چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


موسیقی در خدمت فیلم یا فیلم درخدمت موسیقی؟


موسیقی در خدمت فیلم یا فیلم درخدمت موسیقی؟
به واقع در باب آهنگسازی برای فیلم، مسئله‌ی اساسی این است که موسیقی باید در خدمت فیلم باشد یا فیلم در خدمت موسیقی؟
با نگاهی به تاریخ سینما درمی‌یابیم که در فیلم‌های صامت و پس از آن گاهی فیلمسازان، از سر ذوق شخصی آهنگ‌هایی برای بخش‌های مختلف فیلم خود انتخاب می‌کردند که به غنای تصاویر بیفزایند و موسیقی کمکی برای برانگیختن احساسات تماشاگر باشد. پس از این دوره بود که با ورود سینما به دوران صدا و موسیقی فیلمسازان دقت بیش‌تری در انتخاب آهنگ‌های کلاسیک به خرج دادند و کار به جایی رسید که به سفارش برای ساخت آهنگ رسیدند. در واقع فیلمسازان به این فکر رسیدند برای آن‌که قدرت تأثیر و ایجاد باور در مخاطب داشته باشند باید آهنگسازی برای پلان‌ها و سکانس‌های مختلف آن‌ها آهنگِ مخصوص به خود بسازد تا حس صحنه به درستی به مخاطب القا شود. برای این منظور حساسیت کارگردان‌ها در انتخاب آهنگساز روز به روز بیش‌تر شد.
از سویی دیگر آهنگسازان در ابتدا به این امر می‌اندیشیدند که چگونه تصاویر را با موسیقی پر کنند ولی رفته‌رفته کار به جایی رسید که دغدغه‌های آن‌ها‌ این گردید که تصاویر را با چه نوع موسیقی همراه کنند و این ادامه یافت تا این‌که برخی از آهنگسازان فیلم با تلاش به ظرایف واقعی این حرفه در سینما دست یافتند اما عده‌یی از آهنگسازان هنوز به‌مانند دوران صامت سینما، تصاویر را پر می‌کنند بدون آن‌که موسیقی هماهنگی لازم با کیفیت اتفاقی که در حال وقوع است، داشته باشد و یا در تقویت حس آن صحنه کمکی بنماید.
بسته به سلیقه‌ی کارگردان، آهنگسازان فیلم سبک‌های مختلفی در نواختن موسیقی برای فیلم ارایه کردند. برخی از کارگردان‌ها ظرافت‌های خاصی از موسیقی می‌خواهند و برخی دیگر موسیقی در درام قصه‌هایشان نقش اساسی ندارد.
● امضای آهنگساز!
در این راستا برخی سازندگان موسیقی برای فیلم، دارای سبک و روش خاصی در آهنگسازی شدند. آن‌ها با الهام از قصه و درک ذهنی موقعیت‌های گوناگون درام، آهنگی برای هر سکانس و پلان می‌سازند که تقویت‌کننده‌ی باور در مخاطب باشد در عین حال که موسیقی جدا از فیلم شنیده نشود؛ به عبارت دیگر این دسته از آهنگسازان کسانی هستند که به‌طور خودآگاه و ناخودآگاه تلاش می‌کنند موسیقی در بطن شخصیت‌پردازی قصه و حادثه‌ها بنشیند و جدا از آن شنیده نشود. در واقع بسیاری از کارگردان‌ها نیز امروزه می‌پسندند موسیقی این‌گونه در خدمت فیلمشان باشد.
این سبکی است که به‌طور مثال در ایران مرحوم «بابک بیات» در سینمای بعد از انقلاب نمونه‌ی شاخص آن است. موسیقی بیات در فیلم‌ها به جای افکت (صدای صحنه) می‌نشست و حس صحنه و عمل شخصیت‌ها را رنگ‌پردازی کرده و در خدمت هدف غایی فیلمساز قرار می‌گرفت. بیات آن‌گاه که برای مجموعه‌ی تلویزیونی «ولایت عشق» موسیقی ساخت به بسیاری از همکاران خود یاد داد ترکیب ترانه و موسیقی می‌تواند چه کیفیت مطلوبی داشته باشد. البته هستند آهنگسازان زیادی که در سینمای امروز ایران، به حجم موسیقی در فیلم‌ها بیش‌تر می‌اندیشند تا تناسب آن با فیلم. این نوع موسیقی معمولاً با حال و هوای فیلم‌ هماهنگ نیست و در بسیاری از مواقع مزاحم تماشاگر برای دیدن فیلم است و با اجزای فیلم هارمونی ندارد.
به عبارت دیگر آن‌ها تصور می‌کنند برای آن‌که یک فیلم بر مخاطب تأثیرگذار باشد باید حجم فراوانی از موسیقی را در لابه‌لای تصاویر یک فیلم داستانی گنجاند و خیال باطل دارند که تنوع و ترکیب پرحجم موسیقی می‌تواند بر شدتِ حس و ارتباط مخاطب با فیلم بیفزاید. این دسته بر این باورند که فیلم‌ها باید در خدمت موسیقی باشند و فیلم را محملی برای اجرای یک کنسرت تصویری می‌یابند.
● موسیقی و مخاطب
در سینمای امروز دنیا هر فیلمی سطح سلیقه‌ی مخاطب را پایین‌تر بیاورد واجد موسیقی پرحجم‌تر و کلیشه‌یی‌تر است. خوشبختانه اکنون تعداد آهنگسازانی که به درک مناسب آهنگسازی برای فیلم‌ها رسیده‌اند در ایران کم نیست اما تا نقطه‌ی آرمانی و رسیدن به حد هماهنگی مطلوب و کامل با فیلم فاصله دارند.
افراد بسیاری بوده و هستند که در موسیقی تحصیلات آکادمیک داشته و در عالی‌ترین مراتب دانشگاهی تدریس می‌کنند اما آن‌گاه که موسیقی برای فیلم نواخته‌اند (به عنوان آهنگساز فیلم) موسیقی‌شان در خدمت فیلم نبوده یا چنگی به دل نزده است. در واقع این به معنی آن نیست که ایشان سواد کافی برای این کار نداشته‌اند، مفهوم این است که آهنگسازی برای فیلم نیاز به شعوری بالا و درکی متقابل از سینما دارد. در واقع آهنگساز برای آن‌که در سینما به کمال مطلوب برسد باید با شناخت کامل و تجربی از کارِ سینما و فیلمسازان و تجزیه و تحلیل آهنگ‌های مختلف در فیلم‌های گوناگون به سراغ ساختن موسیقی برای فیلم‌ها بشتابد و در این راه هر چه خود را به زاویه‌ی نگاه نویسنده و کارگردان نزدیک‌تر کند، اثرش بیش‌تر ارزش و منزلت خواهد یافت.
برخی از آهنگسازان گمان می‌کنند برای آن‌که شخصیت مستقل و روش خاصی برای خود در سینما بیابند باید موسیقی که برای فیلم‌ها می‌سازند دارای روحی مستقل و ابعاد زیبایی‌شناختی خاص از منظر اهالی موسیقی باشد تا بر خود ببالند که اثرشان ویژه است، در حالی که موسیقی در کنار دیده شدن تصاویر و روایت قصه شنیده می‌شود و اگر تماماً در خدمت ساختار روایی فیلم و شخصیت‌پردازی‌ها نباشد به هیچ وجه اثر موفقی نخواهد داشت و نه تنها شنیده نخواهد شد، بلکه مزاحم ارتباط با مخاطب نیز خواهد گشت .
امیر فرض‌الهی
منبع : سورۀ مهر