شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

روسیه ابرقدرتی رو به زوال


روسیه ابرقدرتی رو به زوال
روسیه گروه تأثیرگذاری را به اجلاس اقتصادی داوس كه در سال میلادی جاری برگزار شد، اعزام كرده بود. بعد از نمایندگی قوی روسیه در دوران بوریس یلتسین، میزان حضور این كشور از زمانی كه ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری رسید، روبه زوال بوده است.
امسال، با این وجود، روسها گروه الف خود را به داوس فرستادند و جلسات بسیار فشرده ای در خصوص «استفاده فزاینده از زور در سیاست خارجی روسیه» برگزار شد.افزایش قیمت انرژی موجب می شود كه بسیاری از مقامات روس از قدرت جدید خود لذت ببرند اما باید بدانیم كه ایالات متحده و اروپا در دهه نود خواب وخیالهای بیش از حدی در خصوص دموكراسی در روسیه داشتند اما اكنون در مرحله بیرون آمدن از آن خواب و خیالها هستند.
غرب اكنون درمورد آینده روسیه و چگونگی بكارگیری قدرت جدید در این كشور و اینكه غرب باید چگونه به آن واكنش نشان دهد، نگران است.یكی از نظریه ها در این باره این است كه سیاست روسیه نوعی پاندول است. این سیاست در زمان یلتسین به اوج هرج و مرج رسید و اكنون با پوتین بیش از حد به سوی نظم و كنترل دولت پیش رفته است.
ناظران در حال حاضر در مورد اینكه آیا روسیه در نهایت به توازن جدید دست خواهد یافت یا نه در حال بحث و گفتگو هستند.موضوع خوشبینانه این ناظران تصدیق می كند كه حقوق مالكیت بیش از گذشته در روسیه تضمین شده است و آینده این كشور بستگی به سرعتی خواهد داشت كه بتواندطبقه ای متوسط را بوجود آورد كه به دولتی مشروع علاقمند باشد.
اما دیگر ناظران اینقدر مطمئن نیستند. گهگاه، اگر اصطكاكی وجود نداشته باشد كه حركت پاندولها را آرامتر كند، آنها بدون توقف به حركت خود ادامه خواهند داد و برخی اوقات از حركت بازمی ایستند. ناظران بدبین، پیش بینی می كنند كه آزادی ها كاهش خواهد یافت و توازنی لیبرال بوجود نخواهد آمد.در برابر این شبهه در خصوص آینده دموكراسی لیبرال در روسیه، كشورهای غربی چگونه باید پاسخ دهند؟
این سؤالی است كه بویژه برای دولت بوش از حساسیت خاصی برخوردار است و بین حمایت بوش از پوتین در ابتدای رسیدن به ریاست جمهوری روسیه و برنامه بوش مبنی بر دفاع از دموكراسی در كشمكش است.كاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریكا، در سال ۲۰۰۵ اظهار كرد كه «امروزه ویژگی اساسی دولتها از تقسیم بین المللی قدرت اهمیت بیشتری دارد» و سناتور جان مك كالین، نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده، اصرار ورزیده است كه روسیه را از گروه هشت كشور توسعه یافته جدا كنند.
با این وجود، غرب در كنار دستور كار دموكراتیك خود اولویت های واقع گرایانه ای نیز دارد كه اساس آنها در منافع بسیار ملموسی قرار دارد.غرب در مسایلی مانند كره شمالی، كنترل مواد و سلاحهای هسته ای و تولید و امنیت انرژی به همكاری روسیه نیازدارد. به علاوه، روسیه از پرسنل هوشمند، تكنولوژی و منابع لازم برای مقابله با چالش های جدید مانند تغییر وضعیت آب و هوایی كره زمین برخوردار است.البته ممكن است كه اولویت هایی مانند آنچه ذكر شد در نظر اول خیلی چالش برانگیز نباشند.
اگر غرب به روسیه پشت كند، این انزوا گرایشهای بیگانه ستیزی و دولتی گرایی حاضر در فرهنگ روسیه را تقویت خواهد كرد و موجب پیچیده تر شدن اوضاع برای دستیابی به هدف لیبرالی خواهد شد.شایسته تر این است كه نگاه به روسیه بلندمدت باشد، قدرتی نرم برای جذب كردن این كشور بكار گرفته شود، تبادلات و تماسها با نسل جدید روسها گسترش یابد، از حضور روسیه در سازمان جهانی تجارت و دیگر سازمانهای تجاری حمایت شود و بجای توسل به سخنرانی های كلی و منزوی كردن این كشور از انتقادات واقعی استفاده شود.
در هر صورت، ریشه های تغییر سیاسی در روسیه، در خود این كشور باقی خواهد ماند و تأثیر غرب بصورتی اجتناب ناپذیر محدود خواهد بود.اما، دفاع از گسترش روابط بجای انزوا نباید مانع از انتقاد دوستانه شود، در داوس چهار علت برشمرده شد كه اگر روسیه روش و سیاست كنونی خود در قبال آنها را تغییر ندهد، در سال ۲۰۲۰ دیگر به عنوان یك ابرقدرت مطرح نخواهد بود.در مرحله نخست، روسیه در حال تنوع بخشیدن به اقتصاد خود با سرعت كافی نیست. نفت مزایا و معایب خود را دارد. در ژانویه ،۲۰۰۷ به لطف قیمت بی سابقه انرژی و صادرات مواد خام، روسیه به دهمین اقتصاد جهان تبدیل شد.
اما صادرات انرژی تقریباً ۳۰ درصد بودجه اش را تأمین می كند، بودجه ای كه براساس پیش بینی قیمت نفت به میزان ۶۱ دلار در هر بشكه، نوشته شده بود. صادرات صنعتی روسها بویژه شامل، تسلیحات می شود و سیستم های فضایی پیشرفته نیمی از فروش صنعتی این كشور را دربر می گیرد. این امر باعث آسیب پذیری روسیه می شود.
علاوه بر این مسأله ای دیگر وجود دارد كه نبودن قوانینی برای حمایت و تشویق شركتها در روسیه یكی از این مسائل است و دقیقاً این شركتها هستند كه برای كمك به ساختن طبقه متوسط پرجنب و جوش مورد نیاز هستند، زیرا این طبقه اساس یك اقتصاد بازار باثبات و دموكراتیك است. البته به نوبه خود فساد را افزایش می دهد.
علاوه بر این، بحران پراكندگی جمعیتی روسیه به قوت خویش باقی است و علت آن بدی بهداشت عمومی و فقدان سرمایه گذاری در بخش تأمین اجتماعی است. اغلب جمعیت شناسان محاسبه می كنند كه جمعیت روسیه طی دهه های آینده كاهش چشم گیری خواهد یافت. میزان مرگ و میر مردان بالغ در روسیه بسیار بیشتر از دیگر نقاط اروپا است و این رقم كاهش نیافته است.
در پایان باید گفت اگرچه شاید قابل درك باشد كه یك ابرقدرت كهنه كار وسوسه استفاده از هر فرصتی برای بكارگیری سیاستی خارجی براساس زور را داشته باشد، اما تاكتیك های رعب آور روسیه در حوزه انرژی در حال تخریب اعتماد دیگر كشورها به مسكو است و قدرت نرم روسیه در دیگر كشورها را از بین می برد. كشورهای همسایه روسیه و اروپای غربی اكنون بیش از گذشته نگران وابستگی به منابع انرژی این كشور هستند.
ترجمه: مهدی صفری
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید