مسلمانان تغییر یافت و وابستگی‌های قبیله‌ای و مذهبی بسیار مهم‌تر از اتحاد با دولت مركزی جلوه‌گر شد.
در پی بروز این وضعیت، از سال ۱۹۷۵ و با جرقه‌ای که با حمله یکی از اعضای یک گروه فالانژیست مسیحی به یک اتوبوس و کشته شدن تعدادی از مسلمانان فلسطینی زده شد، دوره‌ای طولانی از درگیری‌های داخلی در لبنان آغاز شد. این جنگ‌های ویرانگر پس از ورود سازمان آزادی‌بخش فلسطین(ساف) به لبنان در سپتامبر سال ۱۹۷۰ میلادی، گسترش و ابعادی وسیع یافت.
درگیری بین گروه‌های مختلف در بیروت، این شهر را که زمانی عروس خاورمیانه نامیده می‌شد، دچار هرج‌ومرج و آشوبی بی‌سابقه كرد و ترورها، انفجار خودروهای بمب‌گذاری شده و گروگانگیری تبدیل به وقایعی روزمره و معمولی شده و زندگی را در این كشور غیرممكن ساخت.
نیروهای چندملیتی كه توسط آمریكا و برخی كشورهای دیگر عازم لبنان شده بودند، پس از انجام چند عملیات انتحاری علیه آنها از لبنان خارج شدند و در سال ۱۹۷۶ دولت وقت لبنان که تحت کنترل مسیحیان مارونی بود از حافظ اسد، رئیس‌جمهور سوریه درخواست کمک کرد و نیروهای نظامی سوریه که مهم‌ترین سرمایه‌اش در منطقه داشتن ارتشی قدرتمند بود برای بازگرداندن نظم و پایان دادن به خشونت ها وارد لبنان شدند.
ارتش سوریه حضور خود را در دره بقاع در شرق لبنان تثبیت كرده و به گسترش حضور خود در سایر مناطق این كشور پرداخت كه این امر به‌تدریج نظم را به لبنان بازگرداند و در عین حال از آن زمان به بعد نفوذ سیاسی و امنیتی سوریه را در سراسر جامعه لبنان گستراند.سرانجام در اكتبر سال ۱۹۸۹ میلادی، مجمع ملی لبنان در شهر طائف عربستان سعودی تشكیل جلسه داد تا قرارداد «آشتی ملی» را تحت نظارت سوریه و عربستان سعودی تصویب كنند.
هدف از تصویب این قراردادها، پایان دادن به جنگ داخلی لبنان كه به مدت چندین دهه ادامه داشت، در اختیار گرفتن كنترل مجدد مناطق جنوب لبنان كه در آن زمان تحت اشغال اسرائیل قرار داشت و قانونی ساختن حضور نظامی سوریه در لبنان بود.
بر اساس این قرارداد كه به جنگ داخلی ۱۵ ساله لبنان پایان داد مقرر شد در صورت برقراری امنیت و ثبات در لبنان نیروهای سوری در دره بقاع واقع در نزدیكی مرزهای سوریه مستقر باشند و این كار با هماهنگی دولت‌های دو كشور صورت بگیرد.
سرانجام درفوریه ۲۰۰۵ ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق و از سیاستمداران محبوب لبنان که از مخالفان سرسخت سوریه بود آتش خشم و احساسات ضدسوری مردم لبنان را که از سال‌ها نفوذ و دخالت‌های سوریه در عرصه سیاسی کشورشان به ستوه آمده بودند شعله‌ور کرد.
پس از آن در پی یک رشته تظاهرات عظیم مردمی، نخست‌وزیر عمر کرامی و کابینه وی استعفا دادند و سرانجام با فشارهای بین‌المللی، سوریه ۱۵ هزار نیروی نظامی خود را از لبنان خارج کرد. آخرین سرباز سوری در ۲۶ آوریل ۲۰۰۵ لبنان را ترک کرداگرچه حضور نظامی سوریه بر لبنان پایان یافت اما نفوذ و تسلط سیاسی سوریه بر این کشور همچنان ادامه دارد.بسیاری از ملی‌گرایان عرب این دو کشور را در واقع یکی تلقی می‌کنند.
به همین دلیل است که دمشق هرگز حاضر نشده است با لبنان سفیر مبادله کند.بنابراین اگرچه سوریه دیگر در لبنان حضور نظامی آشکار ندارد ولی همچنان از طریق تسلط سیاسی و متحدان پشت پرده خود در لبنان که به روز به روز بیشتر قدرت می‌گیرند، می‌كوشد تا نفوذ سیاسی و نامرئی خود را همچنان در این كشور حفظ كند.
سونا انزابی‌نژاد
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید