چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ماشین تبلیغاتی اسرائیل چگونه عمل می کند


ماشین تبلیغاتی اسرائیل چگونه عمل می کند
داستانسرایی رسانه ها و نیز تفاسیر سیاسی در آمریکا پیرامون منازعات خاورمیانه، پیوسته ادعاهای اسرائیل را از نزدیک پی گرفته و بدان بها بخشیده است. همین امر امروز کماکان عنصر اصلی و اساسی موفقیت اسرائیل و توانایی این رژیم برای ادامه نبردهایش را تشکیل می دهد، و آمریکا نیز هیچ گامی در جهت متوقف ساختن آن برنمی دارد. اسرائیل با توجه به شناختی که از اهمیت جنگ تبلیغاتی دارد، می کوشد افکار عمومی جهان را از توجه به جنایاتش منحرف سازد .
اکنون ببینیم که اوضاع به چه منوال است و اسرائیلی ها چگونه عمل می کنند:
۱) تعیین شروط مذاکرات
اسرائیلی ها از بدو کار می کوشند تا بستر، مفاد و مبحث، نقطه آغاز و خط مشی روایتی را که به چگونگی درک جنگ شکل خواهد بخشید، تعریف کرده و مشخص سازند. در این مورد، به عنوان مثال آنها موفق گردیده اند از طریق «تکرار مداوم»، این مفهوم را نهادینه سازند که نقطه آغازین این منازعه ۱۹ دسامبر یعنی پایان آتش بس ۶ ماهه بوده (که اسرائیل آن را «به طور یک جانبه نقض شده از سوی حماس» توصیف کرده است). و با این کار، البته آنها اقدامات خود در جهت نقض آتش بس در اوایل نوامبر، و عدم موفقیتشان در احترام به تعهدات خود مبنی بر گشایش مرزهای غزه به هنگام آتش بس را نادیده شمرده اند. اسرائیلی ها چشمان خود را نیز بر این مهم بسته اند که غزه را به حد و مرز وابستگی رسانده اند، روندی که بسیار پیش از عقب نشینی آنها در سال ۲۰۰۵ آغاز گردیده و ادامه یافته است. زیرا که می دانند غالب آمریکایی ها منازعه را از نزدیک دنبال نمی کنند و گرایش آنها به باور ادعاهای اسرائیلی هاست- که «مدام می شنوند». و این تاکتیک «تعریف پیشگیرانه» و «تکرار»، بسیار موثر و موفق است.
۲) کارآیی کلیشه ها
منازعه اسرائیلی- فلسطینی برای نسل های متوالی پیوسته با این تصاویر فرهنگی تعریف و توصیف گردیده که اسرائیل مثبت است و فلسطینی ها بسیار منفی! و این، برای «تبلیغا تچی» های اسرائیلی امتیازی به حساب می آید که به سهولت قابل بهره برداری است. از دیگر سو، چون تاریخ تا مدت های مدید به دید «انسانیت اسرائیلی ها در برابر مسئله فلسطین» نگریسته شده، هرگونه پوشش رسانه ای بدین شکل آغاز می گردد که چطور و چگونه این «مسئله» مردم اسرائیلی را عذاب می دهد! این موضوع به وضوح در اظهارات «گلدامایر»، نخست وزیر اسبق اسرائیل، مشاهده می گردد که مدعی بود: «ما می توانیم کشتن فرزندانمان را بر اعراب ببخشیم، اما هرگز نمی توانیم ببخشیم که ما را وادار به کشتن فرزندان خود می سازند.» به این ترتیب، به هیچوجه تعجب برانگیز نیست که به رغم زجرها و آلام غیرقابل توصیف و نابرابر فلسطینی ها، پوشش رسانه ای پیوسته سعی بر «متعادل ساختن» روایات داشته، مجموعه ای از تصاویر تبلیغاتی انتخابی را ارائه می دهد که در آنها اسرائیلی های وحشت زده و خشمگین و اثرات جنگ بر آنان به نمایش گذارده شده است. پیش از آن، در اوج تبلیغات رسانه ای، فلسطینی ها مانند همیشه به حد ارقامی ساده تقلیل یافته، و جزو «خسارات جانبی» به حساب آمده اند.
۳) پیشدستی و بهره برداری از خطاهای رقیبان
خطاهای(؟!) احتمالی حماس پیوسته به سود استراتژی اسرائیل تمام می شود. از بدو کار، اسرائیل می توانست بر روی این موضوع حساب کند که حماس راکت هایی به سمت سرزمین های اشغالی پرتاب کرده، به نوعی این رژیم را تهدید خواهد کرد. بنابراین، اسرائیلی ها پیوسته توانسته اند برای جلب محبت و دلسوزی غرب از این موضوع بهره برداری لازم را به عمل آورند. و دانستن این که چنین چیزی به طور قطع روی خواهد داد و قابل بهره برداری خواهد بود، خود امتیازی در جنگ تبلیغاتی اسرائیلی ها به حساب آمده است.
۴) حضور همه جانبه، تکرار ادعایی واحد و حصول اطمینان از «ناپیدا» ماندن مخالفان
اسرائیل هر جنگ خود را با جمعیتی از اشخاص انگلیسی زبان (که غالبا در غرب متولد شده اند) آغاز می کند که پیوسته و در هر لحظه در دسترس تک به تک رسانه ها قراردارند. به عنوان مثال، این به هیچوجه تصادفی نیست که اسرائیل یک کنسول کل «عرب» در آتلانتا دارد، چرا که مکانی است که شبکه تلویزیونی «سی ان ان» در آن مستقر است. کادر عملیات تبلیغات آنها- که تعداد بیشماری سخنگو را به تمامی نقاط دور و نزدیک ایالات متحده و هر کجا که مباحثه و مذاکره ای به راه است- روانه می سازد، خود تضمینی برای موفقیت است. همزمان، آنها می توانند از دسترسی رسانه ها به غزه جلوگیری بعمل آورده، صرفا به گزارشگران غربی اجازه فعالیت در نزدیکی منطقه جنگی- که تحت کنترل نیروهای دفاعی اسرائیل قرار دارد- بدهند و بدین سان وجود این امکان را برای اسرائیل تضمین کنند که هر جنبه این روایت و گزارش را به دلخواه شکل بخشد، و در عین حال امکان یک بررسی مستقل از فاجعه ای که در غزه در حال وقوع است را نیز منتفی سازند.
۵) هیچگونه غفلتی جایز نیست
اکنون که نیمی از روایت را آنچه رهبران سیاسی می گویند و انجام می دهند، مشخص می سازد، دستگاه سیاسی در واشنگتن نیز به شراکت گرفته می شود، البته با حصول این اطمینان که کاخ سفید و ریاست کنگره «دست از پا خطا» نخواهند کرد. در نتیجه، اعلام های کنگره بازتاب مباحثات می گردد و آنچه توسط سخنگویان اسرائیلی و مفسران سیاسی بیان می شود و اعلام های کنگره، در مجموع به پژواک یکدیگر تبدیل می گردند.
۶) تکذیب، تکذیب و تکذیب...
هنگامی که رویدادها خود سخن می گویند و واقعیت فاش گردیده، خلاف روایت جاافتاده را به نمایش می گذارد و روایاتی بر ضد آنچه از سوی اسرائیل تحمیل شده است را ارائه می دهد، ماشین تبلیغات بی وقفه به تکاپو می افتد تا تکذیب کند. تکذیب پشت تکذیب! یا به عبارت دیگر، با وقاحت تمام به ما می گویند: «چه کسی را باور دارید، ما یا چشمانتان را که به شما دروغ می گویند؟» و یا این که، ضدروایتی را پخته و آماده می سازند که در جهت بیگناهی آنهاعمل کند. جملاتی نظیر: «ما این کار را نکردیم، آنها کردند!» در این صورت، این بدان معناست که مرگ فلسطینیان پیوسته تقصیر دیگری است، و یا این که گزارشگران یا رقیبان تصاویری دروغین را از درد و زجر مردم فلسطینی ارائه داده اند (انگار ادعا این باشد که «عرب ها» واقعا همانند ما درد نمی کشند!).
۷) آخرین دستاویز
و هنگامی که تمامی این ترفندها با شکست روبرو می شود، راهی جز این نمی ماند که بی شرمانه نمونه هایی از خصومت با یهودیان ارائه گردد تا نشان دهد که انتقادات بر این پایه انجام می پذیرد. اگر چه این ترفند بارها و بارها به کارگرفته شده، اما نتایج خود را دارد و می تواند منتقدان را خاموش سازد و یا این که آنان را در موضع دفاعی قراردهد.
ترجمه و تنظیم: مژگان نژند
منبع: سایت آلترانفو
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید