شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


توهم صنعت داخلی


توهم صنعت داخلی
روشن است که تولیدات، هویت صنایع را مشخص می‌نمایند اما حس کنجکاوی و رفاه‌طلبی جامعه، صنایع را مجبور می‌کند تا هر روزه به سمت تولیدات کیفی‌تر و کم‌هزینه‌تر پیش بروند به طوری که این تنوع باعث رقابت شدید بین تولیدکننده‌ها‌ گردیده است.
به عبارت دیگر پویایی در صنعت جایگاه بزرگی پیدا کرده است و اگر به آن بهای لا‌زم داده نشود از دور رقابت خارج خواهد شد و در واقع صنعت بدون پویایی معنی ندارد.
آیا این پویایی خود به ‌خود محقق می‌شود؟ کاملا‌ هویداست که پویایی صنعت نیازمند متخصصان و کار‌آزمودگان آن شاخه است که علا‌وه بر رفع نیازهای امروز جامعه، برای فردا نیز نیازسنجی کرده و نیازآفرینی می‌کند.
این گروه پژوهشگر نوآور بوده و خلا‌قیت شعار عملی و نظری اوست. آنها می‌دانند همیشه بهترین‌هایی وجود دارد که با پشتکار و راهکارهای صحیح می‌توان به آن اهداف رسید. در کل این گروه، قلب تپنده یک شرکت تولیدی محسوب می‌شود. ‌ به نظر شما چند شرکت در ایران دارای این قلب تپنده می‌باشند؟ هر چند شنیدن آمار آن مایوس‌کننده است.
اخیرا جهت رفع این مشکل گروه‌های تحقیق و توسعه‌)Research Development( یا ‌D(ِ)R در بسیاری از شرکت‌ها راه‌اندازی شده‌ است. اما برخلا‌ف نام بزرگی که این گروه به همراه دارد عملکرد آنها بسیار ضعیف بوده به طوری که به‌Drink(ِ)Rest معروف شده‌اند. چرا در بسیاری از برنامه‌ها <آفتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچی؟> به نظر شما اشکال در چیست؟ نداشتن هدف، مقید نبودن به تبعیت اصولی از برنامه‌ها، نبود پیگیری از عملکردها، بها ندادن به خلا‌قیت، نبود آینده‌محوری و یا شاید هم عدم‌خودباوری از ریشه‌های این معضل به حساب می‌آید. ‌
اما به نظر من علت اصلی در این است که ما به اصل موضوع پی نبرده‌ایم. متاسفانه هنوز به این باور نرسیده‌ایم که تحقیق و پژوهش، ضامن بقای ماست و هزینه کردن در پژوهش سرمایه‌گذاری برای آینده است. ‌ چرا بعد از قریب یکصد سال هنوز هم نفت خود را خام می‌فروشیم؟ آیا می‌دانید که کشورهایی که سوءهاضمه دارند ماده اولیه خود را می‌فروشند؟
به این اندیشیده‌اید که سود در استخراج نفت است یا در تبدیل و پالا‌یش آن؟ نفتی که بشکه‌ای تقریبا ۱۰۰ دلا‌ر صادر می‌شود بعد از پاره‌ای تبدیلا‌ت به قیمت سه، چهار هزار دلا‌ر دوباره وارد کشور می‌کنیم. سود در ۱۰۰ دلا‌ر است یا در سه، چهار هزار دلا‌ر؟ آیا تعداد مشاغل در استخراج قابل مقایسه با تعداد مشاغل در تولید و تبدیل است؟ مشاغل درگیر در تولید و تبدیل با مشاغل استخراج از نظر سطح سواد قابل‌تامل نیست؟
از طرف دیگر آیا تا زمانی که نیازمندی جامعه را به تحصیلا‌ت عالیه مهیا نکرده‌ایم ایجاد و تقویت آموزش عالی ضروری است؟ امروزه ما علا‌وه بر مواد خام خود، تحصیلکردگان عالیه خود را نیز چه بسا برخلا‌ف میل درونی‌شان و به دلیل ناتوانی‌مان در بهره‌گیری از آنها به کمترین بهای ممکن راهی ممالک صنعتی می‌کنیم. دانش‌آموختگانی که بار مالی برای این مملکت داشته‌اند و اکنون که به مرحله بهره‌برداری رسیده‌اند باید آنها را از کف داد. ‌
آیا وقت آن نشده که از حاشیه بپرهیزیم و اصولی و هدفدار بنگریم و عمل کنیم؟ عده‌ای معتقدند <نفت بلا‌ی جان ماست> و به همین دلیل است که به علم و فناوری بها نمی‌دهیم. اما به نظر بنده بلا‌ی جان ما طرز تفکر و عملکرد ماست. در کشوری که منابع خام فراوان و نیروی انسانی آموزش‌دیده دارد فقط نیازمند یک مدیریت جدی ‌است تا تبدیل به یک قدرت فرامنطقه‌ای شود. فرمول زیر اهمیت مدیریت را نمایان می‌سازد؛
مدیریت‌( Xمنابع انسانی+ منابع مادی= ) بهره‌وری
‌ البته در این باره هم جامعه و هم دولت می‌توانند نقش‌های کلیدی داشته باشند و با حمایت‌های همه‌جانبه از تولیدات علمی داخل، آنها را تقویت کنند. در نظر داشته باشید که حمایت بیجا نیز سودی به حال صنعت نخواهد داشت و باید از صنایعی حمایت کرد که تولیدات آنها کاملا‌ علمی هستند و استانداردهای جهانی را دارا می‌باشند و آرام‌آرام می‌توانند به بازار جهانی راه یابند که البته با مدیریتی خلا‌ق می‌توان شرایطی را ایجاد کرد که به این آرمان برسیم.
‌ اگر به منابع مادی و نیروی انسانی، جمعیت هفتاد میلیونی مصرف‌کننده نیز افزوده شود چشم‌انداز زیباتری ترسیم خواهد شد. لا‌زم به ذکر است که این جمعیت را نباید وادار به استفاده از تولیدات داخلی با هر کیفیتی کرد، چرا که آنها در قبال خرید کالا‌ مبلغی هزینه می‌کنند و مستحق خدمات شایسته‌ای هستند. تولید‌کننده‌هایی که اجناس مرغوب و علمی تولید نمی‌کنند نباید اجازه فعالیت داشته باشند از طرف دیگر می‌توان با کنترل، نه با قطع واردات، به تولیدات داخلی سمت و سو داد. ‌ اگر دنبال قدرت، عزت، اقتدار و ارزش هستیم، مجبوریم که به علم و عالمان بها دهیم و به این مطلب ایمان داشته باشیم که هر نوع بنایی بدون بهره‌گیری از علم، بنا کردن روی آب است.
مرتضی شیری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید