جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چرا احمدی نژاد؟


چرا احمدی نژاد؟
عرصه داخلی ایران امروز ما ، بیش از آن که نیازمند تئوری پردازی و سخن سرایی باشد ، محتاج مردانی است که بدون خستگی ، برای وطن بکوشند و شب از روز ، در این راه نشناسند.
در ساحت بین الملل نیز ، بی گمان ، سیاستمدارانی شجاع به کارمان می آیند که نه شیفته بیگانگان باشند و نه مرعوب آنان و ما ایرانی ها ، چه هزینه های شگرفی داده ایم در تاریخ مان از رهگذر سیاستمداران شیفته یا مرعوب!
اگر آن چه در سطور فوق آمد ، مقبول نظر خوانندگان این مرقومه باشد ، بر سبیل انصاف باید گفت مردی که در خدمت رسانی و فروتنی در داخل کشور ، سر از پا نمی شناسد و برعکس در برابر بیگانگان ، همواره با صدای بلند، عزتمندانه و پر غرور سخن می گوید ، محمود احمدی نژاد است.
البته ، ناگفته پیداست که دیکته احمدی نژاد نیز مانند هر املای دیگر ، خالی از سهو و خطا نیست ولی کمال انصاف گریزی است که نمره های خوب کارنامه او را نبینیم و در دام سیاسی کاران و همانند آنان ، فقط پنجه بر چهره رئیس جمهور منتخب ملت ایران بکشیم .
این که احمدی نژاد در طول چهار سال گذشته ، چه خدماتی را برای کشور انجام داده ، مساله ای است که بازگویی آن را بر عهده مسوولان اطلاع رسانی دولت وامی گذارم ( هر چند که سیستم اطلاع رسانی دولت نهم ، هرگز نتوانست حتی اندکی از بسیارخدمات دولت را به اطلاع مردم برساند).
آن چه مرا ترغیب کرد این یادداشت را در حمایت از رئیس جمهور بنویسم ، دغدغه من و لابد بسیاری دیگر از هموطنانم راجع به آینده روابط ایران و آمریکاست.
خوشبختانه در سایه سیاست خارجی دولت نهم ،اتفاق بسیار مهمی که در عرصه تعاملات ایران و آمریکا رخ داده ، "شکسته شدن تابوی گفت و گو"ست و البته نکته مهم این است که این وضعیت جدید ،در کمال عزت گرایی برای ایران پدید آمده است به گونه ای که اکنون مقامات ارشد کاخ سفید حتی در سطح رئیس جمهور ایالات متحده ، از مذاکره با تهران سخن می گویند ، مذاکره ای که از هم اکنون ، نگرانی اسرائیل و برخی کشورهای عربی را موجب شده است.
از این رو بی هیچ تردیدی ، مهم ترین کارکرد سیاست خارجی دولت آینده ، گفت و گو با آمریکاست.
بدیهی است که اگر تیم مذاکره کننده ایرانی ، از موضع عزت و استغنا وارد عرصه گفت و گوها شود ، طرف مقابل به طور طبیعی ، کمتر دچار طمع ورزی می شود و دامنه مطالباتش را کاهش می دهد ولی اگر احساس کنند که مذاکره کنندگان ما ، اهل کوتاه آمدن و باج دادن هستند ، بی گمان آنها نیز با جسارت بیشتری پیش خواهند آمد و عرصه را بر ما تنگ تر خواهند ساخت.
تصویری که تجربه ۴ سال سیاست خارجی دولت نهم نزد سیاستمداران سایر کشورها ایجاد کرده است ، تصویری از یک دولت مستحکم و حافظ منافع ملی است که به هیچ روی اهل باج دادن نیست ولی در عین حال گفت و گو را نیز به عنوان یک روش متداول بین المللی می پذیرد.
غربی ها در طول سال های اخیر دیدند که دیپلماسی دولت نهم ، ولو با چماق قطعنامه و تهدیدهای مداوم به حمله نظامی ، از حقوق ملت ایران کوتاه نیامد و آنها در نهایت مجبور شدند به خانه اول ، یعنی انجام گفت و گو با ایران بپردازند.
فراموش نکنیم که در اوایل روی کار آمدن دولت نهم ، غربی ها ، برای فشار آوردن بر ایران ، مذاکرات خود با تهران را معلق کردند ولی اینک خود آنها به دنبال از سرگیری گفت و گو هستند و جالب اینجاست که آمریکا هم خواهان ورود به مذاکرات است ، همان آمریکایی که زمانی شرط حرف زدن با ایران را تعلیق غنی سازی عنوان می کرد.
با توجه به آن چه گفته شد ، اگر دولت احمدی نژاد که در جهان دیپلماسی به مقاومت و باج ندادن معروف شده است ، بار دیگر بر سر کار آید ، آنگاه می توان امید داشت که دوران سرنوشت ساز مذاکرات ایران و آمریکا با منافع حداکثری برای ملت ایران سپری شود و از دل آن روابطی مبنتی بر احترام متقابل شکل بگیرد.
ولی اگر دولتی بر سرکار آید که کارنامه اعضای آن ، آکنده از امتیاز دهی به بیگانگان و نرمش در برابر خواسته های آنان و مرعوب شدن در مقابل تهدیدهاست ، آن گاه کار مذاکره کنندگان آمریکایی برای به کنج بردن حریفان ایرانی شان و کیش و مات کردنشان ، چندان سخت نخواهد بود و خدا می داند خاطرات تعلیق غنی سازی ، در چه ابعاد وسیع تری بر ملت ایران تحمیل خواهد شد.
از این رو ، در مقطع کنونی ، رأی به احمدی نژاد ، دقیقاً مترادف خواهد بود با توانمند سازی سیاست خارجی ایران و تقویت تیم مذاکره کننده ما در مصاف تاریخی و سرنوشت ساز با دیپلمات های آمریکایی.
رضا علویان
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران