یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کره‌شمالی تاریک است


کره‌شمالی تاریک است
كشورهای توسعه‌نیافته صرفا از فقر، عدم‌توسعه‌یافتگی و فساد سیاسی رنج می‌برند؛ جدا از اینكه نخبگان این كشورها در طول تاریخ فاقد توانایی‌های لازم برای تحرك‌بخشی به چرخ‌های اقتصادی كشورشان و در نتیجه توسعه لازم در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی بوده‌اند، قدرت‌های فراملی نیز در این عقب‌ماندگی از نقش برجسته‌ای برخوردار بوده‌اند.
موقعیت ژئوپلتیك خاص برخی از كشورهای عقب‌مانده در طول تاریخ باعث شده است تا قدرت‌های بزرگ بین‌المللی به منظور تامین منافع خود در رقابت با یكدیگر، تلاش قابل‌توجهی را برای تسلط به كشور عقب‌مانده و استفاده از موقعیت جغرافیایی آن داشته باشند.
به طور حتم سلطه یك كشور خارجی نه‌تنها باعث پیشرفت نخواهد بود بلكه موجبات عقب‌ نگه‌داشته‌شدن یك سرزمین را فراهم می‌كند. كره‌شمالی نیز از جمله این كشورهاست.
شبه‌جزیره كره همچون دیگر نقاط كره‌زمین دارای فرهنگ و تمدن خاص خود بوده است. محققان، مردم قبیله تونگوسیك را اولین كسانی می‌دانند كه حدود ۲۰۰۰سال پیش از میلاد تمدن سرزمین كره را به وجود آوردند. كره در طول قرن‌های متمادی شاهد ظهور و سقوط سلسله‌های پادشاهی مختلفی بود كه بخش زیادی از انرژی آنها صرف مقابله با سلطه‌طلبی همسایگانی مانند چین و ژاپن می‌شد.
شبه‌جزیره كره در قرن ۱۸ شاهد یك رنسانس فكری و فرهنگی بود و در این دوره به محدودساختن روابط خود با چین، ژاپن و حتی كشورهای غربی پرداخت. به همین علت غربیان كره را پادشاهی گوشه‌نشین می‌خواندند.
به‌رغم سیاست انزواطلبانه پادشاهی كره، دولت ژاپن در ۱۸۷۶ توانست انعقاد یك معاهده تجاری را به این كشور تحمیل كند و نفوذ خود را به شدت در شبه‌جزیره كره گسترش دهد. نفوذ ژاپن پس از جنگ چین و ژاپن (۹۵-۱۸۹۴) و جنگ روسیه و ژاپن (۵-۱۹۰۴) افزایش یافت. ژاپن كره را اشغال كرد و این اشغال تا اواسط جنگ جهانی دوم ادامه یافت.
در كنفرانس قاهره در ۱۹۴۳، آمریكا، بریتانیا و چین كه در طول جنگ، در مقابل ژاپن ایستاده بودند، به كره‌ای‌ها قول مساعد برای استقلال دادند. بر این اساس شبه‌جزیره كره در همان سال در مدار ۳۸ درجه شمالی به دو بخش تقسیم شد و نیروهای شوروی در بخش شمالی و نیروهای آمریكایی در بخش جنوبی جزیره استقرار یافتند.
سازمان ملل‌متحد قصد داشت با برگزاری انتخابات آزاد، یك دولت واحد را در شبه‌جزیره به وجود آورد اما این امر با مخالفت‌ شوروی روبه‌رو شد. با افزایش تنش در روابط دو ابرقدرت جنگ سرد، امید برای هرگونه وحدت میان بخش شمالی و جنوبی شبه جزیره كره از‌بین رفت.
در سال ۱۹۴۸ دو رژیم متفاوت در این سرزمین تشكیل شد: رژیم غربگرای جمهوری كره در جنوب و رژیم كمونیستی جمهوری دموكراتیك خلق كره در شمال. نیروهای آمریكا و شوروی در سال ۱۹۴۹ در حالی از خاك كره‌ خارج شدند كه مردم دو كره با وجود گذشته تمدنی و فرهنگی مشترك به واسطه مرزبندی‌های ایدئولوژیك از یكدیگر جدا افتادند.
هر دو رژیم كره‌شمالی و جنوبی از آغاز خواستار وحدت كره اما تحت تسلط نظام‌های سیاسی خود بودند.
● تشكیل جمهوری دموكراتیك خلق كره
رژیم حاكم در كره‌شمالی به وسیله حزب كارگران كره كه از پشتیبانی ارتش سرخ شوروی برخوردار بود، در ۱۹۴۸ تشكیل شد. این رژیم از همان ابتدا چهره‌ای تهاجمی از خود نشان داد و ضمن تبعیت از الگوهای مدیریت سیاسی و اقتصادی شوروی در داخل به حمله‌ نظامی علیه كره‌‌جنوبی دست‌زد.
این حمله منجر به آغاز جنگ كره در ۱۹۵۰ شد كه دخالت آمریكا و شوروی را در پی داشت. نظام سیاسی كره‌شمالی ظاهرا توسط مجلس نمایندگان این كشور اداره می‌شود كه تحت تسلط حزب كارگران كره است. اما در واقع تا سال ۱۹۹۴ تمامی امور توسط كیم ایل‌سونگ اداره می‌شد.
كیم ایل‌سونگ ابتدا مقام نخست‌وزیری و سپس ریاست‌جمهوری كره‌شمالی را برعهده داشت و از او هم‌اكنون به عنوان رهبر بزرگ یاد می‌شود. كیم‌ایل سونگ كه از ایده خودكفایی در اداره كشور استفاده می‌‌كرد، توانست با حمایت چین و شوروی اقتصاد كره شمالی را به یك اقتصاد صنعتی و در حال رشد تبدیل كند. با این وجود اقتصاد این كشور در دهه ۱۹۹۰ دچار بحران‌های متعدد شد و از پیشرفت بازماند.
كیم‌جونگ ایل، فرزند كیم ایل‌سونگ در اواخر حكومت پدر رفته‌رفته تلاش كرد تا زمام امور را به دست گیرد و در سال ۱۹۹۴ پس از مرگ پدر جانشین وی شد. كیم‌جونگ‌ایل از نامیدن خود به عنوان رئیس‌جمهور كره‌شمالی اجتناب ورزید و در یك حیله سیاسی و تبلیغاتی، كیم‌ایل‌سونگ را رئیس‌‌جمهور جاودانه كره‌شمالی خواند.
وی در سال ۱۹۹۴ نام دبیركل حزب كمونیست را بر خود نهاد و سال ۱۹۹۷ با عنوان رئیس كمیسیون دفاع ملی تلاش كرد موقعیت خود را در راس قدرت سیاسی كره‌شمالی تثبیت كند.
كیم‌جونگ ایل از یك شیوه اقتدارگرایانه در اداره كشور بهره می‌‌برد. جمهوری دموكراتیك خلق كره در دوره حكومت وی به یكی از رازآلودترین سرزمین‌های جهان تبدیل شده است. علاوه بر وجود نظام تك‌حزبی، تمامی رسانه‌های این كشور در اختیار دولت هستند.
همچنین گوش دادن به شبكه‌های رادیویی بیگانه در این كشور جرم محسوب می‌‌شود و مجازات‌های سنگینی در پی خواهد داشت. هر مخالفت سیاسی با حكومت به شدت سركوب می‌‌شود.
تخمین زده می‌‌شود كه ۲۰۰ هزار زندانی سیاسی در این كشور وجود داشته باشد. كره شمالی از مشكلات اقتصادی وخیمی رنج می‌‌برد و خشكسالی‌های پیاپی، فقر و گرسنگی را در این كشور گسترش داده است.
براساس آمارهای احتمالی حدود دو میلیون نفر از اواسط دهه ۱۹۹۰ تاكنون بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داده‌اند. كره‌شمالی در حالی به كمك‌های غذایی دیگر كشورهای جهان وابسته است كه یك‌چهارم تولید ناخالص داخلی خود را مصروف هزینه‌های نظامی می‌‌كند.
ارتش كره‌شمالی با دارا بودن ۲۱/۱ میلیون پرسنل نظامی چهارمین ارتش بزرگ جهان است. این در حالی است كه تعداد نیروهای نظامی ارتش كره جنوبی ۶۸۰ هزار نفر است. نظامی‌گری در كره‌شمالی تنها به تعداد كثیر نیروهای مسلح محدود نمی‌شود. نظامی‌گری كلیه شئون زندگی در این سرزمین سرد و تاریك را حتی در عرصه تولید محصولات فرهنگی تحت‌الشعاع خود قرار داده اس
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید