جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
هرآنچه تغییر کند معنا مییابد
اگوستو بوآل در ۱۹۳۱ در شهر ریودوژانیروی برزیل متولد شد. در دانشگاه کلمبیای نیویورک شیمی و تئاتر خواند و از ۱۹۷۱- ۱۹۵۶مسوولTeatro de Aren در شهر سائوپائولو بود. او در ۱۹۷۱در بوینس آیرس زندگی میکرد و در ۱۹۷۹-۱۹۷۸ در دانشگاه سوربن پاریس استادیار دانشگاه بود؛ در همان سال نیز آموزشگاه بوآل را تاسیس کرد. بوآل به عنوان استاد تئاتر، کارگردان، نمایشنامهنویس و نظریهپرداز تئاتر شناخته شده است. او از ۱۹۸۶ به وطن خود، برزیل، بازگشت. در اواخر دهه ۵۰ تا شروع دهه ۷۰ میلادی شیوهای جدید از تئاتر مردمی در سائوپائولو بهوجود آمد که به سرعت در آمریکای لاتین رشد کرد. این شیوه جدید با نام آگوستو بوآل عجین شد. در آموزشگاه بوآل نمایشنامه به صورت گروهی نوشته و اجرا میشد. این نمایشنامهها که اکثرا داستان زندگی مردم زحمتکش بود، بیشتر در روستاها و محلههای فقیرنشین و برای بیسوادان اجرا میشد.
بوآل بهدنبال تکنیکی تئاتری بود که تماشاگر نه فقط تماشاگر، بلکه شریک در نمایش نیز باشد. این شیوه به تئاتر محرومان معروف شد. یکی از نکاتی که این شیوه نمایشی را از دیگر شیوهها متمایز میکند، این است که موضوع آن آرزو و خواست و دلمشغولی مردم است و شرایط زندگی آنان را به صحنه میکشد. بوآل خود چنین میگوید: «این شیوه نشان میدهد مردمی که از راه کار، عادات و تاریخشان فریب میخورند چگونه میتوانند زندگی خودرا تغییر بدهند؛ زیرا هر چیزی در تغییر کردن معنا مییابد. مردم باید برای این تغییرات در زندگی روزمره آماده بشوند.» بوآل برای این آماده شدن از نمایش استفاده میکرد.
▪ تئاتر تبلیغی:
بسیاری از گروههای قبل از بوآل در برزیل به چنین نمایشهایی علاقه داشتند. نمایشنامهها اکثرا در ارتباط با زندگی کارگران و کشاورزان نوشته میشد. گاهی این نوع نمایشها ظرف ۲۴ساعت نوشته و اجرا میشد. از جمله شبی که «کندی»، رئیس جمهور وقت آمریکا، محاصره دریایی کوبا را اعلام کرد، چند نویسنده برزیلی همان شب تا صبح متنی را نوشتند، تا ظهر تمرین کردند و غروب آن را روی پلههای سالن آمفی تئاترشهر اجرا کردند. مضمون نمایش علل درگیری و دشمنی دو کشور مذکور بود. البته این نوع نمایش مخصوص برزیل نیست و در سالهای قبل از جنگ اول و دوم در کشورهای روسیه و آلمان نیز اجرا میشد.
▪ تئاترآموزشی :
در این نوع نمایش تلاش نمیشود که مردم را برای انتخابات یا اعتصابات و راهپیمایی ترغیب کنند؛ بلکه هدف تحلیل نظری و عملی است. در این نوع نمایش میتوان از آثار کلاسیک مانند شکسپیر، آریستوفان و گولدونی و همچنین آثار مدرن مانند برشت و پیتروایس کمک گرفت. برای مثال در نمایشی که بحث و سوژه آن عدالت است قطعا دیدگاهها در این مورد متفاوت است. شاید مفهوم عدالت از منظر حکومت عملکرد قانون و مراجع قضایی را قضات در دادگاهها تعریف کنند اما شهروند معمولی یا عوام برداشتی دیگرگونه از این واژه دارند. در تئاتر آموزشی با شرکت دادن تماشاگر در جریان بحث و تحلیل و بررسی آن تعریفی روشن عرضه میشود. در این نوع نمایشها از تریلیهای یدکی، کلیساها و میادین شهر برای اجرا استفاده میکردند و تماشاگران آن از همه اقشار جامعه بودند.
▪ تئاتر فولکلوریک :
در این نوع نمایش از آواز، رقص، آداب و رسوم و مراسم فولکلور مردمی استفاده میشد زیرا درهم آمیختن آداب و سنن با نمایش موجب شکوفایی و بالندگی هر دو میشود. در برزیل تا قبل از ۱۹۶۴ این نوع نمایش کاربرد بسیار داشت و بیشتر درخیابانها اجرا میشد و گاهی هم بهصورت کارناوال به نمایش درمیآمد. در این نوع نمایش از قصه و داستانهای فولکلوریک بهره میگرفتند که در ادامه نمایش و قصه وارد مسائل روز میشد.
▪ تئاترکولاژ :
در این نوع نمایش از هنرمندان هنرهای زیبا و دراماتیک دعوت میشد که هرکدام با توصیف کار خود موضوعی را انتخاب کنند و آن را به نمایش بگذارند. زمانی بوآل و گروهش از درامنویسان و موسیقیدانان و هنرمندان هنرهای زیبا دعوت میکردند که آرای خود را درباره موضوعی مانند دیکتاتوری در آثارشان به نمایش بگذارند. در این شکل آمیختگی تئاتر، فیلم، موسیقی و... در معرض دیدگاه و نظر تماشاگر گذاشته میشد. البته هیچ لزومی نداشت که سوژه حتما سیاسی باشد. تمام موضوعهایی که به انسان و زندگی انسان مربوط میشوند، میتوانند در این نوع نمایش مطرح شوند. بوآل و گروهش از شیوههایی که به اختصار توضیح داده شد، بارها استفاده کردهاند؛ اما چهار شیوهای که در ذیل خواهند آمد، مختص اگوستو بوآل است.
۱) نمایش روزنامهای:
بعد از کودتای ۱۹۶۸ دربرزیل، گروههای تئاتری امکان فعالیت به شیوه سابق را نداشتند و همین موجب شد که شیوهای جدید برای ارتباطگیری بهوجود آورند که نمایش روزنامهای یکی از آن شیوههاست. هدف این نوع نمایش افشای دروغهایی بود که در روزنامههای کودتاچیان چاپ میشد. در نمایش روزنامهای مرز بین بازیگر و تماشاگر برداشته خواهد شد و بازیگر رودررو حقیقت را برای مخاطب آشکار و به او منتقل میکند. همینطور نیازی به تربیت بازیگر نیست و هر کسی میتواند نقشی داشته باشد و در هر مکانی میتواند اجرا شود. زیرا هدف ارائه کاری هنری و زیباشناسانه نیست. در اجرای نمایش روزنامهای باید قواعد زیر را رعایت کرد. ساده خواندن / تمام وکمال خواندن / به دنبال هم خواندن / ریتمیک خواندن /مستندخواندن (نشان دادن مستندات هنگام خواندن)/ پانتومیم خواندن (برای تفهیم بیشتر نوشته در جریان خواندن از پانتومیم استفاده میشود)/ نمایشی خواندن (نوعی خواندن که تماشاگر احساس دیدن رویداد را داشته باشد)/ تاریخی خواندن (ارتباط دادن خبر امروز با رویدادی از این دست اما تاریخی و قدیمی)/ مقایسهای خواندن (مقایسه خبر تشییع جنازه یک شخصیت متمول با یک انسان معمولی) / قرینه خواندن (دو خبر همسان را یکی بعد از دیگری خواندن)
۲) نمایش نامرئی:
در این نمایش تماشاگر بدون آگاهی و اطلاع خود به شمایل بازیگر درمیآید؛ یعنی فرقی بین بازیگر و تماشاگر وجود ندارد. این نوع نمایش هر جا که مردم باشند، قابل اجراست. گروه نمایش نوشته شده را بعد از تمرین به اجرا میگذارد و در پایان به کسی نمیگویند که اینها بازیگر بودند و شما نمایش میدیدید. زمانی در دانمارک ملکه حامله شد. همه روزنامهها و رسانهها به این مطلب پرداختند و بیمارستانی به ملکه و فرزندش اختصاص دادند. گروهی نمایشی، به میان مردم رفت و این سوژه را به نمایش گذاشت. به این شکل که در میان جمعیت جمع شده زنی حامله از حال میرود و بیهوش میشود؛ بقیه گروه به روشنگری این مسئله میپردازند که شهر برای ملکه قرق شده و زنانی این چنین بدون امکانات باید در خیابان زایمان کنند. آنان باید تمرین کنند تا آمادگی هر نوع برخورد تماشاگران را داشته باشند. از جمله ایجاد هرجومرجی که به دخالت پلیس منجر شود. چون اگر گروه مجبور شوند خود را معرفی کنند، در آن صورت نمایش از حالت نامرئی خارج میشود. تیزهوشی و درایت گروه جای هر نوع ارائه دیدگاه را برای تماشاچیان باز میگذارد و به این ترتیب از مشارکت آنان سود میجوید.
۳) نمایش شورایی:
اجرای این نوع نمایش راه و رسم خود را دارد. مشکلات، خواستهها و اهداف مشترک گروه، چگونگی اجرا را تعیین میکند؛ یعنی سلیقههای گوناگون در گروه موجب پرباری نمایش خواهد شد. در واقع اجرا برآمدی از اهداف و خواستههای مشترک گروه (بازیگران و تماشاگران) است. به این صورت که نمایش شروع میشود، در هر جا که تماشاگری احساس کند آرا و دیدگاههای مطرح شده از طرف بازیگران کمکی به رفع مشکل مشترک نمیکند، نمایش را قطع و خودش به جای کسی که از نمایش خارج شده و در جای تماشاگر قرار گرفته، بازی میکند. این روند تا زمانی که همه به یک نتیجه و روش مطلوب برسند، ادامه خواهد داشت.
۴) نمایش پیکره (مجسمه):
گروهی که همه تماشاگرند و همه بازیگر یکی را به عنوان مجسمهساز و پیکرتراش معرفی میکنند و از او میخواهند که دیدگاه خود را در مورد مسائلی چون بیکاری، مشکلات خانوادگی، اعتیاد و...... اعلام کند و آن را به صورت تابلو یا مجسمهای به دیگران نشان دهد. او میتواند از بازیگران به جای موم، خمیر یا گل استفاده کند. بازیگرانی که این نقش را برعهده دارند حق هیچ گونه حرکت و تحرکی ندارند، زیرا مانند جسمی بیجان از آنان استفاده میشود. وقتی تابلو یا پیکر آماده شد، از طرف مجسمهساز اول به دومی که تماشاچی بوده تحویل داده میشود تا آن را تمام کند یا تغییر بدهد. این زنجیره تغییرات آن قدر ادامه مییابد تا به تابلو یا پیکری مشترک برسند. این نمایش نیز از این مزیت برخوردار است که در هر مکانی قابل اجراست.
خالد حیدری
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر یسنا قوه قضاییه آتش سوزی پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم
فضای مجازی شهاب حسینی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
کولر هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی