یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بیماری سل گاوی


بیماری سل گاوی
ببیماری سل در گاو با ایجاد توبرکلهای پیشرونده در اندامهای مختلف بدن مشخص می گردد . علاوه بر گاو ، انسان ، بز و خوک نیز نسبت به آلودگی با عامل مسبب سل گاوی حساس بــوده و گوسفنــــد و اسـب نوعی مقاومت طبیعی را نشان می دهند . در گاو منشا اصلی آلودگــــی گاوهـای آلوده می باشــند .میکــروب سـل از طـریق هــوای تنفســی ، خلط ، مدفــوع ( هم از طریق جراحـــات روده ای و هم از طریق خلط بلع شده از جراحات ریوی ) ، شــیر ، ادرار ، ترشحات رحــمی و واژن و همــچنین از طریق ترشحــات عقــده های لنـفی باز شده به محیـط دفع می شود . گاوهـای با جراحت پیشـرفته بیماری ( که باسیلها از طریق این دســته دامها به نوعی با جـریان هوای تنفسی ، پوست یا لومن روده در ارتباط هستند ) انتشار دهنده هـای مشخص بیـماری هستند . گاوهائی که در مرحله اول بیماری هسـتند ممکن است قبل از اینکه هر گونه جراحتی نشان دهند ، مایکو باکتریای زنده را از طریق موکوس بینی و نای خود دفع کنند . در شرایط تجربی ۹۰ روز پس از ایجاد آلودگی ، گاوها میکروب سل را به محیط دفع کرده اند . بطور معمول راه ورود میکروب از طریق تنفسی یا گوارشی است . راه تنفسی دروازه همیشگی ورود باکتـری در گاوهائی است که در جایگاه بسته ( گاوداری ) نگاهــداری می شوند . این راه حتی در گاوهای موجــود در چراگا هها نیز روش انتقال آلودگی است . ایجاد آلودگی از طریق گوارشـی در چراگاهها بعلت اینکه مدفــوع میتواند غذا و آب آشامیــدنی را آلــوده کند ، محتمل تر است . تحت شرایط طبیــعی آبهای آشامیدنی راکد تا ۱۸ روز پس از استفاده آب توسط یک دام مسلول ، میتواند آلوده باقی بمانند . البته باید در نظر داشت که بنظر نمیرسد جریانهای آب جاری منشا مهم آلــودگی برای گاوهای موجود در گاوداریهــای مسیر باشد . نوشیدن شیر آلــوده بوسیله دامهــای جوان یکی از روشهای معمـول انتشار بیماری سل است . آلودگی داخل رحمی ( از راه جفتگیری ) و آلودگی داخل پستانی ( با استفاده از سیفونهای آلوده پستانی یا از طریق فنجانکهای آلوده ماشینهای شیردوش ) از راههایی هستند که کمتر معمول می باشند . در دامداریهایی که دامها بطور متراکم نگهداری می شوند احتمال انتقال آ لو دگی بیشتر می باشد . در گاوهای گوشتی شدت آلودگی کمتر است که علت آن وضعیت نگهـــداری آنها می باشد . با وجود این هر گاه گاوی مبتلا به گله های گوشــتی وارد شود و چنانچه گاوهای گله از برکه های آب راکــد آب بنوشـند ( خصوصا در طی فصول خشک ) ممکن است نسبت ابتلاء در گله فوق بالا باشد . گاوهای زبو ( براهمن ) در مقایسه با گاوهای اروپائی در برابر بیماری سل مقاوم تر بوده اما در شرایط نگهداری متراکم تا ۶۰ درصد گاوهای زبو میتوانند به بیماری مبتلا شوند . بزها کاملاً نسبت به عامل سل گاوی حســاس بوده و چنانچه در مجاورت گلــه های گاو آلوده قرار گیرند بروز بیـــماری میتواند تا ۷۰ درصد نیز برســد . گوسفنـــدان بعنوان دامــی مقاوم در نظـــر گرفته می شود اما تحقیقات انجام شده در نیوزلند نشان داده است که بیماری سل میتواند در گوسفندان نیز شیوع داشته باشد بطوریکه تا ۵ درصد گله ها را آلوده نماید . در اسب بیماری سل بندرت حادث شده که علــت آن می تواند به این دلیل باشــد که اسبها کمتر در معرض آلودگی به باکتری سل هستند . البته نقش مقاومت طبیعی نیز بعنوان علتی دیگر ذکر شده است .همچنین بیماری سل ممکن است در گوزن ، آهو ، گاومیــ ، شتر ، میمـــون و سایر حیوانات یک منطقه و همچنین پرندگان حادث شود و همه حیوانات فوق میتوانند بعنوان منشا آلودگی برای گاو محسوب گردند .در کشور انگلســـتان شیوع بیماری ســـل در گور کنها گزارش شده است و این حیوانات در اپیدمیولوژی بیماری سـل در گاو نقش دارند . در نیوزلند نیز پوسومها وضعیت مشابهــی همانند گورکنهــا را داشته اند . پوســومها نسبت به مایکوباکتریوم بســـیار حساس بوده و بعنوان منشا مهم آلودگی برای گاوها می باشند . بیماری سل در تمامی کشورهای دنیا حادث شده و خصوصـاً در گاوهــای نژاد شیری حائز اهمیت فراوان است . صرف نظر از مرگ ومیر ناشی از بیماری سل ، در حیوانات آلوده به مایکو باکتریوم بوویس ۲۵-۱۰ درصد از میزان تولید شیر کاهش می یابد . بیماری سل گاوی از نقطه نظر بهداشت عمومی در جوامع انسانی نیز حائز اهمیت است . راحتی و فراوانی انتشار عامل مسبب بیمــاری سـل از حیوانات به انســان ، خصوصاً در محیطهایی که بیماری سـل گاوی تحت کنترل نمیباشد ، میتواند این بیـماری را به یک بیـماری مشترک مهم تبدیل نماید . آلودگـی به عامل سل در انسانها بواسطه نوشیـــدن شیر آلوده در بچه ها ایجاد می شود . البته انتقال آلودگـی میتواند از راه تنفسی نیز صورت میگیرد . با پاستوریزاسیون شیر خطر انتقال آلودگی میتواند تقریباً بطــور کامل از بین برود . همچنین ابتلاء به بیماری سـل در بین حیوانات باغ وحــش اهمیت بعد بهداشـت و سلامت عمومی جوامع انســانی را بیشتر می سازد . عامل مسببه سل گاوی مایکو باکتریوم بوویس ( راسته اکتینو میستال ، خانواده مایکو باکتریاسه و جنس مایکوباکتریا ) است . باکــتری فوق در برابر حرارت ، خشـکـی واغلب ضد عفونی کننده ها مقاوم می باشد . تابش مسـتقیم نور خورشید میتواند باعث تخریــب باکتری گردد ( مگر در محیطهای مرطوب ) . مایکو باکتریوم بوویس در گرما ، رطوبت میتواند به مدت هفته ها زنده باقی بماند . مایکو باکتریوم بوویس بطور کلی ساختمــان یک باکتــری را داراست . اما این باکتـری همانند همه مایکو باکتریومها دیواره سلولی بسیار ضخیمی دارد . عموماً یک مایکوباکتریوم در لایه سطحی خود از یک کپســـول منتشــر ، یک دیواره دو لایه ای و غشاء پلاسمائی تشکــیل شده که احتمالاً بقاء میکروب را در محیطهای نامساعد ( چه در محیط و چه در داخل سلول میزبان )حفظ میکند . اجزاء دیواره سلولی خصوصاً اسید مایکو لیک باعث حفظ رنگـــهائی نظیر کربول فوشین بوده و همچنین مقاومت باکتری در هنگام رنگ زدائی بوسیله اسیـــدهای رقیق را سبب میشوند . اگر چه باید دانست اسید فاست بودن پدیده ای نیست که محدود به مایکو باکتریومها باشــد بلکه در گونه های دیگــــری همــاننــد نوکاردیا ، کورینه باکــتریوم و رودو کوکوس نیز وجود دارد . دیواره سلولی مایکو باکتریومها از نظر ساختمان شیمیائی ترکیبی از پپتیدو گلیکان ، آرابینو گالاکتان و اسید مایکـولیک و همــچنین لیپیدهائی همــانند مایکوزیدهـا ، Cord . Factor و سـولفالیپیدها بوده که این اجـــزاء دیـــواره سلولــی در پاتوژنز باسیلهای سلــی نقــش دارند. ( با اینکه پاتوژنیسیته مایـکوباکتریوم توبرکولوزیس بوجــود فاکتورهــای گوناگون لیپیدی وابسته است اما تا به امروز مکانیسمی که تــوسط آن باسیلهـای سلی از فعالیت لیتیک فاگو سیتوز فرار می کنند ، شناخته نشده است . ) پپتیدو گلیکان که اسکلت دیواره سلولــی را شکل می دهــد شامــل اسیدN گلیسرول مورامیک وN استیل گلوکز آمین ( اتصال یافته بوسیله اسیدهای آمینه ) میباشد . این ساختمــان شبکه مانند ( پپتیدوگلیکان ) بوسیله آنزیم لیززوزیم شکافته شده و در بیشتر ترشحــات میزبان حضـــور پیدا میکند و در نهایت دی پپتیـــد مورامیل ( M D P ) تولید شده که فعالیت ایمونولوژیک قوی دارد . میزان جزء لیپیدی مایکو باکتریاها بالا است و احتمالاً در حدت و ایجاد واکنــش ایمونولوژیک در برابر آلودگی نقشی مستقیم بعهــده دارند . البته بعلت پیچیــدگیهــای این لیپیــدها هنــوز مفهومــی درست از نقش و ساختمــان آنها بدست نیامده است . خاصیت هیدروفوبیسیتی ( آبگریزی ) لیپیدهای موجود در دیواره سلولی ممکـن است نقشی مهم را در مقاومت دهیدراتاسیون و بقاء ارگانیسم در شرایط نامســاعد ایفاء نماید . لیپیدهای مایکوباکتریال شامل اسیدهای مایکولیک ، گلیکولیپیدها و واریته های دیگر میباشد . اسیدهای مایکولیک از اسیدهــای چرب منشـعب شده و در مایکــو باکتریوم ، نوکاردیا و کورینه باکتریوم یافت میشوند . اما وجــود اختلافــات عمده ای که در الگـــوهای این لیپیدها وجود دارد امکان ایجاد یک سیستم تشخیصی ( بشتر برای مایکو باکتریها ) را بر اساس آنالیز لیپیدها بوسیله تکنیک کروماتوگرافی لایه نازک فراهم آورده است . گلیکو لیپیدهای مایکوباکتریومها خصوصاً سولفالیپیدها احتمالاً با حدت باکتری ارتباط داشته اما این ارتباط ،‌ رابطه ای ساده نیست . ممکن است سولفالیپید ها مانع از تشـکیل لیزوزوم – فاگوزوم شده و یا لیز باکتــــری در فاگوسیتها را ممانعت کننــد . سولفــالیپیدی بنام Cord Factor ( ۶ و۶ دی مایکول ترهالوز ) از مایکو باکتریوم بوویس و مایکو باکتریوم توبرکولوزیس حدت دار جدا شده و اعتقاد بر این است که بطور عمــده بعنوان فاکـتور حدت بوده زیرا بروشنی دارای خــواص توکسـیک می باشد اما عاملـی مهم در ایجاد بیماری نمیباشد . از سایر لیپیدها میتوان موم D هترو ژنوس را نام برد که در مایکو باکتریوم توبرکولوزیس شامل پپتیدو گلیکــان بوده اما در مایکو باکتریوم بوویس پپتیدو گلیکان کمتری داشته و بیشتر محتوی لیپو پلی ساکارید است .فعــالیت قوی موم D مربوط به حضـــور دی پپتید مورامیل بوده و توانائی ایجاد گرانولوماس را نیز دارد . آنتی ژنهای مایکو باکتریاها : محدوده وسیعــی از فراکشـنهای ( Fractions ) مایکوباکتریاهــا میتـوانند واکنشهای ایمنی همورال و وابسته به سلول را ایجاد کنند . فراورده های آنتی ژنیـک ( که معمـولاً بصـورت محلول می باشند ) شامــل آنتی ژنهای سیتوپلاسمـی یا ذره ای هسـتند . استانفورد ( Stanford ) بر اســاس مطالعات خود بر روی آنتی ژنهای محلول ( با استفاده از تکـنیک ایمنو دیفو زیون ) آنها را به چهــار گروه عمده تقسیم نموده است :
گروه۱:آنتی ژنهائی که بطور معمول در همه گونه های مایکوباکتریوم وجود دارند .
گروه ۲:آنتی ژنهائی که محدود به مایکوباکتریوم با رشد آهسته میباشند .
گروه ۳:آنتی ژنهای موجود در مایکوباکتریوم با رشد سریع و نوکاردیا .
گروه ۴:آنتی ژنهای ویژه در گونه های معین .
نشان داده شده است که آرابینو گالاکتان در باسیلهای سلـی ، در سایر مایکــوباکتریومها ، کورینه باکتریوم و نوکاردیا حضور داشـته و یکـی از آنتی ژنهای مشترک محسوب میشود و پپتیدوگلیکان ( C - مایکوزیدها ) فقط در کلنی های صاف مایکو باکتریا وجود دارند .
●پاتوژنز:
بیماری سل در بدن در طی دو مرحله انتشار می یابد که شامل کمپلکس اولیه و انشار بعدی میباشد .کمپلکـس اولیه شامل ایجـاد جراحت در نقطه ورود میکروب و همچنین در عقـده لنفاوی موضع می باشد . معمولاً وقتی میکروب از راه تنفسی وارد میشود ایجاد جراحت در نقطه ورود معمـول است . و هنگامی که راه ورود میکروب گوارشی باشد در اینصـورت ایجاد جراحت در محل ورود میکـروب امری غیر معمـول است . اگر چه ممکن است جراحاتی در لوزه و دستگاه گوارش بوجود آید . در بیشتر مـوارد فقط جراحات قابل مشـاهده در عقـده لنفاوی مزانتریک یا صـفاقی معمــول است . پس از گذشت زمــان ۸ روز از ورود باکـتری ، کانون اولیه قابل مشاهده بوجـود مــی آید . کلسیفیکاسیون جراحات در حدود دو هفته بعـد آغاذ میشود . بزودی کانون نکروتیک پیشرفته بوسیله لنفوسیتها احاطه شده و بدینترتیب دانه سلـی مشخص شکل می گــیرد . باکتری از کانون اولیه ( که در نود تا نود و پنج درصــد موارد در گاو دستگاه تنفسی است ) به عقده لنفاوی ناحیه عبور میکند که سبب ایجاد جراحتی مشابه در عقده لنفی میگردد .در گوساله هائی که با شیر آلوده به میکروب سل تغذیه میشوند احتمالاً کانون اولیه در عقده های لنفاوی مزانتریک یا حلقی ایجاد شده و جراحات کبدی عمدتاً بعنوان انتشار بعدی محسوب میشود . انتشار بعدی از کمپلکس اولیه ممکن است سل ارزنی حاد را تشکیل داده و بدین ترتیب موجب ایجاد جراحات ندولار مجزا در اندامهای مختلف بدن گردیده و یا ممکــن است موجب بروز سل مزمن در اعضاء بدن شود . در حالت اخیر ممکن است در گیری عقده لنفی ناحیه اتفاق نیافتد . بر حسب محلی که آلودگـی موضعی می شود علائم بالینی نیز متفاوت بوده اما همیشه بیمـاری بصورت پیشرونده می باشد . البته همواره حالت توکسمـی پایدار بوجـود آمده و سبب ضعف تدریجی و لاغری و بالا خره مرگ دامها می گـردد . در گاو ، گوسفند ، اسب و بز بیماری حالت پیشـرونده داشته و در گاو بیماری سل بطور تجربی با تزریق داخل وریدی مایکــو باکتریوم توبرکولوزیس ایجاد گشته و علائم ایجــاد شده از پنمونی سلـی تحت حاد تا سل عمومی مزمن و پیش رفته بوده است .
●علائم بالینی :
در برخی از گاوهــای مبتلا به سـل ارزنی ( با جراحات وسیع در بدن ) شکل ظاهـری دام عادی بوده اما لاغری تدریجی ( که البته ربطی به بیماری دیگر نداشته باشد ) جلب نظر می کند . تغییر در اشتها و دمای بدن و همچنین وضعیت موهای پوست ( زبر یا صاف است ) ، آرام شدن تدریجی دام ، درخشانی وشفافیت چشمها از علائم عمومی است که اغلب پس از زایش مشخص تر میشوند . در آلودگی ریوی سرفه مزمن به علت برونکو پنومونی ( سرفه آهسته ، کوتاه ، مرطوب که فشار گلو یا پس از فعالیت ایجاد میـشود ) وجـود داشته که در هنگام صبح و در هـوای سـرد بیشتر عارض میشود . در مراحل پیشرفته که بخش زیادی از ریه درگیر است تنگی نفس توام با افزایش تعداد و عمق تنفس وجود دارد . ابتلاء عقده لنفـی نای و مدیاستن و بزرگ شـدن آنها می تواند به ترتیب موجب دشـواری تنفسـی و جمع شدن گاز در شکمبه گردد . در بیشتر موارد سل رحمی ناشی از سل عمومی ( ورود میکرب از خون به رحم ) بوده و ممکن است در باروری دام اثرات نامطلوب داشته باشد و یا چنانچه دام بارور گردد چند ماه پس از باروری سقط جنین حادث میشود و اگر چنانچه گوساله بطور عادی بدنیا بیاید پس از مدت کوتاهی بر اثر سل عمومی تلف خواهد میگردد . در گاوهای مبتلا به سل رحمــی که بارور نمیشوند ممکــن است ترشحـات چرکی مزمن ( حاوی تعدادزیادی باسیل سل ) از بدن دام ترشح شود که این حالت نسبت به هر گونه اقدام درمانی مقاوم خواهد بود . در ورم پستان سلی بافت پستانی سفت و بزرگ شده و این حالت معمولاً از ناحیه بالائی ( بویژه در قطعـات عقبـی )شروع میشود . همچنین در آغاز شیر از نظر ظاهـری تغیری نداشته اما در مـراحل بعدی دانه های ریزی در شیر ایجـاد که پس از مدتـی رسوب میکند و مایع زلال و کهــربائی رنگ باقی میماند که پس از مدتی تنها همین مایع بجای شیر از پستان خارج می شود .
●علائم کالبد گشائی :
در گاو ، گوسفند و بز جراحات مشخصی قابل مشاهـده است . ممکن است گرانولوماس سلی در عقده های لنفاوی بخصوص در عقـده های لنفاوی برونشیال و مدیاستینال و سایر اعضــاء بدن یافت شود . در ریه ها ممکن است آبسه های ارزنـی توسعه یافته و منجر به برونکـو پنومونی چرکی شود . رنگ چرک از کـرم تا نارنجی بوده و غلظت آن از کرم غلیظ تا پنیر سفت متغیر است همچنین ممکن است ندولهای کوچکــی در پرده های جنب و صفاق مشاهده شود . در تمام جراحات موضعی سلی ایجاد یک کپسول فیبروزی تحریک شده وجود دارد که درجه کپســول دار شدن با میزان رشد جراحت تغییر مـی کند . موارد عمومـی سل با حضـور سل ارزنـی ( جراحات کوچک ، شفاف و ساچمه مانند ) در بیشتر اعضاء بدن و یا بوسیله جراحات ریوی که بخوبی کپسوله ویا پنیری نشده اند ، مشخص می شوند . وجود برونکوپنومونی یاپرخونـی در اطراف جراحات ریوی بیشتر مربوط به موارد فعال بیمـاری است . در موارد تورم پستان سلی یا متریت سلی مترشحه باید به انتشار شدید آلودگــی توجه داشت . جراحات مزمن در بیماری سل بطور مشخص مجزا و ندولار بوده و محتوی ماده غلیظ پنیری برنگ زرد نارنجی می باشند که اغلب آهکـی شده و بوسیله یک کپســول ضخیم فیبروزی احاطه شده اند . هرچند که چنین جراحاتـی نسبت به جراحات باز به میزان کمتری احتمال آلوده نمودن محیط را دارند اما دامهای مبتلا به چنین جراحاتی از نظر اینکه میتوانند منشا آلودگی باشند ، مهم میباشند .
●کنترل بیماری سل
▪کنترل بیماری سل در سطح گله بر پایه موارد زیر استوار است :
۱-اخراج دامهای آلوده از گله : جهت انجام این کار از تست توبرکولین استفاده می شــود که در ایـران به روش تست مقایسه ای گاوها را تست سل مینمـایند . باید توجه داشت که باید تمام دامهائی که سنشان از ۴ ماه میگذرد مورد آزمایش قرار گیرند و آنهائی که واکنش مثبت دارند به کشتارگاه اعزام گردند . در مورد دامهای مشکوک باید پس از گذشت ۲ ماه از تست اول ، آزمایش مجددی را انجام داد و چنانـچه در مرحله دوم نیز دامی مشکوک بود به کشتارگاه اعــزام گردد . در تست اولیه باید بدقت ، آزمـایشات بالینی بر روی تمام گاوها صورت گیرد تا اطمینان حاصـل نمود که مــوارد پیشرفته بیماری که ممکــن است واکنش منفی نشان دهند ، در گله وجود ندارد .۲-رعایت مقررات بهداشتی : باید آخور و آبشخور دامها را تمیز نموده و با محلول پنج در صــد فنل و یا كرزول ضد عفونـی نمود . همچنین لازم است دامهای مشكــوك را جهت انجام آزمایش مجدد از بقیه دامها جدا نمود . باید توجه داشت كه پس از اعدام دامهای مبتلا ، بیماری سل با ورود گاوهای جدید و جایگزین وارد گله نگردد . و باید گاوهـای جایگزین از گلـه هائی خریداری شوند كه دارای گواهــی سلامت هستند و چنانچه چنین گله هائی وجود نداشته باشد باید گاوهای فوق را آزمایش سل نموده و بطور مجزا نگاه داشت و سپس ۶۰ روز بعد مجدداً آنها را تست نمود . تغذیه گوساله های جایگزین با شیر عاری از میكروب سل ( پس از پاستوریزاسیون ) یا با شیر گاوهای سالم صورت گیرد . همچنین كارگران گاوداری نیز باید مورد معاینه قرار گیرند زیرا ممكن است در اثر آلودگـی به مایكو باكـتریوم توبركولوزیس ، واكنش مثبت زود گذری در گاوهای گله ایجاد نمایند . همچنین انسان ممكــن است بعنوان منشا آلودگی مایكو باكتریوم بوویس نیز باشد .
تست توبركولین :
امروزه در دنیا هنوز هم اساس همه طرحهای ریشكنی بیماری سل روش تست و كشتار ( و در كنار آن مراقبتهای كشتارگاهی ) است . تست توبركولین به چندین روش انجام می شود كه شامل موارد زیر است :
۱-تست بین جلدی منفرد ( Single I ntradermal Test )
۲-تست Short Termal
۳-تست Stormont
۴-تست مقایسه ای یا Comparative Test در هنگام وجود بیماری ین یا واكسیناسیون بر علیه بیماری ین و یا وجود سل مرغـــی یا پوستی ( با عامل مایكـوباكتریومهای ساپروفیت ) از تست مقـایسه ای استفاده میشود . گاه بعلت وجود گونه باسیل سل انسـانی ( مایكو باكتریوم توبركولوزیس ) در گاو ، حسـاسیتی در هنگام تست ایجاد می شود ، یعنی گاو بوسیله كارگر مسلول واكنش مثبت پیدا می كند كه با آزمایش فوق نمی توان این دو نوع مایكـوباكتریوم ( بوویس و توبركولوزیس ) را از هم تشخیص داد . در ایران اساس طرح مبارزه با سل گاوی استفاده از تست مقایسه ای بین جلدی است . در رابطه با بیماری سل و تست توبركولین توجه به نكات زیر مهم میباشد : در رابطه با دامها ، منشا اصلی ایجاد آلودگی گاوهای آلوده میباشند و تمام دامهائی كه در برابر تست توبركــولین واكنش مثبت نشان میدهند توانائی انتشار بیماری به حیوانات سـالم را دارند . معمولاً حساسیت توبركولین در دامها ۶ هفته بعد از آلودگـی اولیه و در انسانها ۱۰-۲ هفته بعد از آلـودگـی ظاهر میشود . البته زمان شكل گیری و بروز پدیده حساسیت نسبت به توبركولین در انسان و حیوان بعد از ابتلا به عفونت سلی بستگــی مستقیم به تعداد باسیلهای وارده به بدن و قدرت تكثیر آنهــا دارد ، موقعی كه تعداد زیادی باسیل بیماریزا به یك بدن مستعد وارد شود ممكن است ظرف مدت ۷-۵ روز واكنش یاد شده مثبت شود . بطور كلی دو گروه از گاوهای آلوده مهم هستند : الف :گاوهای با جراحت پیشرفته بیمــاری كه باسیلهـا از طریق این دسته دامهـا به نوعی با جریان هوای تنفسی ، پوست یا مجرای روده در ارتباط هستند و این دسته از گاوها انتشار دهنده های مشخص بیماری هستند و ممكن است نسبت به تست توبركولین واكنش نشان ندهند . ب :گاوهــای در مـرحلـه اولیه بیمـاری قبل از اینكـه هر گـونه جراحـتی مشـاهده شود ممكــن است مایكو باكتریومهای زنده را از طریق موكوس بینی و نای دفع كنند . واین دسته از گاوها تا۶ هفته بعد از آلودگی به تست توبركولین واكنش مثبت نشان نمی دهند .
توبركولین :
بطور كلی عصاره میكرب سل ( انسانی ، گاوی ، مرغی ) توبركولین نام دارد. یكنوع توبر كولین بنام P. P. D ( Purifide . Protein . Derivative ) است . P. P. D به شكل زیر تهیه میگردد : ابتدا باسیل سـل را در محیطهای شیمیائی كشت مـی دهند و سپس محصـول بدست آمده را بوسیله بخار در اتو كلاو میكشند . در مرحله بعد حاصل را از صافیهای مخصوص عبور داده و بوسیله اسید تری كلرواستیك ته نشین مـی كنند . ماده بدست آمده را بطـور مكــرر شستشو داده و حاصـل را در محلولهای تامپون تعلیق می كنند . آنچـه بدست می آید همان P. P. D است كه در تست توبركولین مـورد استفاده قــرار میگیرد . هر سانتیمتر مكعب توبركولین P. P. D پستانداری محتوی ۲ میلــی گرم و P. P. D مرغی حاوی ۰.۵ میلــی گرم پروتئین خالص است . واكنش تست توبركولین : در اینجا لازم است در ابتدا مروری اجمالی بر ساختمان پوست داشته باشیم . ساختمان پوست : پوست از سـه لایه تشكیــل شده است كه شامل اپیدرم ، درم و هـیپودرم می باشد . اپیدرم از خارج بداخل شامل طبقه شاخی ( كراتین ) ، طبقه شفاف ( ماده كراتینی دارای سلولهای پهن و فشرده فاقد هسته ) ، طبقه دانه دار ( ۶-۲ ردیف سلول لوزی شكل وهسته دار ) ، طبقه خاردار ( چندین ردیف سلول چندضلعی و بی قاعده وهسته دار ) ، طبقه زایشی ( شامل یك ردیف سلول استوانه ای كوتاه ) میباشد . درم از خارج بداخل شامل طبقه پردی ( شامل بافت همبند سست دارای رشته های كلاژن و الا ستیك ، سلولهای فیبروبلاست و ماكروفاژ و ماست سل ، عروق خونی و اعصاب زیاد ) و طبقه مشبك ( شامل بافت همبند سخت غیر منظم دارای رشته هـای كلاژن بیشتر و عروق خونـی كمتر ) است . هیپودرم از بافت همبندی ( دارای رشـته های الاستیـك و كلاژن و مقـادیر زیادی بافت چربی و همـچنین عــروق خونی و لنفی و اعصاب و غدد عرق ) تشكیل شده است . تزریق توبركولین باید در ناحیه درم ( بین جلدی ) صورت گیرد . پس از تزریق در ظرف مدت ۲۴ تا ۷۲ ساعت واكنش ازدیاد حساسیت تیپ تاخیری ( نوع ۴ ) اتفاق مــی افتد . بدین شكل كه پس از تزریق آنتی ژن ( P . P . D ) در ناحیه بین جلد ( درم ) ، T سلهــای حسـاس گــردش خـون ( در دام آلـوده ) با P . P . D تزریقی تماس یافته و نوعی واكنشهــای ایمو نو لوژیك متوالی اتفاق مـی افتد كه هـجوم ( نفوذ ) لنفوسیتها و ماكــروفاژها را به محل تحریك آنتی ژنیـك به اوج خود می رساند . این هـجوم در یك دوره زمانی ۲۴ تا ۷۲ ساعت اتفاق می افتد . مراحل مختلف این واكنشها بشرح زیر است : همانطور كه در ساختمان پوست شرح داده شد در ناحیه درم سلولهــائی بنام ماست سـل و ماكروفاژ وجود دارد كه نقش عمده ای را در تكوین واكنشهای ایمنو لو ژیك ایفاء می كنند بدین ترتیب كه پــس از تزریق P . P . D در ناحیه درم ، ماست سلهای موجود در اطراف محل تزریق ، دانه های متاكرومیزیا ( موكــوپلی- ساكاریدهای سولفاته بصورت هپارین ، هیستامین و در برخی حیوانات سروتونین ) خود را آزاد كرده و در نتیجه باعث انبساط عــروق و افـزایش نفـوذ پذیری آنها می شـوند و در نهایت این عمــل باعث می شود تعدادبیشتری T سل از عروق بطرف محل تزریق مهاجرت كنند . همچنین قرمزی و تورم سفت و سخت در محل تزریق ایجاد می شود . این عمل ۲۴ تا ۴۸ ساعت بعد از تزریق اتفاق می افتد . همچنین پس از تزریق P . P . D در ناحیه درم ، آنتی ژن تحت تاثیر پدیده فاگو سیتوز ( بیگانه خواری ) ماكروفاژها قرار می گیرد و توسط این سلولها هضم وتخریب می شوند . جهت انجام این عمل ماكروفاژ در مجاورت آنتی ژن قرار گرفته و به آن می چسبد . چسبیدن بطــور مستقیم یا غیـــر مستقیم یعنی با دخـالت گــیرنده یا رسپتورهای عامل كمپلـمان و آنتی بادی انجام می گیرد . به این ترتیب كه عامل مكمل و پادتن ( I Gg ) موجود در محیــط ، سطح آنتـی ژن را می پوشانـند و در این حالت توسـط رسپتورهای عامـل كمپلمان و آنتــی بادی گــرفتار می شوند . سپس با پدیده آندو سیتوز ، آنتی ژن در داخل فاگــو زوم بدام می افتد .در مرحله بعد كیسه های لیزوزومی اطراف فاگو زوم را گرفته و غشائی ( Fusion ) بین فاگو زوم و لیزوزوم ایجاد شده تا فاگــو لیزوزوم شكـل گیرد . به این ترتیب آنزیمهـا بر روی آنتی ژن ( یا باكتری ) ریخته شده و آن را متلاشی می كنند .علاوه بر این ماكروفاژها اولین مرحله از شناخت آنتی ژن را به عهده داشته و بعد از مراحـل دیگر پاسخ ایمنی شكل می گیرد . به این ترتیب كه ماكــروفاژها آنتی ژن را با تمـاس مستقیم به لنفوسیتهـای T عرضه می كنند و پس از آن همه فعالیتها مستقیماً توسط این سلولها شروع می شود . جهت عرضه آنتـی ژن توسط ماكــروفاژ ابتدا آنتی ژن توسط ماكــروفاژ بلع شده ( قبلاً در این ارتباط توضیح داده شـده است ) و سپس ماكروفاژ آن را خرد می كند و بخشی از این آنتی ژن را كه شامل ۱۲-۶ اسید آمینه است در جایگاهی بنام شكاف ( Cleft ) در ملكول MHC جای داده و ماكروفاژ در تماس مستقیم با T . cell قرار می گـیرد . به این ترتیب ماكروفاژ آنتی ژن را به T . cell عرضه می كند . از طرف دیگر در سطح لنفوسیتهای T نیز گیرنده های زیادی وجـود دارد كه یك نوع آن بنام T . C . R ( T . Cell . Receptor ) ، قادر به اتصال با آنتــی ژن عرضه شده است . T . C . R گلیكــو پروتئینــی با وزن ملــكــولی ۵۰-۴۰ هــزار دالــتون و از خانــواده ایمنوگلبولینها است و از دو زنجیره ( بتا ، آلفا یا گاما، دلتا ) تشكیل شده و دارای دو بخش Constant یا ثابت ( C ) و Variable ( V ) یا متغیر می باشد . اما T . C . R خــود در كنار ملكـولی بنام CD۳ ( كه در سطــح T . Cell است ) و به كمك M . H . C می تواند آنتی ژن را بشناسد . بنابر این در مجموع وقتی MHC/Ag به CD۳/TCR متصل شود ابتدا آنزیمــی در غشاء بنام فسفـو دی استراز فعال می شــود . فعال شدن این آنزیم باعث می شود فسفاتیدیل اینوزیتول دی فسفات تحـریك شود و به دو مجمـوعه بنام دی آسیل گلیسـرول و اینوزیتول تری فسفـات ( به اینوزیتول دی و بعد اینوزیتول مـنو فسفـات تبدیل شـود ) تبدیل مـی شـود فسفاتیدیل اینوزیتول باعث می شود معبر ( یونوفر ) Ca ++ در داخل غشاء باز شـــود و دیگر اینكه كلسیـم موجـود در رتیكـولو آندوپلاسمیك را آزاد مـی كند . دی آسیل گلیسرول آنزیم پروتئیــن كیناز C را فعـال می كند كه باعث افزایش ورود كلسیم درداخل سیتوپلاسم می شود . افزایش میزان Ca ++ باعث فعال شدن گروهی از پروتئینها می گردد كه امكـان نسخه برداری ( Transcription ) از روی گروهی از ژنها ( از جملـه ژن گاما ، انترفرون ، اینترلوكینها و … ) را فراهم مـی آورد و بدینترتیب مـواد نامبرده فوق تولید مـی شوند . هر یك از این واسطه های تولید شده به نوبه خـود وارد عمل شده و بدین ترتیب باعث هجوم لنفوسیتها و ماكرو فاژها به محل تزریق می شوند . تماس سیستم ایمنی با آنتی ژن باعث می شود آزاد شدن این فراورده های حلال ادامه یابد .
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سازمان دامپزشکی کشور


همچنین مشاهده کنید