شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رویکرد نوین ترکیه به خاورمیانه


رویکرد نوین ترکیه به خاورمیانه
حوادث اخیری که بین ژنرال ها و اسلامگرایان در ترکیه رخ داده توجه ترکیه را بیشتر به سمت سیاست های داخلی جلب کرده است. لیکن یک تغییر قابل توجه در سیاست های خارجی ترکیه نیز رخ داده است که کمتر به چشم می آید. پس از ده ها سال که ترکیه نسبت به خاورمیانه منفعلانه عمل می کرد، اکنون ترکیه به یک بازیگر دیپلماتیک مهم در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. در سال های گذشته آنکارا روابط بسیار نزدیکی با ایران و سوریه برقرار کرده است و این در حالی است که در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ تنش هایی بین ترکیه و این دو کشور وجود داشت. ترکیه یک رویکرد فعال نسبت به مشکلات فلسطین اتخاذ کرده و روابطش را با دنیای اعراب به طور خیلی گسترده ارتقا داده است. فعالیت های جدید ترکیه خارج از چارچوب سیاست های سنتی که موسس و بنیانگذار ترکیه یعنی آتاتورک پایه گذاری کرده بود، قرار می گیرد. طبق نظر آتاتورک ترکیه باید تحرکاتش را در امور مربوط به خاورمیانه محدود می کرد و آنکارا به جز یک مدت کوتاهی در دهه ۱۹۵۰ عمیقاً به این سیاست وفادار بوده است.
اما تمرکز اخیر ترکیه بر خاورمیانه بدین معنی نیست که ترکیه در حال چرخش و برگشت از سمت غرب است. برخلاف نظر برخی منتقدان که اسناد و شواهدی مبنی بر خیزش اسلامگرایی مطرح می کنند، فعالیت های جدید ترکیه پاسخی است به تغییرات ساختاری در محیط امنیتی ترکیه که از انتهای جنگ سرد آغاز شده است و اگر این فعالیت ها به نحو مناسبی مدیریت شود، برای واشنگتن و متحدانش نیز می تواند یک فرصت محسوب شود تا بتوانند از ترکیه به عنوان پلی در خاورمیانه استفاده کنند. طی جنگ سرد تهدید اصلی بر امنیت ترکیه تقریباً منحصر به شوروی بود اما امروزه ترکیه با چالش های بیشتری مواجه است. افزایش تحرک جدایی طلبان کرد، خشونت های فرقه ای در عراق که می تواند به ترکیه سرایت کند، ایران که قدرتش در حال افزایش است و جنگ های طایفه ای در لبنان از جمله تهدیدات علیه ترکیه محسوب می شوند که منشاء آنها در جنوب ترکیه و منطقه خاورمیانه بزرگ قرار دارد.
لذا ترکیه به این نتیجه رسیده است که توجه بیشتری داشته باشد. در همین زمان روابط بین ترکیه و غرب تنزل یافته است. مسیر عضویت ترکیه به اتحادیه اروپا تقریباً با بن بست مواجه شده است. اروپا با طرح مسائلی نظیر مساله قبرس و اجرای اصلاحات اقتصادی و سیاسی مانع عضویت ترکیه می شود. از طرف دیگر نگرانی های اروپا در زمینه مسائلی نظیر مهاجرت، بیکاری و گسترش بی رویه اتحادیه اروپا منجر به کاهش روابط بین دو طرف شده است. روابط ترکیه با ایالات متحده نیز با افزایش تنش همراه بوده است که عامل اصلی آن نیز تهاجم امریکا به عراق است. در یک نظرسنجی که توسط بنیاد ژرمن مارشال در سپتامبر ۲۰۰۶ انجام شده است، در پاسخ به این مساله که «جورج بوش صلاحیت مدیریت بر امور بین الملل را دارد» ۸۱ درصد از ترک ها نظر مخالف داده اند و تنها ۷ درصد در این مورد نظر مثبت داده اند. هم اکنون ترکیه در موقعیتی قرار گرفته است که به طور بی سابقه ای روابط سطح پایین با اتحادیه اروپا و ایالات متحده دارد.
این روند نزولی با تغییرات داخلی مهمی در جامعه ترکیه همزمان شده است و روابط روز به روز تنزل بیشتری پیدا می کند. پس از جنگ جهانی دوم نخبگان طرفدار غرب که سیاست خارجی را شکل می داده اند به تدریج با سیاستمداران محافظه کارتر، مذهبی تر و ملی گراتر جایگزین شده اند. این افراد نسبت به رفتار غرب در قبال ترکیه مشکوک هستند و رویکرد و نگاه مثبتی نسبت به زمان ترکیه عثمانی دارند.
حزب اسلامگرای عدالت و توسعه (مشهور به حزب AKP) که توسط رجب طیب اردوغان رهبری می شود، ترکیبی از ملی گرایی و اسلام را برای اداره حکومت انتخاب کرده است. جنگ خلیج فارس در سال های ۱۹۹۱-۱۹۹۰ بحرانی بود که در بازگشت ترکیه به خاورمیانه تاثیر بسزایی داشت. به رغم نصیحت برخی از مشاوران و فرماندهان نظامی ترکیه، رئیس جمهور تورگوت اوزال از لشکرکشی نظامی امریکا برای عقب راندن عراق از کویت حمایت کامل کرد. او بر اجرای تحریمات سازمان ملل تاکید کرد لذا جریان صادرات نفت عراق از داخل خطوط لوله ترکیه را متوقف کرد.
۱۰۰ هزار نیروی نظامی را در مرزهای ترکیه و عراق مستقر کرد و به ایالات متحده اجازه داد که از پایگاه های ترکیه بر فراز عراق پرواز انجام بدهد. اوزال این جنگ را به منزله فرصتی دید تا اهمیت استراتژیک ترکیه را اثبات کند و روابط تنگاتنگ نظامی با ایالات متحده داشته باشد. او امیدوار بود که حمایت ترکیه از امریکا موجب این شود ترکیه به عنوان شریک استراتژیک ایالات متحده پذیرفته شود و چشم انداز پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیز سریع تر به حقیقت بپیوندد.
اما امیدهای اوزال در هر دو زمینه واهی بود. شراکت استراتژیک با ایالات متحده هرگز جامه عمل به خود نپوشید و روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا پیشرفت بسیار اندکی داشت. از لحاظ اقتصادی نیز ترکیه بهای سنگینی را بابت حمایت از حمله نظامی امریکا پرداخت. این کشور میلیاردها دلار بابت قطع تجارت با عراق و توقف تزانزیت نفت عراق از دست داد. از لحاظ سیاسی جنگ باعث گسترده تر شدن مشکل کردها شد که برای ترکیه یک مشکل اساسی محسوب می شود. تاسیس یک دولت خودخوانده (دو فاکتو) در شمال عراق و تحت حمایت غرب، برای ملی گرایان کرد انگیزه های زیادی ایجاد کرد. و این دولت خودخوانده کرد در شمال عراق پایگاه هایی در اختیار حزب کارگران کرد (PKK) قرار داد تا حملاتی علیه ترکیه داشته باشند. از نظر برخی ترک ها مشکلات ترکیه پس از جنگ امریکا با عراق در سال ۱۹۹۰ شروع شد.
به طور کلی ترک ها در پذیرش این که ایالات متحده برای عملیاتی خارج از ناتو از تسهیلات ترکیه استفاده کند، بسیار محتاطانه عمل کرده بودند. تصمیم اوزال مبنی بر این که ایالات متحده از تسهیلات ترکیه برای پرواز بر فراز عراق استفاده کند یک استثنا بود و نه یک قاعده عمومی. پس از جنگ عراق، ترکیه به ایالات متحده، انگلستان و فرانسه اجازه داد که از پایگاه های این کشور برای نظارت بر منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق استفاده کنند. این اجازه با محدودیت های زیادی همراه بود. از جمله این که موافقتنامه استفاده از این پایگاه ها باید هر شش ماه یک بار تمدید شود. در سال های اخیر دولت ترکیه بر عملیات های ایالات متحده در پایگاه هوایی اینجرلیک در جنوب ترکیه محدودیت های بیشتری را تحمیل کرده است.
اگرچه آنکارا پذیرفته است که پنتاگون از پایگاه اینجرلیک برای حمل و نقل نیروهای نظامی و تجهیزات به عراق و افغانستان استفاده کند. اما اجازه نمی دهد که ایالات متحده از این پایگاه برای ماموریت های جنگی در خاورمیانه و خلیج فارس استفاده کند تجاوز نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ به عراق، ترکیه را هرچه بیشتر به گرداب سیاست های خاورمیانه ای کشاند. آنها عاشق صدام حسین نبودند اما حداقل صدام ثبات را در مرزهای جنوبی ترکیه تامین می کرد. آنها نگران این بودند که سرنگونی صدام عراق را متلاشی کند و ملی گرایان کرد قدرت بگیرند و از این طریق امنیت ترکیه در خطر قرار بگیرد.
پس از تهاجم امریکا به عراق، رهبران ترکیه دیدند که ترسشان واقعی بود. عراق به سرزمینی تبدیل شد که منشاء تولید تروریسم شد و در خطر فروپاشی احتمالی قرار دارد. نفوذ ایران بر عراق و بر منطقه افزایش یافت. کردهای عراق به سمت استقلال پیش رفتند و حتی یک دولت نیمه رسمی تشکیل دادند. مقامات رسمی ترکیه نگران هستند که ایجاد یک دولت کرد در جنوب مرزهای ترکیه فعالیت جدایی طلبان کرد را تشدید کند و تمامیت ارضی این کشور را مورد تهدید قرار دهد. این مشکل بااهمیتی به شمار می رود. ترکیه با موج ناگهانی خشونت ها از طرف PKK مواجه شده است. در دو دهه اخیر PKK در جنوب ترکیه به جنگ های چریکی دست می زدند. جنگ هایی که منجر به کشته شدن بیش از ۳۵ هزار ترک و کرد شده بود.
پس از دستگیری عبدالله اوجالان رهبر آنان در سال ۱۹۹۹، PKK به صورت یک جانبه اعلام آتش بس کرده بود و خشونت ها به طور موقت کاهش یافته بود. اما این گروه بار دیگر در ژوئن ۲۰۰۴ مسلح شد. از ژانویه ۲۰۰۶ از پناهگاه این گروه در ناحیه کوهستانی کندیل در شمال عراق، پی درپی حملاتی به قلمرو ترکیه انجام شده است. حملاتی که منجر به کشته شدن چندصد نیروی امنیتی ترکیه شده است. دولت اردوغان مکرراً از نیروهای ایالات متحده درخواست کرده است که به برچیدن کمپ های آموزشی PKK در شمال عراق کمک کند. اما واشنگتن نسبت به انجام عملیات نظامی در این زمینه بی میل بوده است. پنتاگون ادعا می کند که نیروی اضافه ای در اختیار ندارد تا در نقاط دیگر عراق به جنگ بپردازد. به علاوه مقامات رسمی ایالات متحده بیمناک هستند که حمله به PKK وضعیت شمال عراق را وخیم کند. منطقه ای که هم اکنون باثبات ترین نقطه در عراق محسوب می شود. کردها بزرگترین حامی سیاست های ایالات متحده در عراق بوده اند و بدون حمایت آنها امیدواری بر حفظ وحدت عراق کمرنگ می شود. تبعیض واشنگتن در همکاری با ترکیه احساسات ضدامریکایی را بسیار افزایش داده است. برخی ترک ها رفتار واشنگتن در زمینه حمایت از PKK را به عنوان یک استاندارد دوگانه مطرح می کنند. آنها می گویند که ایالات متحده به دو کشور عراق و افغانستان حمله کرده است تا پناهگاه تروریست ها را از بین ببرد اما اکنون در همین زمینه کمک به ترکیه را نمی پذیرد.
علاوه بر این مشکلات، مشکلات بالقوه دیگری نیز وجود دارند. کرکوک که شهری در شمال عراق است، صاحب یکی از بزرگترین میدان های نفتی جهان است. برای تعیین وضعیت این شهر تصمیم بر آن است که تا قبل از انتهای امسال در آن رفراندوم برگزار شود. صدام در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به منظور عربی کردن این شهر، صدها هزار نفر از کردهای این شهر را اخراج کرده بود لیکن در سال های اخیر آنها به این شهر بازگشته و خانه ها و سایر املاک و دارایی هایشان را دوباره در اختیار گرفته اند. اکنون کردهای عراق خواهان آن هستند که کرکوک به عنوان پایتخت دولت منطقه کردنشین در شمال عراق انتخاب شود اما مقامات رسمی ترکیه با این موضوع مخالف هستند. آنکارا خواهان آن است که قدرت در این شهر بین همه قومیت ها تقسیم شود و تا زمانی که وضعیت این شهر روشن نشده است، رفراندوم به تعویق بیفتد.
● دشمنً دشمن من
سیاستمداران عمل گرا در ترکیه تلاش های تامل برانگیزی برای ارتباطات گسترده تر و قوی تر در خاورمیانه و به خصوص با ایران و سوریه داشته اند. در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ رابطه آنکارا با تهران و دمشق در بخش هایی تنش آمیز بود اما در سال های اخیر روابط به طور قابل ملاحظه ای پیشرفت داشته است و علت اصلی آن هم منافع مشترک این سه کشور است که تمایلی ندارند یک دولت مستقل کرد در کنار مرزهایشان ظهور کند.
همکاری ترکیه با ایران به خصوص در حوزه امنیتی تقویت شده است. طی دیدار نخست وزیر اردوغان از تهران در جولای ۲۰۰۴، ترکیه و ایران یک موافقتنامه همکاری امنیتی امضا کردند که سازمان PKK را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی می کرد. پس از آن همکاری های بین دو کشور برای حفاظت از مرزهایشان افزایش یافت. ایران نظیر ترکیه در منطقه کردنشین خود با مشکلاتی مواجه است. در چند سال گذشته گروهی که با PKK ارتباط داشتند و برای آزادی کردستان در ایران می جنگیدند، حملاتی را علیه نیروهای امنیتی ایران انجام داده بودند. تهران نیز با گلوله باران کردن مقر PKK در کوهستان کندیل اقدام آنها را تلافی کرد. انرژی عامل مهم دیگری بوده است که موجب گرمی روابط بین ایران و ترکیه شده است. ایران دومین فروشنده گاز طبیعی به ترکیه است (پس از روسیه). در جولای ۱۹۹۹، مدت زمان کوتاهی پس از به قدرت رسیدن نجم الدین اربکان یک قرارداد ۲۳ میلیارد دلاری برای تحویل گاز طبیعی ایران به مدت ۲۵ سال بین ایران و ترکیه بسته شد.
در فوریه ۲۰۰۷ و در زمان نخست وزیری اردوغان، ترکیه و ایران دو قرارداد جدید در حوزه انرژی منعقد کردند. براساس قرارداد اول شرکت نفتی ترکیه (TPAO) اجازه یافت به اکتشاف نفت و گاز طبیعی در ایران بپردازد. و قرارداد دوم در زمینه انتقال گاز ترکمنستان به ترکیه (و سپس به اروپا) از خطوط لوله گاز در ایران است. توافقنامه دوم ترکیه با ایران با تمایل واشنگتن مبنی بر عبور نکردن خطوط لوله گاز و نفت از ایران مغایرت دارد و ممکن است موجب برهم زدن روابط بین ترکیه و ایالات متحده شود.
ارتباط ترکیه با سوریه نیز به طور قابل توجهی در دهه اخیر افزایش پیدا کرده است. در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بین این دو کشور تنش هایی وجود داشت که اوج آن به اکتبر ۱۹۹۸ برمی گردد. ترکیه اعلام کرد که اگر دمشق حمایت هایش را از PKK قطع نکند، به سوریه حمله نظامی خواهد کرد. دمشق در مقابل برتری قابل ملاحظه نظامی که ترکیه داشت تسلیم شد و رهبر PKK یعنی عبدالله اوجالان را از سوریه اخراج کرد و کمپ های آموزشی PKK را نیز تعطیل کرد. پس از آن دمشق به تدریج به دنبال راه های افزایش روابط با ترکیه بوده است. در دیدار رئیس جمهور سوریه بشار اسد از آنکارا در ژانویه ۲۰۰۵ که از زمان استقلال سوریه در سال ۱۹۴۶ اولین سفر یک رئیس جمهور سوریه به ترکیه محسوب می شود، بر این روابط حسنه بین دو کشور تاکید شد. این تغییر در روابط بین ترکیه و سوریه از نگرانی های دمشق بابت تهدیدات ملی گرایی در بین کردهای سوریه حاصل می شود. اقلیت کرد نظیر ترکیه و ایران در سوریه نیز به تازگی تحرکات وسیعی انجام داده اند.
دولت اسد نگران است که ظهور یک دولت کرد در شمال عراق که از نظر اقتصادی قوی باشد، فشارهای مشابهی برای پیشرفت و ترقی اقتصاد و سیاست مردم کرد در سوریه داشته باشد. ارتباطات نزدیک سوریه و ترکیه در روابط ترکیه با واشنگتن تنش ایجاد کرده است. در دولت کلینتون این تنش ها قابل ملاحظه نبود و گفت وگوی ترکیه با سوریه در برخی زمینه ها اشکالی ایجاد نمی کرد. اما دولت بوش که در پی منزوی کرد سوریه است از روابط ترکیه و سوریه ناخرسند است. در بهار سال ۲۰۰۵ هنگامی که مقامات رسمی ایالات متحده در متقاعد کردن رئیس جمهور ترکیه احمد نجدت سزر نسبت به لغو دیدارش از دمشق شکست خوردند، تنش بین ترکیه و ایالات متحده بالا گرفت. سزر از طرف اردوغان و شرکت های تجاری ترکیه مورد حمایت قرار گرفت که شگفتی بسیار زیادی را در واشنگتن پدید آورد.
● توازن شکننده
روابط سیاسی بین آنکارا با اسرائیل و فلسطین نیز تغییر پیدا کرده است. ترکیه روابط نزدیک خود را با اسرائیل- و مخصوصاً روابط در حوزه دفاعی و اطلاعاتی- همچنان حفظ کرده است. این همکاری برای هر دو طرف منافعی داشته است. به اسرائیل این امکان را داده است تا انزوای منطقه ای خود را بشکند و از این روابط به عنوان اهرم فشاری بر سوریه استفاده کند و به ترکیه نیز این امکان را داده است تا به سلاح ها و تکنولوژی های پیشرفته دست بیابد. آن هم در زمانی که با محدودیت های بیشتری در زمینه تدارکات تسلیحاتی از طرف ایالات متحده و اروپا روبه رو شده است. اما اخیراً تحت رهبری حزب عدالت و توسعه روابط ترکیه و اسرائیل تغییراتی داشته است و آنکارا یک سیاست عمل گرایانه ای را در پیش گرفته که به نفع فلسطین است. اردوغان نسبت به سیاست اسرائیل در نوار غزه و کرانه باختری انتقاد کرده است و اعمال اسرائیل را در آن مناطق تروریسم دولتی می خواند.
در عین حال او به دنبال برقراری روابط نزدیک تر با رهبر فلسطینیان است. چند هفته پس از انتخابات در سرزمین فلسطین در ژانویه ۲۰۰۶، اردوغان میزبان یک هیات عالی رتبه از حماس بود که ریاست آن را خالد مشعل برعهده داشت. اردوغان امیدوار است که این دیدار نقش دیپلماتیک ترکیه را در خاورمیانه افزایش بدهد. این دیدار که بدون مشورت با واشنگتن و تل آویو انجام شده بود، خشم هر دو دولت فوق را برانگیخت زیرا آنها خواهان انزوای حماس بودند تا این که حماس برخی قواعد را رعایت کند از جمله به رسمیت شناختن اسرائیل.
همچنین ترکیه در بحران سال گذشته در لبنان یک موضع مستقل و مغایر با سیاست اسرائیل اتخاذ کرد. اردوغان به تندی حملات اسرائیل را محکوم کرد و در چند شهر مهم ترکیه تظاهرات برپا شد که در آن پرچم اسرائیل را سوزاندند. سازمان های غیردولتی ترکیه نیز سیاست های اسرائیل را در سرزمین لبنان و فلسطین محکوم کردند. پس از جنگ در لبنان اردوغان تصمیم گرفت هزار نیروی نظامی را برای شرکت در عملیات حفظ صلح در لبنان اعزام کند. این حرکت با انتقاد شدید احزاب اصلی در ترکیه و حتی برخی از هم حزبی های اردوغان مواجه شد. آنها بیمناک بودند از این که ترکیه به جنگ مقابل حزب الله کشیده شود. شکاف بین سزر و اردوغان افزایش یافت. سزر با شرکت ترکیه در عملیات زمینی مخالفت می کرد و معتقد بود؛ «وظیفه ترکیه نیست که از منافع دیگران حمایت کند.» اردوغان نیز اعلام کرد که ترکیه نمی تواند از منافع ملی خودش حمایت کند در حالی که در فرآیند صلح شرکت نکند و یک «تماشاچی محض» باقی بماند.
مشارکت نیروهای نظامی ترکیه در ماموریت حفظ صلح سازمان ملل در لبنان نه تنها هیچ خطری دربرنداشت بلکه منافع و دستاوردهای مهمی را به همراه داشت. این امر نشان داد که آنکارا یک بازیگر مهم منطقه ای است و در عین حال یک شخصیت اروپایی دارد. نتیجه این کار به ارتباطات بیشتر با ایالات متحده منجر شد و به کاهش تنش با ایالات متحده کمک کرد. از طرف دیگر به ترکیه اجازه داد همبستگی خود را با دولت های کلیدی عرب در منطقه که از عملیات حفظ صلح حمایت کرده بودند، نشان بدهد.
روابط بین ترکیه و عربستان سعودی نیز گسترش ویژه ای یافته است. سفر شاه عبدالله به ترکیه در آگوست سال ۲۰۰۶ سفری بود که در ۴۰ سال اخیر در نوع خود بی سابقه است. دو کشور در تحرک بخشیدن به فرآیند صلح عربی- اسرائیلی با هم همکاری کردند. روابط ترکیه با مصر- دیگر قدرت منطقه ای- نیز اخیراً افزایش یافته است. رئیس جمهور مصر حسنی مبارک در دیدارش در ماه مارس ۲۰۰۷ از آنکارا به همراه رهبران ترکیه تصمیم گرفتند که یک سری گفت وگوهای استراتژیک جدیدی را برقرار کنند که بر روی موضوعات امنیت منطقه ای و مشارکت در زمینه انرژی تمرکز داشته باشد.
رفتار جدید ترکیه در خاورمیانه مخصوصاً روابط بسیار نزدیک با ایران و سوریه موجب نگرانی عده ای در واشنگتن شده است. برخی مقامات رسمی بیمناک هستند که از این طریق روابط بین ترکیه و غرب تضعیف شود یا این که سیاست خارجی آنکارا به نوعی اسلامی شدن هدایت شود. اما این نگرانی ها بی مورد است. تحرکات زیاد ترکیه در خاورمیانه، بخشی از فرآیند تنوع بخشی تدریجی به سیاست خارجی ترکیه است که از انتهای جنگ سرد آغاز شده است. در نتیجه ترکیه در حال کشف منطقه ای است که به طور تاریخی با آن همگرایی دارد. مخصوصاً در زمان عثمانی که ترکیه قدرت مسلط خاورمیانه بود و تاکید ترکیه در دوران جمهوری مبنی بر عدم شرکت در امور خاورمیانه غیرمتعارف و بدون دلیل به نظر می رسد. به هر حال سیاستگذاران ایالات متحده نیز باید عادت کنند که با ترکیه ای روبه رو هستند که تفکرات غیروابسته دارد و منافعش را در خاورمیانه دنبال خواهد کرد لذا ترکیه در پذیرش درخواست ایالات متحده در قبال استفاده از پایگاه های نظامی برای عملیات های نظامی در خاورمیانه و خلیج فارس هنگامی که ایالات متحده در قالب ناتو یا همسو با منافع ترکیه عمل نمی کند، بی نهایت محتاط عمل خواهد کرد.
اف. استفن لاربی
مترجم : مسعود آخوندمهریزی
منبع؛۲۰۰۷ Foreign Affairs. July/August
عضو موسسه راند (RAND) و متخصص در زمینه امنیت اروپا
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید