سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آقا سلام


آقا سلام
در بیستون نشینم و همسنگ تیشه‌ها
قسمت نبود پیش تو باشم همیشه‌ها
من از سکوت تازه خود حرف می‌زنم
از عقده‌‌ای که باز نشد حرف می‌زنم
آقا! رضا شو باز که دعبل شویم ما
دلبر تو باش تا همگی دل شویم ما
از جمعه‌های مسجد صاحب‌ زمان هنوز ...
تا بعد ظهرهای غریب جهان هنوز ....
من عاشقت شدم، همه عالم به دیدنت
کو رخصتی که باز بیایم به دیدنت
من از دیار تیشه و فرهاد آمدم
از روزهای آتش و فریاد آمدم
آقا سلام! دلخوشی این روزها کم است
دنیا بدون بودنتان غرق ماتم است
ما در شب تولدتان نیز پر غمیم
هرچند باهمیم ولی بی شما کمیم
شب‌های شعر توست امام غریب‌ها
دل بسته تواند تمام غریب‌ها
ما واژه واژه باز تو را حرف می‌زنیم
در روح هر نماز تورا حرف می‌زنیم
آقا سلام، از سفر دور آمدیم
با زخمه‌های زخمی تنبور آمدیم
ما آمدیم پیش تو باشیم و سال‌هاست
دل بستگی بزرگترین ملال‌هاست
آقا بخواه زایر کویت شویم باز
آیینه‌دار طلعت رویت شویم باز
پایان گرفت شعر من اینجا به نام تو
“ثبت است بر جریده عالم دوام تو”

حامد شاهین مهر - کرمانشاه
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید