شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

جایگاه جمعه در فرهنگ اسلام


جایگاه جمعه در فرهنگ اسلام
نوشتار زیر ضمن بیان اهمیت روز جمعه از دیدگاه قرآن، نقش و جایگاه نمازجمعه در تشکیل اجتماع مهم عبادی- سیاسی و تأثیرات مثبت چنین اجتماعی در امور جامعه مسلمانان را مورد بررسی قرار داده است.
اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم.
● زمان و مکان از دیدگاه قرآن
از نظر اسلام و قرآن میان زمان ها و مکان ها تفاوت ها و تمایزهای معناداری وجود دارد. اگر از نگاه فلسفی به مسئله زمان و مکان نگریسته شود، هیچ تفاوت معناداری میان دو زمان و یا دو مکان یافت نمی شود و همه زمان ها و مکان ها از یکسانی بی معنایی برخوردار می باشند. معناداری و بی معنایی در این عبارت به این مفهوم است که ارتباطی سازنده و تأثیرگذار میان دو سوی قضیه وجود ندارد. از این رو هرگاه نسبتی میان دو سو وجود نداشته باشد و یا نسبت بی تأثیر باشد و مانند نسبت آسمان و ریسمان باشد سخن از بی معنائی رابطه دوسویه می شود. بنابراین هیچ رابطه ای میان انسان و زمان ها و مکان ها نمی توان ثابت کرد و تنها رابطه ای که در این جا ثابت است وجود انسان در زمان و محدوده زمانی و یا مکانی خاص است که پیش یا پس از آن وجود نداشته است؛ ولی این بدان معنا نیست که میان دو قطعه از زمان تفاوت معناداری باشد.
اما این مسئله از نگرش قرآن و اسلام دگرگون می شود و برای زمان و مکان اقتدار خاصی تعریف می شود. به این معنا که بخشی از زمان و یا مکان دارای اقتداری است که در زمان و یا مکان دیگر نمی توان چنین اقتدار و توانایی را شناسایی و ردگیری کرد.
به عنوان نمونه قرآن از اوقات خاصی برای انجام وظایف عبادی یاد می کند و بر این نکته تأکید می ورزد که قرآن الفجر مشهود است و یا استغفار در سحرگاهان از تأثیر شگرفی در زندگی آدمی برخوردار می باشد.
چنان که از اقتدار مناطق خاصی از زمین سخن می گوید و آن را به قداست و حرمت می ستاید و یا سرزمینی را سرزمین مبارک دانسته و سرزمین دیگری را سرزمین نامبارک برمی شمارد و میان بلد طیب و بلد خبیث تفاوت قرار می دهد. این بدان معناست که از نظر قرآن و فرهنگ اسلامی میان زمان ها و مکان ها تفاوت های معناداری وجود دارد. بخشی از زمان به جهت تأثیر مثبت و سازنده در تکامل بشر و رشد و شکوفایی و یا ارتباط سالم و آسان و کامل تر میان انسان و خداوند و عالم غیب از جایگاه خاص برخوردار می باشد.
● اهمیت روز جمعه
جمعه یکی از روزهای هفته است که از نظر فرهنگ اسلام جایگاه ویژه ای دارد. در میان ادیان و شرایع جهانی چه الهی و چه غیرالهی، برخی از روزها به جهت خاصی، از اهمیت فراوانی برخوردار هستند. این جایگاه گاه به جهت امور اعتباری است و گاه به جهت امور حقیقی.
در فرهنگ یهودی روز شنبه از جایگاه خاصی برخوردار است و تعطیلی آن روز به این خاطر توجیه می شود که خداوند همه هستی را در شش روز هفته آفریده است و در روز شنبه که از آن به یوم السبت یاد می کنند خداوند به استراحت پرداخته است.
در اندیشه و بینش یهودی تعطیلی و حرمت شنبه به سبب استراحت خداوند است که از آفرینش هستی فارغ شده بود. هر چند که برخی از آنان این مسئله را به لغوب و خستگی خداوند نسبت می دهند و قرآن آن را نکوهش می کند اما با این همه، مسئله، ارتباط تنگاتنگی با واقعیتی دارد که اتفاق افتاده است. به این معنا که آنان شش روز هفته را روز تلاش و کار و آفرینش می دانند چنان که خداوند به این کار مشغول بوده است و روز هفتم را روز استراحت و تعطیلی به شمار می آورند.
قرآن در آیه ۱۲۴ سوره نحل به اختلاف یهودیان در مسئله شنبه اشاره می کند و می فرماید علت این که خداوند روز شنبه را برای یهودیان روز تعطیل اعلام کرد این بود که آنان درباره روز جمعه اختلاف کردند. در تفاسیر آمده است که خداوند روز جمعه را به عنوان روز تعطیل برای یهودیان قرار داد تا آن را گرامی بدارند ولی آنان در تعیین آن اختلاف کردند و خداوند برای این که اختلاف ایشان را فرونشاند روز شنبه را برای آنان تعطیل کرد. در حقیقت تغییر جمعه به شنبه به سبب سرپیچی یهودیان بوده است. (مجمع البیان ج۵ و ۶ ص ۶۰۴)
بنابراین باید گفت که براساس باورهای درست و غیرتحریف شده که قرآن آن را تأیید می کند شش روز، تا روز جمعه می باشد و روز هفتم همان جمعه است نه روز شنبه. از یهودیان خواسته شده بود که روز جمعه را احترام گذاشته و آن را تعطیل کرده و به تعظیم آن روز به عنوان ایام الله بپردازند ولی آنان از این امر سرپیچی کردند و در میان خویش اختلاف نمودند به گونه ای که برای جلوگیری از اختلاف از آنان خواسته شد که روز شنبه را تعطیل کرده و احترام بگذارند. برای تنبه و مجازات ایشان هم دستور داده شد که هیچ گونه عملی را نمی بایست انجام دهند و هرگونه کار و تجارت در آن حرام است. با این همه در داستان اصحاب السبت دیده می شود که آنان از این حکم نیز تجاوز کرده و حرمت و احترام روز شنبه را می شکنند و به شکار ماهی و صید آن می روند که در نتیجه مجازات می شوند و به شکل بوزینه تغییر شکل می دهند.
از نظر مسیحیان روز یکشنبه از اعتبار و ارزش خاصی برخوردار است؛ زیرا در این روز است که به درخواست حواریون مائده آسمانی برایشان نازل شد و آنان آن روز را جشن گرفتند و تا قیامت آن را عید قرار دادند و تاکنون به احترام آن روز مبارک، جشن گرفته و شادی می کنند. در این جا اتفاقی موجب می شود تا این روز از روزهای دیگر بازشناخته و از جایگاه و منزلت ویژه ای برخوردار گردد.
● جمعه در جاهلیت و اسلام
جمعه یکی از روزهای هفته است که در فارسی به آدینه یاد می شود. عرب ها پیش از اسلام و نزول وحی آن را به نام عروبه یاد می کردند؛ زیرا در این روز گرد هم می آمدند و به بررسی مسایل خویش می پرداختند. عروبه به معنای اجتماع مردم عرب در یک مکان و در روز جمعه بود. ]لسان العرب ج۲ ص۳۵۹[
پس از اسلام این روز به نام جمعه تغییر نام یافت و مردم روز عروبه را به روز جمعه تبدیل کردند. از امام باقر(ع) درباره علت نام گذاری روز جمعه پرسش می شود و آن حضرت(ع) پاسخ می دهد که جمعه را خداوند به دلیل اجتماع مردم در این روز جمعه نامیده است. ]تفسیر نورالثقلین ج۵ ص۳۲۵ حدیث۳۳[
بنابر آن چه گفته شد در فرهنگ شرایع الهی روز جمعه از احترام و حرمت خاصی برخوردار بوده و می بایست تعطیل گردد و مورد تجلیل وتعظیم قرارگیرد. در اسلام این روز از همان ارزش و اهمیتی برخوردار است که پیش از پیمان شکنی یهودیان و اختلاف در میان آنها، از اهمیت و جایگاه خاص برخوردار بوده است.
خداوند در آیه۹ سوره جمعه این روز را روز اجتماع اهل ایمان برای اجرا و برگزاری مراسم خاص نماز عبادی و سیاسی جمعه قرار داده است.
به نظر می رسد که این حکم در مدینه نازل شده؛ زیرا زمانی است که دولت اسلامی ایجاد شده و مردمان برای دریافت احکام دینی و اجتماعی و سیاسی می بایست روزی در مرکز گرد آیند تا از آن آگاه گردند.
نماز جمعه به جهت ویژگی های خاص خود این زمینه را فراهم می آورد تا پیش از نماز دو رکعتی، مسایل جامعه و دولت مطرح شود و قوانین و مقررات عبادی و سیاسی به گوش مردمان برسد.
در این روز برخلاف روزهای دیگر، اذان، مورد تأکید است؛ زیرا اذان به معنای اعلان رسمی اجتماع می باشد و دولت اسلامی با اذان و اعلان رسمی می کوشد تا اجتماعی سیاسی و عبادی را به طور رسمی برقرار کند و از همگان به عنوان امت بخواهد که در این اجتماع حاضر شوند. ]جمعه آیه۹[
جای دیگری که از اذان سخن به میان می آید روز حج اکبر است که مواضع رسمی دولت اسلامی از سوی پیامبر خدا اعلام می شود و به شکل برائت از دشمنان به گوش همگان می رسد. این مسئله نشان می دهد که میان برائت از دشمنان که امری سیاسی است و اذان برای گردهمایی رسمی شهروندان، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و نمی توان ارزش اذان به عنوان نماد اعلام رسمی گردهمایی را نادیده گرفت.
آیات سوره جمعه بیانگر نکاتی خاص درباره ارزش و جایگاه روز جمعه و نماز جمعه به عنوان میتینگ سیاسی و اجتماعی است. در این روز یاد خدا پس از نماز جمعه به عنوان زمینه رستگاری مطرح می شود. یادکرد بسیار خداوند به این معناست که انسان می بایست توجه ویژه ای به خداوند در این روز داشته باشد. حضور در اجتماع تبعات زیادی دارد به ویژه که این ذکر خدا پس از نماز مطرح می شود که اجازه داده شده است تا مردمان به تجارت بپردازند و خرید و فروش کنند. این بدان معناست که مردم در اجتماع و خرید و فروش ممکن است از یاد خدا غافل شوند از این رو مستحب شده است که خدا را بسیار یاد کنند تا در دام شیطان و فراموشی و غفلت نیافتند.
حضور در اجتماع و مباحث سیاسی و اجتماعی و اقتصادی عامل مهمی در غفلت انسان از خداست ولی یاد کرد خدا موجب می شود تا از تأثیرات منفی اجتماعات سیاسی و اجتماعی و کشمکش ها و نزاع ها و داد و ستدها کاسته شده و نوعی اعتدال و تعادل میان دنیا و آخرت برقرارگردد.
تعطیل روز جمعه و پرداختن به مسائل سیاسی و عبادی و اجتماعی بیانگر اهمیت و نقش نماز جمعه در مسایل دولتی و رشد فکری و فرهنگی انسان می باشد. در این روز مردمان موظف شده اند که با حضور در اجتماع سیاسی و عبادی و اقتصادی، مشروعیت نظام را تایید کنند و یک صدا با دولت اعلام بیعت هفتگی نمایند و مسایل اجتماعی خویش را حل کرده و با حضور در نماز جمعه وحدت آفرین، هم از دنیا و هم از آخرت بهره گیرند.
روز جمعه و نماز جمعه را می توان نمونه عالی و عینی و کامل از جامعیت تفکری اسلامی برشمرد. اسلام به خوبی در این جا نشان می دهد که آیینی جامع میان دنیا و آخرت و عبادت و سیاست و آرامش و آسایش و اقتصاد و فرهنگ و امور دیگر می باشد. در عین حال که می کوشد تا آدمی را با ذکر و یاد کرد خدا به کمال فردی و روحی ببرد، می کوشد تا دنیا و آخرتش را به هم پیوند زند و میان سیاست و عبادت ارتباط ایجاد نماید.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید