یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دامپزشکی، فرصت‏ها و تهدیدها


دامپزشکی، فرصت‏ها و تهدیدها
بهداشت و سلامت همواره جزو دغدغه های اصلی بشریت بوده و در همه جوامع و کشورهای مختلف جهان هم سهم عمده‌ای از بودجه و نیروی انسانی به تأمین آن اختصاص می یابد. در کشور عزیز ما ، جمهوری اسلامی ایران وظیفه عمده تأمین بهداشت و سلامت جامعه به دو وزارتخانه بزرگ واگذار شده است. وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی وظیفه تأمین سلامت و بهداشت جمعیت انسانی را از طریق بکارگیری اصول پیشگیرانه و آموزشهای صحیح و کنترل و درمان انواع بیماریهای برعهده دارد و وزارت جهاد کشاورزی هم بار سنگین تأمین بهداشت و سلامت مواد غذایی با منشاء دامی و پیشگیری ، کنترل و درمان انواع بیماریهای حیوانات اعم از اختصاصی یا قابل انتقال بین حیوان و انسان را از طریق سازمان دامپزشکی کشور به دوش می کشد.
در این نوشتار صرفنظر از مسئولیت های وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی و ارتباط آن با سازمان دامپزشکی کشور به بررسی جایگاه دامپزشکی در کشورمان و تهدیدهای پیش رو در زمینه های مختلف می پردازیم به امید آنکه با آگاهی از این تهدیدات ، سعی در تبدیل آنها به فرصت در اولویت قرار گرفته و افزایش حداکثری بهره وری در موضوعات ذیل میسر گردد. انشاء ا...
۱) آموزش و پژوهش دامپزشکی
برخلاف پزشکی که وظیفه آموزش دانشجویان به وزارتخانه ای واگذار شده که به ظرفیتهای موجود و کاستی های احتمالی و نیازهای حرفه ای احاطه دارد و آموزش را بر اساس آن و با توجه به امکانات در اختیار بنا می نهد ، آموزش دامپزشکی برعهده وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری گذاشته شده که هیچ قرابتی با این رشته در کاربردها و مصادیق ندارد و نخستین تهدید در این زمینه همین دوری از فضای کاربرد دامپزشکی و عدم تسلط و آگاهی کافی بر نیازها است. به طور مثال پذیرش بی رویه دانشجو در رشته دکترای حرفه ای دامپزشکی و حتی اخیراً ورود داوطلبین به این رشته به صورت پذیرش شبانه در قدیمی ترین دانشکده دامپزشکی کشور - دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران - که در میان رشته های مرتبط علوم پزشکی امری بی سابقه بوده زنگ خطر عدم وجود و پیش بینی فرصت های شغلی مناسب و از آن مهمتر کیفیت پایین آموزش با توجه به محدودیت امکانات آموزشی به نسبت تعداد دانشجویان را به صدا در آورده است. در این راستا سکوت نماینده محترم وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری در شورای مرکزی سازمان نظام دامپزشکی که مسئولیت گروه دامپزشکی آن وزارتخانه را هم برعهده دارند جای سؤال دارد.
از سوی دیگر یکی از ارکان مهم آموزش علاوه بر امکانات که باید به آن توجه نمود اساتید مبرز و بزرگوار دانشگاه هستند. با کمال تأسف باید اذعان داشت در این بخش به همان میزان که فرصت های زیادی برای پیشرفت از سوی اساتید محترم خلق می شود تهدیدهای جدی هم وجود دارد. از جمله آنکه غالباً به رسم معمول افرادی که به حوزه تدریس وارد می شوند با مهارتهای تدریس آشنا نیستند و از ابزارهای نوین در این زمینه هم بهره نمی برند و به اسلایدها و جزوات قدیمی اکتفا می‌کنند که این خود ، باعث عدم نشاط و ایجاد انگیزه در دانشجویان برای یادگیری بهتر دروس می گردد. به کارگیری محققین به عنوان مدرس بدون در نظر گرفتن توانمندیهای آنان در این زمینه هم از جمله معضلات دیگر در این بخش است. از طرف دیگر نهضت ترجمه که هم اکنون متأسفانه به ارزش در دانشگاه تبدیل شده و اکثر اساتید ارجمند بجای آنکه آموخته ها و دانسته های خود را که با تجربه در هم آمیخته اند به تألیف درآورند و با توجه به نیازهای بومی کشورمان به دانشجویان عرضه کنند ترجیح می دهند غذای آماده ای را از تألیف دیگران که بعضاً با شرایط کشور ما همخوانی هم ندارد در قالب ترجمه عرضه نمایند که این هم از جمله تهدیدهای جدی در موضوع آموزش و پژوهش محسوب می گردد. سهم پایین بودجه در مورد تحقیقات و پژوهش و عدم تفکیک مدرس از محقق در دانشگاه هم از جمله دیگر آسیبهاست. حجم بالای پایان نامه های دانشگاهی در مقطع دکترای دامپزشکی که می تواند یک فرصت مناسب برای پیشرفت و رفع نیازهای کشور باشد اکنون به یک تهدید بدل گشته و متأسفانه در اغلب موارد جهت رفع تکلیف دانشجو و ارتقای استاد به کتابخانه راه یافته و خاک می خورد. با کمال تأسف باید ابراز داشت که برخی از اساتید در این زمینه فرصتی دیگر را هم به تهدید تبدیل نموده و با ارائه پایان نامه های بدون کاربرد و بدتر از آن بصورت آماده به دانشجویان ارزش تحقیق را هم ضایع می‌نمایند.
پیوند ضعیف بین پزشکی و دامپزشکی در کشورمان برخلاف سایر کشورها که از ظرفیتهای بالای دامپزشکی برای تحقیقات بهره می برند هم از جمله دیگر تهدیدهای مهم محسوب می گردد. حضور طولانی مدت اساتید قدیمی در دانشگاه علاوه بر آنکه راه را بر ورود جوانان مستعد به عرصه تحقیق و آموزش می بندد به دلیل فتح قله های افتخار و عدم وجود انگیزه به ارائه دروس غیرکاربردی و دور از نیازهای روز و حال می انجامد که باید برای این معضل هم چاره ای اندیشید.
۲) بخش دولتی (سازمان دامپزشکی کشور)
در کشور ما همانطور که قبلاً اشاره شد سازمان دامپزشکی وظیفه اجرایی در بخش دولتی و در زمینه دامپزشکی را زیرنظر وزارت جهاد کشاورزی برعهده دارد. همین زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی بودن این سازمان خود یک تهدید بالقوه محسوب می گردد و دلیل آن هم دوری از تصمیم گیریهای نظام سلامت کشور و محرومیت کامل از بودجه سلامت کشور می باشد. این در حالی است که سازمان دامپزشکی کشور باید به پیشگیری و کنترل بیماریهای قابل انتقال بین حیوان و انسان که امروزه یک دغدغه مهم درهمه جوامع بشری است اهتمام ورزد اما از بودجه کافی و نیروی انسانی لازم به این منظور برخوردار نیست. علاوه بر این تهدید یک مظلومیت هم در این بین وجود دارد و آن هم اینست که رئیس سازمان دامپزشکی که نقش مهمی در مباحث سلامت و امنیت و ایمنی مواد غذایی در کشور دارد در خود وزارتخانه هم معاون وزیر نیست که این مسئله جای تأمل بسیار دارد. از سوی دیگر همانطور که بارها در این سالها به این مطلب اشاره شده نظارت بر سازمانی که خود متولی نظارت بهداشتی است آنهم از سوی وزارتخانه ای که اولاً هیچ دامپزشکی در مصادر تصمیم ساز آن حضور ندارد و ثانیاً مسئولین ارشد آن حتی یک واحد از دروس دامپزشکی را نخوانده اند و قاعدتاً اشراف آنچنانی به مباحث مرتبط ندارند و لاجرم به مباحث کشاورزی بیشتر مسلط اند محلی از اعراب ندارد. هر چند که از طرف دیگر زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی بودن سازمان دامپزشکی می تواند یک فرصت هم قلمداد گردد و آن هم استفاده از ظرفیتهای ارتباطی بین تولیدکنندگان و مدیران پرورش گله های دام ، طیور و آبزیان با متولیان بهداشت و دامپزشکی است. امید که از فرصت ها در این زمینه به خوبی استفاده شود و تهدیدها هم به حداقل ممکن برسد. در این راستا ارتباط و تعامل مناسب بین معاونت امور دام و سازمان دامپزشکی کشور به طور خاص و سایر معاونت ها به طور عام با این سازمان می تواند نقش مؤثری در پیشبرد اهداف متعالی دامپزشکی کشور ایفا نماید.
نکته قابل توجه دیگر در این خصوص بحث واگذاری ها مطابق اصل ۴۴ قانون اساسی است. گرچه این یک فرصت تاریخی برای ارائه بهتر خدمت به مردم است اما اگر با دوراندیشی ، حساسیت و مراقبت های لازم واگذاری در بخش های تصدی‌گری به بخش غیردولتی صورت نگیرد به تهدیدی تبدیل خواهد شد که هزینه ای برای مقابله با آن باید پرداخت نمود. در قسمت بعد به این موضوع و ابعاد آن بیشتر خواهیم پرداخت.
عزم این سازمان بر مبارزه جدی با مافیای دارو اگر به قطع سامانه ترجیح دهنده روابط بر ضوابط بیانجامد و با شفاف سازی و به روز نمودن دستگاه ثبت و توزیع دارو و واکسن همراه شود از جمله فرصت های بسیار مهم خدمت و کسب رضایتمندی در صنف دامپزشکی خواهد بود. اندیشیدن چاره مناسب برای نحوه صدور پروانه های اشتغال به امور درمانی در بخش غیردولتی و دعوت از تعداد بیشتری از دامپزشکان شاغل در بخش غیردولتی برای حضور در جلسات ستاد ساماندهی امور بخش غیردولتی تهدیدها را در این زمینه به فرصت تبدیل خواهد نمود.
حضور نیروهای جوان در سازمان دامپزشکی و تخصصی شدن امور و آموزشهای مداوم تکمیلی کارکنان و مدیران سازمان دامپزشکی کشور هم از جمله دیگر فرصت ها است که باید غنیمت شمرده شود. نوع خدمات این سازمان هم که مسبوق به سابقه است با تبدیل به خدمات الکترونیک فرصت استنثایی برای کسب رضایتمندی هر چه بیشتر مخاطبین آن را فراهم خواهد نمود. تدوین یک سند چشم انداز بلندمدت دامپزشکی با راهبردهای اجرایی در جهت نیل به مقصود هم از دغدغه‌هایی است که در صورت عملیاتی شدن به شرط نظارت مستمر بر اجرای آن و پایش مستمر و ارزیابی دقیق میزان پیشرفت فرصتی کم نظیر برای توسعه و تعالی در این بخش رقم خواهد زد.
۳) بخش غیردولتی
الف) سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران
بدون شک شکل‌گیری این سازمان نقطه عطفی در تاریخ دامپزشکی کشورمان محسوب می شود. وجود مرجعی برای نظام‌مند ساختن فعالیت بخش غیردولتی و رسیدگی به تخلفات حرفه ای توسط متخصصان همان حرفه از جمله فرصت های بالقوه ای بود که به مرحله عمل درآمد. تلاش دامپزشکانی که در ابتدا سعی و همتشان را بر نوشتن قانون تأسیس این سازمان و تصویب آن در مجلس شورای اسلامی استوار نمودند حقیقتاً قابل تقدیر است. اما ذکر نکاتی هم پس از طی دو و نیم دوره شورای مرکزی از تأسیس این سازمان در این مجال ضروری به نظر می رسد. نخست توجه به ساختار شورای مرکزی این سازمان است. آنچه تاکنون در قانون پیش بینی شده است حضور تعداد قابل توجهی اعضای انتصابی از دستگاههای مختلف به عنوان نماینده وزیر یا سازمانهای مرتبط است. صرفنظر از آنکه حضور این اعضاء به چه میزان برای پیشبرد اهداف دامپزشکی مؤثر بوده اما عدم اطلاع و حتی پرسش وزیر یا رئیس سازمان از نماینده خود در شورای مرکزی پیرامون مباحث و مذاکرات مطروحه و عدم پیگیری و حساسیت لازم از جمله تهدیدها در این زمینه است. در این راستا خوشبختانه این تهدید در دوره جدید و در اصلاحیه قانون تأسیس این سازمان که در کمیسیون های مربوط در مجلس شورای اسلامی با تصویب کلیات همراه بوده به فرصت بدل گشته و تعداد اعضای انتخابی توسط صنف بزرگ دامپزشکی افزایش یافته است.
از دیگر تهدیدها در این بخش پذیرش مسئولیت بدون صرف وقت لازم و کافی برای انجام صحیح آن است. در این دوره همانند دوره گذشته متأسفانه رئیس سازمان نظام دامپزشکی خود مشغول انجام فعالیتی دیگر است. گرچه میان این دوره و دوره گذشته یک تفاوت وجود دارد و آن هم اینست که رئیس دوره گذشته سابقه فعالیت طولانی در دانشگاه و در صنف دامپزشکی داشت اما متأسفانه وی نیز علیرغم مسئولیتی که در نظام دامپزشکی داشت در دفتر ریاست مجلس شورای اسلامی هم مشغول بود که قاعدتاً از اشراف او به مسائل نظام دامپزشکی می کاست هر چند که خود می توانست به دلیل ارتباط مستمر با نمایندگان یک فرصت هم باشد و به نظر می رسد که از این فرصت هم بهره کافی برده نشد. در دوره فعلی هم رئیس سازمان نظام دامپزشکی بنابر اذعان خودشان هیچگونه سابقه فعالیت شاخصی در صنف دامپزشکی نداشته اند و حتی دو برابر زمان تحصیل در رشته دامپزشکی به امور بازرگانی اشتغال داشته و پرداخته اند که با توجه به جوان بودن ایشان معلوم است که احاطه ایشان بر مسائل دامپزشکی باید چقدر باشد.
از سوی دیگر ایشان با تشبیه سازمان نظام دامپزشکی به اتحادیه آهن‌فروشان - آرشیو فروردین نشریه حکیم مهر - و با این استدلال وقت خود را در طول ساعات اداری به خدمت خارج از صنف دامپزشکی اختصاص می دهند. این یک تهدید بزرگ در صنف دامپزشکی تلقی می گردد که مدیری اولاً به تفاوت اتحادیه صنفی و سازمانی که قانون آن مصوب مجلس شورای اسلامی است و بخش از بودجه خود را هم مدیون بیت المال است در توجیه عدم حضور خود در سازمان واقف نباشد و ثانیاً کدام رئیس اتحادیه از محل حق عضویت اعضاء و بودجه عمومی کشور حقوق دریافت می کند؟! ثالثاً به فرض که این قیاس سراسر اشتباه را قبول کنیم آیا می شود رئیس اتحادیه آهن فروشان خود به شغل دیگری بپردازد و مثلاً صاحب یک آژانس املاک باشد؟!!! طبیعی است که باید وی در همین صنف فعالیت نماید تا به زیر و بم این حرفه آگاهی داشته و بتواند آنرا مدیریت نماید. البته لزوماً این تهدید از جانب شخص رئیس سازمان نظام دامپزشکی نبوده است بلکه وقتی ایشان نماینده انتصابی وزیر محترم جهاد کشاورزی هستند باید از جناب وزیر پرسید چرا فردی که سابقه فعالیت آنچنانی در دامپزشکی ندارد را به عنوان نماینده خود به شورای مرکزی سازمان نظام دامپزشکی می فرستد و او را به عنوان رئیس این سازمان به رئیس جمهوری معرفی می کند؟ هر چند که پاکی و صداقت ایشان مثال زدنی است اما آیا این شرط کافی برای سپردن مسئولیتی اینچنین بزرگ به یک فرد است؟
آیا در بین ۲۰۰۰۰ عضو این سازمان گزینه مناسب تر و بهتری وجود نداشت و ندارد؟! نکته مهمتر آنکه آیا نباید قانونی وضع شود که افراد نماینده دولت نتوانند ریاست سازمانی غیردولتی را عهده دار شوند؟ از سوی دیگر غلبه دافعه بر جاذبه و تغییرات پیاپی در سطوح مدیران این سازمان و عدم توانایی حفظ و استفاده از نیروهای کارآمد از جمله دیگر تهدیدها در این سازمان است. امید است این موارد با صرف وقت بیشتر رئیس محترم این سازمان و پیگیریهای مجدانه به فرصتی برای خدمت بهتر تبدیل گردد. گرچه عملکرد این دوره سازمان نظام دامپزشکی هم در زمینه های مختلف رفاهی ، اجتماعی ، آموزشی ، صنفی و ... اگر به بوته نقد گذاشته شود نکات مثبتی هم در خود دارد اما به دلیل تفصیل ، این موضوع را به مجال دیگری موکول می کنیم.
ب) جامعه دامپزشکان ایران
این نهاد غیردولتی را قدیمی ترین تشکل دامپزشکی کشور می دانیم و بسیاری از دامپزشکان از قدیم به عضویت خود در این جامعه افتخار کرده و می کنند. به دلیل عدم وجود نهاد غیردولتی دیگری تا سالها پس از تشکیل این نهاد تنها ملجأ دامپزشکان به اجبار جامعه دامپزشکان ایران بوده که متأسفانه همواره یک تهدید بزرگ هم در این رابطه وجود داشته و آن هم حضور افرادی با مناصب دولتی و با مشغله های فراوان در رأس این جامعه است که فرصت رسیدگی کامل و خدمتی شایسته به صنف را با صرف وقت مناسب به آنان نمی دهد. گرچه این تهدید حاصل انتخاب جمعی از صنف دامپزشکی به عنوان شرکت کنندگان در انتخابات است اما قطعاً با فعالیتهای بهتر و مؤثرتر این جامعه و متعاقباً با شرکت تعداد بیشتری از اعضا در انتخابات و انتخابی آگاهانه می توان چنین تهدیدی را به فرصت تبدیل نمود.
برگزاری کنگره های دامپزشکی شاخص ترین نماد عملکرد این جامعه است که سیر رو به رشدی را طی نموده اما در برنامه‌ریزی ها و ... در این زمینه می توان انتظار بیشتر و بهتری از دست اندرکاران جامعه دامپزشکان داشت. ضمن آنکه محرومیت این جامعه از خدمت به قشر بزرگی از جامعه دامپزشکی کشور به نام سایر رده های دامپزشکی هم از فرصت های ازدست رفته این نهاد به شمار می آید.
نباید فراموش کرد همانطور که قبلاً هم اشاره شد ریاست افرادی با مناصب دولتی قطعاً حتی اگر خود آنان هم نخواهند بر موضع گیری های آنها در دفاع از حقوق صنف دامپزشکی تأثیرگذار خواهد بود و رنگ ملاحظه را بر آن خواهد نشاند. از جمله تهدیدهای مهم دیگر این نهاد که مدتها است به فرصت مناسبی برای خدمت تبدیل نشده و با بی توجهی محض دست‌اندرکاران آن روبرو بوده ، پایگاه اطلاع رسانی آن است که متأسفانه به هیچ وجه به روز نمی باشد. گرچه محدودیت منابع مالی و انسانی در این راه بی تأثیر نیست اما می توان با تدبیر مناسب این تهدبد را به فرصت تبدیل و علیرغم کاستی هایی که هنوز در زمینه پایگاه اطلاع رسانی سازمان نظام دامپزشکی وجود دارد اما می تواند به الگویی مناسب برای جامعه دامپزشکان ایران در به روز بودن و اهمیت به این ابزار مهم اطلاع رسانی و ارتباط بدل گردد تا از این راه زمینه احترام بیشتر به مخاطبین جامعه دامپزشکان ایران فراهم آید.
همچون سازمان نظام دامپزشکی بعضاً عدم حضور افراد حرفه ای آشنا به فضای رسانه و مطبوعات در این عرصه و عدم وجود بودجه مناسب و اصرار بر چاپ نشریه ای با ترتیب ماهنامه یا فصلنامه بدون توجه به منابع موجود این موضوع را به روزمرگی کشانده و باعث عدم چاپ چند ماهه و یا با تأخیر زیاد این نشریه گشته است. در این راه حضور یک تیم حرفه ای و چاپ یک نشریه با تیراژ محدود و در فواصل زمانی کافی و مناسب اما غنی و پربار تبدیل تهدید به فرصت برای کسب رضایتمندی به شمار می رود. امید که در این زمینه با بهره مندی از ابزارهای نوین نظیر نشریات الکترونیک که امکان غلبه بر محدودیتهای منابع مالی را فراهم می سازد به رضایتمندی بیشتر مخاطبین خود دست یابند.
ج ) انجمن صنفی دامپزشکان ایران
این انجمن نوپا که مجوز فعالیت خود را از وزارت کار و امور اجتماعی دریافت نموده در بدو تشکیل خود به رسم معمول با شعارهای گوناگون خبر از ایجاد تحولی بزرگ در عرصه خدمت رسانی و اشتغالزایی به صنف دامپزشکی می داد. در کمال تأسف با ریاست رئیس هیأت مدیره آن بر سازمان نظام دامپزشکی عملاً چون ساختار این انجمن قائم به فرد بود و ضمناً قرار بود که برخی از اعضای هیأت مدیره به سازمان نظام دامپزشکی بیایند و آمدند از رونق افتاد و نه تنها خدمتی به صنف ننمود بلکه پاسخی برای شعارهای مطروحه خود هم به صنف بزرگ دامپزشکی نداشت. تبلیغات فراوان این انجمن در زمان تعویض رئیس سازمان دامپزشکی کشور و خبرهایی که از ریاست رئیس هیأت مدیره آن بر سازمان دامپزشکی منتشر می نمود عملاً این انجمن را به تریبونی برای تبلیغات تبدیل نموده بود و پس از ناکامی در این عرصه و کامیابی در ورود به سازمان نظام دامپزشکی دیگر نیازی به فعال بودن این تریبون احساس نمی شد و صنف دامپزشکی که وقت خود را صرف شنیدن شعارهای زیبای این انجمن کرده بود حالا در ذهن خود به قضاوت در مورد آنان می پرداخت. امید است فرصت بزرگ خدمت که به خواست خداوند متعال نصیب گروهی می گردد به شایستگی قدر دانسته شده و تبدیل به ابزار تبلیغاتی عده ای خاص نشود که این خود یک تهدید بزرگ به حساب می آید.
د) جامعه اسلامی دامپزشکان ایران
صنف بزرگ دامپزشکی کشور تنها خبرهای محدودی از این جامعه که ابزارهای اطلاع رسانی خاصی هم ندارد، آنهم در حین انتخابات و تعیین مناصب آن می شنود. اکتفا به موضع گیری و صدور بیانیه آنهم در مواقعی خاص و بصورت نامنظم و منقطع عملاً فرصتی برای خدمت مؤثر به صنف دامپزشکی برای این نهاد فراهم ننموده است.
ه) جامعه دامپزشکی حیوانات کوچک
از جمله تشکلهای نسبتاً فعال در امر صدور بیانیه و رصد اتفاقات مرتبط با حوزه فعالیت خود را باید این نهاد دانست. گرچه مشکلاتی در پایگاه و شیوه اطلاع رسانی این جامعه وجود دارد اما برگزاری کارگاههای آموزشی هر از چند گاه و کنگره دامپزشکی حیوانات کوچک به صورت نسبتاً منظم با توجه به تعهد این نهاد به جامعه بین المللی دامپزشکی حیوانات کوچک و صدور بیانیه های مختلف که مطابق با انتظارات از دست اندرکاران این جامعه است بخشی از استفاده از فرصت ها به شمار می رود. همانطور که در بخش نخست این نوشتار هم اشاره شد از جمله معضلات امروز در آموزش دامپزشکی کشور به خصوص در زمینه بیماریهای حیوانات کوچک چینش نامناسب واحدهای درسی دانشگاهی است. انتظار می رود این جامعه با توجه به حضور متخصصین مختلف در زمینه حیوانات کوچک در نقش مشاور با تدوین و پیشنهاد یک برنامه کاربردی در این زمینه به مراجع ذیصلاح از فرصت پیش روی خود در خدمت به دانشجویان که قرار است با گذراندن واحدهای درسی دانشگاهی به عرصه حرفه ای خدمت وارد شوند استفاده بیشتر و بهینه ببرد.
و) تشکلهای صنفی
از جمله ضعف های دیروز و امروز دامپزشکی کشور عدم وجود تشکلهای صنفی قوی و تأثیرگذار در زمینه های مختلف بوده است. گرچه در سالیان اخیر حرکتی رو به رشد در تشکیل و تقویت انجمن ها و تشکلهای صنفی در رده های مختلف مشاهده می شود اما این حرکات ناکافی است و باید دست اندرکاران هر حرفه نظیر صاحبان داروخانه ها ، مراکز پخش و توزیع واکسن و دارو ، صاحبان کلینیک ها و ... بیش از پیش با وحدت گرد هم آیند و ضمن بررسی مشکلات و مسائل موجود در مقام مشاور راه حل را به مراجع ذیصلاح ارائه و به ثمر رسیدن آن را تا حد ممکن پیگیری نمایند. بدون شک این فرصت بزرگ در جهت حل مشکلات صاحبان حرف مختلف به پیشرفت دامپزشکی در کشور هم منجر خواهد گشت. مسئولین محترم اجرایی هم لازم است این نهادها را به رسمیت شناخته و حقیقتاً از آنان در مقام مشاورانی توانمند و مسلط به حرفه بهره ببرند. از جمله تهدیدهای بالقوه در این زمینه آنست که باید مواظب بود تا شکل گیری چنین انجمن هایی زمینه ایجاد رانت و انحصار در بازار آن حرفه را پدید نیاورد.
ز) انجمن های علمی
کارکرد امروز انجمن های علمی در دنیا بسیار برجسته و در پیشرفت علمی و حرفه ای آنان کاملاً مشهود است. در کشور ما برخی انجمن ها نظیر انجمن جراحی دامپزشکی و ... چندی است که تشکیل شده اند اما همواره با مشکلاتی نظیر بودجه و امکانات مواجه بوده و به این سبب نتوانسته اند آنگونه که باید به ایفای نقش خود در پیشرفت علم دامپزشکی بپردازند.
اگرچه برگزاری سمپوزیوم های مختلف توسط انجمن جراحی و غیره شایسته تقدیر است اما یک تهدید بزرگ در این زمینه وجود دارد و آن اینکه فعالیت و هدف این انجمن ها به برگزاری سمپوزیوم و کنگره و ... محدود گردد. یکی از فرصت های پیش روی انجمن های علمی که بهره مندی از آن نیازمند همکاری دانشگاه و وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری است ورود اینگونه انجمن ها به عرصه برگزاری دوره های تحصیلات تکمیلی کوتاه مدت و کاربردی در قالب دیپلما یا مشابه آن می‌باشد. حتی اگر این هدف در بلند مدت برآورده شود می توان در کوتاه مدت ضمن عقد تفاهم نامه با مراجع ذیصلاح در قالب دوره های کاربردی به بازآموزی دانش آموختگان کمک نمود.
۴) تبلیغات و اطلاع رسانی
از جمله چالشهای تهدیدآمیز در دامپزشکی عدم شناخت صحیح جامعه از این رشته و نقش تأثیرگذار شاغلین این حرفه در تأمین سلامت و بهداشت عمومی جامعه است. در این زمینه عدم وجود سند چشم انداز ملی دامپزشکی که بخشی از آنرا می‌توان به این موضوع اختصاص داد از جمله فرصت هایی است که در حال از دست رفتن می باشد. استفاده از ظرفیت های بالای رسانه ملی و انواع خبرگزاریها و رسانه های مکتوب و الکترونیک به عنوان فرصتی جاری و استثنایی می تواند امکان آشنایی هرچه بیشتر جامعه با این حرفه و زمینه تکریم شأن اجتماعی دامپزشکان را فراهم سازد. در این راستا حضور افراد ناکارآمد و ناآشنا به مباحث ارتباطات در رأس این کار مهم و کم توجهی مدیران ارشد هر مجموعه به روابط عمومی و نگاه تدارکاتی به این بخش داشتن و محدود ساختن فعالیت آن به ارتباط با خبرنگاران و انتشار اخبار مربوط به مدیران از جمله آفت ها و تهدیدها است.
آنچه بیان شد گوشه ای از فرصت ها و تهدیدهای امروز جامعه دامپزشکی کشور بود و باید در مجالی دیگر به هر یک از موارد مطروحه به تفصیل پرداخت. در پایان ضمن ارج نهادن به تلاش کلیه مسئولین دلسوز و خدمتگزار پیشنهاد می گردد مدیران ارشد مجموعه های مرتبط با حرفه و رشته دامپزشکی در کنار بهره مندی از تجارب ارزشمند پیشکسوتان از فرصت حضور جوانان مستعد و صاحب اندیشه ، آگاه و توانمند به امور اجرایی بهره برده و زمینه ارتقای هر چه بیشتر و روزافزون علم و حرفه دامپزشکی را فراهم آورند و انتقادات و معایب را به مصداق فرمایش حضرت صادق علیه السلام به مثابه هدیه ای بپندارند که از جانب دوستدارشان تقدیم شده است. انشاء ا..
دکتر محمد لطفی زاده
دامپزشک
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید