شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


جدال کشاورزی


جدال کشاورزی
هدف سازمان تجارت جهانی (WTO) گسترش تجارت جهانی است. تعداد ۱۵۰ كشور جهان در این سازمان عضو هستند. كشور ما نیز بعد از ۲۲ بار تلاش سرانجام در خرداد ماه سال جاری به عنوان عضو ناظر این سازمان درآمده است.عضویت در این سازمان هم آثار مثبت به دنبال دارد و هم آثار منفی، یعنی هم فرصت هایی برای كشورها فراهم می سازد و هم تهدیدهایی برای آنها ایجاد می كند، لكن سؤالی كه مطرح می شود این است كه عضو شدن برای كدام یك از بخش ها و فعالیت های اقتصادی كشور فرصت و برای كدام یك تهدید محسوب می شود. در این مقاله سعی می شود فرصت ها و تهدیدهای ناشی از عضو شدن و پیوستن كشورمان به سازمان تجارت جهانی در خصوص بخش كشاورزی مورد بررسی قرار بگیرد.
بخش كشاورزی در اقتصاد ایران جایگاه ویژه ای دارد، این بخش كه تامین كننده سهم عمده ای از مواد غذایی و مواد خام مورد نیاز صنایع كشور است، در مقایسه با دیگر بخش های اقتصادی وابستگی كمتری به خارج دارد. مقایسه ارقام مربوط به سهم ارزش افزوده، سرمایه گذاری، صادرات و اشتغال بخش كشاورزی نشان می دهد كه این بخش با داشتن كمترین سهم سرمایه گذاری از كل بخش های اقتصادی یعنی در حد كمتر از ۶ درصد، بالغ بر ۱۵درصد كل تولید ناخالص داخلی، ۲۶ درصد صادرات غیرنفتی و ۲۳ درصد كل اشتغال ملی را طی سال های ۸۱-۱۳۷۰ به خود اختصاص داده است. این مقایسه حاكی از توانمندی و استعدادهای فراوان بخش كشاورزی است. براساس مطالعات صورت گرفته متوسط بهره وری سرمایه در بخش كشاورزی طی سال های ۷۴- ۱۳۵۰ حدود ۹/۰ بوده، یعنی بازده هر ریال سرمایه گذاری در این بخش حدود ۹/۰ریال است كه به طور متوسط بیش از دو برابر بهره وری سرمایه در بخش های صنعت و خدمات (۴/۰-۳/۰) می باشد.
●ارزیابی كلی
بررسی فرصت ها و تهدیدهای بخش كشاورزی در الحاق به WTO نشان می دهد كه تنوع اقلیمی، وسعت كشت، تنوع محصول و استعدادهای ذكر شده در فوق می تواند فرصتی مناسب در الحاق به WTO قلمداد شود. به نظر می رسد استفاده از فرصت الحاق به سازمان تجارت جهانی زمانی عملی خواهد بود كه سرمایه گذاری مناسب در صنایع وابسته به فعالیت های بخش كشاورزی فراهم شود، با ایجاد زمینه گسترش فناوری كشاورزی تجاری جایگزین كشاورزی سنتی فعلی شود. به این ترتیب كشورمان می تواند در بازار جهانی حضور یابد و در فضای رقابتی، موجبات افزایش تولید در واحد سطح و كارایی بخش شده و در درازمدت از وابستگی به محصولات غذایی وارداتی بكاهد.
از آنجایی كه سیاست های حمایتی بخش كشاورزی در كشور نظیر پرداخت یارانه ها، اعمال تعرفه ها و تعیین قیمت های تضمینی نتوانسته حمایت لازم را از تولیدات بخش كشاورزی به دنبال داشته باشد، لذا الحاق به WTO و انجام توافقات مربوطه تهدیدی بر تولیدات بخش نخواهد بود. براساس محاسبات انجام شده، قیمت داخلی محصولات كشاورزی ارزان تر از قیمت خارجی آنهاست، لذا حذف موانع تعرفه ای و غیرتعرفه ای لطمه ای به تولید داخلی وارد نخواهد آورد. كاهش یارانه تولید باعث بالا رفتن هزینه تولیدات و در نتیجه بالا رفتن قیمت آنها خواهد شد و در كنار افزایش غیریكسان قیمت های جهانی، تولید را در كشور به سمت محصولاتی سوق خواهد داد كه در شرایط جدید دارای مزیت نسبی باشند. تهدیدی كه از ناحیه الحاق به WTO برای بخش كشاورزی قابل تصور است ناهماهنگی و ناهمگونی سیاست ها و نیز ناهمگونی ساختار بازار محصولات كشاورزی است. شرایط بازار این محصولات را می توان در سه بازار ذیل عنوان كرد:
۱- بازار سازمان یافته: در زمینه میوه و سبزی، صیفی و خشكبار
۲- بازار سازمان نیافته: سیب زمینی، پیاز، سیب درختی
۳- بازار انحصاری (دولتی): گندم، گوشت، دانه های روغنی، چغندرقند و...
با توجه به ساختار موجود بازار محصولات كشاورزی باید گفت این ساختار به صورت كنونی آمادگی لازم را در برابر نفوذ بازار جهانی ندارد، لذا در كوتاه مدت ایجاد ارتباط میان اجزای بازار داخلی و پدید آمدن هماهنگی میان این اجزا ضروری است. همچنین تبدیل كشاورزی سنتی موجود به كشاورزی تجاری نیازمند اصلاح ساختار تولید در بخش، به كارگیری علوم و فنون و ماشین آلات و ادوات مناسب، تشویق فارغ التحصیلان و مبتكران و مخترعان به سمت سرمایه گذاری در این بخش می باشد كه بتواند زمینه كاهش هزینه های تولید را به همراه گسترش زمینه های ارتباطی بین بخشی فراهم نماید. با توجه به تنوع فعالیت های موجود در بخش كشاورزی ذیلاً فرصت ها و تهدیدهای زیربخش های آن را مرور می كنیم.
●زراعت
تولیدات مربوط به زیربخش زراعت بیشترین سهم از تولیدات بخش كشاورزی را تشكیل می دهد. به طوری كه براساس آمار سال ۸۲ بیش از ۸۲ درصد تولیدات كشاورزی به فعالیت های زراعی اختصاص داشت. این زیربخش به لحاظ سطح كشت، میزان اشتغال، تعداد بهره برداران نیز حائز اهمیت است. اهمیت تولیدات این زیربخش از نظر میزان واردات و وابستگی سایر زیربخش ها از جمله زیربخش دام و طیور به این بخش، چگونگی بازار تولیدات این بخش نیز قابل توجه می باشد. «به طور متوسط بیش از ۳۴ درصد از كل واردات بخش كشاورزی به سه محصول زراعی گندم، جو و برنج اختصاص داشته است. این محصولات بیش از ۱۰درصد كل واردات جهانی را شامل می شوند». بنابراین ملاحظه می شود كه به رغم مساحت زمین های قابل كشت محصولات زراعی در گستره سرزمین مان و وجود پتانسیل ها و ظرفیت های بلااستفاده، متاسفانه میزان واردات زراعی حجم بالایی از كل واردات بخش كشاورزی و نیز واردات جهانی را شامل می شود كه اگر میزان واردات شكر نیز به آنها اضافه شود، سهم واردات این زیربخش به ۴۴درصد واردات كشاورزی و ۱۵ درصد واردات جهانی خواهد رسید. خوشبختانه با تدابیر اندیشیده شده و با لطف خداوند و بارش باران و شرایط جوی مناسب در سال های اخیر تولید گندم در كشور به حد خودكفایی رسیده و میزان واردات آن به حداقل خود در طول تاریخ سال های بعد از انقلاب رسیده است، لذا میزان وابستگی این زیربخش در سال های اخیر به واردات جهانی كمتر شده است. با این حال میزان واردات این زیربخش كه شامل ذرت، نباتات علوفه ای، دانه های روغنی و... است در سطحی می باشد كه در صورت الحاق به WTO به علت ساختار نامناسب تولید و بازار احتمال گسترش واردات بیش از گذشته نیز وجود دارد. لكن شناخت پتانسیل ها و مزیت های منطقه ای در كشور و طراحی الگوی كشت مناسب برای هر منطقه این تهدیدات را تقلیل می دهد.
●باغداری
زیربخش باغداری بعد از زیربخش زراعت بیشترین سهم تولیدات كشاورزی را دربردارد و بیش از ۲/۱۶ درصد تولیدات كشاورزی به این بخش اختصاص می یابد. تولیدات این زیربخش بیشترین میزان صادرات كشاورزی را شامل می شود. طبق آمار سال های ۸۱- ۱۳۷۰ متوسط ارزش صادرات این بخش سالانه ۴/۵۶۷ میلیون دلار و متوسط سهم صادرات این بخش از كل صادرات بخش كشاورزی در این دوره بیش از ۶۴ درصد می باشد. عمده محصولات باغی صادراتی كشور شامل پسته، كشمش، خرما و زعفران است كه محصول پسته به لحاظ سهم صادرات جهانی رقم قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد. سهم صادرات باغی از كل صادرات بخش كشاورزی و نیز از كل صادرات جهانی محصولات جهانی قابل توجه است. به طوری كه طی ده سال ۸۱- ۱۳۷۱ به طور متوسط حدود ۶۵ درصد صادرات پسته، ۴/۷ درصد صادرات كشمش و ۱/۱۳ درصد صادرات خرمای جهان به كشورمان اختصاص داشته است.
همچنین مطالعات صورت گرفته بیانگر آن است كه محصول پسته ایران در مقابل پسته كشورهای رقیبی چون آمریكا، چین، تركیه و سوریه دارای مزیت نسبی است. محصول خرمای ایران در برابر خرمای ایالات متحده عربی و عراق بدون مزیت نسبی ولی در مقابل خرمای استرالیا، انگلستان و میانگین قیمت جهانی دارای مزیت نسبی است. محصول سیب و پرتقال نیز در برابر كشورهای وارد كننده این محصول از ایران دارای مزیت نسبی و در برابر كشورهای صاحب نامی چون استرالیا، ایتالیا و آفریقا بدون مزیت نسبی هستند. بادام ایران در مقابل بادام پاكستان و كویت بدون مزیت نسبی ولی در مقابل محصول امارات متحده عربی، آلمان و میانگین قیمت جهانی دارای مزیت نسبی است. نظر به سهم صادرات محصولات باغی و مزیت نسبی آنها ملاحظه می شود كه الحاق به WTO نه تنها تهدیدی در این بخش نمی باشد، بلكه فرصتی خواهد بود كه در صورت برخورد منطقی می تواند موجب افزایش تولید و صادرات محصولات باغی شود. همچنین با توجه به ذائقه و فرهنگ مصرفی این محصولات در كشور به نظر می رسد نه تنها در زمینه محصولات باغی مشكلی درخصوص پیوستن به WTO نخواهد بود، بلكه موجبات صادرات آنها نیز فراهم خواهد شد، لكن اگر بتوانیم این صادرات را بعد از تبدیل توسط صنایع تبدیلی رهسپار بازارهای مصرفی نماییم در ارزش افزایی و اشتغال بیشتر كمك كرده ایم.●دام و طیور
زیر بخش دام و طیور به لحاظ نقش آن در تأمین مواد غذایی، صادرات برخی فرآورده های دامی و میزان اشتغال حائز اهمیت است. براساس آمار سال ۸۲ این زیر بخش سهمی معادل ۶/۱۱ درصد در كل تولیدات بخش كشاورزی كشور دارد. مهم ترین صادرات زیر بخش دام و طیور پوست و چرم و انواع روده است. به طوری كه سهم صادرات پوست و چرم از كل صادرات بخش كشاورزی طی سال های ۸۱- ۱۳۷۰ به طور متوسط بیش از ۱۰درصد و سهم صادرات انواع روده از كل صادرات بخش كشاورزی نیز در دوره فوق به طور متوسط ۴ درصد بوده است. بررسی های انجام شده در خصوص تشخیص مزیت نسبی انواع فرآورده های دامی نظیر گوشت مرغ، تخم مرغ، گوشت گوسفند، گوشت گاو، شیر، كره، پنیر، عسل، انواع پوست و پشم نشان می دهد كه تولید گوشت مرغ، تخم مرغ، پنیر، پوست سبك و سنگین، كرك و موی بز و پیه حیوانی دارای مزیت نسبی و در سایر فرآورده ها بدون مزیت نسبی است.
بنابراین ملاحظه می شود در صورت حذف یارانه از تولید محصولات دامی اغلب آنها با مشكل صادرات مواجه نخواهد شد. لذا الحاق به WTO موجبات اختلال در تولید این محصولات از بخش كشاورزی نخواهد شد و فقط تولید محصولات گوشت قرمز، كره، كرك و موی بز و عسل با مشكل تولید مواجه خواهند بود كه در صورت اتخاذ تدابیر مناسب در این محصولات نیز مشكلات قابل حل است. در صنعت طیور كه بخش قابل توجهی از هزینه های تولید آن بر واردات اقلام اصلی نظیر ذرت و سویا مربوط می باشد افزایش تولید داخلی این اقلام به همراه پودر ماهی و حركت در مسیر ارتقاء بهره وری مؤثر خواهد بود.
در تولید گوشت قرمز كه رقبای سرسخت استرالیا و زلاندنو با استفاده از سیستم غیرمتمركز و بهره برداری از منابع تجدید شونده (مراتع) استوار است، از طریق احیای مراتع و واگذاری آنها به بخش خصوصی (دامداران) به همراه حمایت ها و برنامه های آموزشی لازم و ارتقاء سیستم های غیرمتمركز امكان رقابت قابل ایجاد می باشد. اصلاح سیستم بهره برداری روستایی، ایجاد واحدهای نیمه متمركز روستایی و بهره برداری بهینه از منابع تولید قابل تحقق است. همچنین استفاده از مزیت های بومی و فرهنگی و شرایط اجتماعی محیط های روستایی نیز در این خصوص مؤثر خواهد بود.
در خصوص فرآورده های لبنی گسترش همزمان واحدهای نیمه صنعتی و روستایی، تكنولوژی نوین جهت ایجاد تناسب تولید محصولات خام با ظرفیت كارخانجات فرآوری می تواند مؤثر واقع شود. در زمینه پوست چون صادرات خام ارزش افزوده، اشتغال و فرآورده های مربوطه را حذف می كند، لذا سرمایه گذاری لازم جهت جلوگیری از ضایعات پوست و توسعه صنایع چرم سازی متناسب با ظرفیت پوست خام به منظور صدور محصول نهایی لازم به نظر می رسد. در مورد پشم و كرك اصلاح نژاد گوسفندان پشمی و بزهای كركی تولید پشم مكانیزه و صنایع جنبی جهت سورت كردن پشم شویی، پشم ریسی و ریسندگی در كشور جهت ارائه محصول نهایی به بازار ضروری است. در زمینه پیه صنعتی صنایع لازم جهت پروسس این محصول مؤثر خواهد بود. در این صورت تهدیدات موجود می تواند به فرصت در زمینه محصولات دامی تبدیل شود.
●شیلات
كشور ما با دارا بودن بیش از ۲۷۰۰ كیلومتر سواحل آبی، اقلیم های متنوع و منابع آبی قابل توجه دارای امكانات مناسبی برای تولید آبزیان است. مهم ترین اقلام آبزیان خاویار، گوشت ماهیان خاویاری است كه بیش از ۸۵ درصد از كل ارزش صادرات آبزیان كشور را به خود اختصاص می دهند، ۱۰ درصد از ارزش صادرات آبزیان به میگوی خلیج فارس و ۵ درصد نیز شامل كوسه ماهی و كنسرو تن ماهی است.
در مورد ماهی حذف محدودیت های تعرفه ای و غیرتعرفه ای و الحاق به WTO نقشی در تولید داخلی نخواهد داشت، زیرا كشور ما جزء واردكنندگان این محصول است و مصرف سرانه داخلی كمتر از متوسط جهانی است و ذائقه مصرف داخلی عمدتاً تولیدات داخلی را ترجیح می دهد. در مورد خاویار و میگو میزان برداشت در حد سقف مجاز صورت می گیرد و تنها افزایش توان عمل آوری و بسته بندی و بازاریابی این كالاها به افزایش صادرات آنها منجر می گردد. خاویار كشور ما به لحاظ كیفیت و زود آمدن به بازار دارای مزیت است زیرا تعیین كننده قیمت بازار می باشد. لكن در مقایسه با قیمت های جهانی ۱۰ تا ۱۵% بالاتر است. در بازار گوشت ماهیان خاویاری نیز اگر چه ایران تعیین كننده قیمت است، لكن وضعیت بازار متزلزل است. میگوی كشور ما به علت كیفیت مناسب دارای مزیت مطلق است، حجم كم تولید و عدم امكان افزایش تولید موجب شده تا رقابت زیادی در این خصوص مطرح نباشد، لذا بازار موجود تأثیر زیادی بر میزان صادرات ایران ندارد.
بنابراین الحاق به WTO نمی تواند در این بخش تهدید محسوب شود، چه بسا با بسترسازی لازم چنین الحاقی فرصت نیز محسوب می گردد.
●جنگل و مرتع
كشور ما به لحاظ امكانات جنگلی و مرتعی شرایط مناسبی ندارد. جنگل های كشور عمدتاً دچار تخریب بوده و استفاده از این منابع موجبات تشدید تخریب محیط زیست را فراهم می سازد. از طرف دیگر كیفیت تولیدات جنگلی كشور در مقایسه با واردات نامناسب است و قیمت تمام شده هر متر مكعب چوب داخلی نیز بالاتر از چوب وارداتی است. به عنوان نمونه قیمت هر متر مكعب گرده بینه تولید داخلی ۱۵۰ دلار است در صورتی كه قیمت وارداتی آن ۱۲۰ دلار می باشد.
در خصوص تولیدات مرتعی نیز اگرچه استعداد قابل توجهی وجود دارد و از عمده تولیدات مرتعی نظیر گلرنگ، سماق، مریم گلی، كاسنی، كتیرا، باریجه، سقز، آنغوزه، گل گاوزبان و...امكان تولید انواع عصاره و داروی گیاهی ممكن می باشد، لكن صنایع مناسبی هنوز فراهم نشده است. بنابراین سرمایه گذاری جهت ایجاد صنایع دارویی و گیاهی در مكان های تولیدی به همراه حفظ گونه های مرتعی و احیای مراتع كشور جهت استفاده و بهره برداری از آنها برای علوفه دام سبك می تواند به صورت توان بالقوه مطرح شود. لذا الحاق به WTO در این خصوص تهدیدی برای كشور نخواهد بود.
●صنایع تبدیلی و تكمیلی بخش كشاورزی
با توجه به مطالب عنوان شده در سطور قبل مشخص می شود كه الحاق به WTO در خصوص صنایع وابسته به بخش كشاورزی چه تأثیراتی خواهد گذاشت. به طور كلی چنین الحاقی تهدیدی برای صنایع بخش محسوب نمی شود، زیرا اولاً ورود تكنولوژی در این صنایع موجب كاهش هزینه و افزایش بهره وری خواهد بود و ثانیاً در صنایعی كه نهاده های آنها شامل محصولات كشاورزی با مزیت نسبی داخلی است نظیر صنایع باغی، صنایع دامی (پنیرسازی، بسته بندی مرغ و تخم مرغ)، صنایع گیاهان مرتعی و دارویی در اثر الحاق به WTO سودآور شده و در صورت امكان بازاریابی گسترش خواهند یافت، لذا پیوستن به سازمان تجارت جهانی برای چنین صنایعی فرصت خواهد بود. در صنایع دیگر كه نهاده های آنها دارای مزیت نسبی نیست الحاق به WTO تهدیدی نخواهد بود به شرطی كه نهاده های اولیه آنها وارد شود و تا این صنایع خود را آماده نكرده اند در خصوص ورود تولیدات چنین صنایعی با احتیاط رفتار گردد.
●مناطق روستایی
الحاق به WTO برای توسعه مناطق روستایی فرصت تلقی می شود، زیرا عمده محصولات بخش كشاورزی كه غالباً دارای مزیت نسبی نیز هستند در عرصه های روستایی تولید می شوند. بیش از ۵۰ درصد جمعیت شاغل روستایی در بخش كشاورزی اشتغال دارند و تحول در بخش كشاورزی موجبات رونق اقتصادی جامعه روستایی را به دنبال دارد. از طرف دیگر جامعه روستایی ما دارای فرهنگ بومی خاص خود می باشد و توسعه این مناطق ملاحظات زیست محیطی را نیز به دنبال دارد. لذا با استفاده از توافقات WTO می توان زمینه توسعه روستاها را بیش از پیش فراهم نمود. از طرف دیگر فقر روستایی كه حدود ۲ برابر فقر شهری است زمینه ای را فراهم می كند تا از رفتار ویژه موافقتنامه های WTO جهت ارائه امكانات و یارانه ها برای این مناطق استفاده كرد و بسترهای كاهش فقر، ایجاد اشتغال و افزایش تولید را فراهم نمود.
ادریس مرسلی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید