شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


فعالیت‌های متمرکز برفرد برای پیشگیری از اعتیاد


فعالیت‌های متمرکز برفرد برای پیشگیری از اعتیاد
مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر ابتلا به سوء مصرف مواد، دورهٔ بلوغ و نوجوانی است. فرایند بلوغ یکی از بحرانی ترین دوره‌های زندگی هر فرد می‌باشد به طوری که این دوران، دوران طوفان و فشار خوانده شده است. باظهور بلوغ، مرحلهٔ نوجوانی آغاز می‌شود. نوجوانی دورهٔ انتقال (Transition) است. دوره ای که فرد قبل از اینکه خود را بیابد دچار اختلال یا اغتشاش در نقش خود (Role Confusion) و بحران هویت (Identity Crisis) می‌گردد. فردی که قبل از این به عنوان کودک به خوبی ایفای نقش می‌کرد، دربرخی از ابعاد تلاش می‌نماید نقش یک فرد بالغ را ایفا نماید. دراین دوره نوجوان در وضعیتی بین دو مرحلهٔ کودکی و بزرگسالی قرار گرفته و زیرفشار و انتظارات این وضعیت قرار دارد.
ازطرف دیگر، تغییرات سریع جسمانی نوجوان سبب می‌شود تا احساس نامتناسب بودن نماید. این تغییرات فیزیکی منجر به اختلال تصویر فرد از خود (self image) می‌شود. این تصویرذهنی با تصویری که فرد ازخود در آئینه می‌بیند متفاوت است وشامل درک فرد از وضعیت جسمانی خود می‌باشد.
بنابراین، تحول بلوغ و نوجوانی، تصویرذهنی نوجوان از جسم و هویت شخصی اش را تهدید می‌کند. نوجوان، در نظر گرفتن تجربیات گذشته وقبول تحولات بلوغ، هویت خویش را از نو بازسازی می‌کند. حتی مخالفت وستیز نوجوان باوالدین و عصیان دربرابر ارزش‌ها و قدرت‌ها ودخالت‌های دیگران، برای تثبیت هویت وجدا نمودن هویت خویش از سایرین است.
این عوامل یعنی اغتشاش نقش و نیاز به ایفای نقش به عنوان یک فرد بالغ،‌اختلال در تصویر فرد از خود و نیاز به پذیرفته شدن از طرف دوستان و استقلال،‌نوجوان را به رفتارهائی مانند سیگار کشیدن یاسوء‌مصرف مواد دیگر سوق می‌دهد.
● استراتژی‌هایی که اطلاعات،نگرش‌ها و رفتار کودکان و نوجوانان در مورد مواد و مهارت‌های تطابقی و اجتمای و نیازهای آنان را مورد هدف قرار می‌دهند، درحقیقت شایع ترین روش‌های پیشگیری هستند.
الف) دادن اطلاعات در مورد مضرات مصرف مواد:
این برنامه براین باور استوار است که مصرف مواد به دلیل فقدان آگاهی صحیح از زیان‌های مصرف مواد صورت می‌گیرد. اگر چه مطالعات نشان داده اند که استفاده از این روش به تنهائی تاثیر چندانی درکاهش اعتیاد ندارد، با این حال می‌بایست همواره به عنوان یکی از ( راه‌های اصلی مداخله دربرنامه‌های جامع پیشگیری، مورد استفاده قرار گیرد.)
ب) تاثیر برارزش‌ها و نگرش‌ها ( تغییر نگرش‌های مثبت و تثبیت نگرش‌های منفی نسبت به مصرف مواد مخدر:
نگرش‌ها (attitudes) عبارتند از باورهای فرد درمورد نتیجه و عاقبت هرکار و ارزشی که فرد برای این نتیجه قائل است. نگرش‌ها دلایل منطقی بروز رفتارهای هر فرد خاص می‌باشند. بدیهی است که قبل از شروع فعالیت‌های پیشگیری، مطالعه وشناخت باورها و نورم‌های هراجتماع اهمیت بسیاری دارد. مطالعات ثابت کرده اند که افرادی که نسبت به مواد نگرش‌ها و باورهای مثبت دارند احتمال مصرف و اعتیادشان بیشتر از کسانی است که نگرش‌های خنثی یا منفی دارند. لیکن تغییر یاایجاد نگرش‌هائی که به طور طولانی باقی بمانند کارآسانی نیست. تقویت نگرش‌های منفی یا تغییرنگرش‌ها از خنثی به منفی آسانتر از تغییرنگرش مثبت به منفی است.
متاسفانه اغلب برنامه‌های آگاه سازی از مدارس شروع می‌شوند درحالی که کودکان را باید از سنین کوچکتر که هنوز باورهایشان به طور کامل شکل نگرفته است مورد هدف قرا داد. نگرش‌ها و ارزش‌هائی که برپیشگیری از سوء مصرف مواد موثرند عبارتند از:
ـ ارزش‌های مذهبی
ـ اولویت دادن به ارزش‌های اجتماعی (Social values) به جای ارزش‌های شخصی و فردی (personal values)
ـ ارزش احساس مسئولیت فردی
ـ ارزش سلامت فردی
ـ هرمصرفی ممکن است منجر به اعتیاد شود.
ـ‌ عادی نبودن مصرف مواد
ـ استفاده از ارزش دادن نوجوانان به ظاهر خود و پذیرفته شدن از طرف دیگران
ـ قابل اعتماد نبودن افراد معتاد
پ) آموزش مهارت‌های اجتماعی و تطابق با استرس‌ها
مهارتهای اجتماعی یعنی «توانائی انطباق کافی در روابط بین فردی». این روش برتئوری یادگیری اجتماعی (social learning Theory) استوار است. براساس این تئوری، یادگیری اجتماعی باتقویت‌های مثبت و منفی که فرد در نتیجهٔ رفتار خود کسب می‌کند و مشاهدهٔ رفتار دیگران و عواقب آن شکل می‌گیرد. به تدریج فرد توانائی پیش بینی عواقب رفتار خود و نگرش دیگران را در مورد رفتار خود کسب می‌نماید. این توانائی موجب تنظیم رفتار و درونی کردن تشویق‌ها و تنبیه‌ها و درنتیجه تغییر آن می‌شود. مطالعات مختلف نشان داده اند که آموزش مهارت‌های اجتماعی میزان سوء مصرف مواد ورفتارهای وابسته به آن مانند پرخاشگری، انزوا، فرار از مدرسه وخانه و سرقت را کاهش می‌دهد. برخی از مهارت‌های اجتماعی که کسب آن در پیشگیری از اعتیاد اهمیت دارد عبارتند از:
مهارت‌های ارتباطی (Communication skills)، توانائی اظهار نظر (assertiveness) توانائی مخالفت ورد کردن (rehearsal and resistance skills).
بهترین روش برای آموزش مهارت‌های اجتماعی استفاده ازتکنیک modeling می‌باشد که مبتنی بر تئوری یادگیری اجتماعی است.
ت) آموزش مقاومت در مقابل فشار‌های دوستان:
ارتباط و دوستی با همسالانی که مبتلا به سوئ مصرف مواد هستند،عامل مستعد کنندهٔ قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد می‌باشد. طبق نتایج حاصل از تحقیقات در بیش از ۶۰ درصد موارد،‌اولین مصرف باتعارف دوستان و همسالان صورت می‌گیرد.
به خصوص همسالان درشروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثرند. برای خنثی نمودن تاثیرنگرش‌ها و فشارهای دوستان، از آموزش مقاومت در مقابل فشار دوستان استفاده می‌شود. درحال حاضر،‌استفاده از این روش بسیار متداول شده است،‌ وهمراه با روش ایجاد نگرش منفی نسبت به مواد به کار می‌رود. مطالعات نشان داده اند که استفادهٔ همزمان از این دو روش میزان بروز سوء مصرف مواد را کاهش داده و سن اولین مصرف را نیز به تاخیر می‌اندازد. با این روش، به کودکان و نوجوانان می‌آموزیم که چگونه و با چه پاسخ‌هایا رفتارهائی خود را از موقعیت‌های ناراحت کننده ای که در اثر فشار دیگران به وجود می‌آید،‌رها نمایند.
ث) شناسائی افراد در معرض خطر و اقدامات لازم:
عوامل شخصیتی مختلفی بامصرف مواد در نوجوانان ارتباط دارند. از این میان، بروز برخی از صفات بیشتر نشان دهندهٔ‌ احتمال اعتیاد فرد در آینده هستند وبه طور کلی فردی را تصویر می‌کشد که با ارزش‌ها یا ساختارهای اجتماعی (مانند خانواده، مدرسه، مذهب) ‌پیوندی ندارد. این صفات عبارتنداز: کمبود اعتماد به نفس،‌طغیان گری،‌عدم پذیرش ارزش‌های سنتی، تمایل شدید به کسب هیجان،‌تمایل شدید به انحراف،مقاومت درمقابل قدرت، نیاز به شدید استقلال، احساس عدم کنترل بر زندگی خود. علاوه برموارد فوق شواهد مختلفی از استعداد ارثی ابتلا به اعتیاد وجود دارد.
برخی از اوقات فرد هنگام روبرو شدن با استرس‌های گوناگون درمعرض خطر قرار می‌گیرند.
▪ انواع استرس‌ها عبارتند از :
ـ حوادث مهم زندگی
ـ مشکلات روزمره
ج) ارضای نیازهای اجتماعی و روانی نوجوانان
خ) ‌الگوبخشی و آموزش از طریق همسالان
منبع : ستاد مبارزه با مواد مخدر


همچنین مشاهده کنید