شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نظریه امام جعفر صادق در باب پیدایش جهان


نظریه امام جعفر صادق در باب پیدایش جهان
امام جعفر صادق راجع به بعضی از مسائل فیزیكی چیزهائی گفته كه از لحاظ تئوری كوچكترین تفاوت با نظریه بوجود آمدن جهان در این عصر ندارد. و یك دانشمند فیزیكی این دوره وقتی تئوری جعفر صادق را در مورد ایجاد دنیا میخواند تصدیق میكند كه نظریه ایست مطابق با تئوری فیزیكی ایجاد دنیا در این عصر.
هنوز نظریه مربوط به پیرایش جهان در كادر قانون علمی قرار نگرفته و هرچه گفته اند تئوری است و ممكن است صحیح باشد یا نادرست جلوه كند.
تئوری جعفرصادق هم راجع به پیدایش دنیا همین طور است و در كادر قانون علمی قرار نگرفته تا این كه بتوان آن را حقیقت غیر قابل تردید علمی دانست.
اما این مزیت را دارد كه با این كه در دوازده قرن قبل از این ابراز شده یا تئوری جدید فیزیكی راجع به پیدایش دنیا مطابقه میكند.
امام جعفر صادق راجع به دنیا چنین گفته است:
جهان از یك جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه دارای دو قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردید و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پیدا كرد و تنوع ماده ناشی از كمی یا زیادی ذرات آنها میباشد.
این تئوری با تئوری اتمی امروزی راجع بوجود آمدن جهان هیچ تفاوت ندارد و دو قطب متضاد دو شارژ مثبت و منفی درون اتم است و آن دو شارژ سبب تكوین اتم گردیده و اتم هم ماده را بوجود آورده و تفاوتی كه بین مواد(یعنی عناصر )دیده میشود ناشی از كمی یا زیادی چیزهائی است كه درون اتم عناصر موجود میباشد.
چند نفراز فیلسوفان یونان قدیم كه در قرن ششم و پنجم قبل از میلاد بسر می‌بردند راجع به پیدایش دنیا نظرهائی ابراز كردند و (ذیمقراطیس )نظریه (اتم )را راجع به پیدایش دنیا ابراز كرد و بعید نمیدانیم كه امام جعفر صادق از تئوری فیلسوف یونانی راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته و تئوری خود را با وقوف بر آن نظریه ها ابراز كرده است.
به احتمال قوی اگر امام جعفر صادق از نظریه فیلسوفان قدیم یونان اطلاع داشته آن تئوریها از همان راه كه جغرافیا و هندسه وارد مدینه گردید به آن شهر رسیده بود یعنی از راه دانشمندان مصری از فرقه قطبی.
میتوانیم فكر كنیم كه چون امام جعفر صادق از تئوری های دانشمندان قدیم یونانی كه سیزده قرن یا دوازده قرن قبل از او میزیسته اند راجع به پیدایش جهان اطلاع داشته توانسته آن تئوری ها را تكمیل كند و راجع بوجود آمدن دنیا نظریه ای ابراز نماید كه امروز علمای فیزیك آن را میپذیرند و هنوز نتوانسته اند نظریه ای جالب توجه تر از نظریه آن مرد راجع به پیدایش دنیا بگویند.
در این نظریه بر جسته ترین قسمت موضوع دو قطب متضاد است قبل از جعفر صادق فیلسوفان یونان و دانشمندان اسكندریه پی برده بودند كه در هستی اضداد وجود دارد و بعضی از آنها گفتند كه هر چیز را بایستی از ضد آن شنا خت.
اما در تئوری جعفر صادق تئوری مربوط با ضداد صریح بیان شده و این صراحت نه در نظریه فیلسوفان قدیم یونان وجود دارد و نه در نظریه دانشمندان مكتب علمی اسكندریه.
دانشمندان یونان و اسكندریه نظریه های خود را در مورد اضداد طوری بیان كرده اند كه گوئی میخواسته اند راهی برای فرار داشته باشند و اگر دریافتندكه اشتباه كرده اند بتوانند گفته خود را پس بگیرند.
واضح است كه از این جهت نظریه آنها به آن شكل ابراز شده كه اطمینان نداشتند كه اشتباه نمیكنند.
ولی جعفر صادق نظریه خود را صریح و بدون قید و شرط بیان كرده و در تئوری او (اگر )و (اما )وجود ندارد و صراحت نظریه اش ثابت میكند كه میدانسته اشتباه نمینماید و نمیخواسته راه باز گشت را برای خود حفظ كند.
شیعیان میگویند تمام چیز هائی كه امام جعفر صادق در مورد بوجود آمدن جهان و نجوم و فیزیك و عناصر و شیمی و ریاضیات و چیزهای دیگر گفت از علم امامت یعنی علم لدنی او بوده است.
اما مورخ نمی تواند علم جعفر صادق را لدنی بداند و دیگر این كه تردید نداریم كه جعفر صادق قبل از این كه خود شروع به تدریس كند مدتی تحصیل میكرده و در جلسه درس پدرش حضور بهم میرسانیده است و مورخ نمیتواند مردی را كه مدتی تحصیل میكرده دارای علم لدنی بداند.
تصور میكنیم كه حتی شیعیان هم انكار كنند كه جعفر صادق الفبا را از دیگران فرا گرفته بود و مردی كه الفبا و مقدمات دیگر را از سایرین فرا گرفته چگونه از نظر یك مورخ میتوانید دارای علم لدنی باشد.
(مجمع مطالعات اسلامی در استراسبورك بزرگان اسلام را فقط از لحاظ تاریخی مورد تحقیق قرار میدهد.) یك مورخ او را یك دانشمند بر جسته میبیند و میفهمد كه نیروی تفكر علمی او خیلی قوی تر از معاصرین بوده و آنچه در علوم مختلف گفته و كشف كرده از آن نیروی تفكر علمی سر چشمه میگرفته نه از یك علم لدنی و ملكوتی و یكی از چیز هائی كه جعفر صادق در مورد پیدایش جهان گفته دو قطب متضاد است. اهمیت آنچه آن مرد گفت بعد از قرن هفدهم میلادی كه وجود دو قطب متضاد در فیزیك به ثبوت رسید آشكار شد. معاصرین او و كسانی كه بعد از وی آمدند دو قطب متضاد را در شمار آنچه قدما گفتند معشر بر این كه هر چیز بضد خود شناخته میشود محسوب كردند و اهمیت گفته جعفر صادق پس از این كه وجود دو قطب متضاد در فیزیك به ثبوت رسید آشكار گردید و امروز هم در اتم شناسی و الكترونیك وجود دو قطب متضاد غیر قابل تردید است. ما علوم جعفر صادق را از جغرافیا و نجوم و فیزیك در مبحث پیدایش دنیا و عناصر شروع كرده ایم و لذا مبحث فیزیك جعفر صادق را ادامه خواهیم داد و بعد از آن به مباحث دیگر خواهیم رسید و میگوئیم در فیزیك جعفر صادق چیزهائی گفته كه قبل از او كسی نگفت و بعد از وی تا نیمه دوم قرن هجدهم و قرن نوزدهم و بیستم بعقل كسی نرسیده كه آنها را بگوید.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید