یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اختلافات داخلی ، عذاب دردناک خداوند


اختلافات داخلی ، عذاب دردناک خداوند
همه شما عزیزان باید بدانید سرمایه این کشور با أبی عبدالله و نام مبارک حسین و امثال ذلک است ! بعضی از شماها در عملیّات حضور نداشتید ، سنّ تان به آن حد نمی رسد ؛ امّا مطمئن باشید تنها و تنها و تنها عاملی که در خط مقدّم، این عزیزان را شائق می کرد برای مبارزه ، نام حسین بن علی و کربلا بود ؛ سرودها یا اصلاً نبود ، یا اگر بود در خط پنجم و ششم بود ؛ آنی که این کشور را حفظ کرد این است. اگر سند ۶ دانگی این مملکت را بخواهید بگوئید به نام کیست، می گویند : به نام حسین بن علی است .
لزوم بهره مندی کامل از برکات خدا دادی
اگر شرف و عزّت و امنیّت و استقلال ما این است ؛ ما چرا این را قدر ندانیم ؟! چرا این را محترم نشماریم ؟! البتّه شما عزیزان هم قدر شناسید، هم محترم . امّا احیاناً اگر کسی خدای ناکرده جریان کربلا را در حد یک مصیبت و اندوه تلقی کند ، این معلوم می شود حسین بن علی بن أبیطالب را نشناخت ، کربلا را نشناخت ! اینکه گفته می شود : لا یوم کیوم ک یا أباعبدالله ، این مثل آن است که انسان گریه بر حسین را فقط برای طلب مغفرت بعد القبر بخواهد ! این تنگ نظری است . چرا از منظر بلند این شعارها را نبینیم ؟! چرا برکت ولایت و امامت را از منظر بالا نبینیم ؟!
در بخشی از سخنان رسول گرامی (ص) آمده است که تحجّرت واس عاً. یک کسی در طلب مغفرت تنگ نظرانه دعا کرد ، پیامبر فرمود: تحجّرت واس عاً ا ستوس ع رحمت الله . چرا این صحرای وسیع را سنگ چین کردی؟! تحجیر کردن ؛ یعنی سنگ چین کردن ، دور یک منطقه ای را با حجر پوشاندن و پیچیدن و بستن . فرمود : این منطقه باز رحمت خدا را چرا تحجیر کردی ؟! لقد تحجّرت واس عاً . این شعارهای س لاحه البکاء از این قبیل است ، شعار لا یوم کیوم ک یا أباعبدالله از این قبیل است ، گریه بر أبی عبدالله برکات فراوانی دارد از همین قبیل است . مهم ترین عاملی که پیروزی این کشور را حفظ می کرد جریان کربلا بود .
● ضرورت حفظ وحدت
در همین خطه شمال عدّه ای شعارشان این بود : ایران را سراسر سیاهکل می کنیم ؛ آن طوری که کمونیست ها ریخته بودند ، آن پاسگاه سیاهکل را گرفتند . امّا فرزندان شما می گفتند : ایران را سراسر کربلا می کنیم و کردید و کردند . حالا که اینچنین است و اطراف ما آتش است و باید در درون ما جز صلاح و فلاح چیزی نمی بینیم ؛ هر جا خدای ناکرده سخن از اختلاف است ، فوراً باید این آتش اختلاف را خاموش کرد، هر جا دیدید اختلاف است ؛ ما نه آتش اختلاف را به دست خودمان ایجاد کنیم ، نه بگذاریم دیگری منفجر کند . دیگری اگر بخواهد منفجر کند ، خاموش کردنش آسان است . امّا اگر خدای ناکرده به دست خود ما این اختلاف ایجاد بشود ، خاموش کردنش بسیار سخت است .
● بروز اختلافات داخلی ، عذاب دردناک خدای سبحان
این نکته را توجه کنیم که اختلاف دو قسم است ؛ اختلافی که دشمن بخواهد ایجاد کند ، نظیر آنچه که بین حماس و فتح است ، نظیر آنچه که بین دولت و ملّت لبنان است ، آنها به لطف الهی حل شدنی است و حل می شود . امّا اگر خدای ناکرده اختلاف در اثر عذاب الهی باشد ، بد رفتاری خود ما باشد ؛ حلّش بسیار مشکل است.
در سوره مبارکه انعام فرمود : مبادا کاری بکنید که خدای سبحان شما را به جان یکدیگر بیندازد . خدای ناکرده اگر کسی کج راهه برود، بیراهه برود ، راه دیگری را ببندد ، تصرّف بی جا در بیت المال بکند ، کم کاری بکند ، بد کاری بکند ، با دولت هماهنگی نکند ، در خط رهبری نباشد ، در صدد ارتباط با بیگانه ها باشد ؛ (معاذ الله) خدای ناکرده اینگونه افکار اگر در جامعه رخنه کرد ، خدای سبحان این جامعه را به عذاب اختلاف گرفتار می کند .در سوره مبارکه انعام آیه۶۵ فرمود.: هو القاد ر علی ان یبعث عل یکم عذاباً م ن فوق کم أو م ن تحت ارجل کم او یلب سکم ش یعاً و یذیق بعضکم بأس بعض . فرمود : اگر خدای ناکرده کج راهه، بیراهه ، منحرف شدید ؛ ممکن است خدای سبحان عذابی از بالا مثل صاعقه ، عذابی از زیر پایتان مثل زلزله و عذاب های دیگری دامنگیرتان کند ، یا عذاب « اختلاف»! که اگر از خفیف به شدید و از شدید به اشد این آیه تفسیر بشود ، عذاب اختلاف آخرین عذاب و مهم ترین عذاب است .
اگر خدای ناکرده این اختلاف داخلی در اثر سیّئات اعمال ما برادران و خواهران باشد ، مشکل است که به آسانی حل بشود . تا کنون نبود ، امیدواریم به برکت ایام سوگواری سالار شهیدان ، حسین بن علی بن أبیطالب از این به بعد هم این کشور ولی عصر از هر آسیبی مصون بماند .
‌● سیر امام سجاد (ع) از زندان کوفه به کربلا برای دفن پیکر امام حسین (ع)
وجود مبارک امام سجاد (ع) از زندان کوفه به کربلا تشریف آوردند. برای اینکه در احتجاج ها آمده : وقتی امام رضا در مرو رحلت می کند، امام جواد در مدینه است . اگر متولّی غسل و نماز معصوم باید امام معصوم بعدی باشد ؛ امام جواد که در مدینه بود ، چگونه حضور یافت؟! در پاسخ فرمودند : همان خدائی که زین العابدین (ع) راکه در کوفه، در زندان بود در شب ۱۳ محرّم ؛ از کوفه به کربلا آورد تا بدن مطهّر سالار شهیدان را دفن کند ؛ همان خدا تواناست که امام جواد را از مدینه به مرو بیاورد . از این قصّه معلوم می شود که اهل بیت (ع) را در کوفه به زندان بردند .
وقتی بنی اسد آمدند ، خواستند ابدان طیّب و طاهر را دفن کنند، نمی شناختند که بدن مطهّر امام کدام است ؛ بالأخره کشته یا با سر شناخته می شود ، یا با لباس شناخته می شود ، تازه اینها شبانه آمده بودند . ولی ذات مقدّس امام سجاد (ع) خودشان را رساندند و به اینها معرفی کردند و فرمودند : این بدن مطهر حسین بن علی است . سائر شهداء را جمع کردند ، پائین پای أبی عبدالله قبر کندند ، آنها را دفن کردند . رودخانه فرات در شمال شرقی کربلا می ریزد واز دجله منشعب می شود . جائی که نهر هست ، ن ی ها هم روئیده می شود ، حصیر هم در آن منطقه فراوان است ، بافندگی حصیر از آن ن ی ها کم نیست . امام فرمود : حصیری در این منطقه فراهم کنید که من این بدن مطهر را در این حصیر بپیچم ؛ حصیر تهیه کردند و این بدن مطهر را در این حصیر گذاشتند .
● مصائب امام سجاد (ع) هنگام دفن پیکر مطهر سالار شهیدان (ع)
هنگام دفن سائر شهداء بنی اسد کمک می کردند . امّا هنگام دفن سالار شهیدان ، حسین بن علی بن أبیطالب ؛ وجود مبارک امام سجاد فرمود : من شخصاً باید این بدن را دفن کنم . اگر به حضرت عرض می کردند : شما به تنهائی چگونه این بدن را دفن می کنید ، فرمود : نّ مع ی من یعیننی . با من کسانی هستند که مرا کمک بکنند؛ در جریان قمر بنی هاشم هم این کار را کرد .
مستحضرید که جزء آداب قبر است که کفن را از روی صورت می گیرند ، این صورت را به خاک می گذارند ، به خدا عرض می کنند: عفوک ، عفوک ، عفوک ؛ یعنی نطلب عفوک . خدایا ! این کسی که صورت به خاک است ، بنده توست ؛ ما عفو و بخشش را می طلبیم . حالا وجود مبارک امام سجاد ، سالار شهیدان را به خاک سپرده ؛ اگر بخواهد این سنّت و این ادب را اجراء کند ، چگونه صورت مطهر أبی عبدالله را به خاک بگذارد ، روی خاک بگذارد ؟! در حالی که این سر مطهر یا در تنور است ، یا بر بالای ن ی مشغول تلاوت قرآن !!!
سخنرانی آیت الله جوادی آملی (دامت برکاته) در دیدار با مسئولان استان مازندران به مناسبت سالروز شهادت امام سجاد (ع) ـ حسینیه ثار الله ساری؛بهمن ۱۳۸۵
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید