یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دانشگاه اسلامی اندیشه امام و عملکرد اصلاح طلبان


دانشگاه اسلامی اندیشه امام و عملکرد اصلاح طلبان
هرحرکتی که به منظور نیل به هدفی شروع می شود مادامی که اهداف اولیه را محقق شده نیاید ناگزیر از بازخوانی و واکاوی آرمانهای آغازین خویش است، انقلابهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز از این قاعده مستنثی نیستند. انقلاب اسلامی ایران نیز دارای اهدافی است که ریشه و بن مایه ای آن عمری به درازای نزول دین مقدس اسلام تا بهمن ۱۳۵۷- هـ. ش دارد. امام روح ا... (ره) احیاگر اسلام ناب بعد از قرنها مهجوریت این اندیشه ناب از آغازین روزهای نهضت تا آخرین روزهای عمر شریفشان همواره اهداف انقلاب اسلامی و برنامه های حکومت جمهوری اسلامی را باز خوانی و یادآوری می فرمودند. پس از آن خلف صالح معمار کبیر انقلاب، مقام معظم رهبری نیز با رهبری امام گونه این آرمانهای متعالی را در مقابل دیدگان همه متجسم و متصور می فرمایند. در این میان دانشگاه به عنوان یکی از کلیدی ترین ابزارهایی که بایستی جمهوری اسلامی را به سمت تحقق آرمانهایش رهنمون نماید مورد اهتمام و توجه جدی امام راحل و رهبر انقلاب قراردارد، ولیکن تاریخ بشریت همواره در مقابل هر حرکت کمال جویانه انسان مقابله، فساد و اختلاف افکنی را به خود دیده است. دانشگاه های ما نیز به دلیل اهمیتی که درحرکت آحاد جامعه دارند همیشه کانون توجهات گروه ها، اندیشه ها و مجموعه های داخلی و خارجی بوده اند، با ذکر این مقدمه برآنیم برخی آراء نظرات و دیدگاه های حضرت امام (ره) درخصوص دانشگاه که بایستی منشور حرکت همه نسلهای بعد از انقلاب باشد را برشماریم تا علاوه بر یادآوری رسالت اصلی مان در تعامل با دانشگاه به ماهیت برخی نظرات و ایده ها در محیط دانشگاهی نیز پی ببریم:
الف) ضرورت مقابله با مخالفان دانشگاه اسلامی
اندیشه تحقق دانشگاه اسلامی یکی از مترقی ترین نظریات امام (ره) و از ضروری ترین تحولات جمهوری اسلامی است. امام (ره) علاوه بر آنکه با تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی، شورای عالی فرهنگی و... حکومت را مسئول این امر می دانند پرده از وجود تفکری در دانشگاه برمی دارند که به نظر اخلاف این اندیشه ضد اسلامی همچنان در دانشگاه ها حضور دارند ایشان در ادامه رسالتی عظیم را برعهده دانشگاهیان و به ویژه دانشجویان می گذارند «دانشگاه ها که مرکز آدم سازی باید باشد. قشر دانشجو که متعهد برای اسلام است و خونش را برای اسلام داد و فعالیت برای اسلام کرد، حالا بیدار باشد که یک عده معدودی توی این دانشگاه ها دارند می روند و نمی خواهند اسلام پیدا بشود، نه اینکه می خواهند دانشگاه درست بشود خیر، آنها از درست شدن دانشگاه می ترسند... خودتان بیرونشان کنید. نبایید شکایت کنید که در دانشگاه یک کسی آمده و دارد حرف می زند. خوب، برو مقابلش بایست» ۱
امروز هم در دانشگاه گروه هایی را می بینیم که به محض برداشتن قدمی درجهت اصلاح وضعیت دانشگاه فریادشان بلند می شود. اگر از فعالیتی غیر قانونی جلوگیری شود فریاد می زنند، اگر ابلاغیه فرهنگی اجرا شود موضع می گیرند حتی اگر حرکت صد درصد اسلامی مانند تدفین پیکرهای پاک شهدا در دانشگاه انجام گیرد مخالفت می کنند و هر روز و هر ساعت با استفاده از تریبونهایی که دراختیار دارند دولت را به خشونت، برخورد و... متهم می کنند حال آنکه بسیاری از ایشان در دوره ۱۶ ساله قبل از دولت نهم چه در بخش دانشجویی و چه در جایگاه مدیریتی دانشگاه تمام توانشان را برای ترویج اندیشه های غربی به کار بستند، به نظر می رسد امروز جریانات بیدار دانشجویی و دانشگاهی بایستی با اتکا به فرموده کهنه ناشدنی امام راحل در مقابل این حرکت تخریبی بایستند و از کیان مقدس دانشگاه حمایت کنند.
ب) ضرورت و معنی اسلامی شدن دانشگاه
«معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند... ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم، ما از دخالت نظامی نمی ترسیم... ما از وابستگی فرهنگی می ترسیم، ما از دانشگاه استعماری می ترسیم که جوانهای ما را آن طور تربیت کند که خدمت غرب کنند»۲ و در جای دیگر می فرمایند: «اینها که مخالفند با اینکه دانشگاه درست بشود، دانشگاه و فرهنگ، فرهنگ صحیح بشود، خوف این را دارند که مبادا یک وقتی دانشگاهی اسلامی بشود و ما نتوانیم دیگر دزدی بکنیم و ما نتوانیم دیگر عیش و عشرت بکنیم»۳
با کمال تأسف باید پذیرفت عملکرد برخی جریانات در دانشگاه مصداق این تحلیل امام است، گروه هایی که امروز فریاد به محاق رفتن آزادی، سرکوب تفکر و رواج خشونت سر داده و صدها تهمت ناروای دیگر به رئیس جمهور و دولت را نسبت می دهند کارنامه ای کاملا متفاوت با اندیشه امام دارند.
عملکرد کسانی که در سالهای قبل در غالب جنبش دانشجویی البته با مشی افراطی تحکیم علامه فعالیت داشتند و یا در مقام مسئولیت در دانشگاه ها و وزارتین بوده اند گواهی می دهد که برخی اصلاح طلبان یا اساسا اعتقادی به مبانی اندیشه امام نداشته و یا اینکه سیاسی کاری حزبی کاملا ایشان را از توجه به آراء و نظرات امام غافل کرده بود که حتی در مسیری مخالف با نظریه دانشگاه اسلامی حرکت می کردند.
رواج بی بند و باری و بی قیدی نسبت به آموز ه های اسلامی به اسم لزوم آزادی در محیط های آکادمیک، ترویج مکاتب فکری غربی که طبق اسناد و مدارک با طراحی و برنامه ریزی در خارج از مرزها بیش از ۸ سال فضای دانشگاه ها را تحت الشعاع قرارداد نمونه هایی از این دست است. در دوره ای که نظام پس از سالها مشقات جنگ و تبعات آن دوران تثبیت خود را می گذراند و بایستی فرهنگ ناب اسلامی در سراسر جامعه به خصوص دانشگاه ها گفتمان غالب شود ترویج اندیشه های سکولاریستی، فمینیستی، پلورالیستی، تکثرگرایی و... با حمایت مستقیم و یا غیرمستقیم گردانندگان عرصه دانشگاهی اولویت اصلی آقایان بود.
سؤالی که مطرح می شود این است که تفکر سیاسی گردانندگان دانشگاه ها در دوران اصلاحات و جریان مدعی تحکیم وحدت- طیف علامه- با کدام یک از مبانی اندیشه امام که ۲جمله از آن مقدمه این بند است سازگاری داشت؟! آیا سیاستی که اصلاح طلبان در قبال دانشگاه ها داشتند با این جمله از امام منطبق نیست که فرمود: «اینهایی که حالا آمده اند و می خواهند به قول خودشان اصلاح بکنند، اینها از اصلاح دانشگاه می ترسند اینها می ترسند که در دانشگاه یک آدمی پیدا بشود که یک وقت مشت بزند به دهانشان.... همه از آدم می ترسند از آدمک که کسی نمی ترسد اینها می خواهند دانشگاه را نگذارند آدم تویش پیدا بشود و شما جدیت کنید که آدم پیدا بشود»۴
ظاهراً برخی اصلاح طلبان با درک اهمیت این رسالت و نقشی که دانشگاه می تواند داشته باشد تمام توانشان را به کار گرفته بودند تا در دانشگاه های ما شخصی مثل احمدی نژاد پیدا نشود. آیا احمدی نژاد یکی ازخروجی های دانشگاه نیست که به تعبیر امام تحت تربیت صحیح بوده است و لذا به دهان اصلاح طلبان از نوع آمریکایی آن مشت می زند؟! به راستی آن همه فشار، اذیت و آزار، محدود نمودن و سخت گیری که بر تشکل ها و مجموعه های ارزشی درون دانشگاه ها در دوران اصلاحات گذشت در پی واهمه از تربیت نیروی انقلابی، ظلم ستیز و استکبارستیز نبود؟! امام این فرمایش گرانبها را در سال ۵۸ مطرح فرمودند لکن به راحتی می توان با گذشت ۳۰ سال از انقلاب مصادیقش را همچنان به وضوح یافت.
معمار کبیر انقلاب در جایی دیگر می فرماید؛ «دانشگاه مبدأ همه تحولات است... دانشگاه را باید جدیت کنید، دانشگاه را درستش کنید، دانشگاه را اسلامیش کنید.»۵
بایستی از متولیان امر دانشگاه در دستگاه های مختلف اعم از دوره حاضر و خصوصاً دوران اصلاحات و قبل آن سؤال کرد برای اسلامی شدن دانشگاه به معنای واقعی کلمه چه کرده اید؟
ج) فعالیت های سیاسی در دانشگاه
امام راحل می فرمایند «دانشگاهی که در خدمت آمریکا باشد، نبودش بهتر است»۶
باید دید چه کسانی اندیشه های غربی را در دانشگاه رواج می دهند؟ و چه کسانی می خواهند دانشگاه ما در مسیری حرکت کند که منافع آمریکا به عنوان نماد و سمبل ضدیت با اسلام در آن تامین شود؟ برای پاسخ به این سؤالات و درک عمیق تر نظر امام بایستی فصول ممیز میان اسلام ناب با تفکر آمریکایی مشخص شود. بایستی دید کدام یک از مؤلفه های جمهوری اسلامی است که آمریکا در جهت محو آن تلاش می کند و از سوی دیگر کدام جریان ها در داخل این استراتژی را دنبال می کنند. اصلاح طلبانی که امروز به هر بهانه و مستمسکی به دولت عدالت محور و شخص رئیس جمهور بی رحمانه و انتقام جویانه حمله ور می شوند و از شأن استاد، جایگاه علمی و دست آویزهای دیگر سوءاستفاده می کنند تا اغراض سیاسی خویش را بیان کنند در دوران تصدی بر ارکان دانشگاهی کشور فرآیندهایی را رقم زدند که ذکر آنها بسیاری از سؤالات را پاسخ می دهد.
همانطور که ذکر شد دانشگاه های ما در دوران اصلاحات مرکز ترویج اندیشه های غربی و ضداسلامی بود. توهین، تخریب و شبهه افکنی در خصوص عقاید دینی و باورهای انقلابی از جمله انقلاب اسلامی، ولایت مطلقه فقیه جایگاه و اختیارات آن، توهین به جایگاه امام، تخریب قانون اساسی، حمله به ارکان نظام، توهین به معصومین و اندیشه مهدویت و... از جمله مواردی بود که دانشگاه های ما هر روزه با آن مواجه بودند. در نقطه مقابل رواج اختلاط، برگزاری اردوهای خارجی بی قید و بند، ترویج موسیقی غربی و... نیز محصول عملکرد اصلاح طلبان است. آیا چنین دانشگاهی در خدمت اسلام ناب و انقلاب اسلامی است؟ یا در خدمت آمریکا؟
مجتبی ابراهیمی
دبیر اسبق جامعه اسلامی دانشجویان
۱- صحیفه نور، جلد۷، صفحه ۱۲۶-۱۲۵
۲- همان، جلد ۱۲، صفحه ۵۵-۵۲
۳- همان، جلد ۱۲، صفحه ۲۱۴
۴-همان، جلد ۷، صفحه ۱۲۶- ۱۲۵
۵-همان، جلد ۷، صفحه ۶۱
۶-همان، جلد ۱۳، صفحه ۲۰۷
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید