سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بدن سالم، ذهن سالم


بدن سالم، ذهن سالم
حالا دیگر باید از آینه های قدی فرار كرد. آثار پرخوری از هر زاویه ای كه نگاه كنی مشهود است. از توی آینه از پس این حجم چندش آور پیه و چربی هم می شود فهمید كه شصت، هفتاد درصد عروقی كه به قلب منتهی می شوند گرفته است. كره، گوشت، برنج، نشاسته و خوردن از پی خوردن و تنبلی و بی حوصلگی و بی حالی مرا به مرز سكته ای جانكاه رسانده اند. یك صدایی مثل وجدان- یا همان پلیس شخصی- توی گوشم می پیچد كه لااقل دخانیات را تعطیل كن، به جای ورزش پیاده روی كن به خودت انرژی مثبت بده، به جای پروتئین های حیوانی، سبزیجات بخور، صبح ها، ناشتا یك لیوان آب گریپ فروت سر بكش، بعد یك لیوان شیر و بعد یك كف دست نان و كمی پنیر رژیمی. دور نوشابه ها را دور چربی ها را دور چای پررنگ و قهوه تلخ را خط قرمز بكش و خودت را ببند به ویتامین C یا A یا B یا هر ویتامین مفیدی كه هست. كم كم برای دخانیات جایگزینی مفید پیدا كن و خودت را از این وضع اسف باری كه در آن افتاده ای نجات بده. خودت را بازسازی كن، كاری ندارد كه. خیلی سریع اندام قناست سر فرم می آید. این شكم لامصب تو می رود و این لایه های چربی می سوزند و این دور چشم سیاه سفید می شود و... خدا را چه دیدی شاید آن عروق گرفته هم مثل لوله فاضلابی كه با چنته باز می شود، باز شدند و مقدمات سكته برچیده شدند. سلامتی بازیافتنی است، اندكی اراده و تصمیم تو را به محدوده سلامتی می رساند. شهر سالم، بدن سالم، ذهن سالم.
اما اوضاع به همین سادگی هم نیست كه جناب پلیس درون می گوید. برای سالم شدن و حتی سالم ماندن بیش از اندكی اراده لازم است. اراده دست از غذا شستن و قبل از سیری از سفره دور شدن، از جنس همان اراده هایی است كه با آن انقلاب می كنند یا جنگی بر پا می كنند كه هیچ تنابنده ای نمی تواند جلوی وقوع آن را بگیرد. من ترجیح می دهم نه با رژیم سفت و سخت كه با انواع قرص های لاغری و جوشانده های ظاهراً مفید این هیكل برآمده را به حال و روز اولش برگردانم. شاید بگویید عوارض دارد، اما هر كه را طاووس خواهد/ جور هندوستان كشد. كمپانی های داروسازی زرنگ اند.
اگر فردا روزی عوارض خطرناكی از بابت قرص های لاغری عارض شد یقیناً قرص های جدیدتری برای مقابله با این عوارض به بازار عرضه می كنند. یك چیز دیگر هم هست و آن اینكه وقتی باب های لذت بسته می شوند، یا وضعیت آنها مختل می شود، آدمی به سفره و غذا و طعم و مزه و پرخوری پناهنده می شود. برای تناسب اندام بهترین راه پناهنده شدن به جهان لذت هایی جز اكل و شرب است. اگر به چنین جهانی راه یافتید جای نگارنده سطور را نیز خالی كنید. اما غذا. دمپختك ها انواع و اقسام دارند. یك نوع آنها دمپختك با لپه باقلا است و نوع دیگر آنها با سیب زمینی و گوجه فرنگی است. اگر خدا بخواهد برای دستور امروز همین نوع اخیر را خدمت تان شرح می دهم. معطل عرایض من نمانید فی الفور پیازها را بشویید و پوست بكنید و حلقه حلقه كنید و توی روغن بریزید تا داغ شوند. در این فاصله چند سیب زمینی را به قطعات كوچك- مثلاً اندازه حبه قند- تقسیم كنید. سیب زمینی انواع و اقسام دارد. بعضی سیب زمینی ها نه رنگ دارند، نه مزه. نه سرخ شده شان خو شمزه است نه آب پزشان و نه كبابی شان. سیب زمینی هایی هم هستند كه داخل شان مثل بستنی زعفرانی رنگ دارد و به اندازه سیب درختی طعم و مزه دارند. سیب زمینی های پشندی و اسلامبولی از این نوع اند. برای دستور امروز بهترین سیب زمینی همین اسلامبولی پوست نازك خوش طعم است اما هر نوع سیب زمینی كه دارید، چنان كه خدمت تان عرض كردم پوست بكنید و قطعه قطعه كنید. پیازها را كه تغییر رنگ دادند و تقریباً طلایی شدند، فلفل و زردچوبه و دارچین و اندكی پودر كاری و گرد غوره و اندكی پودر سیر، را به آنها اضافه كنید و بعد سیب زمینی ها را روی پیازها بریزید و هم بزنید. قبل از همه این كارها شما چند تا گوجه فرنگی را با رنده یا دستگاه های برقی و دستی میكسر رنده كرده اید و مثل آب گوجه فرنگی آماده در گوشه ای گذاشته اید. من به هیچ وجه توصیه نمی كنم كه از «آب گوجه فرنگی» های آماده استفاده كنید. آنها مصارف دیگری دارند كه به بحث ما مربوط نمی شوند. وقتی سیب زمینی ها هم لابه لای پیازها اندكی داغ شدند، حالا آب گوجه فرنگی را به آن اضافه كنید. یك قدری كه غلیظ شد، یكی دو لیوان آب هم رویش بریزید و هم بزنید كه ته نگیرد. (زیاد هم نزنید كه سیب زمینی ها خرد نشوند) بعضی ها كه با رب دشمنی ندارند. به این محلول یكی دو قاشق رب هم می زنند. من جزء این بعضی ها هستم، اما طرفداران نهضت رب زدایی همه چیز را قدری كم رنگ می پسندند. همه چیز بستگی به ذائقه شما دارد. اما هر چقدر هم كه ضدرب باشید نباید از زعفران غفلت كنید. اول اندكی آب غوره روی محلول داخل قابلمه بریزید و چند دقیقه بعد زعفران را به شیوه سنتی به آن اضافه كنید. همه این كارها را كه كردید پیمانه های برنج پاك شده و خیس خورده را اضافه كنید و هم بزنید و احیاناً اگر آب كم دارد از آب مضایقه نكنید. ضمناً نمك هم فراموش تان نشود. در قابلمه را باز بگذارید كه آب تبخیر شود و مطابق دم كردن كته، «دم كنی» را در قابلمه بگذارید و شعله را پایین بكشید و بگذارید این مائده زمینی دم بكشد. دم كشیدن دمپختك كار سختی نیست و خیلی هم طول نمی كشد، اما این غذا نیاز مبرم به ته دیگ «گلدن رد» دارد. یك كمی با شعله ها بازی كنید كه ته دیگ به غذا ضمیمه شود. نصف قالب كره روی غذا بیندازید و به كمك مهمانتان سفره را بیندازید. چاشنی این غذای دل انگیز هم می تواند ترشی كلم و ترشی بادمجان باشد و هم می توان از ماست یا سالاد شیرازی استفاده كرد.
این غذا را می شود تا سر حد مرگ خورد و لذت وافر برد و به واسطه آن به دنیا و مافیها پشت كرد.
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید