چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دفاع از لیبرالیسم با اعمال شاقه


دفاع از لیبرالیسم با اعمال شاقه
پنجم دی ماه سال جاری، در دانشگاه حقوق، علوم سیاسی و زبان‌های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد به همت بسیج دانشجویی مناظره‌ای با عنوان "اسلام و لیبرالیسم" با حضور دکتر صادق زیباکلام و حجت الاسلام سید عباس نبوی برگزار شد. بنده نیز به عنوان دانشجوی علوم سیاسی طبق معمول از کار و زندگی زدم و برای افزایش اطلاعات علمی خود در جلسه مزبور شرکت کردم.
طبق روال همیشه دفتر و قلمی نیز برای یادداشت برداری با خود برداشتم. هنوز چند دقیقه‌ای از آغاز برنامه نگذشته بود که احساس کردم، دیگر هیچ چیز به درد بخور دیگری نمی‌توانم بنویسم!
در واقع وقتی که تریبون به دست آقای زیباکلام رسید، وی فقط گفت لیبرالیسم، مکتبی است که می‌خواهد، بیشترین آزادی را برای فرد فراهم نماید و از آن جا که بشر عاقل است و دارای شعور و آگاهی است، بهتر از دیگران می‌تواند، خیر و شر خود را تشخیص دهد. این استاد دانشگاه تهران بلافاصله پس از بیان مطالب فوق که بنده و اکثر دانشجویان علوم سیاسی در ترم‌های ابتدایی کارشناسی با آن ها آشنا شده ایم، وارد مسائل حاشیه‌ای شد و به هرچه خواست و دستش می‌رسید، از شورای نگهبان گرفته تا بی‌سواد خواندن یکی از دانشجویان دانشکده پرداخت. همچنین در توهین به دکتر خواجی یکی از استادان علوم سیاسی دانشکده (که در مقام پاسخ به بخش‌هایی از اظهارات دکتر زیباکلام برآمده و از حاشیه‌روی‌های وی انتقاد کرد) نیز کوچک‌ترین ترسی به دل راه نداد.
به هر حال، فضای مناظره در هم و بر هم شد و سر آخر ما تنها متوجه شدیم که آقای دکتر زیباکلام این همه راه را آمده‌اند که فقط برای ما بی‌سوادها، لیبرالیسم را تعریف کنند و بگویند که من طرفدار لیبرالیسم هستم و ما به این دلیل عقب مانده شده ایم که به سوی لیبرالیسم غربی نرفته ایم. در نهایت هم خیال همه منتقدان لیبرالیسم در کشور را راحت کرد و با زبان بی‌زبانی فهماند که شما چیزی از لیبرالیسم نمی‌فهمید و یا حداقل در بهترین حالت ممکن، برداشت‌های شخصی و غلط خود را به اسم لیبرالیسم ارائه می‌دهید و سپس نقد می‌کنید.
اما بنده بر حسب مطالبی که از خود دکتر زیباکلام در جایی از نوشته‌هایشان خوانده بودم، مبنی بر اینکه "دانشجو همیشه پرسش‌گر است و مطالب را با چون و چرا می‌نگرد و همواره به مطالب ارائه شده، با شک و تردید می‌نگرد"، قصد پرسیدن چند سؤال و متذکر شدن چند نکته را به ایشان داشتم که با دیدن الفاظ توهین‌آمیز این استاد دانشگاه به منتقدین، از جمله استاد خودم که با آن شکل با ایشان برخورد شد، از خیر طرح این مطالب گذشتم و تصمیم گرفتم که درنوشتار پیش رو، موارد را به نظر دکتر زیباکلام و برخی از همفکران ایشان که به جای بحث علمی، هوچی گری و مرعوب کردن طرف مقابل را دستور کار دارند، برسانم.
۱) جناب آقای زیبا کلام، چرا شما همواره در سخنرانی ها و مناظره‌های خودتان که بنده نیز به دفعات در آن‌ها حضور داشته‌ام، به جای پرداختن به موضوع بحث به صورت علمی فقط به دنبال جنجال و بیان حرف‌های عجیب و غریب و لجبازی هستید؟ مسئله‌ای که متأسفانه در برخی از نوشتارهای شما نیز مشهود است.
۲) در اخلاق دینی، اسلامی و ملی جامعه ما، رسم بر این است که صاحبخانه حرمت نگاه دارد. پس چرا شما حرمت نگاه نداشتید و به دانشجویی که با ذوق و شوق به جلسه آمده بود، (تا مطالبی هر چند محدود و ناقص دستگیرش شود) و در این بین سؤالی نیز برایش پیش آمده بود، این گونه برخورد کردید؟ چرا با استادی که سالها در دانشگاه فردوسی و دانشگاه آزاد اسلامی مشهد مشغول به تدریس است و سابقه‌ی افتخار آفرینی در دوران دفاع مقدس را نیز دارد، فقط به جرم انتقاد از خودتان و ارزش‌های لیبرالیستی این گونه برخورد کردید؟
۳) آقای زیبا کلام، در این که وضعیت اقتصادی و به ویژه فرهنگی ما در سال‌های اخیر چندان مطلوب نبوده است، با شما موافقم. ولی آیا این نامطلوب بودن به دلیل حاکمیت دولت سازندگی و اصلاحات که شما نیز به این جریان تعلق دارید، نبوده است؟
۴) آیا کسی که به ادعای خود در دوران دفاع مقدس در پشت جبهه برای رزمنده‌ها صابون درست می‌کرده است، با یک سفر به فرنگ برای تحصیل باید این گونه در دیدگاه‌های اولیه خود تجدید نظر کند؟ دفاع از لیبرالیستی که شما امروز ادعا می‌کنید و ده‌ها شهیدی که این مرز و بوم برای مقابله با آن تقدیم کرده است، چه نسبتی با هم دارند؟
۵) منظور شما از لیبرالیسم کدام لیبرالیسم است؟
آن لیبرالیسم اولیه که مخالف محض دخالت دولت در اقتصاد بود و بر دست نامریی بازار تأکید می‌کرد، یا آن لیبرالیسم تعدیل شده و یا به قولی سوسیالیزه شده‌ی اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ که می‌گفت عدم دخالت دولت باعث ایجاد رفاه و آسایش در جامعه نمی‌شود و باید دولت در اقتصاد دخالت کند. یا شاید منظورتان آن لیبرالیسم بعد از رکود دهه ۷۰ میلادی است. اگر منظورتان این نوع از لیبرالیسم است که بحران و رکود اقتصادی فعلی در غرب که جزء ذاتی لیبرالیسم و سرمایه‌داری غرب است، برای هر تحلیل‌گر آماتوری هم آشکار شده است.
۶) امروز پس از چند قرن از نضج لیبرالیسم، اگر خواسته باشید، کشوری را به عنوان الگو و نماد لیبرالیسم در جهان نشان دهید، کدام کشور را پیشنهاد می‌کنید. آلمان، آذربایجان، آفریقای جنوبی یا آمریکا؟
۷) همان طور که در این جلسه گفتید، یکی از ویژگی‌های مهم لیبرالیسم، عقل و تأکید بر عقل است. در واقع این عقل فردی در لیبرالیسم بهتر از دیگران خیر و شر خود را می‌فهمد، پس اگر فرد به سعادت رسید، جامعه نیز به سعادت می‌رسد ولی شما این نکته را فراموش کرده‌اید که انسان‌ها گاهی برخی از کارها را به صورت کاملاً عقلانی انجام می‌دهند اما در نهایت نتیجه عملِ عقلانی چیز دیگری می‌شود که نه تنها منفعتِ فردی، بلکه به منفعتِ جمعی نیز منجر نمی‌شود. امری که برخی از متفکران غرب نیز به آن باور دارند و حتی برخی از آنان، پا را از این فراتر می‌نهند و می‌گویند اعمال ما نتیجه خواست و غرایز ما است و عقل در این جا به عنوان ابراز توجیه‌گر غرایز ما عمل می‌کند.
۸) این لیبرالیسم و دموکراسی که شما از آن به عنوان یوتوپیا و یا کمال مطلوب یاد کردید، در چند قرن اخیر چه کارکردی برای جهان داشته است؟ آیا ارمغانی جز دو جنگ خون بار اول و دوم جهانی، اشغال و غارت ثروت مادی و معنوی جهان سوم و ملل مظلوم، به بار آورده است؟ ارمغانی که نمود اخیر آن را در قتل عام و نسل کشی فلسطینیان بی‌دفاع و مظلوم در نوار غزه تنها به جرم رأی دادن به حماس مشاهده گریم. وآیا اساسِ آن چیزی جز دموکراسی مورد ادعایِ شما است؟
رضا عابدی گناباد
منبع : رجا نیوز