چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا
پژوهش کیفی و روایی آن
● یک پدیده انسانی مثل خطای پزشکی را از جوانب گوناگون میتوان مورد بررسی قرار داد. مثلا وقتی بررسی کنیم که وقوع یک نوع خطا با اعمال یک مداخله تا چه اندازه کم شده، یک مطالعه کمی انجام دادهایم، ولی وقتی علل ریشهای مرتبط با عامل انسانی را با تفکر سیستمی میخواهیم بررسی نماییم، ممکن است یک قسمت از کار را به یک پژوهش کیفی اختصاص دهیم که در آن حرفهای فرد خاطی را گوش دهیم و مثلا بفهمیم که آن شب وی به عنوان یک فرد تازهوارد و مغرور نتوانسته به خوبی با پرسنل قسمت ارتباط برقرار نماید و پرسنل هم خوب او را تحویل نگرفتهاند یا به خاطر سه شب کشیک خسته بوده و بین دو ویال همشکل اشتباه کرده و مرتکب خطا شده است...
پژوهش کیفی در صدد آن است که به جوانبی انسانی حتی مکتومتر از اینها دست یابد. اگر لازم است با پژوهشی به اعماق یک پدیده انسانی که طبعا علل و عوامل متعددی با وجوه گوناگون در وقوع آن نقش دارند، دست پیدا کنیم، آن پژوهش از نوع کیفی خواهد بود.
● پژوهش کیفی
اگر یکی از دستاوردهای پژوهش را تولید دانش بدانیم، با دو رویکرد میتوان به این امر مبادرت ورزید: مطالعات کیفی و کمی. پژوهش کیفی نسبت به پژوهش کمی کمتر در جامعه دانشگاهی شناخته شده است. پژوهش کیفی روشی منظم برای توصیف اجزا، شرایط و ویژگیهایی درباره پدیدههای انسانی است که قابل تبدیل به کمیت نیستند. به عبارتی دیگر پژوهش کیفی جمعآوری، تحلیل و تفسیر دادههای غنی و روایتگونه است به منظور درک عمیق مفاهیم و پدیدههایی که به خاطر وجود عامل انسانی در آنها پیچیدگی زیادی دارند. این پژوهشها که مبتنی بر فلسفه پدیدارشناختی بوده و در جایگاه طبیعی خود با افراد واقعی (و نه در محیط تجربی) درباره افرادی تحت کنترل انجام میشود، پژوهش کیفی نامیده میشود، ولی تحقیق کمی با دادههایی از اندازهگیری متغیرهایی سرو کار دارد که به آسانی قابل بیان به عدد و رقم بوده و به جهت قابلیت تعمیم در ابعاد جمعیتی بالا به وسیله تکنیکهای آماری، قابل ارایه و نمایش هستند. این پژوهشها مبتنی بر دیدگاه عینیتگرایی و پوزیتیویسم میباشند.
● تفاوت تولید دانش در دو نوع پژوهش
پژوهش کیفی، قصد تعمق در یک کلافه پیچیده روابط علیتی را درباره انسان دارد، از آن نظر که آدمی یک موجود ناشناخته دارای جوانب پیچیده و مراتب مکتوم و لایههای پنهان است، نه از آن دیدگاه که یک توده بیوشیمیایی است که بر روان و مدنیت او هم اثرگذار است. از این رو ممکن است دانشی که تولید میکند، جنبههایی غیر قابلسنجش ولی عقلانی (تجربهپذیر در شرایطی خاص) را در نظر بگیرد.
استقرای پژوهش کیفی، توجیه یک سطح از علل و عوامل را درباره یک پدیده انسانی در بر میگیرد که سلسله مشخصی را شامل میشود. بر خلاف آن، پژوهش کمی قصد تعمق بر تأثیر عامل انسانی را ندارد، بلکه تأثیر یک یا چند عامل مشخص و بیرونی را بر یک پدیده انسانی قابل سنجش موردکاوش قرار میدهد و استقراء آن مشتمل بر یک رابطه علیت خطی و ساده در ابعادی عمومیتر است. قطعا پژوهش کمی با پیشفرضهایی شروع میکند که قدرت و قوت خود را از تئوریها و فلسفه عینیتگرایی وام میگیرد و خود از مقولات کمی به دست نمیآید.
در پژوهش کیفی فضای فکری حاکم، پیشفرضها، سیر و روند از گذشته تا به حال، تعمق بر پدیدههای انسانی، درک انسان از محیط، ذوائق، نگاههای انسانهای مختلف و توجیه مجموعهایی از پدیدهها در قالب یک تئوری و ... موضوع قرار میگیرد.
● ضرورت پژوهش کیفی
دقیق شدن در جوانبی همچون درد و رنج انسان، لذت، عواطف و نگرش یک انسان نسبت به کیفیاتی اینچنین و... از پژوهش کمی برنمیآید، چون ابزار مطمئنی برای تعمق در اینها نداریم. عوامل انسانی متعدد تأثیرگذار بر تصمیمگیری فرد شامل درک و احساس فرد، اعتماد فرد و... سازههای متعدد تشکیل دهنده کیفیت زندگی فرد، عوامل مؤثر بر یادگیری فرد است.
● آیا پژوهش کیفی دغدغه روایی دارد؟
پژوهش کیفی دغدغه روایی ندارد، چون خود پژوهش قابل تجربه مجدد نیست، البته از نظر موضوعی قابل تعمیم است وگرنه تولید دانش معنایی نخواهد داشت. تعمیمپذیری علمی در یک پژوهش کیفی «با قیاس» حاصل میشود و قوتش در حد منطق و قوت استدلال و توان توجیه پدیدهها و جوانب گوناگون مربوطه خواهد بود، ولی تعمیمپذیری و دانش تولید شده در پژوهش کمی «از استقراء» به دست میآید و قوتش هم در حد استقرای تجربی است. به همین دلیل سعی میشود با مطالعات تصادفی کاملا کنترل شده قدرت پیشگویی آن را استحکام بخشید، چرا که استقراء دچار محدودیتهای زمانی و... در تعمیمپذیری میباشد.
دغدغه پژوهش کیفی کشف علل ریشهای در یک موقعیت انسانی، دقیق شدن در پیشینهها و سوابق فضای فکری مورد نظر، تحلیل جوانب انسانی یک پدیده مانند وقوع تغییر و دقیق شدن در تجربیات انسانی مثلا در روند آموزش یا فرآیند درمان و سایر وقایع که در آن عامل انسانی نقش کلیدی داشته و دستیابی به جوانب مکتوم انسانی باارزش است. پیشفرض اولیه در پژوهشهای کیفی قرار دادن پیشفرضهای رایج در پرانتز است که به آن «پارادایم تعویق قضاوت» گفته میشود، با این پیشفرض که چیزهایی وجود دارد که در منظر اول قابلرؤیت نیست، برخلاف پژوهشهای کمی که در آن اثبات یا رد یک فرضیه مبنای تئوریپردازی قرار میگیرد.
علیرضا شمسمعطر
کارشناس مدیریت مرکز تعالی خدمات بالینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
کارشناس مدیریت مرکز تعالی خدمات بالینی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منبع : هفته نامه سپید
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب بابک زنجانی دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شورای نگهبان شهید مطهری
معلم تهران شهرداری تهران هواشناسی سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی سلامت دستگیری سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو سایپا چین قیمت طلا بازار خودرو تورم
تلویزیون رضا عطاران دفاع مقدس سریال سینما نون خ سینمای ایران فیلم موسیقی تئاتر رسانه ملی کتاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان اوکراین ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر ایران فوتسال
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل پهپاد نخبگان گوگل ناسا
دیابت کاهش وزن بیماری قلبی بیمه مسمومیت داروخانه خواب روانشناسی طول عمر