جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
لعنت بر «کریستف کلفت»!
نامش را کریستف کلفت گذاشته بودیم، چون هم کت و کلفت و گنده بود و هم مثل کریستف کلمب، دائم در حال کشف و برملا کردن، و آخر همین کریستف کلفتیاش کار دستم داد.
این پسربچهی خپل با آن لبهای آویزانش و موهایی که مثل چوب جارو، سیخ روی سرش میایستاد، تازه به آپارتمان ما آمده بود و هنوز نیامده، لقب کریستف کلفتیاش را با افتخار پذیرفته بود و هنوز یک روز از آمدنش نگذشته بود که فهمیدیم آقای «ع»، رئیس ساختمان، که در طبقهی اول مینشست، در انبارش شیشههای برزگی نگه میدارد و روز دوم به اطلاع ما رساند که خانم و آقای طبقه دوم که هیچوقت صدایشان در نمیآمد و بچهها فقط میدانستند که مَرده یک پا ندارد، بچهدار نمیشوند و خانمه به جای بچه، عروسکی را روی پایش میگذارد و در حالی که موهای عروسک را نوازش میکند، تلویزیون تماشا میکند و مرده با چوبدستی وحشتناک، دائم در اتاق راه میرود و به زمین و زمان فحش میدهد.
روز سوم فهمیدیم که آن دختره گیسقرمز قددراز طبقهی سوم که دختر آن آقای دندانپزشک بود و همیشه خودش را برای ما میگرفت، شبها جایش را خیس میکند، چون او وقتی مادرش ملحفههای دخترش را روی بند پهن میکرد، صدایشان را شنیده بود.
و بالاخره روز چهارم فهمیدیم که پدر دندانپزشکش با یکی از مریضهایش سر و سری دارد، آن هم با دختر زشت صورتجوشجوشی که یکی دو تا دندانهایش را همین آقا کشیده بود. و اینها را آنقدر درست میگفت که مو لای درزش نمیرفت، چون روز بعد فهمیدیم که آقای دندانپزشک قهر کرده و خانه را ترک کرده است.
روز ششم فهمیدیم که کریستف کلفت رودل کرده و حدس زدیم که آن روز از کشف جدید خبری نیست. اما دمدمای غروب پیش ما آمد و گفت که خانم سرایدار آخر هفتهها برای مردم مجتمع سبزی پاک میکند و این کشف باعث شد که دخترش که با ما بود، تا بناگوش قرمز شود و با سرعت بلند شود و فریادزنان بگوید: «نخیر مادر من! نه، سبزی پاککن نیست و... نه...» و بعد برود. من خوشحال بودم که او هنوز به طبقهی چهارم نرسیده بود...
اما فاجعه روز هفتم اتفاق افتاد، یعنی در آن جمعهی نحسی که فکر میکردیم کریستف کلفت همراه با خانوادهاش به مهمانی رفته. اما دمدمای غروب در حالی که یواشکی کشیک میکشید، دم راهپلهها پیدایش شد و گفت: «خبر جدید را شنیدهاید؟» ما که از کسالت جمعه حوصلهمان سر رفته بود، با خوشحالی منتظر حرفهایش ماندیم. آن وقت او خیلی ساده چند جملهای را به زبان آورد و گفت: «مربوط به طبقهی چهارمه...» من قلبم افتاد توی دهنم ما طبقهی چهارم زندگی میکردیم و واحد روبهرویمان یک جوانک سبزهی مو مشکی بود که خودش را برای همه میگرفت.
انگار شاهزادهی عرب بود! چه خوشباور بودم که فکر میکردم به این زودیها به طبقهی چهارم نمیرسد. «آن پسر خوشگلهی طبقهی چهارم باموهای سیاه...» (همه میدانستند پسر خوشگله کیست. چون در آن ساختمان فقط یک پسر خوشگل با موهای سیاه براق بود که آدامس میجوید و موهایش را یکوری میکرد و سیگار دود میکرد و به ما محل نمیگذاشت.) «آن پسر خوشگله با خانم طبقهی دوم سر و سری دارد...»
ذهنم پیش زن آرایشگر طبقهی دوم رفت. کثافت با آن عشوههای احمقانهاش... پدرش را درمیآورم. یک نامه پر از فحش نوشتم و هر چه ناسزا بلد بودم، بار آن زن آرایشگر سرخاب و سفیدآبمال کردم. حالا به شاهزادهی عرب من نظر داشت؟ نشان میدادم... نامه را از زیر در به داخل خانهاش انداختم و از پلهها بالا دویدم. دلم خنک شد...
آنقدر ما همهجا این خبر را پیچاندیم که زن آرایشگر را از خانه بیرون کردند. حالا دیگر خیالم راحت شده بود. عصر که به خانهمان آمدم، مادرم نبود. میخواستم همهی جریان را به او بگویم. بعد از مدتها میخواستم با او صمیمی شوم. بک کت روی کاناپه بود. با تعجب نگاه کردم. کت مرد جوان مو سیاه در خانهی ما بود... عطر عجیبش شبیه بوی نخل در خانه پیچیده بود. مادرم خانه نبود.
چیستا یثربی
منبع : نشریه فیروزه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر یسنا قوه قضاییه آتش سوزی پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم
فضای مجازی شهاب حسینی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
کولر هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی