شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
راه دشوار دموکراسی
با گذشت دو دهه از سقوط كمونیسم هنوز مردم بعضی از كشورهای اروپای شرقی نتوانستهاند شاهد برقراری دموكراسیهای باثبات در كشورشان باشند.
عرصه سیاسی این كشورها به صحنه تقابل راستگرایان افراطی و تمركزگرایان پساكمونیست تبدیلشده و عدم حضور میانهروهایی كارآمد در این بین بهشدت ملموس است.
رئیسجمهور، ترایان باسسكو پشت میكروفون قرار میگیرد، چهرهاش اندكی خسته است، گویی توانسته كودتایی را با موفقیت بهسرانجام برساند و در این لحظات از پیروزی خود سرمست است. او میگوید: مردم رومانی اجازه نمیدهند كه بیش از این كشورشان در دست الیگارشها باشد.
سهچهارم نمایندگان مجلس باسسكو را متهم كرده بودند كه از حدود پست تشریفاتیاش فراتر رفته و برخلاف قانون اساسی در كار دولت مداخله كرده است. نمایندگان مجلس او را از مقامش عزل كردند، اما این تعلیق از كار چندان به درازا نكشید.
سهچهارم مردم طی یك رفراندوم به نفع رئیسجمهور رای دادند و باسسكو را بار دیگر بر مسندش نشاندند. او بیآنكه به شرح وظایف و اختیاراتش توجه داشته باشد، خود را مبارزی علیه فساد اقتصادی، باندبازی و خاندانسالاری معرفی میكند و دفترش را سرویس اطلاعاتی كشور میداند.
از زمان پیوستن به اتحادیه اروپا (ژانویه ۲۰۰۷)، جنگ و جدالهای حزبی در كشورهای حوزه شرق اروپا شدت یافته است و جناحهای سیاسی یكدیگر را متهم به فساد، كارشكنی و سوءاستفاده از قدرت میكنند. برگزاری رفراندوم در رومانی فصل دیگری از این مناقشات بود.
در سایر كشورهای این حوزه نیز چنین منازعاتی جریان دارد و دولتها بهسختی تلاش میكنند تا سكان كشتی خود را در این دریای پرتلاطم از دست نداده و به حركت ادامه دهند.
● اعتراضات خشونتآمیز
بحران از رومانی به سمت غرب در حال حركت است. از مجارستان، جمهوری چك، لهستان و اسلواكی خبرهای نگرانكنندهای بهگوش میرسد؛ خبرهایی كه وقوع یك بحران در سراسر این جهان پساكمونیست را هشدار میدهند: شایعاتی در مورد وجود دستگاههای استراق سمع، اعتراضات خیابانی خشونتبار، درگیریهای نژادپرستانه و... . عاملان این ناآرامیها، سیاستمداران نوپا و سرویسهای اطلاعاتی قدیمی هستند كه در عمل كاملا شبیه هم فعالیت میكنند.
آنها كمونیستهای تغییر شكل یافتهای هستند كه نئولیبرال نامیده میشوند و با نام دموكراسی و بازار آزاد، با هر چیز و هر كسی كه بر سر راه آنها قرار گیرد، مبارزه میكنند و در این بین مقررات اتحادیه اروپا، قوانین مجلس و حقوق اقلیتها اصلیترین موانع بر سر راه آنهاست.
دولت جمهوری چك، بقای خود را مدیون زیركی معاون نخستوزیر و رهبر حزب دموكرات مسیحی، ژیری چونك میداند، با این حال هماكنون از او خواسته تا استعفایش را تقدیم هیاتدولت كند، چراكه وی به اتهام فساد تحت بازجویی قرار دارد و بهتر است مانند سیاستمداران رم باستان دست به خودكشی سیاسی بزند.
چونك خشم اقلیت كولی كشور را برانگیخته است، او در یك سخنرانی عمومی گفتهبود: «هركس میخواهد از كمكهای دولت بهرهمند شود، صورتش را كثیف و سیاه كند، خانمانش را نابود كند و سپس در میدان شهر بنشیند و آتشی روشن كند.»
نظیر چنین اقدامات تندروانهای را میتوان در اسلواكی نیز مشاهده كرد. یان اسلوتا، دبیركل حزب SNS، یكی از احزاب ائتلاف حاكم، در اولین گام اقلیت مجارستانی ساكن در اسلواكی را آماج حملات نیشدار خود قرار داد و آنها را از «تیرهوتبار منگلهای بدقیافه و چلاقی» دانست «كه سوار قاطر میشوند» و سپس دست به بازی بزرگتری زد؛ رویارویی با آمریكا، بزرگترین متحد اسلواكی در جهان. او آمریكا را متهمكرد با برچیدن همه ملتها و بمباران كشورهای مخالف، در حال برقراری یك دیكتاتوری جهانی است.
در مجارستان اوضاع موقتا كمی آرام شده است. تا چندی پیش شورشهای گسترده و خشونتباری در خیابانها و مقابل ساختمان مجلس جریان داشت. اعتراضات توسط اپوزیسیون محافظهكار و راستگرایان افراطی رهبری میشد. آنان خواستار بركناری فرانس گئوركسانی، نخستوزیر هستند و او را نخستوزیر دروغگویان مینامند.
در جریان این ناآرامیها در اوائل ماه می، اسكلت بدن یانوس كادار، رئیس پیشین دولت و جعبه محتوی خاكستر بدن همسر وی از گورستان فیومه بوداپست بیرون كشیدهشد. گویا احزاب متخاصم، پس از جنگ و جدالی كه برسر این قضیه به راه انداختند، برای مدت كوتاهی اعلام آتشبس كردهاند.
● فقدان جامعه مدنی
لهستان، ۱۵ می ۲۰۰۷، دادگاه قانون اساسی رای به محكومیت اقدامات تندروانه برادران كازینسكی (رئیسجمهور و نخستوزیر) داد. قضات دادگاه اعلام كردند، تفحص دولت در گذشته افراد و سازمانها و تحقیق درباره ارتباط آنها با سرویسهای اطلاعاتی دوران كمونیسم، برخلاف قانون اساسی است.
در بخشی از این حكم آمده است: یك دولت قانونی و دموكراتیك نمیتواند بر مبنای انتقامجویی حكومت كند. ۱۶ سال پیش لخ والسا، یوزف آنتال و واسلاو هاول طی مراسمی در ویزگراد متعهد به برقراری اتحاد كامل میان لهستان، مجارستان و چكسلواكی شدند.
گذار اروپای شرقی به دموكراسی در آن روزها، آرام و بهدور از خشونت بود: اعتصاب كارگران در كارگاههای كشتیسازی گدانسك لهستان، بریدن سیمخاردارها در مرزهای مجارستان و تظاهرات آرام در میدان ونسسلاس پراگ. انقلابیون آن روزها، امیدوار بودند تا روزی این بخش چندپاره اروپای مركزی، بتواند دوباره از خردهسنگهای بلوك متلاشیشده سوسیالیست بههم بپیوندد و به انسجام دست یابد، امیدی كه دیگر امروز از دست رفته مینماید.
هاول، والسا و بسیاری از قهرمانان دیگر انقلاب ۱۹۸۹ مدتهاست كه از سیاست كناره گرفتهاند. بعضی دیگر چون ویكتور اوربان، از فعالان انقلاب ۱۹۸۹ و رهبر اپوزیسیون فعلی مجارستان، آرزوی دستیابی به جامعه مدنی را به فراموشی سپرده و الگوهای میهنپرستانه را جانشین آن ساختهاند و متعصبانه میكوشند تا جامعه را از لوث وجود كمونیستهای سابق پاك كنند.
انقلاب ۱۹۸۹ طلایهدار جامعه مدنی بود، اما امروز كشورهای اروپای شرقی از مواهب جامعه مدنی محرومند. آنها فرهنگ گفتوگو و تعامل خود را از دست دادهاند و انتقال قدرت از دولتی به دولت دیگر با مشكلات زیادی روبهرو است.
ناسیونالیستها، پوپولیستها و تكنوكراتها بهشدت در تصمیمگیریها اثرگذارند و عاملان اصلی ایجاد تشتت در فضای سیاسی این كشورها هستند. این پردهنشینان، ابزار قدرتمندی در دست دارند و آن، توان برآوردن نیازهای مردم و رفع نگرانیهای آنان است.
در مجارستان و لهستان، راستگرایان قصد دارند تا با ارائه طرحی، سابقه افراد در عصر كمونیسم بررسیشود و دادگاهها پیرامون گناهكاری یا بیگناهی آنها اعلامنظر كنند.
در حالی كه از مدتها قبل از سال ۱۹۸۹، این دو كشور واجد نظام تكحزبی بودهاند و طبعا عضویت در حزب یا همكاری با آن امر غیرمعمولی نبوده است. در جمهوری چك و اسلواكی، مردم تمایلی برای زنده كردن گذشته ندارند و نزاعها بیشتر به خاطر قدرت و منافع اقتصادی است.
● غوغاسالاری
میرك توپولانك، نخستوزیر محافظهكار جمهوری چك و عضو فعلی اتحادیه اروپا در نطق آتشین خود كه نشانی از رهبری با قاطعیت اوست، پیشنویس قانون اساسی اروپا را «مشتی مهملات» لقب میدهد.
زمانی كه وی رهبر اپوزیسیون بود، وعدههای انتخاباتی حریفانش را «دروغ آشویتس» نامید و برای توصیف نیروهای پلیس تحت فرمان استانیسلاو گراس، نخستوزیر سابق واژه «گراستاپو» [در قیاس با گشتاپو] را جعلكرد.
یان اسلوتا، دبیركل حزب SNS اسلواكی، چندی قبل اعلام كرد كه حاضر است كولیهای كشورش را با یك ویلای كوچك معاوضه كند و اقلیت مجار را تهدید كرد كه تانكها را روانه «بوداپست خرابشده» میكند تا اسلواكها بار دیگر بتوانند «التماسكردن به زبان مجاری» را بشنوند.
این در حالی است كه مجارها روزگاری طبقه حاكم بر اسلواكی بودهاند و امروزه هم ۱۰ درصد جمعیت این كشور را شامل میشوند. یان اسلوتا از محبوبترین سیاستمداران اسلواكی است و چون مبارزی مردمی در دفترش و زیر پرترهای از یوزف تیسو(از پیروان هیتلر) مینشیند و دشمنان اسلواكی را شناسایی میكند. او آمریكا را متهم میكند كه «شاخهای از القاعده در قلب اروپا» ایجاد كردهاست و بدین طریق آمریكا را بهخاطر حمایت از آلبانیتبارهای كوزوو محكوم میكند و با این كار بهطور ضمنی بیگانههراسی وسختگیری اروپاییان در پیوستن اسلواكی به اتحادیه اروپا را تلافی میكند، او میگوید: «آلمان و فرانسه تراشهچوبی در چشمهای اسلواكی را میبینند، اما چماقی را در جلو خودشان نمیبینند.»
لهستانی كه روزگاری سرزمین مقاومت در برابر نظام تكحزبی بود و از زمان انعقاد پیمان ورشو تا به امروز دوست و متحد آمریكا باقیمانده است، امروزه خانه سیاستمدارانی شده است كه تنها به میهنپرستی متعصبانه باور دارند.دوقلوهای كازینسكی، لخ و یاروسلاو (رئیسجمهور و نخستوزیر) حاكمیت را قبضه كردهاند و جناح اپوزیسیون، مركب از كمونیستهای سابق و كهنهسربازان جنبش اتحاد، سعی دارند تا روند بازپرسی و بازجویی از مخالفان و كمونیستهای سابق متوقف شود و سیاست «چشمپوشی از گذشته» اعمال شود.
دولت لهستان قصد دارد تا خبرنگاران، كارمندان دولتی و سیاستمدارانی را كه از پاسخگویی پیرامون فعالیتشان در دوره كمونیسم طفره میروند، تا۱۰ سال از شغلشان منفصل كند. دادگاه قانون اساسی قصد دارد تا موقتا از این اقدام جلوگیری كند اما به هرحال، رفتارهای اخیر دولتمردان لهستان حاكی از آن است كه جنگ فرهنگی با قدرت ادامه خواهد داشت.
اخبار دیگری نیز از لهستان بهگوش میرسد: طرحی در مجلس برای نامگذاری عیسی مسیح به پادشاه لهستان، لایحهای مبنی بر جرم شناختهشدن سقط جنین حتی در حاملگیهای پرخطر و تجاوز، تصمیم پارلمان برای رتبهبندی كردن خبرنگارانی كه در پارلمان كار میكنند به سه طبقه كه در نتیجه آن فعالیت برای طبقه سوم بسیار سختتر خواهد شد.
● فرهنگ سیاسی ضعیف
ویلموس هایسلر، مورخ مجار میگوید: جامعه بهشدت متكثر مجارستان فاقد فرهنگ غنی سیاسی است و تمایلی برای رایزنی و مصالحه در بین طرفین وجود ندارد. آدام میچنیك، كهنهسرباز جنبش اتحاد لهستان معتقد است، باید بهشدت از وارسی رفتار افراد در گذشته پرهیز داشت چراكه نباید با بلشویسم به جنگ كمونیسم رفت.
ژیری په از مشاوران رئیسجمهور سابق چك، واسلاو هاول میگوید، شرایط فعلی او را به یاد نظر رئیسجمهور مازاریك در مورد عصر بین دو جنگ جهانی میاندازد: «كشور دموكراسی دارد اما متاسفانه دموكرات ندارد».
پیوستن به اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴، آزمونی برای بلوغ مدنی كشورهای این حوزه بود و امروز بهنظر میرسد این منطقه روزبهروز برای پاسخدادن به این آزمون ضعیفتر میشود. بر اساس نظرسنجیها، تنها یكسوم مردم به دموكراسی و اثربخشی آن اطمینان دارند.
بذر مدنیت در زمینی در حال رشد است كه آفتاب بلوغ سیاسی بر آن نمیتابد. مردم این منطقه هنوز درصدد غلبه بر زخمهایی هستند كه در طول تاریخ بر پیكر سرزمینهایشان وارد شده است: تفكیك لهستان به چهار بخش، از دست دادن دوسوم خاك مجارستان در سال ۱۹۲۰، قرنها تسلط اتریشیها، آلمانیها و نهایتا روسها بر چك و هزاران سال تسلط بیگانگان بر خاك اسلواكی.
با وجود فضای جهان وطنی حاكم بر روابط بینالملل در دهههای اخیر، ملت- دولت در این كشورها چیزی شبیه اردوگاه پناهندگان است، ناتو بهمثابه یك حصار دفاعی بهویژه در برابر مسكو ارزشمند است و اتحادیه اروپا امدادرسان و منبع تغذیه این اردوگاه است.
لهستان تا سال ۲۰۱۳ بهتدریج ۶۰ میلیارد یورو از بنیادهای متفاوت اتحادیه اروپا دریافت خواهد كرد. چك انتظار دریافت ۲۴ میلیارد و اسلواكی ۱۰ میلیارد یورو را دارد. این كمكها در حالی دریافت میشود كه دولتهای پراگ و براتیسلاوا از رشد اقتصادی شش تا هشت درصد برخوردارند.
اما رشد اقتصادی در شرق اروپایمركزی بیشتر در حد شهرهای مركزی آنها باقیمانده است و به حوزههای شهری بوداپست، براتیسلاوا، پراگ و ورشو محدود میشود و در حاشیه آنها هنوز مردم منتظر چشیدن میوههای اقتصاد بازار و دولتهای رفاه كشورهایشان هستند.
چنین فضایی موقعیت بینظیری در اختیار سیاستمداران پوپولیست قرار داده است. عدم رشد طبقه متوسط، سبب شده تا ثبات سیاسی در كشور ایجاد نشود.
● ناامیدی از غرب
زیستن در فقر كاملا طبیعی بهنظر میرسد. یك بازنشسته در مجارستان با حقوق ۲۰۰ یورو در ماه زندگی میكند، در حالیكه هزینههای زندگی در مجارستان برابر با اروپای غربی است.
یك معلم در اسلواكی ۳۵۰ یورو دریافت میكند و یك كارگر در لهستان باید با ۵۰۰ یورو در ماه زندگی خود را بچرخاند.
آنها آرزو داشتند تا دموكراسی غربی آزادی و كامیابی را در یك بسته به آنان ارائه كند. این آرزوی برآورده نشده، امروز فرآیند فروپاشی عرصه سیاسی اروپای شرقی را شتاب بخشیده است.
مساله نومیدكننده دیگر این است كه اتحادیه اروپا چگونه و با چه كسانی میخواهد استانداردهای ارزشی خود را در كشورهای جدیدالورود برقرار كند.
در مجارستان منتقدان افراطی حكومت و همچنین قربانیان استالینیسم میپرسند كه آیا پیتر مدگیسی، عضو سابق واحد ضدتروریسم دولت كه عضوی از سرویس جاسوسی كشور در زمان حاكمیت كمونیستها بوده است، گزینه مناسبی برای رهبری مذاكرات پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است؟
و چه شرایطی برای انتخاب لازلو كواكس بهعضویت كمیسیون مالیات و گمرك اتحادیه اروپا رعایت شدهاست؟ آیا او همان معاون وزیر خارجه در دوران حكومت حزب كمونیست مجارستان نیست، همان كسی كه تا قبل از دهه ۸۰ با ستایش از اتحاد جماهیر شوروی آن را باعث ثبات این جهان معرفی میكرد.
در لهستان، حتی حامیان دولت از روابط گرم اتحادیه اروپا با اعضای حزب كمونیست دیروز و سوسیال دموكراتهای امروز، الكساندر كوازینسكی و لزك میلر (رئیسجمهور و نخستوزیر)، شگفت زدهاند.
هردو نفر بهعنوان حامیان اصلی نظام جدید و قدیم Uklad شناخته میشوند، نظام توتالیتری كه هدفش تسلط هرچه بیشتر گروهها و مسوولان ارشد فعلی و سابق بر اوضاع كشور است.
اسلواكها در شگفتند كه چه چیزی سیاستمداران اتحادیه اروپا را برآن داشته تا بین حملات رهبر ناسیونالیستها، یان اسلوتا با حملاتی كه از جانب طرفداران حكومت چك صورت میگیرد، تمایز بگذارند؟
جمعیت اندكی از كشور كه او نماینده آنهاست؟ چرا نخستوزیر، روبرت فیكو بهخاطر شریك ائتلافیاش (اسلوتا) با برخورد سرد اتحادیه اروپا میشود، اما درمورد نخستوزیر چك، وضع اینطور نیست؟
نخستوزیر اسلواكی هماكنون درصدد آن است كه بركناری قریبالوقوعش را با تغییر رویكردی ژئوپلیتیك تلافی كند. او اخیرا سالگرد انقلاب كوبا را با حضور نماینده كاسترو در براتیسلاوا جشن گرفت و با معمر قذافی، رئیسجمهور لیبی دیدار كرد و روابط گرمی با ون جیابائو، نخستوزیر چین و ولادیمیر پوتین برقرار كرده است.
نخستوزیر مجارستان همچنین توجه مسكو را به خود جلب كرده است. او از طرح احداث خط لوله گاز روسیه حمایت كرده است و طرح مشابه اروپا را نپذیرفته است.
روسایجمهور لهستان و چك، لخ كازینسكی و واسلاو كلاوس بهروشنی اعلام كردهاند كه آنها به پیشنویس فعلی قانون اساسی اروپا رای نخواهند داد. این روزها آزادی عقیده، حقیقتا بسیار جدیتر از آنچه سیاستمداران اتحادیه اروپا در بروكسل انتظار داشتند در بوداپست، براتیسلاوا، ورشو و پراگ جریان دارد.
والتر ماریه
ترجمه: جواد ربیعی
منبع: اشپیگل
ترجمه: جواد ربیعی
منبع: اشپیگل
منبع : روزنامه هممیهن
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی گشت ارشاد توماج صالحی جمهوری اسلامی ایران
تهران قتل شهرداری تهران سیل هواشناسی پلیس کنکور وزارت بهداشت بیمارستان سلامت زنان سازمان سنجش
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سینما سریال تلویزیون سریال پایتخت قرآن کریم موسیقی رهبر انقلاب فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی نخبگان سامسونگ مدیران خودرو اپل فناوری آیفون ناسا بنیاد ملی نخبگان ربات رونمایی
سازمان غذا و دارو کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا افسردگی آلزایمر