یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


گفت‌وگو با بهرام توکلی کارگردان فیلم «پابرهنه در بهشت»


گفت‌وگو با بهرام توکلی کارگردان فیلم «پابرهنه در بهشت»
زمانی که «پابرهنه در بهشت» به کارگردانی بهرام توکلی در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و اتفاقاً جوایز متعددی هم در جشنواره و جشن خانه سینما به دست آورد، بسیاری از ظهور یک استعداد جدید در سینما خبر دادند. اما «پابرهنه در بهشت» مثل تمام فیلم های متفاوت این سال ها که اغلب آنها نیز توسط فیلمسازان جوان ساخته شده بودند، برای رسیدن به اکران عمومی مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرد؛ مسیری که در نهایت نیز به ویترین مناسبی برای دیده شدن امتیاز های فیلم ختم نشد. بهرام توکلی که پس از ساخت ۱۱ فیلم کوتاه سراغ سینمای حرفه یی آمده هم چندان از وضعیت اکران فیلم خود راضی نیست هرچند این شرایط را حاصل قوانین حاکم بر اکران فیلم ها در سینمای ایران می داند.
▪ در حال حاضر «پابرهنه در بهشت» تعداد کمی سالن سینما در اختیار دارد. وضعیت اکران فیلم را چطور ارزیابی می کنید؟
ـ در آغاز اکران، دو سالن سینما در اختیار فیلم بود که به فاصله یک هفته از آغاز نمایش تعداد سالن ها به پنج سالن رسید اما متاسفانه رفته رفته، فیلم سالن های نمایش را از دست داد و در حال حاضر به یک سالن رسیده است. به طور کلی شرایطی که برای نمایش فیلم به لحاظ تبلیغات و سالن های سینما به وجود آمد چندان رضایت بخش نیست. امکان چندانی برای تبلیغات به وجود نیامد و فیلم از تیزر و بیلبورد بی نصیب بود. از همین رو چندان شرایط نمایش «پابرهنه در بهشت» را قابل قبول نمی دانم.
▪ چرا برنامه ریزی تبلیغاتی از سوی تهیه کننده و پخش کننده برای اکران فیلم صورت نگرفت؟
ـ قرار ما برای اکران فیلم شرایطی بسیار بهتر بود. فیلم می توانست در شرایط مناسب تری اکران شود و تبلیغات تلویزیونی و بیلبورد داشته باشد، اما نمی دانم در مرحله اجرای برنامه ها چه تغییری پیش آمد که «پابرهنه در بهشت» از تبلیغات و سالن سینمای خوب محروم شد.
▪ پس از شرایط به وجود آمده ناراضی هستید.
ـ به هر حال این شکل اکران مخاطب را تحت تاثیر خود قرار می دهد. با تبلیغات مناسب تماشاگر می توانست از آنچه قرار است در سالن سینما ببیند بیشتر اطلاع پیدا کند و به این شکل با شناخت بیشتر استقبال گسترده تری نیز از فیلم به عمل آید. باید این مساله را پذیرفت که «پابرهنه در بهشت» از کمترین امکانات تبلیغاتی نیز بی بهره بود و این شرایط نمی تواند برای من به عنوان کارگردان فیلم رضایت بخش باشد.
▪ فضای کلی فیلم شما چنین تصوری را ایجاد می کند که در زمان تولید توجه چندانی به مخاطب نداشته اید. از زمان نوشتن فیلمنامه به مخاطب فکر می کردید؟
ـ با ساخت «پابرهنه در بهشت» قصد تجارت نداشتم و نمی خواستم انقلابی در گیشه سینما به وجود بیاورم. زمان نوشتن فیلمنامه هم چنین تصویری در ذهنم بود زیرا مایل نیستم به خاطر جذب مخاطب هر کاری انجام دهم و به هر شکلی از فیلمسازی و سینما روی بیاورم. اگر قرار باشد حتماً فیلمی بسازم که در آن ملزم به جذب تماشاگر شوم، ترجیح می دهم اصلاً فیلم نسازم.
در حال حاضر استراتژی اکران فیلم ها توسط سینماداران تعیین می شود و آنها نیز به نوع خاصی از فیلم ها گرایش دارند و اغلب ارتباطات این مساله را پیش می برد. من ارتباطات خاصی در این زمینه ندارم بنابراین معتقدم من و فیلمسازانی مانند من باید با این شرایط کنار بیایند، زیرا به نظر می رسد راه حل دیگری موجود نیست؛ هرچند کاملاً معتقدم اکران فیلم به گونه یی که در مورد «پابرهنه در بهشت» اتفاق افتاده، فقط از شر فیلم خلاص شدن است. به نظر من تا زمانی که توان اکران فیلم های فرهنگی وجود ندارد، نمی توان انتظار داشت تهیه کنندگان نیز تمایلی به تهیه چنین فیلم هایی داشته باشند. به وضوح قابل درک است که در این شرایط نمایش فیلم های فرهنگی و تولید آنها نیز دچار اخلال شود و به طور کلی حیات این سینما و آثار دچار مخاطره شود.
▪ با این همه اگر فیلم اصلاً اکران نمی شد، همین تعداد تماشاگر هم فیلم را نمی دیدند.
ـ فیلم باید در زمان و شرایط درست اکران شود. این شکل اکران استعداد و قابلیت های فیلم را در جذب مخاطب از بین می برد. بارها تصمیماتی برای ساماندهی سینمای فرهنگی اتخاذ شده است اما همچنان در مرحله پخش و اکران مشکلات باقی است. بنابراین هرچند اکران «پابرهنه در بهشت» به همین شکل هم منجر به دیده شدن فیلم از سوی تعدادی از تماشاگران شده است اما به هیچ عنوان رضایت بخش نیست.
▪ این تجربه باعث می شود در فیلم بعدی با تهیه کننده و پخش کننده یی حرفه یی تر همکاری کنید؟
ـ «پا برهنه در بهشت» تهیه کننده و پخش کننده حرفه یی دارد. همین پخش کننده یک فیلم دیگر هم روی پرده دارد که در بهترین فصل و سالن ها به نمایش درآمده است. پخش کننده ترجیح داد فیلم من را اینچنین اکران کند و من هم دلیلش را نمی دانم.
▪ شاید به خاطر موضوع فیلم این تصمیم گرفته شده است.
ـ نه، بعضی مسائل را نمی توان توضیح داد. من ارتباطات خاصی در سینما ندارم و با مسوول و مقامی آشنا نیستم. خیلی از بچه های جوان سینما همین وضع را دارند و فیلم هایشان از همین رو اکران نشده است. متاسفانه به دلیل نداشتن ارتباطات ما باید از کف امکانات استفاده کنیم.
▪ این مسائل که باعث نشده انگیزه تان را برای فیلمسازی از دست بدهید؟
ـ انگیزه فیلمسازی قرار نیست با این مسائل کمرنگ شود. من سعی خواهم کرد فیلم بعدی ام را هم در چارچوب سلایق و دیدگاه های خودم بسازم.
▪ یعنی فیلم بعدی در ادامه «پابرهنه در بهشت» خواهد بود؟
ـ فیلمنامه یی با نام اسب های چوبی را بازنویسی می کنم که موضوع اجتماعی دارد.
▪ قصه «پابرهنه در بهشت» را چه زمانی نوشتید و این فیلمنامه چند بار بازنویسی شد؟
ـ قصه را یک سال قبل از شروع ساخت فیلم نوشتم. پنج ورسیون نوشتم و دو بار نسخه نهایی را بازنویسی کردم.
▪ در زمان بازنویسی فیلمنامه مشاوری داشتید؟
ـ نه، خودم به تنهایی فیلمنامه را می نوشتم. اما پس از پایان نگارش فیلمنامه با عوامل فیلم، فیلمبردار، تدوینگر و بازیگران تعامل داشتم و از نظر همه آنها استفاده می کردم.
▪ بخشی از روایت داستان فیلم به فرم نریشن است، از ابتدا به این مساله فکر کرده بودید یا در جریان فیلمبرداری به این نتیجه رسیدید؟
ـ بله، در فیلمنامه هم از نریشن استفاده کرده بودم، اما زمان فیلمبرداری نریشن ها را ضبط نکردیم و چند ماه بعد در استودیو این اتفاق افتاد. باید زمانبندی پلان ها دستم می آمد و تغییراتی که لازم بود را در نریشن به وجود می آوردم و تمامی اینها نیازمند صرف زمان بود. در بعضی سکانس ها جمله ها تغییر کرده بود و طبیعی بود که به تناسب آن نریشن ها هم تغییر کند.
▪ پس زمان فیلمبرداری کاملاً به فیلمنامه وفادار نبودید؟
ـ در سینما معمولاً امکانات و شرایط به گونه یی نیست که بتوانیم آنچه را در ذهن داریم به طور کامل پیاده کنیم. گاهی شرایطی از بیرون تحمیل می شود و همه اینها ممکن است باعث ایجاد تغییراتی در فیلمنامه شود. البته کلیت کار مشخص بود و تغییرها اساس آن را به هم نمی ریخت.
▪ جنس تصویر در این فیلم دوگانه است. در نیمه اول فیلم رنگ آمیزی و نوع تصویرها با نیمه دوم فیلم متفاوت است. علت ایجاد این تفاوت ها چیست؟
ـ از ابتدای نگارش فیلمنامه به این مساله توجه داشتم که بخش اولیه فیلم که شبیه رویا و کابوس است و ورود یحیی به آسایشگاه را تصویر می کند، فضا کاملاً متفاوت از سایر بخش های فیلم باشد. در سکانس های بعد فضا رئال می شود و روی این موضوع تمرکز می کنیم که این آدم ها که ممکن است در ذهن یحیی باشند، امکان دارد در واقعیت نیز وجود داشته باشند. بنابراین در ترکیبی از فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس، نورپردازی و تدوین به این ساختار رسیدیم.
▪ چطور به این فضای سرد و خشن برای قرنطینه رسیدید؛ فضایی که به موقعیتی کابوس گونه برای یحیی عینیت می بخشد؟
ـ واقعیت این است که قرنطینه یی واقعی چیزی شبیه آنچه در فیلم می بینید نیست. اگر فیلم کاملاً رئال و مستند بود چنین فضایی را طراحی نمی کردیم. می خواستم از امکانی که فیلمنامه به ما داد به بهترین شکل استفاده کنم و محیطی را به وجود آورم که با قصه همخوانی بیشتری داشته باشد.
▪ لوکیشن با فضای فیلم بسیار همخوان بود. به نظر می رسد دقیقاً آنچه را که در ذهن داشتید به راحتی توسط این لوکیشن برای تماشاگر نیز به وجود آورده اید.
ـ در واقع می توان گفت لوکیشن را نیافتیم بلکه آن را بازسازی کردیم. با توجه به فیلمنامه و چیزی که می خواستم و مناسب کار ما بود تغییراتی در این خانه قدیمی دادیم. دیوارها را رنگ کردیم، وسایلی اضافه کردیم و اتاق ها را طوری طراحی کردیم که مناسب قصه و فضای قرنطینه باشد.
▪ آسایشگاه بسیار خلوت بود. فضای خالی کاملاً مشاهده می شد. کمبود هنرور موجب این خلوتی بود یا خودتان به دنبال چنین فضایی بودید؟
ـ در فیلمنامه هم فضایی که یحیی وارد آن می شود، خلوت بود. ما با یک بیمارستان یا آسایشگاه معمولی روبه رو نیستیم. اینجا قرنطینه است. در دنیای واقعی هم گاهی تعداد بیماران این قرنطینه ها بیشتر از ۱۰ نفر نیست. ضمن اینکه خلوت بودن فضا در خدمت فیلم بود و کارکرد دراماتیک داشت.
▪ هنگام نوشتن فیلمنامه به این بازیگران فکر می کردید؟
ـ فقط راجع به آقای تارخ به این نتیجه رسیده بودم که بهترین انتخاب است. خوشبختانه شرایط کاری او با ما هماهنگ بود. در مورد باقی بازیگران وقتی فیلمنامه تمام شد تصمیم گرفتم. اغلب دوستانی که انتخاب شدند اولین گزینه بودند.
▪ بازیگران می گویند دست آنان هنگام بازی باز بوده. شکل کارتان با آنان چطور بود؟
ـ همان طور که گفتم نظر و پیشنهاد همه گروه را می شنیدم و اگر مناسب بود، می پذیرفتم. سینما یک کار گروهی است و عوامل یک پروژه وقتی احساس می کنند می توانند با هم و در کنار هم کار را به فرجام برسانند همدلی بیشتری خواهند داشت.
▪ بازیگران را از میان اهالی تئاتر انتخاب کردید و خودتان هم تئاتر خوانده اید. علت انتخاب این بازیگران چه بود؟
ـ برای انتخاب بازیگر راه های مختلفی وجود دارد. بعضی از کارگردان ها به مخاطب و گیشه فکر می کنند و برای همین کلکسیونی از بازیگران محبوب و معروف را می توان در فیلم هایشان دید. گروه دوم تعدادی نابازیگر در کنار بازیگران حرفه یی قرار می دهند. استفاده درست از نابازیگر و هدایت او کار سختی است که من تجربه آن را ندارم. برای همین در این فیلم از بازیگرانی استفاده کردم که قابلیت ها و توانایی هایشان را می شناختم و مطمئن بودم به بهترین شکل از پس ایفای نقش شان برمی آیند. پرورش خاصی که بازیگران تئاتری دارند کمک می کرد تعامل بین من و آنها بهتر اتفاق بیفتد.
▪ پس از بازی ها راضی هستید؟
ـ بله، آنچه روی پرده آمده به میزان زیادی به مسائلی که در نظر داشتم نزدیک است. اگر ضعفی وجود دارد به کم تجربگی من بازمی گردد.
▪ پس از ساخت ۱۱ فیلم کوتاه وارد فضای سینمای حرفه یی شدید. مواجهه با این سینما و مناسباتش چطور بود؟
ـ من با فیلمسازی بیگانه نبودم. تعدادی فیلم کوتاه ساخته بودم و تجربه های خوبی داشتم. اما ساخت اولین فیلم هر لحظه اش پر از تجربه بود. ولی شرایط سینمای ما طوری نیست که بتوان گفت بعد از تجربه کردن شما در پله بعدی قرار می گیری. گاهی آدم ها بعد از چند تجربه به پله های پایین سقوط می کنند چون شرایط رشد و کامل شدن درست و منطقی نیست.
▪ پس از ساخت اولین فیلم انتظارها از شما به عنوان یک فیلمساز جوان و بااستعداد بالا رفته است. نگران فیلم دوم نیستید؟
ـ نه، به این مسائل فکر نمی کنم و نگران نیستم. بیشتر به این فکر می کنم که فیلم مورد علاقه ام را در چارچوب سینمایی که آن را باارزش می دانم، بسازم.
سمیه علیپور
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما


همچنین مشاهده کنید