شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
شاعری ناراضی در عصر استالین
«آری، من در این جهان خاکی لبهایم را
میجنبانم و دروغ میگویم
اما آنچه در آینده میگویم، ورد زبان بچههای مدرسه خواهد شد.»
در شبی از شبهای ماه مه ۱۹۳۴ مأموران او.گ.پ.یو به در خانه شاعر رفتند.
آپارتمان تک اتاقه او سیپ ماندشتام، شاعری که سروده بود:
«هی! سلام
با شما هستم! آهای بچه امنیتیهای خوش برو بالا
شما که از قاپوی آهنی گ.ب.یو بیرون خزیدید!
کجا هستید؟»
آنها اینک در خانه شاعر بودند و به دنبال یک شعر میگشتند، به دنبال یک بند، یک مصرع.
شاعر دستگیر شد.
فردای روز دستگیری بازجویی آغاز شد، تمام شب ادامه یافت و به روز بعد کشید.
سئوال: فکر میکنی چرا بازداشتت کردهایم؟
ماندلشتام چیزی نمیگوید.
باز جو از او میخواهد بعضی از اشعارش را که ممکن است باعث بازداشتش شده باشند بخواند.
ماندشتام میخواند:
«اما دیوارها حقارت باز ناز کند
راه دویدن به جایی ندارم»
باز جواز او میخواهد شعر را آرامتر بخواند تا آن را یادداشت کند.
وضعیت کمیک و در عین حال تراژ یک شاعری که برای باز جو شعر میخواند یادآور گفته خود شاعر بود آنجا که گفته بود:
«شعر در هیچ کجای دنیا به اندازه روسیه ارزش ندارد، چرا که در روسیه مردم را به خاطر آن تیر باران میکنند.»
سوال اصلی اینک پرسیده میشود. صفحهای به شاعر نشان داده میشود. آیا این شعر را تو سرودهای؟
شاعر تایید میکند.
سئوال: آیا خودت را به خاطر سرودن چنین شعری با خصلت ضد انقلابی گناهکار میداند؟
جواب: من گوینده شعر زیر با ماهیت ضد انقلابی هستم.
«میزیئیم بی آن که در اندیشه سرزمین زیر پایمان باشیم
صدایمان در ده قدمی فرو میمیرد
و زمانی که میخواهیم دهانهایمان را نیمه باز کنیم
آن نشسته بر ستیغ کرملین بازمان میدارد
آن جانی دهقان کش»
شاعر براثر بیخوابی، باز جوییهای طولانی غذای بد و شکنجه روانی دچار اختلالات روانی شد خودکشی کرد. او با تیغی که از پیش در پوتینش پنهان کرده بود رگهای مچش را برید اما زندانبانان نجاتش دادند.
همزمان نویسندگان متعهد اتحاد جماهیر شوروی علیه شاعر شایعاتی را رواج میدادند.
متهم با نوشتن توبه نامهای برای استالین جان خود را خرید و به سه سال تبعیددر اورال محکوم شد. اما این پایان ماجرا نبود بازجو در حضور نادژدا – همسر ماندلشنام – به ماندلشتام گفته بود:
«احساس ترس برای یک شاعر ضرورت دارد. ترس باعث سرودن شعر میشود و ماندلشتام شاهد انبوهی از یک چنین احساس ذوق و انگیزه خواهد بود.»
دستور استالین بود که ماندشتام را «منزوی، اما سالم» نگه دارند. ماندلشتام بیمار شد، خیالاتی شد به او اجازه دادند که جز لنینگراد و مسکو در دیگر شهرهای شوروی زندگی کند. در همان زمان نوشت:
با جسمی علیل دوباره به کار پرداختم.
با خود گفتم آنهایی که محکومم کردند حق داشتند ...
کمکم کن
اگر یک بار دیگر به تبعید محکوم شوم خواهم مرد.»
در همین زمان ولادیمیراستاوسکی دبیر کل اتحادیه نویسندگان شوروی طی نامهای به یژوف چنین نوشت.
بکلی سری
از: سرپرست اتحادیه نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
به: کمیسر خلق در امور داخلی
رفیق ن.ای.یژوف
عدهای در عالم ادبیات با حساسیت تمام درباره قضیه «او سیپ ماندلشتام» به بحث نشستهاند. همان طور که همه میدانند ماندلشتام سه چهار سال پیش به خاطر سرودن اشعار افتراآمیز و مستهجن و تبلیغات ضد شوروی به ورونژ تبعید شد ... او در غالب مواقع به دیدن دوستانش در مسکو میرود. آن ها ضمن حمایت از ماندلشتام برایش پول جمع میکنند و از او شخصیتی دردمند و شاعری ارجمند ساخته و پرداختهاند که گویا هنوز آن طور که باید و شاید شناخته نشده است. از او پشتیبانی میکنند و عقیده خود را صریحاً به زبان میآورند. قضیه به این راحتی و سادگی نیست موضوع به سر خود نویسنده است. کسی که شعری مستهجن و افتراآمیز درباره رهبر و تمام مردم شوروی سروده است ؟؟ این نامه را برای شما مینویسم چون استدعا دارم به من کمک کنید .. با اجازه یک بار دیگر برای حل مسئله «او سیپ ماندلشتام» از شما درخواست کمک میکنم.
با درودهای کمونیستی
و. استاوسکی
بخشهایی از متن نقد ضمیمه نامه:
وقتی اشعار اولیه ماندلشتام را میخواندم، همیشه به این نتیجه میر سیدم که او شاعر نیست، بلکه نظم نویس است گردآورنده بیروح و زیرک متون ... در افکاری درباره استالین ابیات خوبی وجود دارد شعر آکنده از احساسات قوی است که با بقیه اشعار تفاوت دارد
... اگر از من بپرسند که این اشعار باید چاپ بشوند یا نه، من جواب میدهم که نه، نباید.
پیوتر پاولنکو
رئیس قسمت نهم اداره چهارم امنیت دولتی پس از نامه استاوسکی در گزارشی مینویسد:
«... پس از پایان دوره تبعیدش اینکه در مسکو به اینجا و آنجا میرود و سعی میکند با احساس تمام شرایط فقر زده و مریض حال خویش را به نمایش بگذارد ... بر اساس اطلاعات موثق ماندلشتام همچنان عقاید ضد شوروی خویش را حفظ کرده، امکان دارد به علت عدم تعادل روانی به دست به حرکات ستیزه جویانه بزند ... به اعتقاد من دستگیری و منزوی کردن ماندلشتام امری ضروری است.»
ماندلشتام دستگیر شد. شاعر خطایی نکرده بود پس به اتهام تبلیغات ضد شوروی، بچه تاجر بودن و عضویت در حزب سوسیالیست انقلابی محکوم به پنج سال اقامت در اردوگاه کاردرمانی شد.
پس از چند ماه بی خبری از اردوگاه برای خانوادهاش نوشت:
«حالم هیچ خوب نیست، بشدت لاغر شدهام ... لباس گرم ندارم از سرما یخ میکنم. پس از این همه مصیبت آیا براستی هنوز زندهام؛ مرگ واقعی چه موقع به سراغم خواهد آمد؟
و ماندلشتام مرد در گواهی مرگش آمد بود: «اوسیپ ماندلشتام در سن ۴۷ سالگی در ۲۷ ماه در ۱۹۳۸ فوت کرده است. در گواهی دیگر تاریخ فوت ماه مه ۱۹۴۰ ثبت شده است.»
یوری موینسکو مرگ او را اینگونه روایت میکند:
لباسهایمان را در آوردیم و به میخی آویزان کردیم و بعد دادیم بجوشانند. داخل هم به اندازه بیرون سرد بود همه میلرزیدیم و صدای بهم خوردن استخوانهای "او سیپ ماندشتام" به گوش میرسید. پوست و استخوان بود و پوستش چروک چروک ما داد زدیم: «عجله کنید، ما از سرما یخ زدیم» بعد از چهل دقیقه به ما گفتند بروید و لباس بپوشید. ما وقتی رفتیم که لباسهایمان را تحویل بگیریم ... بوی تند سولفور در دماغمان پیچیده بود. اندکی بعد سولفور هوا را پر کرد و به داخل چشمهای ما رفت و اشکمان سرازیر شد .. "اوسیپ ماندشتام" سه یا چهار قدم برداشت پشتش را به اتاق رختشویی کرد با غرور سرش را بالا گرفت، نفس عمیقی کشید و پس افتاد. یکی گفت کارش تمام است ...» خانم دکتری با کیف وارد شد.
- به چی زل زدهاید برانکار بیاورید.
شماره شاعر بر چوبی نوشته شد و به پایش بسته شد. جنازه درون گاری مردگان انداخته شد، به خارج از اردوگاه برده شد و به درون گوری دسته جمعی پرتاب شد.
و این سرنوشت شاعری بود که به خاطر شعری که به مذاق اراده پولادین پرولتار یا خوش نیامده بود دچار فقر و جنون شد و از آنجا که پریشانی خیالش و فقر مالیاش مایه تبلیغات ضد شوروی بود به کام مرگی زودرس و دردناک فرو رفت.
«اما دیوارها حقارت بار ناز کند
راه دویدن به جایی ندارم
و باید چونان احمقی بنشینم
و با شانههایم برای ناشناسی ساز بزنم»
سعید قاسمی نژاد
منبع : خبرگزاری آفتاب
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس جمهوری اسلامی ایران حجاب دولت رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد سیدابراهیم رئیسی مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم پاکستان
تهران سیل قتل کنکور هواشناسی شهرداری تهران سلامت سازمان سنجش سازمان هواشناسی زنان پلیس اصفهان
قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی ارز سایپا مسکن ایران خودرو تورم
فضای مجازی کیومرث پوراحمد سینمای ایران تلویزیون سریال پایتخت سریال ترانه علیدوستی فیلم موسیقی سینما مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ اپل فناوری ناسا ربات فیلترینگ بنیاد ملی نخبگان رونمایی
سازمان غذا و دارو کاهش وزن مالاریا آلزایمر زوال عقل