حوادث تبت قابل پیش بینی بود!

به گزارش خبرگزاریها، روز١٤/٣/٢٠٠٨، شهر لهاسا، مرکز ایالت تبت در جمهوری خلق چین، شاهد ناآرامیها و حوادث خونینی بود. تبتی های معترض، اقلیت های چینی، مغازه ها، بانکها، اتوبوسها و بطور کلی، به هر آنچه که در سر راه خویش برخورد می کردند، حمله کرده، می شکستند و یا به آتش می کشیدند. بر اساس گزارشهای رسمی، در حوادث لهاسا،١٠ نفر کشته شد ولی، منابع تبتی خارج از چین رقم کشته شدگان را ١٠٠ نفر ادعا می کنند. علاوه براینها، خسارات زیاد به مراکز تجاری، بانکها و سیستم اتوبوسرانی وارد گردید.
حوادث لهاسا در حالی روی داد که، سه روز پیش، در پکن نیز دو نفـر معترض به برگزاری بازیهای المپیک که قصد بمب گذاری در محل استادیوم بازیهای المپیک را داشتند، در درگیری با پلیس کشته شدند. هدف مرکزی این حوادث، ظاهرا، اعتراض به سیاستهای چین و جلب اذهان عمومی جهان برعلیه این کشور، در جریان برگزاری بازیهای المپیک در تابستان سال جاری پکن می باشد.
اما، اصل موضوع به مسائل دیگری، از جمله، حمایتهای آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا از دالائی لاما، رهبر مذهبی جدائی خواهان تبت مربوط می شود که در ورای همه اینها، برهم زدن اوضاع جمهوری خلق چین و ایجاد موانع در سر راه رشد و توسعه اقتصادی این کشور مد نظر غربیهای حامی دالائی لاما می باشد. این همان شیوه و متدی است که، غربی ها در سالهای پایانی دهه ٨٠ قرن گذشته، در شوروی، یوگسلاوی و دیگر کشورهای اروپای شرقی از آن بهره گیری نموده و این کشورها را تجزیه و تخریب کردند.
آمریکا و اروپا با حمایتهای علنی سیاسی و مالی از جدائی طلبان تبتی تحت رهبری دالائی لاما و مداخلات آشکار و نهان در امور داخلی جمهوری خلق چین، هدف متوقف کردن رشد اقتصادی، محدود ساختن بازار کالاها و جلوگیری از گسترش نفوذ و اعتبار بین المللی این کشور را دنبال می کـنند.
زمانی که در سال ٢٠٠١، آمریکا و ناتو، افغانستان طالبان زده را بمنظور ایجاد پایگاههای آموزش خرابکار در شمال این کشور برای اعزام به داخل چین، به اشغال کامل خویش در آوردند، بسیاری از تحلیلگران سیاسی، بروز حوادثی نظیر حادثه اخیر لهاسا را پیش بینی می کردند.
امریکا و اروپا، بدنبال تجزیه اتحاد شوروی و از میان بردن رقیب پرقدرت خویش، برای جلوگیری از پیدایش وپا گرفتن رقیب، یا رقبای اقتصادی – نظامی جدید، و ایجاد دیوار حایل بین رقبای بالقوه، از جمله، چین، هندوستان و روسیه، از هیچ اقدامی چشم پوشی نمی کنند. تداوم طولانی اشغال افغانستان و ایجاد پایگاههای نظامی در جمهوریهای ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان در آسیای میانه، مهمترین مشخصه های همین اهداف امپریالیسم غرب می باشد. نا گفته نماند که ازبکستان، دو سال قبل، پایگاه هوائی آمریکا در خان آباد را، با پشتیبانی روسیه و چین تعطیل کرد.
غرب امپریالیستی با اشغال رسمی افغانستان و غیر رسمی پاکستان و با ایجاد پایگاههای نظامی در چهار جمهوری آسیای میانه، در تلاش است دیوار غیر قابل عبوری بین روسیه و چین در شرق روسیه و با تلاش برای استقرار سامانه های ضد موشکی در جمهوری چک و لهستان، و پیوند دادن این دیوار از طریق ترکـیه و عراق اشغالی شده، به آبهای گرم جنوب، دیوار غیر قابل نفوذ دیگری بین اروپا و روسیه را در غرب روسیه احداث نماید.
حادثه لهاسا و سپس گسترش آن به برخی نقاط دیگر تبت، با سیاستهای جهانی سلطه جویانه اروپا و آمریکا کاملا مطابقت دارد. در همین ارتباط ،ما امیدواریم هم رهبری چین و هم آن بخش از مردم تبت که، برخلاف دالائی لاما با صحنه گردانان پشت پرده بده - بستانی ندارند، با دقت و خویشتن داری، با درس آموزی از فاجعه جهانشمول اتحاد شوروی و اروپای شرقی، به حل و فصل آن مسائل و مشکلاتی بپردازند که امپریالیسم با اتکاء بر آنها، سیاستهای توسطه طلبانه خود را متحـقق می سازد.

ا. م. شیزلی

منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه